امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی اثرات غیب - قسمت اول - مشهد مقدس، نوروز 95

13 آذر 1404 -   11:55 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

مرحوم دولابی می فرمود وقتی دستت را به سمت خدا بالا می بری، مراقب باش حتی ذره ای غبار روی آن نباشد، چون به اندازه همین ذره و غبار در ارتباطت با غیب مشکل ایجاد می شود.

یا رئوف
سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: اثرات غیب – قسمت اول
مشهد مقدس – رواق دارالهدایه
94/12/28


◄ عناوین اصلی که در این سخنرانی به آن پرداخته شده:

» در قرن بیستم خرافات قوی تر و تکنیکی تر از صد سال قبل است.
» شرط اقامه صلاة و َمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ چیست؟
» ورود شما به حرم، غیبی است.
» چون به غیب اعتقاد نداریم، سعی می کنیم مادی، امام رضا(ع) را راضی کنیم!
» مادیات، مانع است!
» حتی ذره ای غبار، در ارتباطت با غیب مشکل ایجاد می شود.
» در چشم اهل بیت(ع)، فقط یک سابقه جواب می دهد!
» قلب یعنی مرکز ارتباط با عالم غیب.
» وقتی قلب کوچک باشد، عظمت در او جا نمی شود.
» قلب ضیق در کجا خودش را نشان می دهد؟
» خصوصیات قلب مریض: بخل. حسادت. کینه.
» قلب سلیم داشتن سخت است!
» چرا قرآن قلب چهارمی را معرفی می کند؟
» باورم نمی شود، جزء مادیات است!


◄ مقدمه:

در عالم امروز نگاه به عالم پشت پرده خیلی مُد شده است. یعنی کسانی که ادعاهای غیبی و متافیزیکی در عالم دارند، حتی در خارج از دین اسلام و هر دینی، خیلی زیاد شده اند و مشتریان زیادی هم دارند.

» در قرن بیستم خرافات قوی تر و تکنیکی تر از صد سال قبل است.

در تحقیقات جامعه شناسی جوامع متمدن، میل مردم مرفهِ متمدنِ تکنولوژی زده به رمّال ها و غیبگوها به اندازه ای بالا رفته که همین مردم تکنیک زده برای ادامه زندگیشان با این ها مشورت می کنند!

مثلا می گویند فال قهوه بگیر و یا آینده من را با رمل و اسطرلاب، پیش بینی کن. در این قرن بیستم متافیزیک مُد است، مُد نه به معنایی که علمش را دارند، همه به آن رو می کنند و تقریبا به آن اعتقاد دارند که غیر از چیزی که با چشم سر می بینیم، اتفاقاتی می افتد که با چشم سر قابل دیدن نیست.

اعتقاد مارکسیستی دیگر خریدار ندارد که جهان، جهان اتفاقات و سبب هاست، الان بیشتر از هر زمانی، از این طرف افتاده ایم. در قرن بیستم خرافات قوی تر و تکنیکی تر از صد سال قبل است. در برخی از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، دانشگاه متافیزیک داریم. دانشگاه متافیزیکی که 70، 80 درصد آن خرافات است!

◄ این مقدمه کوتاه را برای نگاه به این آیه شریفه قرآن عرض کردم. اولین شعار خداوند این است:

– الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ.
دینداری را سه قسمت می کند:
» شرط اقامه صلاة و َمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ چیست؟
1- ایمان به غیب.
2- اقامه صلاة، نه خواندن صلاة.

اقامه یعنی تظاهرات دینی، نماز جماعت، نماز جمعه، خود نماز. بحث اقامه خیلی مفصل است، نگفته خواندن نماز! یعنی دینداری ظاهری، چون نماز ستون دین است، اسم نماز را آورده است. زکات و خمس و حج و … در ادامه آن است.

3- مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ یعنی حسنات اجتماعی.

نمونه بارزش انفاق است، اما ایثار و اخوت و برادری و برابری و عدالت هم حسنات اجتماعی است.
شرط اقامه صلاة و َمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ شما یعنی اثرات، تظاهرات، شعائر عبادی و انفاق به عنوان شعائر اجتماعی، ایمان به غیب است. اول باید این گزینه را چک کنی و ببینی آن را داری یا نه. اگر کسی ایمان به غیبش تکمیل بود، بعد دو گزینه بعدی را از او سوال می کنند.

» ورود شما به حرم، غیبی است.
شما اذن دخول حرم را که خوانده اید، صد در صد، جملات متافیزیکی گفته اید، شهدا و بزرگان و انبیاء حاضرند، ما را می بینند و صدای ما را می شنوند. ورود شما به حرم، غیبی است. در هر حیطه نورانی که وارد می شوید و اگر برای آن اذن دخول وارد شده باشد، حتما این جملات وجود دارد که: مادیات، دو دوتا چهار تا کردن و منطقت را باید کنار بگذاری، چون اینجا داستان، داستان غیب است.

مرحوم حضرت آیت الله بهجت می فرمودند: اگر کسانی که به حرم می روند، می فهمیدند چقدر چشم آن ها را می بیند، وضعیت حرم رفتنشان خیلی فرق می کرد. چشم ببیند یعنی اینجا تسلط و احاطه با غیب است، آنچه آن را احساس نمی کنید.

ما خیلی به غیب ایمان نداریم! خیلی از ما بخاطر اینکه غیب ندیده ایم، اعتقادمان دارد از غیب برطرف و باطل می شود. خاطره شهید علی دیمه را قبلا گفته ام؛ خبرنگار از او سوال های کلیشه ای پرسید که چگونه و از کجا اعزام شده ای؟ پیامت برای مردم چیست؟ شهید دیمه خیلی اهل حرف نبود، بیشتر اهل عمل بود. از امدادهای غیبی پرسید، گفت: دیروز اتفاق افتاد! خمپاره ای به سنگر خورد و چند نفر از بچه ها غیب شدند و به آسمان رفتند!

» چون به غیب اعتقاد نداریم، سعی می کنیم مادی، امام رضا(ع) را راضی کنیم!
درحالیکه جوامع تکنیک زده غربی و همین قربانیان تکنولوژی شرق و ایران ما دارند به سمت رمالی می روند، ما که با غیب بزرگ شده ایم، آرام آرام اعتقاد به غیبمان دارد از بین می رود. به دلت مراجعه کن، خیلی از ما دیگر به غیب اعتمادی نداریم! همینطوری داریم می آییم و می رویم، دور همدیگر هستیم. در حرم هم که می نشینیم، چون به غیب اعتقاد نداریم، سعی می کنیم مادی، امام رضا(ع) را راضی کنیم!

اصرار، گریه، التماس، دعوا و … برای چیست؟ برای این است که فکر می کنیم امام رضا(ع) را هم باید مادی راضی کرد! همانطوری که دوستم را راضی می کنم، امام رضا(ع) را راضی می کنم. همانطوری که با پدر و مادر و بزرگ ترها ارتباط برقرار می کنم، با امام هم ارتباط برقرار می کنم. اگر راضی نشدی و اوضاع خوب نیست، سراغ مصیبت برو که امام رضا(ع) در رودربایستی قرار بگیرد و قبول کند! باز هم مادی است!

ورود به عالم غیب، با ورود به عالم مادیات فرق می کند. اگر بخواهی دبیرستان و دانشگاه بروی باید مدرک مادی ارائه بدهی. بخواهی اداره ای بروی باید تایید صلاحیت شوی. اگر می خواهی به مجلسی راه پیدا کنی، باید احراز صلاحیت بشوی. ورود به عالم مادی، با مادیات اتفاق می افتد. می خواهی به اینجا بیایی باید لباس داشته باشی و خواهرها چادر داشته باشند. این ها ورودی های مادی است، هر جایی قوانین مادی دارد.

» مادیات، مانع است!
◄ در ورود به عالم غیب:
1- اصلا مادیات جواب نمی دهد.
2- مادیات، مانع است.

لذا وقتی سراغ ما می آیید، به گذشته شما نگاه نمی کنیم، منظور گذشته مادی است. شأن  من این است، اینقدر مال دارم و… هیح حساب نمی شود. “در خارجی هزار به یک جو نمی خرند”. در خارجی یعنی خارج از عالم ماده، خارجی یعنی عالم ماوراء.

» حتی ذره ای غبار، در ارتباطت با غیب مشکل ایجاد می شود.
نه این بودنِ تو به درد ما می خورد، نه این خواهم شدِ تو! هیچ رتبه ای، منطقی، ریاضی به درد نمی خورد. مرحوم دولابی می فرمود وقتی دستت را به سمت خدا بالا می بری، مراقب باش حتی ذره ای غبار روی آن نباشد، چون به اندازه همین ذره و غبار در ارتباطت با غیب مشکل ایجاد می شود.

» در چشم اهل بیت(ع)، فقط یک سابقه جواب می دهد!
در چشم این ها هر سابقه قبلی جزء مادیات حساب می شود.
فقط یک سابقه جواب می دهد:
– اینجا بیایی و بگویی هیچ چیزی نیستم! اصلا دیده نمی شوم و وجود ندارم.
– مسائلی که مانع می شود را برطرف کنید.

» قلب یعنی مرکز ارتباط با عالم غیب.
ارتباط عالم غیب، با قلب است. قلب یعنی مرکز ارتباط با عالم غیب. قرآن کریم چهار قلب را نام می برد. بعد می گوید عالم غیب با دو قلب ارتباط برقرار می کند، با دو قلب ارتباط برقرار نمی کند.

+ قلب هایی که عالم غیب با آن ها ارتباط برقرار نمی کند:

» وقتی قلب کوچک باشد، عظمت در او جا نمی شود.
1- قلب ضیق. قلب تنگ.
یعنی قلبی که در اثر تألّمات و شادابی های روحی از هم می پاشد. یعنی در اثر شادی مست می شود و پرده می درد، و در اثر ناراحتی قبض می شود و پرده می درد. این قلب مشکل دارد، ضیق و کوچک است! وقتی کوچک باشد، عظمت در او جا نمی شود. اگر برخی از عالم غیب، یک اپسیلون ببینند، عالم و آدم را خبردار می کنند. طرف خواب عالم غیب را دیده، این خواب را بولتن و اطلاعیه می کند و همه جا پخش می کند، جنبه نیست! خیلی از نزدیکان و صحابه پیامبر و ائمه(ع) هیچ چیزی از این ها نمی دیدند.

» قلب ضیق در کجا خودش را نشان می دهد؟
قلب ضیق در ناراحتی خودش را نشان می دهد. یک ناراحتی و فراموشی بیچاره اش می کند، یک شادابی به شدت او را خوشحال و ذوق زده می کند. مثل بچه که به او پفک می دهی و خوشحال می شود و از او که می گیری گریه می کند. باز که به او می دهی، خوشحال می شود و در میان خوشحالی اگر از او بگیری باز گریه می کند.

مؤمنی که قلبش بزرگ است، هم ناراحتی هایش خیلی دیر اتفاق می افتد و هم شادی هایش. عالم غیب عمق می خواهد.

» خصوصیات قلب مریض: بخل. حسادت. کینه.
2- قلب مریض.
خصوصیات قلب مریض از نظر قرآن:
– بخل.
– حسادت.
– کینه.


تکلیف خودت را مشخص کن. غیب می خواهی یا نه؟! اگر می خواهی این را کنار بگذار، اگر نمی خواهی با همین ها خوش باش!


+ قلب هایی که عالم غیب با آن ها ارتباط برقرار می کند:

» قلب سلیم داشتن سخت است!
1- قلب سلیم.
آدمی که در طول زندگی اش بتواند قلبش را سالم نگه دارد، خیلی سخت است. نوجوانی که در همین سن به جبهه می رود و شهید می شود و همانطوری قلبش را سالم به بالا می برد، می شود، اما بعدش سخت است! بزرگ می شود، بخل، حسادت، کینه و شهوت می آید . پدر آدم را در می آورد!

وقتی انسان خصوصیات قلب سلیم را در قرآن می خواند، حالت سکته به او دست می دهد. می گوید بیخیال آخرش به جهنم می رویم، می سوزیم و شلاق می خوریم، بعدش به بهشت می رویم! کسانی که در زندان های ساواک یا بعثی ها بوده اند، تعریف می کنند که اولش می ترسیدیم، بعد برایمان عادی شد.

» چرا قرآن قلب چهارمی را معرفی می کند؟
لذا قرآن کریم برای اینکه ما نبُریم، قلب چهارمی معرفی کرده که ما باید با این قلب خیلی کار داشته باشیم.
2- قلب اُنیب.

قلبی که از سیاهی پر می شود، کج می کند و خالی می کند. یعنی اول سال 94 آمده خالی کرده، بعد پر شده. اول سال 95 باز آن را خالی می کند.

جملات عجیبی برخی از اولیاء می گویند: به امام گفت خوب هایی که همه تحویل می گیرند را، اگر شما تحویل بگیرید، فرق شما با بقیه چیست؟! عده ای به دلیل مقام، پول، زیبایی، پاکی و سالم بودن همه آن ها را تحویل می گیرند، به امام عرض کردند اگر بدی بخواهد جایی برود و کسی تحویلش نگیرد، باید برود بمیرد؟!

وقتی اولیاء، مراجع، رهبری به مردم می بینی، لذت می بری، یعنی آن ها می دانند، مردم ما، من و شما، اهل اینکه سیاهی را تحمل کنیم، نیستیم، جایی را پیدا می کنیم و آن را خالی می کنیم.

» باورم نمی شود، جزء مادیات است!

آدمی اینگونه وارد بشود و بگوید: این قلب هر گندی در آن باشد، انقدر اینجا قدرت معنوی قوی و حاکم است، می تواند خالی اش کند. اگر بگویی 70 سالم است و گناه کرده ام، مادی شده، بیرون بیا! بگو هر چه باشم، برای خالی کردنش زیر یک ثانیه می شود! دستت را دراز کن…

باورم نمی شود، باور جزء مادیات است، بیرون بیا. آقا را نگاه کن! چقدر زشت است چند سال در هیئت و حزب اللهی و … قبض می آییم و قبض بر می گردیم! بعد طرف از آخر خلاف به اینجا می آید و به آقا می گوید بنده را هم قبول می کنی؟! آقا می گوید: بله!
بعضی از شعرها شک ندارم حضرت زهرا(س) در دهان شاعرش گذاشته است؛ دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت، جایی ننوشته است گنه کار نیاید…

چقدر بیچاره اند کسانی که معصومین را دیدند اما باز به جهنم می روند! خدا شاهد است ما در غیبت یاد گرفته ایم اگر دستمان به معصوم برسد، چه کار کنیم. آدمی که محرومیت دیده باشد می داند چه کار کند.
قلبت سالم است، خوشبحالت! اگر سالم نیست، یک نگاه به آقا کن. بگو آقا تو می توانی سالمش کنی…

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید