امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی - از نان واجب‌تر؟! (6) - شب ششم محرم1400

13 آذر 1404 -   4:19 ب.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها
یا حبیب
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع: از نان واجب‌تر؟! – قسمت ششم
شب ششم محرم الحرام
تاریخ: 1400/05/23

 

عناوین اصلی سخنرانی:
» گاهی برای نهی گناه صغیره دیگران، مرتکب یک گناه کبیره می‌شویم
» جَو جامعه متدینین ما با منابع اخلاقی اسلامی تطابق ندارد
» مکتب عاشورا هم دچار انحراف شده است
» هیچ جای جهان روش طالبان برای به دست گرفتن حکومت را نمی‌پذیرد

گزینه بعدی که در ادامه بررسی آسیب‌های اجتماعی و راه‌حل آن‌ها  مطابق با نگاه امام‌موسی‌صدر داریم «سامان‌دهی ارزش‌ها و ضدارزش‌ها» است. در روایات ما و حتی در برخی از آیات قرآن هم اشاره‌‌ دارد؛ یک پیش‌بینی برای آخرالزمان می‌شود که آخرالزمان ممکن است مثلاً هزار سال باشد. آخرالزمان دوره‌ای است که شروع شده است؛ ممکن است صد سال، چهل سال، پنجاه سال باشد تا به  قیامت منجر شود؛ ممکن است هزار سال یا دوهزار سال باشد. نگفته‌اند مقصود از آخرالزمان این است که زمانی در آخر کار است؛ مقصود شرایطی در آخر کار است که این شرایط ممکن است سی سال طول بکشد ممکن است هزار سال.

» گاهی برای نهی گناه صغیره دیگران، مرتکب یک گناه کبیره می‌شویم
در روایات ما که مردم آن زمان وقتی می‌شنیدند تعجب می‌کردند این‌طوری آمده است که در آخرالزمان جای حُسن و قُبح افعال عوض می‌شود. مردم امر به منکر می‌کنند؛ منکر معروف می‌شود یعنی عرفاً همه منکر را قبول می‌کنند. معروف، منکر می‌شود و از آن نهی می‌کنند؛ یعنی جای حُسن و قُبح افعال عوض می‌شود. آن چیزهایی که حقیقتاً در لوح محفوظ بسیار زشت است در آخرالزمان چیزهای معمولی جلوه داده می‌شود مثل دروغ. اگر بشنود بچه‌اش، همسرش، پدر و مادرش یا دوستش دروغ گفته است خیلی بهم نمی‌ریزد و چیزهایی که گناهان کوچک‌تر، دم‌دستی به قول قرآن‌کریم لَمَم و به قول روایت‌ها لغزش است در آخرالزمان گناهان خیلی عظیم نابخشودنی است. مثالش را عرض کنم کمی ملموس‌تر شود؛ من کاری می‌کنم، تو کاری می‌کنی زشت است؛ گناهش هم گناه صغیره است؛ یک گناه صغیره مرتکب می‌شوی. در آخرالزمان برای نهی، ذَمّ و سرزنش‌کردن این گناه صغیره در مورد گناه تو با همدیگر حرف می‌زنند و غیبت می‌شود. غیبتی که گناه کبیره بزرگ است در آخرالزمان حاشیه یک گناه صغیره می‌شود. حاشیه‌ای که اصلاً کسی متوجه نیست که چه اتفاقی افتاده است! در آخرالزمان گناهان خیلی بزرگ، معمولی و خیابانی و پیش پا افتاده محسوب می‌شوند و گناهان خیلی کوچک، عجیب و عظیم و وحشتناک دیده می‌شود. در افعال خوب هم همین است. در آخرالزمان خوبی‌های واقعی خیلی کوچک و پیش پا افتاده محسوب می‌شوند و بالعکس.

خب امام‌موسی‌صدر چکار کرد؟ گفت به ارزش‌ها و ضدارزش‌ها سامانی بدهیم. در نزد مردم لیست کنیم که مردم اگر می‌خواهید مراقبت کنید گناه نکنید اول این گناهان را نکنید. نه اینکه بگوید گناهان کوچک را توجه نکنید. نه می‌گوید اگر می‌خواهید هَمّ ‌و‌غمتان را بگذارید و گناه نکنید اول این گناهان را نکنید. دیشب اشاره‌ای راجع‌به مال حرام کردم. مِن‌جمله همین داستان فساد مالی. در امثال امام‌موسی‌صدر فساد مالی چگونه شکل می‌گیرد؟ الزاماً این نیست که انسانی خودش به فساد مالی دچار بشود. بعضی وقت‌ها فساد مالی توسط کسانی که در سایه اعتبار امام حرکت می‌کنند اتفاق می‌افتد. بعضی وقت‌ها توسط فرزندان اتفاق می‌افتد. داشتم در تاریخ انقلاب نگاه می‌کردم که غیر از مثلاً مقام معظم رهبری، چند نفر فرزندانشان را از هر گونه ورود به مباحث اجتماعی، اقتصادی و… نهی کرده‌اند و علاوه بر نهی، جلوی آن را هم گرفته‌اند. مثلاً یک وقت ممکن است فقط نهی کنیم اما او برود کارش را انجام بدهد. به تعداد خیلی انگشت‌شماری رسیدم. امام‌موسی‌صدر از خودش، اطرافیانش، حلقه اول دور خودش، فرزندانش، نوادگانش و… به‌شدت مراقبت می‌کرد و در جامعه لبنان هم گفت ببینید ضدارزش اصلی مال حرام است. مال حرام!
اگر مال حرام بیاید همه چیز پشت سرش می‌آید. مال حرام است که نَفس انسان‌ها را آن‌قدر فربه می‌کند؛ نَفس جای عقل قرار می‌گیرد و تمام گناهان بعد از مال حرام را این عقل نفسانی قشنگ توجیه می‌کند. در آن سالی که رهبری داشتند بحث عبرت‌های عاشورا را بررسی می‌کردند، یکی از سؤال‌ها این بود که در مدت کوتاهی بعد از رحلت پیغمبر(ص) چرا اتفاقات کوچه رخ داد درحالی‌که همه کسانی که پیغمبر(ص) را دیده‌ بودند، زنده‌ بودند! چرا واقعه کربلا اتفاق افتاد؟ در آسیب‌شناسی این وقایع اولین و مهم‌ترین گزینه مال حرام است. خود امام‌حسین‌(ع) هم فرمودند که شکم‌های‌تان پر از مال حرام است. اگر می‌خواهی بفهمی امثال طلحه و زبیرهایی که اگر ما در صدر اسلام بودیم از اُبهت معنویشان ممکن بود سکته کنیم، چرا به اینجا رسیدند؟ به‌خاطر مال حرام. اگر شیطان توانست از خلیفه سوم مسیر اسلام را رسماً منحرف کند؛ چون بعد از رحلت پیغمبر‌(ص) اتفاقات بدی افتاد؛ از زمان خلیفه سوم رسماً در دامن بنی‌امیه رفت. بنی‌امیه یعنی همان دشمنان درجه یک چند سال پیش پیغمبر‌(ص). اگر می‌خواهی این موضوع را آسیب‌شناسی کنی به‌خاطر مال حرام است! مال حرام این اتفاق را انجام می‌دهد. در تاریخ انقلاب هم که نگاه می‌کنیم همه همین‌طوری‌اند. بعضی وقت‌ها مال حرام قانونی هم است؛ یعنی قانونش را درست می‌کنند مال حرام هم تعلق می‌گیرد.
خیلی از شما که کارمند هستید بابت کارتان دارید حقوق می‌گیرید. اگر کارتان را خوب انجام ندهید مال حرام است. به همین سادگی! حالا در این دوره‌زمانه حقوق‌های نجومی و اختلاس‌های تریلیاردی چه وقت گیردادن به این حقوق چندرغازی کارمندان است. خب چه وقتش است؛ مال حرام اثر می‌کند دیگر. مال حرام قانونی! من وظیفه‌ام را می‌خواهم انجام بدهم بابت وظیفه‌ام دارم حقوق می‌گیرم. آن ادبیات اول انقلاب شهیدرجایی که وقتی مثالش را برایتان زدم می‌گوید وارد دفترش شدیم برای کار شخصی خودکارش را عوض کرد. گفت: آقا چه باید بنویسم. وقتی گفتند، گفت: ببخشید این شخصی است. خودکارش را عوض کرد با خودکار دیگر نوشت. این دقیقاً همان کاری است که امیرالمؤمنین‌(ع) زمان طلحه و زبیر کرد که چراغ را خاموش کرد روغنش را عوض کرد. این در حقیقت یک لوس‌بازی است دیگر. آقا شما خیلی مقید هستی پول خودکار را بعداً بده. این لوس‌بازی‌ها چیست. غیر از این است؟! یاعلی این کارهایت یعنی چه دیگر! خیلی مقید هستی؟ خیلی‌خب! جلو این‌ها این مسخره‌بازی‌ها را در نیاور (نعوذ بالله) چراغ بیت‌المال را خاموش کنی یک چراغ شخصی روشن کنی. بعداً پولش را حساب کن. نه؛ این لوس‌بازی نیست؛ این پیام است! یعنی مراقب باش! خیلی مهم است. این پیام است. بله می‌شود بعداً اصلاً آدم یک بسته خودکار بخرد آنجا بگذارد همه‌اش کلاً شخصی بشود مگر چند در می‌آید؟ کل نوشته‌هایت با خودکار شخصی باشد که نخواهی این لوس‌بازی‌ها را هم انجام دهی که خودکارت را عوض کنی. نه؛ عمداً انجام می‌دهد تا به کسی که زیردستش است پیام برساند که آقا این‌قدر دقت داشته باش. خب بعد از این اختلاس‌ها، حقوق‌های نجومی، این همه امکانات عجیب‌غریب و… که می‌بینیم رئیس‌جمهور سابق ما عین زمان بنی‌امیه دارد برای خودش یک کاخ آماده می‌کند؛ که ان‌شاءالله پلمپ کرده‌اند باز نشود؛ حالا بخواهیم این اخلاقیات اولیه بدیهی را بگوییم مردم مسخره می‌کنند؛ ولی خب می‌گوییم برای اینکه بالأخره ما و شما تقیداتی داریم فردا که نمی‌توانیم جواب بدهیم آقا آن‌ها شتر را با بارش بردند تو به یک مرغ که ما اشتباهی سر بریده‌ایم گیر داده‌ای؟! می‌گویند در قرآن‌کریم که گفته بودیم!
پرونده اعمال هر کسی در گرو خودش است. نمی‌تواند از کس دیگری توجیه بیاورد. توجیه بیاوری من هم برایت توجیه می‌آورم. صد تا نشان می‌دهم که این مدلی‌اند. به تو شهید نشان می‌دهم که در وصیت‌نامه‌اش نوشته است در این دوساله دوتا کمپوت اضافه خورده‌ام پولش را فلان جا گذاشته‌ام به بیت‌المال برگردانید. این را هم بهت نشان می‌دهم. مال دهه ۶۰ را هم نشان نمی‌دهم مال همین دهه و همین امسال را نشان می‌دهم. از همین آدم‌های دوروبرت برایت مثال می‌آورم. عزیزان سر خودمان را کلاه نگذاریم و با دیدن گناهان بزرگ از خودمان غافل شویم. مراقبت!
[وقایع پس از رحلت پیامبر را داشتیم آسیب‌شناسی می‌کردیم] اولین نکته مال حرام بود؛ در مال حرام دقت کنید.

» جَو جامعه متدینین ما با منابع اخلاقی اسلامی تطابق ندارد
دومین موردی که امام‌موسی‌صدر گفت این بود که ببینید در قرآن‌کریم ما یک سری گناهان داریم که گناه کبیره است. شهیددستغیب هم در کتاب «گناهان صغیره» لیست کرده است. اول این‌ها را چک کن بعد سراغ گناهان صغیره برو. ما در میان خوبی‌ها، خوبی‌هایی داریم که خوبی‌های کلیدی است؛ اول آن‌ها را چک کن،  بعد سراغ بقیه خوبی‌ها برو. بله همه این کارهایی که شما تحت‌عنوان عبادت انجام می‌دهید خوب است؛ اما اهم‌فی‌الاهم کردن عبادات و کارهای خوب یک داستان خیلی جدی است. بسیاری از شما و خود من هم مثل خودتان  در اعمال و رفتارمان داریم به خودمان و بقیه نمره می‌دهیم و قضاوت می‌کنیم که دقیقاً بر مبنای تعویض حسن و قبح افعال در آخرالزمان است؛ یعنی نمره بد را به چیزهایی می‌دهیم که خیلی بد نیست، چیزهایی هم که خیلی بد است را توجه نمی‌کنیم؛ نمره خیلی خوب را به چیزهایی می‌دهیم که خیلی خوب نیست و چیزهای خیلی خوب را توجه نمی‌کنیم. شیطان دیگر چه کار باید بکند؟ همین! شیطان کاری کرده است خیلی خوب‌ها دیده نشوند، خوب‌ها دیده شوند و خیلی بدها دیده نشود، بدها دیده شود. همین یعنی سقوط! انسان به جایی برسد که خیلی خوب و خیلی بد را نبیند درعوض به خوب و بد بپردازد. این یعنی سقوط! و این‌ها خیلی چیزهای بدیهی هم است. خیلی بدیهی است. او آمد همه این‌ها را ردیف و لیست کرد بعد مثلاً ما الآن به‌سراغ آیات و روایات، مراجع، کتاب‌های اخلاقی و منبع درجه یک «جامع‌السعادات» و «معراج‌السعاده» قدیمی که همه قبول دارند و کتاب «المحجه البیضا» فیض‌کاشانی و کتاب «کیمیای سعادت» امام‌محمد‌غزالی، این کتاب‌های منبع اخلاقی را که بررسی می‌کنیم می‌بینیم دقیقاً همین‌هایی که من الآن گفته‌ام را گفته‌اند.

بعد می‌آییم با سیاست‌های ترویجی نظام راجع‌به خوبی، بدی، زشتی، ارزش و ضدارزش را با این‌ کتاب‌ها مقایسه می‌کنیم و می‌بینیم اصلاً تطابق ندارد. جَوی که در جامعه متدینین ما هست اصلاً با این منابع اصلی اخلاقی هیچ تطابقی ندارد. اصلاً جَو این‌طوری نیست! بچه‌مؤمن‌های ما اصلاً غیبت، تهمت و آبروریزی را حس نمی‌کنند؛ اما به‌شدت مثلاً بدحجابی، ارتباطات غیراخلاقی را حس می‌کنند. همه این‌هایی که در قرآن‌کریم اسمش لَمَم و لغزش است. در کتاب‌های منبع ما اسم همه‌اش گناه صغیره است که گرچه اگر تکرار بشود کبیره می‌شود؛ گرچه اگر تَجَرّی بشود ظلم می‌شود که آن شب خدمتتان عرض کردم؛ اما بالأخره اصل‌کاری‌ها این‌هاست دیگر! اینکه نوشته است هفتاد درصد مشکلات اخلاقی یک آدم مال زبانش است اصلاً دیده نمی‌شود. زبان‌ها وِلِ وِل است. فضای مجازی هم یک مشت آیدی فیک شده است که همین‌طور می‌گویند و فکر می‌کنند مثلاً چون آیدی فیک در فضای مجازی است در پرونده‌اش هم برایش فیک یادداشت می‌شود! نه؛ در پرونده‌اش می‌نویسد سید‌محمدانجوی‌نژاد با آیدی دختر مهتاب از استرالیا؛ چی فکر کردی؟! وِل شده است! صفحه کامنت‌های یک پیج مذهبی درجه یک را باز کنید و ببینید در هر صدتا سی‌تایش فحش است، سی‌تایش تهمت است، سی‌تایش غیبت است؛ سی‌تایش هم قضاوت است. آدم تعجب می‌کند مردم چرا این‌قدر راحت شده‌اند! راحت حرف می‌زنند.
امام‌موسی‌صدر گفت این‌ها را ردیف کنیم ببینیم خوبی‌های اصلی چیست؛ بدهی‌های اصلی چیست. امام‌موسی‌صدر یک سامان‌دهی به ارزش‌ها کرد و در این سامان‌دهی برای پیروان آن منطقه در جنوب لبنان قشنگ مشخص شد که اگر قرار است من با نَفسم مبارزه کنم؛ اگر قرار است من به اخلاقی متخلق بشوم؛ اصول اولیه، زیربناها و ستون‌ها چیست؟ برگ‌ها، میوه‌ها و بقیه که باید هم باشد چیست؟ در بحث‌های این مدلی تمام تأکید من رسیدگی به ریشه‌ها و مبناهاست؛ اصلاً به این معنا نیست که برگ و میوه مهم نیست. به این معنا نیست. الحمدلله همه دارند آن حرف‌ها را می‌زنند خب حرف‌های آن‌ها را هم گوش کنید. همه دارند آن‌ها را نقل می‌کنند خیلی هم خوب، حرف‌های آن‌ها را هم گوش کنید چه اشکالی دارد! چرا فکر می‌کنید هر بحثی دارد انجام می‌شود بعضاً تقابل است؟ نه تقابل نیست تکمیل و مکمل است! می‌گوییم یک عده این را می‌گویند؛ یک عده هم این را می‌گویند.

» مکتب عاشورا هم دچار انحراف شده است
امام‌موسی‌صدر فرمودند که در بحث عاشورا یک اتفاق خیلی عجیبی در عالم خلقت رخ داد که این اتفاق به اتفاقات بسیار بسیار مثبتی در تاریخ انسان‌ها در جهان منجر شد نه فقط تشیع و اسلام. درس‌هایی که می‌شود از واقعه عاشورا گرفت کاملاً انسانی است همه هم دارند استفاده می‌کنند. اما در عاشورا سه مدل اتفاق بد هم افتاد:

مدل اول: کسانی که آمدند و جمع شدند و حسین‌(ع) و یارانش را به شهادت رساندند، قاتلان! گفت این‌ها اولین گروهی بودند که با حسین‌(ع) مبارزه کردند. کاری که امام‌موسی‌صدر کرد این بود که تک‌تک این قاتلان را با نمونه امروزی‌اش تطبیق داد. گفت در زیارت عاشورا چه می‌گویی؟ وقتی می‌گویی التائبین، وقتی می‌گویی الی‌الابد، وقتی می‌گویی دشمنان از صدر اسلام  تا کنون، یعنی شما باید بتوانی تطبیق بدهی. او عمرسعد زمان، یزید زمان، سنان زمان، شمر زمان، خولی زمان، لشکر این مدلی زمان و همه این‌ها را با همان شرایط چهل سال پیش تطبیق داد. تطبیق داد و معرفی کرد. گفت فکر نکنید برائت شما نسبت به دشمنان امام‌حسین‌(ع) به شش‌هفت‌تا اسم مال هزاروچهارصد سال پیش بر می‌گردد نه باید به‌روز باشید. همان صحبت‌هایی که شهیدمطهری هم می‌کرد. این‌ها خیلی با هم هماهنگ بودند. این در جامعه ایرانی. گفت باید به‌روز باشی. بله به دشمنی داری ناسزا می‌گویی، نفرین می‌کنی و فحش می‌دهی که خودش که هیچ؛ هزار و چهارصد سال پیش رفته است؛ نوادگانش هم دیگر وجود ندارند. اصلاً هزینه هم ندارد. راحت! اللهم‌العن فلان؛ خیلی‌خب! حالا چه شد؟ چه اتفاق مثبتی افتاد؟ آیا لعن‌کردن فقط به این معناست که شما ثوابی ببری و برایش روایت هم جور شده است، بله ثواب لعن از صلوات بیشتر است خیلی‌خب؛ ان‌شاءالله روایتش هم درست است؛ اما اگر بنا باشد ما برای لعن دشمنان امام‌حسین‌‌(ع) فقط به دشمن ۱۴۰۰ سال پیش اکتفا کنیم و یک لعن کاملاً بی‌هزینه انجام بدهیم، به نظر شما این واقعاً خیلی وظیفه مهمی است؟! امام‌حسین‌(ع) شهید شد برای همین؟! که بنشینیم بگوییم خدا لعنت کند عمرسعد را؛ خدا لعنت کند یزید را؛ خدا لعنت کند معاویه را! «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» یعنی همین! این‌ها را باز کرد. یواش‌یواش متوجه شدند که تفکر سنتی دشمن حسین شناسی باید کاملاً در طول تاریخ پویا و به دشمن حسین فعلی شناسی تبدیل شود. که منظور از حسین همان مرام و اعتقاد حسین است.
مدل دوم: کسانی که سعی کردند آثار حسین(ع) را در طول تاریخ محو کنند؛ مثل آن حملاتی که در کربلا شد و مقبره اباعبدلله‌(ع) را چند بار با خاک یکسان کردند. حتی یک بار با خاک یکسان کردند رویش هم کِشت کردند. شیعیان می‌دانستند داستان چیست؛ قبر کجاست و… بعداً احیا شد. آب رویش گرفتند و خیلی کارهای این طوری؛ جلوی هیئت‌ها و کسانی که می‌خواستند یاد حسین‌(ع) را زنده نگه دارند گرفتند، برخورد فیزیکی کردند، راه کربلا را بستند، هزینه گذاشتند. امام‌موسی‌صدر می‌گفت در طول تاریخ گروه دومی هم بودند که این کار را کردند که سعی کردند حسین‌(ع) را محو کنند تحت‌عنوان محو آثار حسین. خب این گروه هم خیلی موفق نشدند و نشد.
مدل سوم: این گروه در زمان حسین‌(ع) نبودند که حسین(ع) را به شهادت برسانند به این نتیجه رسیدند آثار حسین(ع) را هم نمی‌شود به شهادت رساند. گفتند بیاییم مسیر حسین‌(ع) را عوض کنیم. انحراف قیام عاشورا. خب امام‌موسی‌صدر یک سری جملات دارد که من شخصاً موافق نیستم. من‌جمله اینکه ایشان می‌گوید که اصلاً بنا بر این نیست که ما حسین‌(ع) را با گریه یاد کنیم و ما بگوییم ما ملت گریه هستیم که همان جمله‌ای که بعداً امام(ره) فرمودند ما ملت گریه هستیم. موافق نیستم از جنبه‌ای که احساس می‌کنم یک سری مباحث را ایشان متوجه نبوده یا توجه و دقت نکرده است که حالا مثلاً نقش گریه و عزاداری در احیای مکتب حسین(ع) چیست؟ ما به‌عنوان اینکه برخی از گریه‌کن‌ها و عزادارها مسیر امام‌حسین‌(ع) را منحرف کردند لازم نیست آن گریه و عزا را حذف کنیم؛ همین نگه داشته است. ما باید قسمت دوم را اصلاح کنیم. این را هم گفتم که عرض کنم که من نمی‌خواهم فرمایشات امام‌موسی‌صدر را سانسور کنم. گرچه شاید در بعضی از صحبت‌های دیگر ایشان غیر از این کتابی که راجع‌به اباعبدالله‌(ع) نوشته‌اند یک سری صحبت‌های دیگر راجع‌به عزاداری، هیئت و گریه باشد که سر جای خودش! این کتاب به‌تنهایی اگر دیده شود قسمت اولش به‌تنهایی این را می‌گوید.
قسمت دومش چه می‌گوید؟ می‌گوید؛ اما این عزاداری‌ها، گریه‌ها، اقامه عزا و هیئت‌ها برای این بوده است که ما به اهدافی که در ذهن این شهید وجود داشت و برای این اهداف هم شهید شد برسیم. مکتب را معرفی می‌کند. حالا جالب این است که این داستان مثلاً در زمان رژیم گذشته بوده که در خاطرات داریم که علامه‌فضل‌الله‌نوری را داشتند اعدام می‌کردند و مردم داشتند قمه‌شان را می‌زدند! شهیدمطهری می‌گوید که دارد فلان اتفاق می‌افتد، یزید زمان اسرائیل دارد فلسطینی‌ها را قتل‌عام می‌کند بعد هم‌زمان بغلش در عراق، ایران، سودان و… دارند سینه می‌زنند. این‌ها را می‌گفتند. به نظر من آن زمان بیشتر جهالت بود؛ یعنی این موضوع جا افتاده بود. مردم اصلاً سوادشان و فرهنگ‌شان در این حد نبود که بهشان توضیح بدهی که این اقامه عزا  در حقیقت فرهنگی است که باید شما را به یک تعالی برساند. اصلاً این کلمات فرهنگ، تعالی و… خیلی جا نمی‌افتاد. اگر امروز اسم این را شیعه انگلیسی می‌گذاریم برای اینکه یک سیاست کاملاً مبتنی بر فهم است. گفتیم امام‌موسی‌صدر جایگاه ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را این‌جوری کرد. خیلی‌خب؛ امروز تعصب ما بر هیئت که جمع شوید سینه بزنید _دارم نرم‌ترین مدل شیعه انگلیسی را می‌گویم_ از تعصب ما بر ارزش‌های اصیل مترقی اسلامی انسانی به‌شدت بیشتر شده است. به‌شدت!
دوتا دلیل دارد؛ یکی اینکه واقعاً دارند انحراف ایجاد می‌کنند. بابا این سینه‌زنی برای چیست؟ ما خودمان سینه‌زن هستیم ولی برای چیست؟ اگر احیاناً اتفاقی افتاد که لازم شد شما بروی برای امام‌حسین‌(ع) یک مدل دیگر جان‌فشانی کنی بعد این سینه‌زنی مانع بشود؛ مثلاً یزید زمان را بشناسی بخواهی بروی مقابله کنی بگویی نه آقا ما کاری به یزید زمان نداریم ما فقط گریه می‌کنیم و سینه می‌زنیم. درصدی از این تفکر جهالت است و درصدی دیگر هم متأسفانه پول است. الکی می‌خواهم برای خودم دردسر درست کنم والا بیکاریم. خیلی از کسانی که این‌قدر از هیئت و مراسم دفاع می‌کنند برای پول پاکتش است برادر! دهه فلان، دهه فلان! این‌همه دهه می‌خواهی بگیری برای چیست؟ خدایی بگو! خب من الآن سکوت کنم چون این‌ افراد همکارهای من هستند، که چه بشود؟ روز قیامت جواب خدا را چه بدهیم؟!
سومین قسمتش هم که رسماً سیاسی است؛ یعنی نگاه می‌کند مثلاً من در همین شیراز یک عده را می‌شناسم که می‌خواهند صلوات بفرستند یواش می‌فرستند که جَو عرفانیشان به هم نخورد بعد اگر ببینند رهبری با یک مدل سینه‌زنی خیلی شدید راکی مخالف است؛ راک سینه می‌زنند! سبک راک! سیاسی است؛ نگاه می‌کنند آقای‌خامنه‌ای چه گفت هر چه گفت برعکسش را انجام می‌دهند. آقا مثلاً ایشان دوست دارد این‌جوری سینه بزنیم ما آن‌جوری می‌زنیم. اینکه رسماً سیاسی است که! نگاه می‌کنند ببینند نظر نظام و رهبری راجع‌به هیئت چیست بر خلافش انجام می‌دهند. خدا قبول کند ان‌شاءالله! اصلاً نمی‌گویم درست است یا غلط؛ می‌گویم این نیت یک مشکل اساسی دارد. دقیقاً برعکسش. مثلاً فردا اعلام کنند نظام می‌گوید ما باید به جای ده روز محرم هفتاد روز بگیریم. از اول ماه محرم باید بگیریم تا شب شهادت امام‌حسن‌عسکری(ع) بعدش هم باید دو روز عیدالزهرا بگیریم به بالا تا پایین اهل‌سنت فحش بدهیم نعوذبالله! الآن نظام این را دستور بدهد آن‌ها می‌شوند طرفدار کم‌گرفتن مجالس و تقریبی می‌شوند و طرفدار اهل‌سنت می‌شوند. خب پشت این یک سیاست است مبنی بر اختلاف‌اندازی بین مسلمین و محور مقاومت برای تقویت اسرائیل. حالا ما این را نگوییم. بعضی‌هایشان که رسماً سیاسی هستند. امروزه انحرافی که در مسیر عزا و هیئت دارد اتفاق می‌افتد این انحراف است.
یک انحراف چهارم را من اضافه می‌کنم، آن سه را امام‌موسی‌صدر فرمودند؛ منِ کوچک‌ترین هم چون حالا سال۱۴۰۰ است ایشان که الآن نیست که بخواهد اضافه کند من به نظرم می‌رسد  و آن هم این است که تنها مسیر رسیدن به خدا را این مدل بدانیم و فکر کنیم هر کسی از این مدل دور باشد به هیچ وجه نمی‌تواند به خدا برسد. ما عده‌ای هستیم به‌عنوان هیئتی که ما هیئتی‌ها نمی‌دانم فلان هستیم و هیچ‌کس نمی‌داند خدا چیست؛ امام‌حسین‌‌(ع) چیست فقط ما می‌فهمیم امام‌حسین‌‌(ع) چیست! اگر کسی با کت و شلوار جایی نشسته و عکس کربلا را نگاه می‌کند مثلاً یک سلام خیلی مؤدبانه می‌دهد بعداً می‌رود قهوه‌اش را می‌خورد بی‌شعور است؛ عشق امام‌حسین(ع) این است که اگر عکس را دیدی باید با سر توی ضریح بروی. مدل ما این است دیگر. یا جلوتر می‌آییم هیچ‌کس هیچ چیزی از عشق و محبت نمی‌فهمد مگر اینکه شیعه باشد مسلمان‌های دیگر هیچ چیز نمی‌فهمند یا بیاییم جلوتر هیچ‌کس هیچ چیزی از خدا، عشق و محبت نمی‌فهمد مگر مسلمان باشد. بقیه همه به جهنم می‌روند. با این استدلال خداوند آدم خلق نکرده است؛ هیزم جهنم خلق کرده است. از هر هشت میلیارد، هفت میلیارد و نهصد و پنجاه میلیونش جهنم می‌روند. از امام‌موسی‌صدر کمک بگیریم، ایشان می‌فرمود تمام این ادیانی که در لبنان جمع هستند، آیه قرآن هم دارد این را می‌گوید «تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم» یک کلمه تحت‌عنوان توحید و خدا مشترک است؛ اگر دور همین جمع بشوید همه‌تان را نجات می‌دهم. من مسیرم این است دوست دارم، هیچ‌کس هم نمی‌تواند ایراد بگیرد؛ ولی من هم نمی‌توانم به دیگران ایراد بگیرم مثلاً آقا تو چه می‌فهمی! بعد می‌بینی که این هم باز فرهنگ می‌شود. این چهارمین بود.
پنجمین انحراف چیست؟ این پنجمی دیگر واقعاً مال ۱۴۰۰ و ۱۳۹۹ است. پنجمی یک اختراع جدید است. این مدل انحراف در هیئت و امام‌حسین‌‌(ع) مدلی است که  عرضم به حضورتان دیگر انگلیسی هم نیست؛ یعنی انگلیس هم عقلش به اینجا نمی‌رسد این مال خود شیطان است. الآن ما یک مدل هیئتی داریم که لباس، قیافه، تیپ عین حُر؛ همه چیز ردیف، سینه‌سوخته، همه جا زخم‌و‌زیلی؛ نماز نمی‌خوانند! خیلی باحالیم به‌خدا! به‌خدا نماز نمی‌خوانند! بعضاً مواد هم می‌کشند! با چشم خودم در یک هیئت دیدم در ورودی مواد توزیع می‌کردند که وقتی داخل می‌روی برای اباعبدالله‌(ع) خوب سینه‌سوخته باشی! با چشم خودم دیدم! اولش هم با خودم می‌گفتم چقدر دیوانه‌اند وسط سینه‌زنی زد خودش را درب‌وداغون کرد. بعداً فهمیدم من هم اگر می‌خوردم همین قدر عاشق اباعبدالله‌(ع) می‌شدم آن وسط! به‌خدا خنده ندارد. با چشم خودم دیدم! مواد را لمس هم کردم! یعنی مدلی که امام‌حسین‌(ع) دارد مردم را از دین، احکام و خدا جدا می‌کند؛ ولی خیلی خوب سینه می‌زنند. به موقع دستش بالا می‌آید، به موقع عربده می‌کشد، به موقع ساکت می‌شود، به موقع زمزمه می‌کند، به موقع به مداح نگاه می‌کند، به موقع بالا می‌پرد و پایین می‌آید؛ گور بابای هر کی می‌خواهد ناراحت بشود! نماز نمی‌خوانند! دین ندارند! بعد جالب این است جامعه او را هم کنار تو امام‌حسینی می‌بیند و درصدش هم الحمدلله رب العالمین خیلی کم است؛ اما این ویروس است. مداحان اهل‌بیت‌(ع) می‌دانند من چه کسانی را می‌گویم؛ اگر با این ویروس مبارزه نکنید که  وظیفه شماست، چون این‌ گروه از شما بیشتر حرف گوش می‌دهند تا از خدا، در تکثیر این ویروس شریکید! این هم مدل پنجم.

» هیچ جای جهان روش طالبان برای به دست گرفتن حکومت را نمی‌پذیرد
یکی‌دوتا جمله راجع‌به بحث طالبان خدمتتان عرض کنم؛ چون این قضیه در همسایگی ما است. خب نظرات خیلی‌خیلی متفاوت است منابع هم اصلاً قابل استناد نیست؛ مخصوصاً فضای مجازی. هر کس فیلمی تصویری بیرون می‌دهد معلوم نیست [چقدر حقیقت دارد] خیلی از ما ایرانی‌ها که اصلاً اطلاعاتی راجع‌به افغانستان نداریم اصلاً نمی‌توانیم تشخیص بدهیم. همان‌طوری که فیلم تونس را در اروپا به جای ایران جا می‌زنند ممکن است این‌طور باشد. بعضی از این تصاویر و فیلم‌ها واقعاً مخدوش است؛ بعضی‌شان هم حقیقت دارد. اقوال هم مختلف است چه مستند چه غیرمستند که آقا طالبان این‌طوری، طالبان آن‌طوری، این داعش است، آن طالبان است، چرا جمهوری‌اسلامی فلان کرد، چرا فلان نکرد! بحثش خیلی مفصل است؛ یک سمینار چهارپنج‌ساعته می‌خواهد که مثلاً چندتا کارشناس بیایند راجع‌به آن توضیح بدهند و به‌نظر من این وظیفه صداوسیماست این کار را بکند که کارشناس بیاورد؛ الآن برای‌ مردم علامت سؤال است که آقا شما که با داعش و جبهة‌النصره آن‌طوری شاخ‌به‌شاخ بودید الآن چطور شده که طالبان آنجا دارد جولان می‌دهد و [کاری نمی‌کنید!]

نکته بعدی که اصلاً در اساس تدین طالبان یک سری انحرافات وجود دارد که این انحرافات را عین دین می‌دانند و اینکه ما خوش‌بین باشیم که آن‌ها اصلاح شده‌اند اصلاً غیرممکن است. این انحرافات جزء دین‌شان است؛ بخواهند متدین باشند باید این‌ها را انجام بدهند و خیلی از این‌ها ظلم است؛ یعنی اصلاً ما راجع‌به اینکه طالبان بتواند حکومتی را بر مردم مظلوم افغانستان حاکم کند که آن‌ها در این حکومت تحت ظلم، دیکتاتوری و خفقان قرار نگیرند اصلاً محتمل نیست. غیرممکن است؛ اصول دین‌شان است. سوم اینکه اصلاً این سیستمی که یک گروه اسلحه بردارد کشور را بگیرد هیچ جای جهان پذیرفته نیست؛ یعنی هیچ حکومتی حق ندارد هیچ حکومت دیگری را [به این روش برکنار کند] مثلاً یک گروه با اسلحه راه بیفتند بدون انتخابات و هیچ چیز شهرها را بگیرند و ما تأیید کنیم. چه چیز را باید تأیید کنیم؟! اگر کار به جایی بکشد که طالبان بر کل افغانستان حاکم بشود با  این سیستم، ما باید چه چیزی را  تأیید کنیم؟! این هم جزء سؤالات است. این‌ها سؤال است؛ یعنی باید کارشناس بیاید و توضیح بدهد. چهارم اینکه الآن ما دخالت کنیم مثلاً جلو برویم. اولاً این حاکمان فعلی افغانستان به‌شدت نامردند؛ یعنی از این اشرف‌غنی نامردتر آدم ندیده است؛ ما تمام هم‌و‌غممان را می‌گذاریم که به‌اصطلاح ایران کمکی کرده باشد در این مدت هر چه از این‌ها دیده‌ایم خباثت و نامردی بوده چه در حق ما چه در حق مردم خودشان و به‌شدت آمریکایی‌اند و هیچ نقطه مشترکی بین ما با این‌ها نیست؛ یک همسایه معمولی است که هر وقت توانستند بی‌وفایی کردند و نمک‌دان شکستند؛ هر کاری هم توانستند کردند.
با کوچک‌ترین حرفی آمریکا بالا تا پایین ناموسشان را کف خیابانشان آباد می‌کرد، دست و پایش را می‌بوسیدند برخوردشان با ایران هم مشخص است. ما هیچ دل خوشی از حکومت این مردک نداریم. این هم هیچی؛ یک بحث دیگر؛ به ما هم ربطی ندارد ملت افغانستان رأی داده‌اند نوش جانشان، نداده‌اند بیاورندش پایین؛ ولی اینکه گروهی از کناری راه بیفتد با اسلحه مملکت را بگیرد بعد هم ما بگوییم حکومت طالبان؛ حکومت چه برادر؟! این رسم نباید در جهان جا بیفتد. پنجم ما الآن دخالت کنیم. تا اینجایش را گرفتید که اصلاً مبهم است باید بیایند توضیح بدهند. سیستم خیلی مشکوک است. برای مردم افغانستان عاقبت خوبی اصلاً متصور نیست. حکومت فعلی از طالبان هم بدتر است؛ ولی قرار نیست طالبان با اسلحه بیاید یک مملکت را بگیرد. بروند رأی بگیرند مردمش را راضی کنند. آخریش این است که ما دخالت کنیم. حالا چه کسانی می‌گویند دخالت کنیم؟ [چه کسانی می‌گویند] ملت مظلوم افغانستان؟ چرا شما  نمی‌روید در افغانستان بجنگید را چه کسانی می‌گویند؟ کسانی که وقتی قبلاً می‌رفتیم برای مظلومیت کسی در کشور دیگری دفاع کنیم کف خیابان ریخته بودند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» [را فریاد می‌زدند]!
خیلی‌خب شما فهمیدید من قبول می‌کنم، حسن‌ظن دارم که شما فهمیدید که آن زمان ما کار خوبی می‌کردیم الآن هم باید از مظلومین عالم دفاع کنیم. خیلی خوشحالم این‌ها فهمیده‌اند که ما از مظلومین عالم باید دفاع کنیم! بارک‌‌الله! الحمدلله! خدا را شکر! بالله ولله تالله اگر بنا باشد کسی از ملت ما از مردم مظلوم افغانستان نظامی دفاع کند؛ به‌محض اینکه راه‌ها باز بشود من اولین نفر هستم. شک نکنید! اولین نفر! خب! آقایان هم باید بیایند بی‌زحمت! حتماً! توئیت‌هایشان را همه لیست کردیم؛ اسامیشان همه مشخص است؛ اصلاح‌طلب‌اند، لیبرال‌اند، اعتدال‌اند، اصول‌گرایند، هر چه هستند؛ لیست کرده‌ایم. همه باید تشریف بیاورند و خوشحالیم که الحمدلله بالأخره این‌ها هم فهمیدند که مجاهدت به‌عنوان یک وظیفه اسلامی در برابر هر کسی است که هر جای عالم دارد ظلم می‌کند؛ یک وظیفه واجب است و واجب است ماها برویم. من خیلی خوشحالم از این رنسانس عقیدتی که در این‌ها رخ‌ داده است. الحمدلله رب العالمین! لیست کرده‌ایم بقیه‌تان هم توئیت‌موئیت دیدید لیست کنید سریع بیاورید بنده خدا بعداً از فیض جهاد نماند. این‌هایی که این‌قدر عشق مبارزه در خارج از مرزهای ایران با هر کسی که در هر جای عالم دارد ظلم می‌کند را دارند، جا نمانند فردا جواب امام‌حسین(ع) را نمی‌توانید بدهید که چرا شما این توئیتری‌ها را از فیض شهادت محروم کردید! و شک نکنید من اولین نفر می‌روم. خودم هم می‌روم. اصلاً ما بچه‌ها آرزویمان است.
توئیتری‌ها اسامی شما را هم نوشتیم. نمی‌خواهد خط اول هم بیایید، بیایید آن پشت سیب‌زمینی درست کنید. فقط بیا. یک دفعه این‌ها اهل جهاد و مبارزه خارج از مرزهای ایران می‌شوند! بعد فردا نیایید بگویید پول آب و برق خوزستان را بردید اسلحه گرفتید و با طالبان در افغانستان می‌جنگید. نگویید! آقا ببخشید در این مملکت بعضی‌ خیلی پررو هستند! از پررو گذشته! خیلی! من نمی‌دانم سر پل صراط این پرروهای وقیح جواب سنگ پا را چه می‌خواهند بدهند؟ خیلی پررو هستند دیگر! حالا برای من طرفدار مبارزه با طالبان شده‌اند. مردم شریف ایران شما واقعاً دارید این‌ها را باور می‌کنید؟! باور کن تن و بدنم از این میزان وقاحت و بی‌شرفی به لرزه در می‌آید! شما چطوری در اینستا و تویئتر و… می‌روید لایک می‌زنید؟ نمی‌فهمید! لایک نمی‌خواهد، ثبت‌نامش کن من می‌خواهم بروم تو هم بیا برویم دیگر! عجب! بعد می‌گویند آقا چرا در صدر اسلام سه روز بعد از رحلت پیامبر(ص) سر حضرت‌زهرا(س) این‌طوری شد و… .
شما ملت شریف ایران این حافظه تاریخیتان به‌روز دارد پاک می‌شود! به ماه دارد پاک می‌شود! یک دفعه صف اول مدعیان مبارزه در خارج از مرزها کسانی شدند که ده سال است در سر ما می‌کوبند که چرا شما دارید خارج از مرزها مبارزه می‌کنید. آقا من نفر اول، آقای ‌مختاری‌ نفر ‌دوم، همین الآن اسمت را بنویس. ما دوتا! بقیه اعضای احزاب سیاسی، توئیتری‌های محترم از زیر کولرشان و بخاری‌شان ان‌شاءالله وقتی تشرف آوردند بیرون، وقتی اینستایشان را به‌روز کردند تشریف بیاورند ان‌شاءالله با هم می‌رویم می‌جنگیم. من که آرزومه. والا ما یک مدل خُل هستیم اصلاً عشق جهاد داریم از بیکاری و بدبختی هیئت زدیم و منبر می‌رویم. روی هوا می‌رویم. دفعه قبلش هم رفتیم، هر وقت باز بشود رفتیم کارهایمان را کردیم. الآن هم می‌رویم.
این تکه آخری من مجبورم یک دور دیگر جمع کنم.
1.    هیچ دل خوشی از این حکومت فعلی افغانستان نداریم به‌شدت بی‌شرف و نامردند.
2.    برای مردم مظلوم افغانستان هیچ آینده خوشی با وجود طالبان متصور نیستیم چون اصول دینشان بر مبنای ظلم، تحجر و کثافت‌کاری است. گرچه الآن نکرده باشند یا هرچه.
3.    روش رسیدن به حکومت این نیست که لشکر راه بیندازی و شهرها را بگیری. این روش مال هزار سال پیش بوده. الآن نظر مردم باید لحاظ بشود. انتخابات برگزار کنند چه کسی را می‌خواهند.
4.    دخالت. دخالت کنیم یعنی چه؟ بالأخره تکلیف جمهوری اسلامی این است که راجع‌به مردم دیگر جهان بی‌تفاوت باشد یا دخالت کند؟ و اصلاً مگر اجازه می‌دهند ما دخالت کنیم؟ دولت‌مردان و مردم آن مدلی افغانستان که همه‌اش نشسته‌اند یک آتو از ایران بگیرند؛ داداش سی‌چهل سال آمریکا برایتان ارتش درست کرده است بروید بجنگید. آمریکایی‌های افغانستان را دارم می‌گویم. آن‌هایی که الآن می‌گویند ایران چرا نمی‌آید حمایت کند این چهل ساله آمریکا قرار بود برایتان ارتش درست کند دیگر. ارتشتان کو؟ بجنگید دیگر.
آخرین جمله. من با علاقه‌ای که به مردم افغانستان  و جبهه مقاومت دارم به‌شدت از این قضیه ناراحتم؛ اما اینکه دقیقاً نظام باید چه سیاستی  در این قبال داشته باشد ما آدم‌های حاکمان مملکت نیستیم که بتوانیم روش درست را تشخیص بدهیم که. امیدوارم طوری باشد مردم افغانستان بیشتر اذیت نشوند. سال‌ها و قرن‌هاست این مردم بدبخت‌اند، روی آرامش و آسایش را ندیده‌اند، هی به این و آن اعتماد کرده‌اند هی چوب خورده‌اند مشکلات برایشان پیش می‌آید.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید