امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | شرح دعای جوشن کبیر «قسمت هجدهم»

13 آذر 1404 -   10:13 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

یا لطیف
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی نژاد
30 / 7 / 1390
موضوع: شرح دعای جوشن کبیر (قسمت هجدهم)



یا خیرالذاکرین
ای بهترین یاد کنندگان؛

قواعد خلقت، انسان ها را در سطح بالا به دو قسمت با خدا و بی خدا تقسیم می کند. با خدا شامل مسلمان، مسیحی، زرتشتی و هر مکتبی که خدا را قبول دارند.
کسانی که در دایره ی با خدایی هستند ولی رفتارهایشان رنگی از خدا ندارد، جزء کافران محسوب می شوند.

نوع برخورد خداوند تبارک و تعالی با انسان های با خدا و بی خدا کاملا متفاوت است.
در رفتار با انسان های بی خدا، نمی توانیم بگوییم خداوند این دسته از مخلوقاتش را دوست ندارد! إنا هدیناه السبیل؛ اما شاکرا و امّا کفورا .. این ها کفورا را انتخاب کرده اند. ولی ما نمی توانیم بگوییم خداوند از این ها متنفر است و منتظر است بمیرند تا در جهنم بدترین مجازات را بر آن ها اعمال کند. این از رحمت خدا به دور است.

خداوند با این ها اتمام حجت کرده است؛ که من تو را در این دنیا خلق کردم که به عقبی و آخرت و جاودانگی برسی، ولی تو این را انتخاب نکردی! پس به تو مهلت می دهم از همین دنیا استفاده کنی : فأمهلهم .
روزی ات در دنیا این است که گناه کنی؛ پس به تو مهلت می دهم.
لذا ممکن است بسیاری از کافران دنیایشان را در راحتی و رفاه و شادابی کامل سپری کنند.

اما خداوند در رابطه با باخدا ها یک خصوصیاتی قائل است. می فرماید تو آخرت را انتخاب کردی، ولی گاهی اوقات در دنیا کارهایی کردی که آخرتت را خراب کرد. پس من برای جبران، در دنیای تو نقص وارد می کنم.
خداوند نیازی به یادآوری و ذکر مخلوقاتش ندارد، ولی کسانی که خداوند تبارک و تعالی را یاد نمی کنند، فأنساهم انفسهم ؛ خودشان را فراموش کرده اند.
مصلحتش در این بوده که ذاکر باشد، خودش این را نخواسته. قرآن کریم می فرماید ما یک زندگی ِ در مضیقه را برای این ها رقم می زنیم.
به هر میزان ما از ذکر خدا فاصله بگیریم، زندگی خودمان را تنگ می کنیم. ضیق یعنی تنگی، نه سختی.
همانطور که در زندگی بسیاری از علما و بزرگان این قضیه را می بینیم.

ذکر یک پروژه است، باید از یک جایی شروع و به جایی ختم شود تا اثر داشته باشد.
+ باید حواست به ذکر باشد.
در بعضی ذکرها حواست به ذکر نیست، این ذکر نورانیت می آورد ولی پروژه را تکیمل نمی کند!
باید به مفهوم ذکر متوجه شوی.

+ مراتب ذکر: ذکر به لسان؛ زبانی.
ذکر بالجنان؛ با عقل، مفهوم ذکر را متوجه می شود.
ذکر بالأبدان؛ مفهوم ذکر به جسم منتقل می شود. به ذکر عمل می کند و در رفتار و زندگی اش نمود پیدا می کند.

پروژه به اینجا که رسید، می فرماید: أنا جلیسٌ مَن ذکرنی .. من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. اینجا منظور نشستن جسمانی نیست. به این معنی است که وقتی ذکر را فهمیدی و عمل کردی، وقتی روی من حساب کردی، من هم هوایت را دارم.

محل ذکر کجاست؟ این پروژه کجا باید انجام شود؟ در قلب مؤمن.
حدیث قدسی: لایسعنی ارضی و لاسمائی بل یسعنی قلب عبدی المؤمن؛ هیچ چیز گنجایش و ظرفیت مرا ندارد، نمی تواند مرا درک و قبول کند، الا قلب بنده ی مومن من.
پروژه ذکر نیاز دارد به قلب یا صدر [سینه ی مؤمن]
الم نشرح لک صدرک. و وضعنا عنک وزرک.
اول به صدر نگاه می کند؛ انسان های دریادل، بزرگ منش، دارای شرح صدر، باجنبه.
هرچه شرح صدر بالاتر می رود، میزانی که ذکر در قلب اثر می کند بیشتر می شود. وقتی روی خودت کار کردی، روی شرح صدر و جنبه ات، استرس و زودرنجی را از خودت دور کردی، ذکر جواب می دهد.

عبودیت یعنی رقیّت؛ یعنی گردن نهادن به فرامینی که انسان های با روح کوچک و بچه ها این فرامین را بر نمی تابند.

+ حقیقت ذکر، فناست.
انسان در محبوب و معشوق و مذکور خودش غرق می شود.
و علی الارواح التی حلت بفنائک.


یا خیرالمنزلین
ای بهترین نازل کنندگان؛

یک عالم داریم به نام جبروت؛ که مختص خدا و عوالم تجرد است.
عالم دوم ملکوت است؛ عالم ملائک.
عالم سوم عالم ناسوت [انسانی] که مختص موجودات مادی است.

حالا جبروت می خواهد با ناسوت ارتباط برقرار کند.
خدایی که از جبروت و ملکوت خودش را پایین می آورد تا عالم ناسوت. با گفتارهایی که بنده هایش بفهمند.
یک معنای خیر المنزلین این است که آنقدر سطح خودت را پایین می آوری که ما موجودات مادی بتوانیم با ملکوت و جبروت ارتباط برقرار کنیم.

– قرآن را نازل کردی،
– احکام را تو نازل کردی،
– علم را تو نازل کردی.

دانشمندان دیگر شکی ندارند که پایه و محل صدور اصلی تمام علوم، وحی الهی است.
منشأ علم پزشکی وحی بود که یحیی (ع) گیاهان را معرفی کرد.
ریاضی، موسیقی، معماری، علوم تجربی و علوم اجتماعی منشأ ش صحبت های الهی است. بشر علوم را بسط داده. این علوم به خدا وصل است و از منشأ لم یلد ولم یولد صادر می شود.

بحث دیگر، هم کلامی و هم صحبتی و پایین آوردن حد صحبت خدا، پیغمبر و اهل بیت برای انسان های سطح پایین تر است.
امام صادق (ع) فرمود: با مردم اندازه فهم و عقولشان صحبت کنید.
خدا و اهل بیت طوری صحبت کرده اند که مردم بفهمند.
همانگونه که پیرزنی نزد پیامبر آمد و از ابهت پیامبر لکنت زبان گرفت، پیامبر (ص) روی زمین نشست و به پیرزن گفت مانند فرزندت با من صحبت کن.

علوم کامل است، ما مشکل محتوا نداریم ولی مشکل اینجاست که نمی توانیم این علوم را از کانال های مختلف به مردم برسانیم.
مطالب و معارف علمی، دینی، تجربی و غیرتجربی، الهیاتی و غیر الهیاتی را جوری در اختیار مردم قرار دهید که بفهمند.

+ یک نمونه از تفسیر خیرالمنزلین در سیره اهل بیت (ع):
ابن خلاد از امام رضا (ع) نقل کرده که: هروقت سفره ی غذا گذاشته می شد، آقا کاسه بزرگی را در کنار سفره می گذاشتند و از بهترین قسمت ی هر غذا مقداری جدا می کردند و در ظرف می گذاشتند و به غلامان می دادند که به عنوان سهم فقرا ببرند. و همزمان این آیات قرآن را قرائت می فرمودند: فلا اقْتَحَمَ العقبة / و ما ادراک ماالعقبة / فَكُّ رَقَبةٍ / اوْ إِطْعامٌ فی یوم ذی مسغبة / و می فرمود خدای تبارک و تعالی می دانست که تمام انسان ها توانایی آزاد کردن بنده ندارند، فلذا برخی احکام را جای این امر قرار داد.

چند نکته در این رفتار امام (ع):
– امام خوبی ها را تبلیغ و تظاهر می کند که مردم ببینند و بدانند.
– از بهترین قسمت ِ موجودی خودشان انفاق می کنند؛ قرآن کریم فرمود انفقوا ممّا تحبون.
– اعلام اینکه خداوند جامعه را به یک راه حل قفل نکرده؛ نمی توانی بنده ای آزاد کنی، اطعام کن برای فقرا.
– خداوند به کوچکی و بزرگی عمل نگاه نمی کند. سفره امام رضا، سفره معاویه نبوده!
نتیجه اینکه دنبال کار خیلی بزرگ برای خدا نباش.

– استفاده از قرآن؛ قرآن در زندگی ما ساری و جاری است و باید باشد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید