امروز 14 آذر 1404 - 13 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی

16 فروردین 1393 -   12:00 ق.ظ  دسته بندی: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملي و مديريت جهادي

بر شیپور اقتصاد بدون فرهنگ دمیدن تنها و تنها نتیجه‌اش، پرتوقع‌تر کردن مردم و مخاطبین است. دقیقاً جمله‌ای که آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) می‌فرمایند: وقتی توقع‌ها کنترل نمی‌شود، آرامش‌ها از بین می‌رود.

یالطیف

سخنرانی ‌حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد

1393/1/16

موضوع: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی

 قسمت اول:

مقدمتاً عرض می‌کنم که اسلام واقعی و اسلام ناب، عقل معاد و معاش را توأمان می‌پسندد یعنی اگر شما یک جایی خواستید ببینید که در دینی افراط یا تفریطی وجود دارد، باید ببینید که آن دین نسبت به عقل معاش و معاد کم و زیاد می‌کند یا نه. مثلاً ممکن است یک دینی توصیه بیشتری به معاد بکند یا یک دین دیگر توصیه بیشتری نسبت به معاش داشته باشد، که هر دو یا افراط است یا تفریط، چون خداوند تبارک و تعالی “فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة” را با هم آفریده است. خیلی از مردمی که در دنیا بدبختند، در آخرت بدبخت‌تر هستند و خیلی از مردمی که در دنیا خوشبخت هستند در آخرت خوشبخت‌تر خواهند بود. البته خوشی یا بدی تعریف خودش را دارد اما عقل معاد و معاش توصیه توأمان دین است یعنی این وظیفه متولیان دینی است که اگر می‌خواهید مردم را به معاد متوجه کنید، آن ها را نسبت به معاش هم به شدت توصیه کنید.

چندین جلد کتاب روایت و حدیث داریم که شاید ده برابر کتاب هایی باشد که راجع به معاد نوشته شده است. کتاب راجع به بدن و زندگی و اخلاق و ارتباطات و کره زمین و حقوق و گیاه، فضا و موارد دنیایی. بنده ده برابر را تخمینی عرض می کنم، میزانی که امام صادق(علیه‌السّلام) توصیه های دنیایی دارند ده برابر توصیه های آخرتی ایشان است و خیلی از توصیه های آخرتی هم از دنیا مبنا می‌گیرد. به عنوان مثال می‌گوید؛ برای اینکه در آخرت از فلان عذاب ایمن باشید، در دنیا قدر پدر و مادرتان را بدانید این یعنی رفتار دنیایی را دارد به ما آموزش می‌دهد.

این قسمت اولی بود که قبل از ورود به بحث باید گفته می شد.

 قسمت دوم:

هر شعاری یا هر عملی یک نرم افزار و یک سخت افزار دارد. نرم افزار هر شعار محتوای آن شعار است و سخت افزار هر شعار اجرای آن است. در شعار امسال حضرت آقا(حفظه الله) بر هر دو قسمت تکیه کردند.

نرم افزارش این است که محتوای کاری امسال شما، راجع به اقتصاد و فرهنگ باشد، قسمت سخت افزاری آن با عزمی که دو خصوصیت دارد، اجرا شود.

 1- باید ملی باشد 2- باید جهادی باشد.

یعنی در شعار امسال غیر از اینکه یک دستور العمل محتوایی را می‌بینیم، اضافه ای بر شعارهای سال‌های قبل دارد و آن هم این است که گفته اند چگونه راه را هم بروید، یعنی سخت افزار را هم معرفی کرده است. اگر قرار است در اقتصاد و فرهنگ یک تحول، رنسانس و یا یک انقلابی رخ بدهد لازمه‌اش یک عزم است که این عزم دو خصوصیت دارد 1- ملی باشد 2- جهادی باشد.

سال اصلاح الگوی مصرف، محتوا را دادند. در حقیقت یک زمان‌هایی می‌طلبد که سخت افزار شعار هم با او معرفی بشود.

محتوا چیست؟ مثلاً زیارت شاه عبدالعظیم در تهران. سخت افزارش این است که می‌گوید با قطار بروی ایمن‌تر است. وقتی کسی دستور العمل حاوی سخت افزار و نرم افزار را با هم می‌دهد نشان دهنده یک طریق خیلی ایمن‌تری است.

دومین نکته‌ اینکه شعار امسال یک تفاوت ماهیتی با شعارهای سال‌های قبل دارد.

نکته بعدی واو بین اقتصاد و فرهنگ است. اقتصاد و فرهنگ لازم و ملزوم یکدیگرند. بنده این صحبت‌های به شدت تکراری را هفت، هشت سال است که برای شما می‌گویم.

هفت سال پیش گفتم یونسکو عنوان کرد که چرا اتیوپی‌ها اینقدر گرسنه اند؟ به این ها غذا بدهید تا بخورند، تا سیر شوند. در یک قسمت از اتیوپی که قحطی زده بود، سهمیه شش ماهشان را دادند و گفتند بخورید و راحت باشید. در یک ماه خوردند و در پنج ماه دیگر خاک خوردند! یعنی با روزی، فرهنگ استفاده از روزی تزریق نمی‌شود. در بحث سبک زندگی یک جلسه کامل عرض کردیم، در بحثی که مقام معظم رهبری(مد ظله) سال اصلاح الگوی مصرف نام گذاری کردند، یک جلسه کامل برای شما شرح دادم. دقت داشته باشید اگر سوئیس، دانمارک، نوروژ، اگر کشورهای اسکاندیناوی و خیلی از کشورهای اروپایی، غرق در آرامش و شادابی  هستند، که هستند، مردمشان چه فرهنگی دارند؟ مثال های زیادی وجود دارد که مثلاً در کشورهای سردسیر در فصل زمستان، با کاپشن و پلیور در خانه راه می‌روند، از ماشین استفاده نمی‌کنند، از وسایل عمومی استفاده می‌کنند، هندوانه را به صورت قاچی می‌خرند، برای آبگوشت کله‌پاچه دیگ این قدری ندارند و…. در آن جلسات توضیحات دادم که دلیل رفاه زندگی‌شان فرهنگ استفاده‌شان است. وقتی هوا گرم می‌شود بخاری را کم می‌کنند، نه اینکه در را باز می گذارند.

نمی‌دانم چرا این مطالب کاملاً جا افتاده و مجرب در علم، در باب اقتصاد و زیرمجموعه اقتصاد، در تمام کشورهای جهان و در ایران خودمان، عمل نمی‌شود؟! مثلاً وقتی می‌خواهیم بر شیپور اقتصاد بدمیم ولی به فرهنگ بی‌توجه هستیم، دلیلش را اصلاً نمی‌فهمم!

من خودم در دانشگاه شیراز و مشهد اقتصاد خوانده ام و مباحث اقتصادی را از همین اساتید یاد گرفته ام اما اصلاً درک نمی‌کنم آدمی که تخصص اقتصادی دارد، دکترایش را گرفته و در دانشگاه درس می‌دهد، وقتی مجری می‌شود چرا یادش می‌رود که فرهنگ یکی از ملزومات اقتصاد است؟! یعنی اگر انسان‌ها فرهنگ استفاده از مواهب دنیایی را نداشته باشند هیچ تموّلی نمی‌تواند انسان را به آرامش برساند. این یک بحث است یعنی فرهنگ مصرف.

خوب این یک کار خیلی جدی لازم دارد یعنی لازمه‌اش این است که ما از سطوح پایه شروع کنیم. چند سال قبل مقام معظم رهبری(مد ظله) فرمودند: اصلاح الگوی مصرف. این اتفاق اصلاً نیفتاد. باید از سطوح پایین تر کار شود که مصرف این گونه نیست، این گونه نباید کار کنی، این گونه نباید بخوری، این گونه نباید بخوابی، عزیز من خوردن یک یا دو عدد سیب در روز برایت خوب است، اگر پانزده عدد می‌خوری، چهارده تای دیگر را بیخود می‌خوری! راجع به اصلاح الگوی مصرف حضرت آقا(حفظه الله) فرمودند: خیلی زیاد می‌خوریم، خیلی زیاد! بعد یک عده گفتند ما نان نداریم، می گویند خیلی زیاد می‌خوریم! آن کسی که نان ندارد بخورد هم، وقتی نان به دستش می رسد، زیادی می‌خورد یعنی بلد نیست چگونه مصرف کند! دلیل اینکه یک شنبه گرسنه می‌خوابد برای این است که شنبه زیادی خورده است!

آدم برای خوردن یک اصلاحی لازم دارد. آمار سازمان نظام پزشکی را خدمتتان عرض کنم که مربوط به سال نود و دو است. می‌گوید شصت و هشت درصد مردم ایران از اضافه وزن رنج می‌برند!

این یعنی الگوی مصرف درستی ایجاد نشده است. تازه الان جوان هستند، اگر سطح سنی را بین سی تا پنجاه بیاوری اصلاً در این سن بدن متعادل نمی‌بینید، همه اضافه وزن دارند!

این چه مملکت فقیری است که نان ندارند بخورند اما نزدیک به هفتاد درصد مردم ما اضافه وزن دارند؟! خانم‌ها که می‌خورند چاق می‌شوند بعد برنامه ریزی می کنند تا بخورنن و این چاقی را از بین ببرند! یعنی دوباره می‌خورند و خرج می‌کنند. شما هزینه اضافه مصرف در ایران را به تومان حساب کنید، ببینید ما اصلاً مشکل اقتصادی خواهیم داشت یا نه؟ این به بی‌فرهنگی مربوط می شود.

میزان رویکرد مردم ایران به ورزش همگانی دو و نیم درصد است و مردم دانمارک هفتاد و سه درصد. برادرها، خواهرها فرهنگ مردم مشکل دارد در صورتی که در روستا چون اقتصادش بر گُرده خودش می‌چرخد، نان خودش را می‌خورد، گوشت خودش را دارد می‌خورد، سبزی خودش را مصرف می‌کند، کار هم دارد می‌کند، می‌بینید هم عمرش زیاد است، هم هیچ‌وقت گرسنه نیست، هم بهتر از همه می‌خورد، هم متناسب است، هم اخلاقش در خانه خوب است و همه چیز او ردیف است. در بحث سبک زندگی یک جلسه راجع به رابطه خورد و خوراک و پوشاک با اخلاق صحبت کردیم. این صحبت‌های تکراری را چند سال باید بگوییم؟ و چرا مجریان مباحث اقتصادی متوجه فرهنگ نیستند، در حالی که خودشان مدرّس این درس‌ها در دانشگاه بوده اند!

همین اساتید بارها گفته اند که چین دو و نیم میلیارد جمعیت دارد و مثلا یک چهارم ما بنزین مصرف می‌کند! چه بنزینی در خیابان‌ها مصرف می‌شود؟! تعداد تک سرنشینان خیلی زیاد است. دولت چه کار می تواند بکند؟ اینکه قیمت بنزین را بیست برابر کند فایده ای ندارد چون فرهنگ درست نشده است! مقداری داد و بیداد می‌ کنند، نا سزایی می گویند، تظاهراتی می کنند باز قیمت‌ها بالا می‌رود، اما دوباره تک سرنشین می‌شود!

زمانی موبایل یک میلیون تومان بود، برای بنده خریدند و این موبایل صبح تا شب روشن بود، با وجود اینکه شماره اش را روی منبر اعلام کرده بودم، یک نفر به من زنگ نمی‌زد! چرا؟ چون تلفن دقیقه‌ای دو زار، موبایل دقیقه‌ای چهارده تومان بود. ولی الان سیصد تومان باشد می‌زنند، ششصد تومان هم باشد زنگ می‌زنند، حتی دقیقه‌ای دوهزار تومان هم بشود، می‌زنند. بنزین لیتری چهل هزار تومان بشود باک ماشین را پر می‌کنند. اینقدر فرهنگ مصرف بد است که بر همه نقاط دیگر دارد غلبه می‌کند!

بر شیپور اقتصاد بدون فرهنگ دمیدن تنها و تنها نتیجه‌اش، پرتوقع‌تر کردن مردم و مخاطبین است.

دقیقاً جمله‌ای که آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) می‌فرمایند: وقتی توقع‌ها کنترل نمی‌شود، آرامش‌ها از بین می‌رود.

دائم گفته می شود حق شما بیشتر از این است، باید بیشتر بخوری، باید بیشتر داشته باشی، باید تلویزیونت بزرگتر باشد، بانوی خانه ما حق دارد سالی یک بار تمام تزئینات خانه اش را عوض کند! از صبح تا شب در خانه دلش گرفته است. آخرش هم هفتاد درصد از بانوان ما، همیشه دلشان گرفته است و شاکی اند! صدسال قبل، سی سالی یک بار هم، دکور عوض نمی‌کردند اما همیشه هم شادمان بودند.

بر روی جایگاه کلماتی مانند قناعت که می‌فرمایند ریشه آرامش است، در فرهنگ ما چقدر کار می‌شود؟ رسانه‌های ما چقدر به این موضوع می‌پردازند؟! کلماتی مثل قناعت، ایثار و خیلی از کلمات مقدس و متعالی که از بابت زُهد ما یا از بابت معاتبه و یا از جهت ریاضت ما نیامده است. این کلمات برای آرامش در سبک زندگی ما، آمده است.

امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) نمی‌فرمایند که قناعت باعث می‌شود که شما در بهشت درجات بالاتری داشته باشید، می‌گوید: قناعت آخرین مرز غنا است. یعنی انسانی که به قناعت می‌رسد به غنا می‌رسد، به آرامش می‌رسد.

 نمی‌گوید حرص زدن شما باعث می‌شود که آتش جهنم برای شما افروخته شود، می‌گوید حرص زندگی شما را می‌خورد. ملت را حریص بار نیاورید.

باز حرف‌های به شدت تکراری! شبی که قرار بود قیمت بنزین از صدتومان به چهارصد تومان تغییر کند، بنده تهران بودم. از تهران می خواستم به مازندران بروم. مسیری که داشتم می‌رفتم از بالا شهر بود. اصلاً داشتم شاخ در می‌آوردم! ماشین‌های شصت میلیون، نود میلیون، صد میلیون در صف بنزین! تا چهار صبح در صف ایستاده بودند. برای چه؟ برای اینکه یک باک بنزین بزنند! آن زمان گفتم حرص دارد در ملت نهادینه می‌شود! در راه، تمام پمپ بنزین‌ها خالی بود! چرا آن بالا شهری با ماشین بیست میلیونی تا صبح در صف می ایستد؟! آیا کمبود دارد؟! نه. حرص نهادینه شده است.

فرهنگ چه کار می‌کند؟ می گوید: حرص نهادینه شده باید اصلاح بشود. این جایگاه فرهنگ است.

خواهش من این است که  اساتید اقتصاد رابطه دینداری و فرهنگ و اقتصاد را برای مجریان اقتصادی باز کنند. ملت را متوقع و حریص بار آوردن و دائم در شیپور مصرف گرایی دمیدن و متولیان را به عنوان الگوهای مصرف گرایی و تجمل به مردم نشان دادن، در ادامه چه اتفاقی می‌افتد؟! مردم چه چیزی را می‌پرستند؟!

به نظر من در برخی از مواقع، نفاق بهتر از راستی است. به طور مثال فرض می‌کنیم بنده آخوند هستم و ماشینی دارم که صد میلیون می‌ارزد، خانه ام مثلا دو میلیارد می‌ارزد، این نفاق برای خود من خیلی بد است اما اثر سوءش در جامعه آنقدر نیست که پنهانش کنم و با ماشین معمولی رفت و آمد کنم و در یک خانه معمولی زندگی کنم. این نفاق من را به آتش جهنم می‌رساند ولی اثر سوء این گونه متولی‌گری را در جامعه کم می‌کند. متولیان ما  باید دقت کنند.

وقتی من امیرالمؤمنین( علیه‌السّلام) را می‌بینم که ساده‌ترین غذا را می خورد و با ساده‌ترین پوشاک و ساده‌ترین امکانات در جامعه حرکت می‌کند، نسبت به زندگی ام احساس لذت می‌کنم. لذا مقام معظم رهبری(مد ظله) در توصیه به مسئولان فرمودند: تجمل گرایی اگر برای مردم بد است برای مسئولین حرام است، قطعاً حرام است.

 وقتی سراغ اقتصاد می‌رویم باید این ها را در نظر بگیریم، دکترای اقتصاد رابطه قناعت و اقتصاد را توضیح بدهند. واقعاً خرج‌هایی که جوان‌های ما می‌کنند خیلی بالا است! این خرج‌ها را اصلاح کنند. بابت تکنولوژی هزینه می‌کنند اما به سفر مشهد که می‌رسند، زیارت که می روند، برای بیست، سی تومان چانه می‌زنند! همین شخص فقط ماهی صد، صد و پنجاه تومان خرج گوشی همراهش است! حواشی گوشی، نه خود گوشی! سیستم عوض کند، اندرویت بگذارد، واتس آپ و وی چت و … نصب کند. مردم بیشتر در این فضا هستند. چه کسی ایجاد کرده است؟ مشخص است که سیاست‌های اقتصادی مردم را به سمت مصرف گرایی می‌برد.

پدری برای خودم تعریف می‌کرد که دختر پنج ساله ام، دو روز است که با من قهر کرده! می‌گوید تبلت می‌خواهم!!

بنده به عنوان یک روحانی غیر متخصص در مباحث اقتصادی، آینده اقتصادی را با این سیستم عدم ورود فرهنگ دینی به اقتصاد، آینده ای خیلی مبهم و نگران کننده‌ای می‌بینم و مردمی که احساس کنند فقیرند، هیچ وقت دیندار هم نمی‌شوند. یعنی مردمی که با فشار به او می‌گوییم: تو فقیر هستی! آمار نظام پزشکی می‌گوید نزدیک به هفتاد درصد مردم ایران اضافه وزن دارند، بعد ما به این‌ها با اصرار می‌گوییم شما فقیر هستید! کل زندگی خود من پنج میلیون نمی‌شود، هیچ وقت هم در عمرم احساس فقیر بودن نکردم.

 دائم در گوش مردم می‌خوانند؛ باید بالاتر بروی، باید حیاط داشته باشی، باید ویلا داشته باشی، باید فلان داشته باشی.

نتیجه چه می شود؟ ما که تربیت دینی را بر عهده داریم، نمی‌توانیم با مردمی که احساس فقر دارند، حرف دین را بزنیم چون دائم دارد احساس فقر می‌کند.

اگر به بهانه های مختلف میزان تجمل و تبرج را در شهری آزاد بگذاریم، درصد زیادی از مردم احساس فقر می‌کنند. ما داریم در مردم حرص را اضافه می‌کنیم! ما هر چقدر ارزه را بالا ببریم، تقاضا را بالا برده ایم.

چه کسی می‌گوید با بالا بردن ارزه می‌توانیم مردم را راضی کنیم؟! این قاعده اقتصادی است. این قاعده مربوط به بحث‌های دکترای اقتصاد نیست، هر دانشجویی دو واحد اقتصاد خرد پاس کرده باشد می‌فهمد، هر چقدر ارزه بالا برود، تقاضا هم بالا می رود. چه کسی می‌خواهد این را جمع کند؟

یکی از دلایل احساس فقر این است که ما نسبت به فاصله فقر و غنا در جامعه بی‌تفاوت باشیم و وقتی نسبت به این فاصله بی‌تفاوت بودیم، این قضیه به چشم می‌آید.

 کارمند ماهی یک میلیون تومان حقوق می‌گیرد، دومیلیون تومان حقوق می‌گیرد، می‌تواند زندگی خوبی داشته باشد. ماهی پانصد هزار تومان کارگرش، هفتصد هزار تومان شخص دیگری حقوق می‌گیرد اما آنقدر ما این فاصله را زیاد می‌کنیم که شخص احساس فلاکت  می‌کند!

فرهنگی که بودائی‌ها توانستند از گاندی یاد بگیرند، چرا ما شیعه‌ها نمی‌توانیم یاد بگیریم؟! از جمله توصیه هایی که حضرت آقا(حفظه الله) فرمودند این است که ملت را به گونه ای بار بیاورید که ما نیاز نداشته باشیم دستی جلوی بقیه دراز کنیم. بگذاریم ملتمان نان خودش را بخورد. چقدر بچه حزب الهی نه تنها در شیراز بلکه در ایران می‌شناسم که از زنش شاکی است! مگر چه مقدار لباس لازم دارد؟ این چیست؟ فرهنگ تبرج است.

این اتفاق چرا افتاده است؟ در جامعه‌ای که فاصله بین فقر و غنا خودش را نمایان نشان می‌دهد، قشر متوسط جامعه احساس خفّت می‌کند و سعی می‌کند این خفّت را به گونه ای جبران کند.

این بی فرهنگی در اقتصاد است. بازگشتی به قبل داشته باشیم، یک مدتی ما بد حرف زدیم، بیایید اصلاحش کنید. مدتی چیزهایی که خوب نبود را پر رنگ کردیم. وقتی سفیر انگلیسی به تهران می‌آید و می‌گوید وقتی می‌گردم فکر می‌کنم در کشور متمدن اروپایی هستم، تیتر روزنامه‌هایمان می‌کنیم که بالاخره ما کشور متمدن اروپایی شدیم! در زیر این تمدن چه بسیار گُرده هایی که له شده است، هر برجی که بالا می رود تعدادی روحیه داغون می شود، هر هایبراستاری در جامعه ما حسرت و عقده ایجاد می کند، این ها را نمی فهمیم؟!

شیراز و اصفهان و تهران می خواهند مانند کدام شهر اروپایی بشوند؟ این ها حسرت و عقده ایجاد می کند. روح و روان جامعه ما که می توانند خیلی عادی زندگی کنند را دارد به بازی می گیرد. اقتصاد و فرهنگ باید با هم باشد. حتی اگر به صورت مجانی بیایند و برای ما بسازند، نباید قبول کنیم.

اقتصاد اسلامی اقتصاد مُوَزّع است، نه اقتصاد مصرف گرایانه. اقتصادی که بتواند خوب توزیع کند، نه اقتصادی که بتواند مصرف را بالا ببرد.

هرگونه سرمایه و پولی که وارد کشور می شود اگر توزیع گردد، این اسلامی است اما اگر انباشته بشود و یک قشر خاصی را بالا ببرد و قشر دیگری را حسرت زده بکند، این غیر دینی است.

 ان شاء الله امسال سیاست های دولت همراه با توصیه های فرهنگی باشد یعنی در حاشیه اش یک تیم کارشناسی خیلی قوی راه بیفتد و مباحث فرهنگی را از طریق رسانه، کلیپ و… توصیه کند. مردم به این سمت بروند که شعارهای سال های قبلی که حضرت آقا(حفظه الله) فرمودند را عملی کنند؛ اصلاح الگوی مصرف انجام شود و مباحث اقتصادی درست اجرا بشود.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید