امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | شرح دعای جوشن کبیر «قسمت شانزدهم»

13 آذر 1404 -   10:18 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

یا لطیف
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی نژاد
9 / 7 / 1390
موضوع : شرح دعای جوشن کبیر ( قسمت شانزدهم )



فتح مطلق

اذا جاء نصرالله والفتح
در این فتح، نفی هرچیزی غیر از خدا را داریم که مراتب دارد. وقتی احساس کردی قلبت اینگونه گشایش پیدا کرده که دیگر غیر از خدا را نمی فهمی ؛
و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا ، و دیدی مردم فوج فوج بسمت دین خدا می آیند ؛
فسبح بحمده، تسبیح خدا را بگو و این ها را از خودت ندان، بدان از خداست.
واستغفره، و توبه کن از اینکه از خودت بدانی و توبه از گناهانت.
انّه کان توابا.


+ یا خیرالناصرین

بحث پیروزی هست؛ هم دنیوی هم اخروی.
این که فتح رو مقدم آورده، نشانه این است که زمانی پیروزی، پیروزی حقیقی است که فتح در دل انسان ایجاد شده باشد؛ صفات خبیثه از دلش خارج شده باشد و صفات عالیه جایگزین شود. غیر از خدا هم از دلش بیرون رفته باشد.
جایی که انسان بتواند بر غیر از خدا غلبه کند، پیروزی واقعی است.
قرآن و آیات و روایات ما، نصر و پیروزی را در غلبه بر هرچه غیر خدا می دانند.
به همین دلیل هم هست که امیرالمرمنین علی (ع) روزی که در آن گناه نشود را عید می نامد؛ یعنی روزی که در آن غیر خد را نپرستیده باشی!

+ یا خیرالحاکمین

حاکم با سه معنا :
1. از باب تشریع احکام :
خداوند احکام الهی را جاری می کند. علت بعضی احکام را گفته، مثل : انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان.
علت برخی احکام را بیان نکرده، ولی اگر به دنبالش برویم و تحقیق کنیم قابل فهم است.
مثلا علت رو به قبله نشستن در هنگام نماز.
ولی علت یک سری احکام را ما اصلا در دنیا نمی توانیم بفهمیم، این ها را خداوند توقع دارد قبول کنیم.
یک درصدی از احکام خداوند “قبول کردنی” است. اگر قبول نکنی ضربه می خوری.

2. از باب داوری کردن :
کسی که حکم می دهد و داوری می کند.
در خیلی چیزها دین و خدا مقیاس ماست.

3. از باب حکومت کردن :
حکومت اصلی دست خداست. إن الحکم الا لله (سوره یوسف) حکمی نیست جز حکم خدا.

– حاکم عجله نمی کند؛ نه در تشریع، نه در قضاوت و نه در حکمرانی.
بشر عجول است، ولی حاکم نه.

– واقعا حاکم است ؛ لا یمکن الفرار من حکومتک.
قوانین الهی جای فرار ندارد؛ نه در دنیا، نه در برزخ و نه در آخرت.

– عادلانه ترین حکم را می دهد.
بحث مصلحت سنجی الهی و قدرت تسلط و علم الهی است.
عادلانه است برای اینکه دقیقا می داند چه بکند.
خداوند تبارک و تعالی مصلحت را با علم ترکیب می کند و بهترین قضاوت و داوری را می کند. لذا می بینیم که در قیامت چند نوع حساب داریم : سریع الحساب، یسیرالحساب، حساب ممتنع، حساب سخت و نوع دیگری از حساب به نام حساب مُرجَون؛ که اصلا بر ما معلوم نیست خداوند تبارک و تعالی چه حکمی صادر می کند. مثلا در مورد کافری که تمام زندگی اش را صرف خدمت به خلق کرده یا انسان نیکوکاری که 70 سال خوب زندگی کرده و سال آخر عمرش لغزیده!
برای این ها ما نمیدانیم تکلیف چیست و حکم متعلق به خداست، چون خداوند حکمت، مصلحت و علم دارد و بهترین حکم را می دهد.

+ یا خیرالرازقین

1. دلیل اینکه خدا رازق است، توحید افعالی است. چون تمام فعل ها وحدت دارد در خدا.
بنابراین حتما رزق به عهده ی خداست.

2. کم یا زیادی رزق به جنبه ی مردم بستگی دارد.
گاهی محبت و لطف زیاد یا حتی تنبیه سبب طغیان می شود.
خداست که تشخیص می دهد. در مسائل معنوی هم همینطور است. خیلی از اوقات جنبه ی ما برای معنویات بسیار پایین است.
شهید مطهری می فرماید بعضی وقت ها مستحبات بدلیل آسان به دست آمدن و زیاد در دسترس بودن، ارزش خود را از دست می دهند!
خداوند تبارک و تعالی رزق و روزی معنوی ما را با توجه به ظرفیت و جنبه ی ما می دهد.
حرص زدن برای چیزی که جنبه اش را نداری، اشتباه است.
یبسط الرزق لمن يشاء و يقدر ؛ رزق در دست خدا کم نیست، کره زمین خیلی بیشتر از این ها پتانسیل و روزی دارد، ولی مردم بد استفاده می کنند.

3. بحث دیدن و هوشیاری در رزق.
مولوی :
اُستُن اين عالم اي جان، غفلت است/ هوشياري اين جهان را آفت است
هوشياري زان جهان است وچو آن / غالب آيد، پست گردد اين جهان


– یعنی اتفاقا یکی از دلایلی که ما می توانیم جهان را تحمل کنیم و دوام بیاوریم، غفلت ماست!
اگر چشم ما باز شود و خیلی از مسائل زمین، وجه الله و حتی آخرت را ببینیم، زندگی دنیا بسیار برایمان سخت می شود.
غفلت ما از بعضی مسائل از نعمت های خداوند به ماست و به گفته ی مولوی هوشیاری زیادی، آفت است.

– جلوتر، هوشیاری و عقلانیتی است که برخی با عقل‌شان به یک چیزهایی می رسند و به همین خاطر زندگی در دنیا برایشان مشکل می شود.
بگذارید روزی عقلانی‌تان را هم خدا بدهد.
اگر در برخی مسائل خیلی ریز و دقیق بشوید، تمام لذت زندگی دنیا برایت از بین می رود و زندگی دشوار و غیر قابل تحمل می شود.

– مسئله ی بعد، رزق مادی ِ معنوی است.
پول هایی که انسان خرج می کند برای معنویات.
رزق زیارت و مسائل معنوی سر جای خودش است. اگر به دلت افتاده این هزینه را باید برای زیارت خرج کنی، خرج کن.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید