یا کریم
متن سخنرانی
سیدمحمد انجوینژاد
موضوع: برگزیدگی
تاریخ: 1401/01/27
»اگر در مسیر هدف خلقتمان حرکت کنیم قطعاً برگزیدهایم
»در کشورهای توسعهیافته بچهها اهل تحقیق بار میآیند نه اهل تحصیل
در تعریف یا بهتر بگوییم در ترجمه کلمه مجتبی میگوید یعنی برگزیده. به نظرم رسید امشب دقایقی راجعبه «برگزیدگی» صحبت کنیم که چه هست و آن هدف خداوند تبارکوتعالی از خلقت اصولاً رسیدن به چه نقطهای بوده است.
»اگر میخواهی نخبه باشی جاهای خالی جامعه را پیدا کن و در آنجا نقش بازی کن
در قرآنکریم کاملاً این را دارد که ما شما را قبیلهقبیله، شعبهشعبه با اختلافات جسمی، روحیروانی و اختلافات فرهنگی آفریدهایم برای اینکه دنیا برای چرخیدن و مدیریت نیاز به این اختلافات دارد. ما نمیتوانستیم آدمها را مثل گوسفندان خلق کنیم که همه یکسان باشند برای اینکه گوسفند قرار نیست کره زمین را مدیریت کند. گوسفند یکی از ابزارهای مدیریت است نه مدیر؛ لذا ما عمدا شما را اینگونه خلق کردیم. اما برگزیدگی یا نخبگی درحقیقت چیست، باید اول کمی راجعبه شناخت دنیا تحقیق کنیم. در جهان امروز یک عُرف و جَو هست که مردم نخبگی را در چیزهای کمی محدود میکنند مثلاً میگویند نخبگی در علم فلان، نخبگی در هنر، صدا، قیافه و این باعث شده که درصد خیلی زیادی از مردم، عوام و کمتأثیر بمانند فقط بهدلیل این توهم که من خلق شدهام ولی ابزار برگزیدگی و نخبگی را ندارم. فقط در این توهم!
آقا من در خیابان زند مطب زدم کارم گرفت؛ ولی الآن دست زیاد شده است، خیابان زند را ول کن برو یک خیابان دیگر، شیراز را ول کن به یک شهر دیگر برو. همینجوری ایستادی میخواهی با این دستهایی که جدید آمده رقابت کنی، مگر بیکاری! مگر چقدر عمر داری! جای خالی! در انتخاب رشتهتان، بعد انتخاب شغلتان، بعد انتخاب شهرتان، بعد انتخاب روشتان، روش! بعضیوقتها یک روش کاملاً جدید لازم است، کاملاً جدید! با روشهای قبلی نمیتوانی. اگر تو میخواهی مثلاً در بحث فیزیک پروفسور حسابی بشوی او خودش پروفسور حسابی شده است. این روش دیگر سوخته تو باید یک مسیر دیگر انتخاب کنی. آخرش ممکن است بگویند ایشان از شاگردان پروفسور حسابی است؛ ولی خب وقتی اصل ماجرا هست که کسی نمیآید سراغ شاگرد و فرع بگردد.
»اگر در مسیر هدف خلقتمان حرکت کنیم قطعاً برگزیدهایم
به اصل بحث برگردیم. خدمتتان عرض کردم که خداوند تبارکوتعالی از خلقت تکتک ما هدفی داشته است که این هدف باعث میشود اگر ما در مسیر آن هدف برویم قطعاً نخبه و برگزیده باشیم. قطعاً اینطوری هستیم. چند سال قبل خدمتتان گفتم، جایش را نگفتم که الآن میشود گفت، یکی از قسمتهای مهم نظامی کشور در شیراز ما است و یکی از قسمتهای خیلی مهمش بحث صنایع موشکی است که آن هم در شیراز ما است و یکی از قسمتهای خیلی مهم صنعت موشک، آن قسمت هدایت موشک است که آن هم در شیراز ما است و بعد یکی از مهمترین کسانی که دارد این را درست میکند نابینا است که من رفتم و از نزدیک او را دیدم، بعد به مدیرش گفتم این چهجوری است؟ گفت بوی قطعه را میشناسد. اینقدر انگشتانش ظریف است که اگر ما ششتا چشم داشته باشیم مثل او نمیتوانیم در چیدن این قسمت قطعه دقت کنیم. یک نابینا رفته جای خالی را پیدا کرده است، پُر شده، یک نخبه شده است. قرآن رسماً دارد میگوید ای تکتک انسانها آیا پنداشتهاید ما شما را عبث خلق کردهایم؟ تکتک انسانها! اشکالت این است که مسیرت را بد انتخاب میکنی.
من هفتهشتده سال پیش بحثی داشتم تحتعنوان «جوان و انتخابگری» آنجا بحث نوع و گزینههای انتخاب را خدمتتان عرض کردم، یکی هم همین است که آقا اصلاً بد انتخاب میکنی، دلیل اینکه خیلی از ما در جامعه گوسفندی بشریت قرار میگیریم و هیچ تأثیری نداریم، منتظریم چوپان بگوید از کدام طرف برو، همه بعبع کنیم برویم، دلیلش این است که ما خودمان استعداد خودمان را ول کردهایم. همه خواستیم فلانی و فلانی بشویم، در حالیکه آنها همانی که میخواستند شدند.
»در کشورهای توسعهیافته بچهها اهل تحقیق بار میآیند نه اهل تحصیل
یکی از مشکلات آموزش و پرورش ما و بعد هم به تبعش دانشگاه همین است، بچهها را اصلاً این مدلی بار نمیآورد، در حالیکه در کشورهای توسعهیافته بچهها اهل تحقیق بار میآیند نه اهل تحصیل، بچهها درس نمیخوانند، محقق میشوند. بچهها سبک زندگی، روش تأثیر در زندگی، روش گُلکردن میآموزند. در کشورهای ما وقتی همه را مینشانی و به همه یک درس میدهی؛ یعنی گوسفند هستند دیگر.
نه رتبهبندی دارند، نه گروهبندی دارند، نه استعدادیابی، هیچ چیز! رسماً داریم گوسفند بار میآوریم دیگر. بعد وقتی به او میگویی دلیل اینکه تو نخبه هستی این است که این درسهایی که هیچ تأثیری در زندگی آیندهات ندارد باید اینقدر بخوانی که بیست بگیری، و او بیست میگیرد به او میگوییم تو نخبهای، فرزانهای و تیزهوشی، او رسماً یک گوسفند است برای اینکه هیچ بلد نیست در زندگی چه کار کند، یک مشت کتاب را حفظ کرده بیست گرفته است. بعد سر ساختمان میرود میبیند آن بنّا از او واردتر است، سواد هم ندارد. از نظر اسلام تحصیل؛ یعنی کسب مهارت نه کسب اطلاعات، اطلاعات اگر زمینه و مقدمه مهارت باشد بله اگر نه، نه.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید