امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی امام امین - قسمت سوم

13 آذر 1404 -   11:47 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

ه تعداد سینه هایی که برای امام حسین(علیه السلام) زده ای، آقا از شما سوال می کند چند جمله از من بلدی؟! بلد نباشی تمام این سینه ها را رد می کند، شک نداشته باش! می گوید سینه زدی که بدانی من چگونه زندگی کرده ام. واقعا مادر سادات راضی است که فرزندانش انقدر برای سعادت من و شما خون دل خوردند و ما فقط روضه را بلد شده ایم؟!

یا لطیف
سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: امام امین – قسمت سوم
مشهد مقدس – نوروز 94
رواق دارالهدایه

اشاره ای که کردیم به دو فراز اول زیارت امین الله بود و تا بحث امین، امن و امان را عرض کردیم. امین بودن اهل بیت(علیهم السلام) بر سایر بندگان حجت است یعنی باید اینگونه رفتار کنند. فرازهای بعدی که بعد از سلام به معصومین می دهیم که در این مکان خاص متعلق به آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام) می شود، ادامه حجت بودن اهل بیت(علیهم السلام) را برای ما مشخص می کند.
شهادت می دهم به اینکه شما اینگونه حجت هایی هستید:

– “أشهد انکَ جاهدتَ فی الله حقّ جهاده”؛ شما در مسیر خدا اهل عصمت نیستید، اهل کوشش هستید. درحالیکه ما اهل بیت(علیهم السلام) را در قله عصمت می بینیم یعنی معصومند اما از این عبارت استفاده نمی کند، اگر بگوید معصوم نمی تواند برای ما الگو باشد. ما در مسیر تعالی، پاک بودن، سلوک و بندگی تلاش کافی خود را انجام می دهیم تا به آن کوششی که حق خداوند تبارک و تعالی است، برسیم.

“حق جهاده” ای که شما انجام می دهید بر چه مبنایی است؟ سازکاره جهاد شما بر چه مبنایی است؟ دستور کارتان را از چه کسی می گیرید؟ “و عملتَ بکتابه و اتّبعْتَ سُنن نبّیه صلی الله علیه و آله”.

»» از دو مسیر استفاده می کنیم:
1- کتاب یعنی قرآن.
2- سنت یعنی فرمایشات پیامبر(صلی الله علیه و آله).

ما می خواهیم بدانیم جهاد در کتاب به چه معناست؟ آیا جهاد قرآنی داریم یا نداریم؟ در دانشگاهی سخنرانی داشتم، یکی از سوالاتی که زیاد عنوان شده بود، این بود که کتاب مفیدی معرفی کنید. گفتم کتابی که خیلی مهم است و متاسفانه مهجور واقع شده، شناخته شده نیست، اگر بتوانید پیدا کنید این کتاب دقیقِ دقیق درست است، حتی یک جمله غلط هم ندارد. همه کاغذ و قلم بیرون آوردند که یادداشت کنند! خوب که ملت را تهییج کردم، گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم، قرآن مجید! همه خندیدند، گفتم خنده ندارد، واقعاً مهجور است!

+ اولین قدم جهاد در قرآن چیست؟ آشنایی حداقلی با معانی قرآن.
الان مؤمن ترین ها به قرائت قرآن می پردازند، نه به عمیق شدن در آیات قرآن و درس گرفتن. اصلاً ما کم مؤمن داریم که قرآن را باز کند و بگوید درسی برای زندگی امروزم بگیرم! حضرت آقا(حفظه الله) مدام بر بصیرت تاکید دارند، بصیرت بر چه مبنا؟ کتاب الله و عترتی. اول قرآن است. در سال هشتاد و هشت بعد از آن قضایا در شرح سوره محمد(صلی الله علیه و آله)، بحث فتنه، همراهی با دشمنان، فریب و بازی نخوردن را فقط با ترجمه سوره جا انداختیم.

خیلی از سوره های قرآن راجع به ما است. مثلا می گوید کتاب انسان شناسی شهید مطهری(ره) را خوانده ای؟ کتاب انسان موجود ناشناخته آلکسیس کارل را خوانده ای؟ اصلا سوره انسان را خوانده ای؟! یک سوره برای شما گفته شده، بد نیست بخوانی و بدانی خدا چه گفته است! ما تو را در این روزگار خلق کرده ایم، گوش بده که چه می خواهیم بگوییم.

جواب بسیاری از سوالات ما راجع به خودمان، در همین سوره انسان است. شما اهل بیت(علیهم السلام) وقتی که می خواستید از خودتان تعریف کنید، می فرمودید: ما قرآن ناطقیم. یعنی ما قرآن را برای شما باز می کنیم و بر مبنای قرآن کار می کنیم. بعد قرآن برای ما فقط شده قرائت، در حد ثواب! چه سوره ای بخوانم که ثواب داشته باشد، چند جزء خوانده ام، الان چقدر خوانده ام؟ این چه برخوردی است که ما با قرآن داریم؟! بنده چون می دانم مردم حوصله ندارند تفسیر از اول تا آخر قرآن را بخوانند، پیشنهاد می کنم تفسیر موضوعی بخوانید. یعنی موضوع هایی که مبتلیˈ به هستید را در بیاورید و ببنید چه کار باید کرد؟

شما گفتمان خود را حتما با قرآن تنظیم می کردید. “لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین”، همه چیز در قرآن وجود دارد. شما مراجعه نمی کنید! الان باید دانشگاه ما راجع به قرآن اهل تحقیق باشد. مگر قرآن ادعا نمی کند که هرچه گفته ام حق است و “لا رطب و لا یابس”؟ راجع به موضوعات دانشگاهی در قرآن چقدر کار کرده ایم؟ همین الان کتاب داریم عمران، مهندسی در قرآن، سی چهل آیه در آورده و کتاب کرده.

آیا قرآنی که از شتر تعریف کرده، از زندگی انسان هیچ تعریفی ندارد؟! ده سال پیش حضرت آقا(حفظه الله) از نگاه مسلمین به خصوص شیعیان به قرآن، گله کردند که انقدر قرآن مهجور است! درحالیکه به زیارت اهل بیت(علیهم السلام) که می آییم می گوییم تو به قرآن عمل می کنی و حجت بر ما هستی.

امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: خودت چه؟ یک قرآن در ماشینت گذاشته ای برای اینکه تصادف نکنی، یک قرآن سر سفره عقدت است برای اینکه وامت جور شود، یک قرآن هم برای ثواب در ماه رمضان گذاشته ای، یک قرآن هم با آهنگ های مختلف گذاشته ای برای اینکه بهجت ایجاد شود! همه اش خیلی خوب و عالی است، اما جایگاه معارف در قرآن کریم چه شد؟!

آقا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: کل قرآن کریم در یک حرف جمع شده، کل این حرف در نقطه “ب” بسم الله الرحمن الرحیم. من نقطه زیر “ب” بسم الله هستم. یکی از معانی اش این است که ما با قرآن شروع می کنیم.

زیارت باید در ما تغییر ایجاد کند، من جمله این تغییرات این است که برویم موضوعات مختلف را برای خودمان پیدا کنیم، علاقه مندی هایمان را راجع به این موضوعات اهم فی الاهم کنیم، تفسیرهای موضوعی را بگیریم و بخوانیم.

معنای انس با قرآن را این می دانند که قرآن جیبی جلد چرم به همراه داشته باشند و ببوسند! این کار خوبی است چون بوسیدن و لمس کردن قرآن را داریم. اما چرا به دنبال موضوعات زندگی ات در قرآن نمی گردی؟! آقای قرائتی زمانی نحوه ازدواج و مراسم عروسی از دیدگاه قرآن کریم را عنوان کردند، سی آیه در آورده بودند. تا به مباحث جهانی و نحوه تعاملات بین المللی در قرآن کریم برسیم. الان در وزارت خارجه ما چقدر کسانی که دیپلمات های خارجی ما هستند، آیات ارتباطات خارجی مسلمین را با تفسیرش می دانند؟ از دیدگاه قرآن کریم چقدر نحوه تعامل با کفار، یهود و نصارا را بلدند؟

سال هشتاد و هشت در سوره محمد(صلی الله علیه و آله) عرض کردم اگر خواستی منافقان را بشناسی، منافقان به حرف حق یا باطل کاری ندارند، حرفشان را از هر راهی بشود ولو از طریق کفار، یهود و نصارا، به گوش مردم می رسانند. مثلا می گویند برای ما روزنامه چاپ کنید یا در شبکه رادیویی خود، بگویید. مسلمین نمی روند مثلا به ابوسفیان بگویند حرف دین را برای ما پخش کن، این علامت نفاق است. مسلمین ولو برای رسیدن به کلمه ی حق، به کفار متوسل نمی شوند!

در سال هشتاد و هشت چه کسانی متوسل و مستمسک به بی بی سی و سی ان ان شدند؟! این از نظر قرآن اجازه شرعی دارد؟! اصلا حرف حق، به کسی دارد ظلم می شود، آیا برای داد زدن بر علیه یک ظلم می شود به دامن یک ظالم متوسل شد؟ قرآن کریم، سوره محمد(صلی الله علیه و آله) می فرماید: نه، قطعاً نمی شود! خودت شب نامه چاپ و پخش کن اما حق نداری از طریق شبکه بیگانه فریاد حقت را داد بزنی!

در قضیه این روزها و روزهای قبل مدینه، چندین بار به امیرالمؤمنین(علیه السلام) بابت دفاع از حقی به نام ولایت، مراجعه شد! ابوسفیان گفت: یا علی، اگر اجازه دهی شمشیر من برای کسانی که تو را از حق ولایت دور کرده اند و خلافت رسول الله(صلی الله علیه و آله) را به نا حق از تو گرفته اند، آماده است که به خون این کفار آغشته کنم. آقا فرمودند: اگر حق هم باشد، از تو کمک نمی خواهم!

حتما و حتما کمکی که دشمن به ما می کند اگر صد تومان باشد، یک کیسه ی میلیاردی برایش دوخته است! چرا بازی می خوریم؟ چون با قرآن آشنا نیستیم. بعد طرف می گوید: شبکه داعش را دیده اید؟ گفتم تا حدودی. می گوید تمام کارهایشان قرآنی است!! انقدر ما بچه شیعه ها عقب مانده ی قرآنی هستیم که حتی نمی توانیم تشخیص بدهیم کارهای داعش قرآنی نیست!! قرآن می خوانند اما کارهای غیر قرآنی می کنند. چرا نمی فهمیم؟ چون روی قرآن مسلط نیستیم!

– شبکه فلان را دیده اید؟
– بله.
– توسل را زیر سوال می برد.
– چون بر قرآن مسلط نیستی، وگرنه در قرآن بارها توسل ذکر شده. غیر از توسل، شفا گرفتن چشم نابینای یعقوب پیامبر با پیراهن یوسف هم وجود دارد. تا این را می گوییم، جوابی ندارند! چرا ما انقدر از قرآن عقب هستیم که احساس می کنیم بقیه از ما بر قرآن مسلط ترند؟!

“واتّبعتَ سُنن نبّیه صلی الله علیه و آله”. دکتر تیجانی کتابی به اسم اهل سنت واقعی دارند. افتخار شیعیان به این است که سنی تر از اهل سنت هستند، چون واقعا به سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) عمل می کنند. دویست، سیصد طلبه ی فاضلِ پایه هشت و نه حوزه، خدمت حضرت آیت الله بهجت(ره) رسیدند و گفتند: ما می خواهیم برای رسیدن به خدا و پاک شدن روش و دستور العملی داشته باشیم. ایشان فرمودند: چهار جلد خلاصه اصول کافی را بردارید، روزی یک روایت بخوانید. در همان روز به آن فکر کنید و سعی بر این داشته باشید که عمل کنید. تقریبا این چهار جلد حدود هفت سال طول می کشد، سال هفتم شما دیگر خود پیغمبر هستید!

چگونه می توان به غیر از احادیث، به سنن نبی رسید؟ با احادیث بیگانه ایم! یکی از دوستان خدمت مقام معظم رهبری(مد ظله) منبر خصوصی رفته بودند. بعد از منبر فرمودند: خیلی خوب، پر از روایت بود! منبر جلوی حضرت آقا(حفظه الله) همین شأن را می طلبد دیگر. روایت ها را هم می دانند ولی کلام معصوم اثر خیلی زیادی دارد، مبنا باید روایت باشد. نهج الفصاحه صحبت های پیامبر(صلی الله علیه و آله) است.

امشب گزارشی را دیدم، پورفسور سوئدی شیعه می گفت برای اینکه به اصل شیعه برسم باید فارسی یاد می گرفتم. می گفت: غبطه خوردم که در سن سی و نه، چهل سالگی با نهج البلاغه آشنا شدم که ای کاش من در بین شیعیان متولد می شدم، زودتر با نهج البلاغه آشنا می شدم! بنده در دلم پوزخند زدم که شیعیان اصلا با نهج البلاغه حتی در چهل سالگی شما آشنا نیستند!! نه در مدارس، نه در دانشگاه و نه در حوزه درس نهج البلاغه نیست!!

چون بیگانه ایم وقتی از استاد یا شرق شناسی صحبتی می شنود، هنگ می کند که چه می گویند؟! خبر ندارد خیلی قبل تر از این ها گفته شده، چرا انقدر منفعلیم؟!!

یکی از اساتید می فرمود: شخصی زمان امام حسن عسکری(علیه السلام) از خراسان به عراق می آید. سینی خیار را بر سرش گذاشته، از کوچه امام حسن عسکر(علیه السلام) رد می شود. امام به غلامش گفته که به خیار فروش بگو خیار می خواهیم. همینطوری که سینی بر سرش بوده و آقا انتخاب می کرده، سوالش را پرسیده، جوابش را گرفته و به خراسان برگشته! امروز با یک دستگاه کوچک، تمام مفاهیم در اختیارت است. جواب آن آدم را در روز قیامت چه می خواهی بدهی که انقدر با متون دینی بیگانه ای؟!! او شیعه است ما هم شیعه ایم دیگر! جوابش را چه می خواهیم بدهیم که برای یک سوال با آن وضعیت شش ماه مسافرت کرده؟!

به تعداد سینه هایی که برای امام حسین(علیه السلام) زده ای، آقا از شما سوال می کند چند جمله از من بلدی؟! بلد نباشی تمام این سینه ها را رد می کند، شک نداشته باش! می گوید سینه زدی که بدانی من چگونه زندگی کرده ام.

باورتان نمی شود در بعضی از جمع های مذهبی می گویم هر کسی حدیثی از امام حسین(علیه السلام) بگوید یک کربلا جایزه می دهم. یک نفر هم نمی داند!! این چه وضع ارتباطی با اهل بیت(علیهم السلام) است؟! میلیون میلیون زائر به حرم امام رضا(علیه السلام) می آید، چند جمله از آقا بلدیم؟! یک روایت را همه بلدند؛ “النظافة من الایمان”! فکر کرده ای با همین می شود به بهشت رفت؟! می شود رضای اهل بیت(علیهم السلام) را به دست آورد؟!

انقدر برای مداحی گوش دادن وقت می گذاری، به نظر شما روز قیامت می توانی جواب بدهی که ما گوش را فقط برای شنیدن مداحی دادیم، معارف خبری نبود؟! روز قیامت جواب این همه مداحی گوش کردن را می توانی بدهی؟! آن هم در فضاهای معمولی، گریه نمی کند، فقط من باب تفریح گوش می دهد! امام حسین(علیه السلام) می گوید: من تکه تکه شدم که تو مداحی گوش بدهی و با آن تفریح کنی؟!! آقا این همه مصیبت کشید برای حال کردن من و شما؟! این خوب ها هستند. موسیقی و سریال ها که بساط دیگری است!
میلیاردها ساعت وقت گذاشته اما یک روایت از امام حسین(علیه السلام) جزء محفوظاتش نیست! واقعا مادر سادات راضی است که فرزندانش انقدر برای سعادت من و شما خون دل خوردند و ما فقط روضه را بلد شده ایم؟! تو که قرار است من برایت روضه بخوانم، کسی بودی که “عملتَ بکتابه و اتّبعْتَ سُنن نبّیه صلی الله علیه و آله”، بعد بقیه مباحث است که شما سعادتمند شده اید و بالا رفته اید

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید