امروز 29 مرداد 1404 - 24 صفر 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی - امر ملی - محرم 1404

28 مرداد 1404 -   12:00 ق.ظ  دسته بندی: امرملی

یا انیس
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع سخنرانی: امر ملی
تاریخ: 1404/04/28

 

عناوین اصلی سخنرانی:
» در بیانات رهبری چه چیز به انسجام ملی لطمه وارد می‌کند؟
» با مفاسد اجتماعی چگونه باید برخورد کرد؟
» امر ملی رهبری چه بود؟
» برای سنجش پیروزی در جنگ به چه مقیاس‌هایی باید توجه کرد؟
» اختلافات جزئی را کنار بگذارید؛ تحلیل‌های عجولانه نکنید!
» مناظره باید وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت باشد
» مؤلفه‌های امر ملی

 

» در بیانات رهبری چه چیز به انسجام ملی لطمه وارد می‌کند؟
حضرت آقا در روزهای اخیر در دیدار با مسئولین قوه قضاییه فرمایشی داشتند و غیر از مطالبی که راجع‌به خود قوه فرمودند بحثی راجع‌به مردم، ایران، اسلام و جنگ داشتند. که من به نظرم رسید به این بحث نگاهی کنیم و بعضی قسمت‌هایش را شاید لازم باشد ما با تفسیر بیشتری بدانیم. چیزی که در این بحث خیلی دیده شد کلمه «امر ملی» بود. ایشان گفتند ما در برهه‌ای قرار داریم که داستان، داستان امر ملی است. و یک سری فرامین هم پیرامون این امر گفتند، اصلاً ادبیات بدنشان در هنگامی که صحبت می‌کردند، ادبیات فرمانی بود؛ یعنی دستور و حکم است. شروعی که کردند اول این بود که توپ را در زمین مسئولین انداختند. گفتند چیزی که خیلی به انسجام ملی ما لطمه می‌زند دو مدل فساد است. اولویت اول فساد خودتان است. به مسئولین قوه قضاییه گفتند فساد درون قوه که حالا قابل تعمیم به سایر ارکان نظام هم هست. اول این را بررسی کنید. می‌دانم کارهایی شده باید بهتر شود و اصلا سیستم این است که اگر قسمتی از مملکت قرار است حراست کند و فساد را بزند، کمترین فساد داخل این سیستم هم آسیب‌زا است. برای اینکه دشمن به این زخم‌ها ضریب می‌دهد. روی یک فساد این‌قدر کار رسانه‌ای می‌کند که مردم احساس کنند فساد فراگیر است که این‌طور نیست. اصلا نمی‌شود باشد.

 

» با مفاسد اجتماعی چگونه باید برخورد کرد؟
بعد از اینکه خودتان را اصلاح کردید، [دومین فساد]، فساد در جامعه است که دو مدل برخورد با این مدل فساد داریم :
۱_ برخورد با فسادهایی که هزینه ندارد، مثلاً یک جیب‌بر را بگیری، بقال گران‌فروشی را بگیری؛ و فسادهایی که خیلی هزینه ندارد.
۲_ از بالا با فساد برخورد کردن؛ در پرانتز خدمتتان عرض می‌کنم شهید حاجی‌زاده می‌گفت ما برای نبرد با اسرائیل مشکل نظامی نداریم نمی‌ترسیم! ترس ما از فساد، رانت و آقازاده‌هاست. این‌ها را جمع کنید. اشاره‌ای که رهبری داشتند و از اینجا شروع کردند مطلبی کاملاً فراگیر بین بزرگان نظام است. اگر نظامی یا دستمالی قرار باشد شیشه‌ای را پاک کند این دستمال باید خودش تمیز باشد. از جایی شروع کند که عبرت باشد برای فسادان ریز. فساد درشت را که بزنی کسانی که فساد ریز می‌کنند حساب کار دستشان می‌آید. این قسمت اول بود.

قسمت دوم فرمایشات ایشان راجع‌به مردم ایران بود. مثالی از قبل برایتان می‌آورم قرینه شود برای مثالی که الان می‌آورم. در دهه شصت ما هیچ امکاناتی نداشتیم تمام جهان هم مقابل ما بود. اگر الان بلوک شرق حسابش را از بلوک غرب جدا کرده و ما نقشی از شوروی نمی‌بینیم آن زمان بیگ‌های شوروی ما را می‌زدند. آن زمان نیروی هوایی رژیم بعث مال شوروی بود تا آمریکا، تا اروپا تا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس؛ همه! بزرگ‌ترها در جلسه هستند. کف خیابان‌های شهرها هم دعوا بود. چهارتا منافق شخصی را با کوکتل‌مولوتف می‌زدند، ما مدرسه‌ای بودیم در مدرسه دعوا و چاقوکشی بود اصلاً جامعه ملتهب بود. ایران ایستاد. ایشان قبلاً گفتند دهه شصت ما ایستادیم الان که خیلی وضعیت فرق می‌کند. مردم امروز و مردم دهه شصت! حالا در صحبت‌های اخیر گفتند دلیل اینکه ما در دهه شصت که خیلی اوضاع خراب‌تر بود و سطح ترور هم خیلی بالاتر بود [توانستیم بایستیم این بود که]؛ اگر الان پنج تا فرمانده‌مان را زدند آن زمان در حد رئیس‌جمهور و کل مجلس و نخست‌وزیر و همه با هم بود و ما توانستیم بایستیم، تمدن ایرانی است؛ ایرانی‌ها چهار هزار سال سابقه تمدن دارند. فرهنگ است. ما با جاهایی که قبیله‌ای تشکیل شده‌اند خیلی فرق داریم. در این بحث اخیر که اسرائیل حمله کرد اگر بنا بود اقوام شورش کنند بهترین موقع بود. نکردند! نه تنها شورش نکردند یک‌دفعه همه اطلاعیه دادند. اقوام!

اگر قرار بود جدایی‌طلبان اقدام کنند بهترین موقع بود. اصلا آن‌ها همین را می‌گفتند که ما می‌زنیم و بعد همان سیستمی که الان در سوریه است؛ ما می‌زنیم شما هم راه می‌افتید. کسانی که خارج بودند گفتند چشم! آمدند در بدنه مردمی دیدند نه، ایرانی‌ها وقتی بحث زمینشان پیش می‌آید یک‌دفعه همه چیز را فراموش می‌کنند. اگر دهه شصت توانستیم الان که مردم همان مردمند و قوی‌تر، باتجربه‌تر، با علم‌تر، آگاه‌تر، لیبی دیده تر ، اکراین دیده‌تر، سوریه دیده‌تر، افغانستان دیده‌تر [هستند قطعا می‌توانیم]. در همین دانشگاه شیراز استاد همین دانشگاه زمانی که آمریکا افغانستان را گرفت سر کلاس به ما گفت و ما هم سکوت! ببنین کی دارم بهت می‌گویم من به عنوان یک اقتصاددان، امروز افغانستانی‌ها برای کار به ایران می‌آیند ده سال دیگر ما باید برای کار به افغانستان برویم. ببین چه می‌شود! از آن زمان الان سی سال گذشته این استاد هم نمی‌دانم الان کجاست؟ آن زمان این حرف‌ها را می‌توانستند بزنند الان نمی‌توانند. مردم باتجربه‌تر شدند. خیلی قوی‌تر! ایشان گفتند دلیلش این است که ایرانی‌ها هم ایرانی‌تر شدند هم ما دیگر آن قبلی نیستیم دستمان پر است. ما دیگر قبلی نیستیم که بچه رزمنده‌ها یک دانه قبضه آرپی‌جی داشته باشند دو تایی با هم استفاده کنند یکی بزند تا از گوشش چرک و خون بیرون بیاید و بدهد به بغلی! یک دانه! این‌ها را از توی کتاب نخواندم! ما الان آن نیستیم که وقتی می‌خواستیم از سیم خاردارها رد شویم به ما می‌گفتند جوری سیم خاردارها را جمع کنید که بعد بتوانیم از آن‌ها استفاده کنیم! ما سیم خاردار نداریم! ما الان آن نیستیم؛ هم از نظر قدرت نظامی و هم قدرت مردمی! امر ملی!

 

» امر ملی رهبری چه بود؟
بعد آمدند جلوتر برای اینکه تأکید شود؛ ببینید کلام، کلام تأکیدی است. این حرفی که می‌خواهم بزنم مخاطبش کیست؟ چون خیلی وقت‌ها ما فرمایشات خدا، معصومین و رهبری و ولایت را وقتی می‌شنویم پاس می‌دهیم! می‌گوئیم با ما که نیست که، با اوست، با آن‌هاست، گوش بده با تو است، نه، با من است! اساتید دانشگاه‌ها، روحانیون، ائمه جمعه، فلان و… قشنگ دارد می‌گوید من مخاطبم چه کسانی هستند. گفتند الان امر، امر ملی است، با لحن آمرانه هم گفته شده است، میمیک صورت هم جدی است؛ یعنی من توصیه نمی‌کنم، این را می‌خواهم! بعد می‌گویم که ضمانت این 《می‌خواهم》 چه خواهد بود؟ خب؟ الان امر ملی است، آمدند پای کار ایران با اختلافات متفاوت سیاسی، دقت کن! اختلافات متفاوت سیاسی به معنای اصولگرا و اصلاح‌طلب که نیست، هر مدل از سیاسیونی که الان پای کار ایرانند. چقدر لجمان گرفته بود که در این ایام غزه، ایران خیلی سروصدا نمی‌آمد، می‌گفتیم ببین کشورهای دیگر چه خبر است و ایران این‌طور است. در این 10، 12 روزه، نه از روز سوم، نه از شب اول که ما زدیم، از صبح که فهمیدیم رژیم صهیونیستی زده یک‌دفعه آن سکوت تبدیل شد به فریادی که این فریاد نشان داد آن سکوت هم، سکوت نبوده است، بغضی بود که یک‌دفعه خودش را نشان داد. با وجود اختلافات سیاسی متفاوت.

و دوم وزن‌های مذهبی متفاوت! این‌ها را یکی باید شرح بدهد دیگر، وزن مذهبی متفاوت یعنی چه؟ خط‌کش‌هایتان را بردارید، الان بحث امر ملی است! وزن‌های مذهبی متفاوت، می‌گوید این‌ها را به رسمیت بشناسید، تشویق کنید، همراهی‌شان را قدردانی کنید، الان امر ملی است! و همه ما که الان اینجا نشسته‌ایم داریم حرف می‌زنیم، می‌شنویم می‌دانیم که قرار است آن 12 روز تکرار شود! حضرت امام(ره) چه زمانی فرمودند، فرمودند این جنگ، جنگی نیست که پایان داشته باشد و به صلح برسد و به آتش‌بس برسد؟ این جنگ تا نابودی قوای شیطانی به فضل الهی ادامه خواهد داشت. حالا قبلا مثلا فاصله‌اش زیاد بود، الان فاصله‌ش کم خواهد بود. تمام نشد برویم خانه‌هایمان بخوابیم، دوباره از اول برگردیم به تنظیمات کارخانه، اصلا تمام نشده! این تنظیمی که ملت ایران در این 12 روزه شد، این تنظیم باید حالا حالاها باشد و این عنایت خدا باید قدردانی بشود، فضل خدا بوده است، اصلا خود ما هم باور نمی‌کردیم! هر چه که آقا می‌فرمودند آقا مردم پای کار هستند، جوانان خوبند، ملت ایران شایسته پیروزی‌اند، ما می‌گفتیم: بله، ان‌شاالله! حس نمی‌کردیم، فهمیدیم همه این‌ها درست بوده، به شرط اینکه ما بفهمیم دقیقا باید چه‌کار کنیم. این قسمت اول صحبت.

 

» برای سنجش پیروزی در جنگ به چه مقیاس‌هایی باید توجه کرد؟
یک نکته را قبل از فراز بعدی راجع‌به جنگ فرمودند که چه کسی پیروز شد که آقا زدند و ما هم زدیم دیگر. بعد این جمله، جمله آدمی است که جنگیده، گفت جنگ همین است دیگر، زدوخورد دارد. جنگ هم کربلای 2 دارد، هم کربلای 4 دارد، هم کربلای 5 دارد! جنگ هم فتح‌المبین دارد، هم بیت‌المقدس دارد، هم رمضان دارد، هم فاو دارد بگیری و هم فاو دارد از دستش بدهی، جنگ همین است! باید ببینیم که چه کسی بیشتر خورده است! این خوردن فقط خوردن نظامی و ساختمان نیست که، خورده ‌اعتباری، خورده‌ی اقتصادی، محبوبیت، منفوریت و… همه این‌ها جنگ است. یک جای جهان که جنگ می‌شود ملت‌های جهان نسبت به آن جنگ واکنش نشان می‌دهند؛ این واکنش می‌تواند محبوب شدن یک طرف از جنگ باشد می‌تواند منفور شدن [باشد]. این محبوبیت و آن منفوریت در اقتصاد و… اصلا همه چیز به هم گره خورده است، نمی‌شود وزن کنی بگوئی 25 تا ساختمان ما زدیم، 26 تا او زده، 40 تا ما کشتیم، 47 تا او کشته پس … نه، جنگ این‌طور برآورد نمی‌شود، جنگ زد‌وخورد دارد. اگر شب که موشک‌ها از شیراز حرکت می‌کنند همه الله اکبر می‌گوئیم و سوره فیل می‌خوانیم، صبح هم قرار است او بِزَنَدها! شادی زدن و تحمل خوردن، پایانش هم قطعا نصرت الهی است، قطعا!

خب این نکته را گفتند و گفتند دستمان پر است. خب دستمان پر است دو تا پیام داشت: 1. دستمان پر است از نظر نظامی، که توضیح دادیم 2. دستمان پر است از نظر دیپلماسی، به دلیل همین 12 روزه! اصلا دیپلماسی بدون قدرت میدانی اصلا دیپلماسی نیست که؛ یعنی تسلیم! به دلیل این دست پر نظامی در این دنیایی که همه می‌دانیم حکومت، حکوت زور است، اصلا دنیا دنیای زور است! دیگر این هم جزو تجربیات الانمان است، نه من و تو، آن کسی که لیبرالیسم را در دانشگاه درس می‌داد آمد گفت این چیزهایی که من فکر می‌کردم نیست دیگر، سازمان ملل و حقوق بشر و … این‌ها همه ابزارهای ظالمان است، ما فکر می‌کردیم هست! این هم خیلی خوب شد. آقا خیلی خوب شد! نمی‌گویی الحمدلله؟ عجب 12 روزی بود! چه‌قدر باید کار می‌کردیم که این تحول اتفاق بیفتد؟ که نمی‌توانستیم، زورمان نمی‌رسید. خدا! من این آیه را در همان زمانی که همه‌مان ناامید بودیم 10 بار گفتم: «أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الَّرجیم، حَتّی إذِ استَیئسَ الرُّسُل و ظَنّوا أنَّهُم قَد کُذِبوا جاءَهُم نَصرُنا» وقتی همه‌تان فهمیدید زورتان نمی‌رسد آن وقت نصر ما می‌آید. دقیقا در مرز ناامیدی، به مو بند بودیم که آقا این مردم ایران چه‌شان است؟ چرا نمی‌فهمند؟ خدا گفت فهمیدی زورت نمی‌رسد؟ گقتیم آقا ما نوکرت هستیم یک چیزی گفتیم از جهالتمان بوده. خدا گفت حالا نوبت من است! دیگر در دیپلماسی هم الان دستمان پر است، دلتان نلرزد.

بعد اینجا یک پرانتزی باز می‌کنند می‌فرمایند که: اگر انتقاد داری به نظامی‌ها و دیپلمات‌ها و این‌ها، با لحن مناسب بگو! من، این آقا، این دیپلمات، این نظامی، همه آدمیم! اگر می‌خواهی اعتراض کنی که من اصلاح کنم برای چه فحش می‌دهی؟ من لج می‌کنم‌ها، ربات نیستیم که حالا بخواهی اطلاعاتش را عوض کنی! با لحن مناسب بگو! ضمنا اگر یک وقت‌هایی حرف خوب می‌زنم، آن‌ها را هم داد بزن که من تشویق بشوم، بگو بارک‌الله! ماشاءالله عراقچی! ماشاءالله فلان، بگو این‌ها را، چرا نمی‌گوئی؟ وقتی می‌گوید ما در دیپلماسی دستمان پر است؛ یعنی آقا حواسمان هست. و دست پر برمی‌گردد به میدان و برمی‌گردد به قدردانی‌ای که از امثال حاج قاسم و حاجی‌زاده باید می‌کردیم و نکردیم! نکردیم که نکردیم، خدا قدردانی می‌کند، غصه نمی‌خوریم. ما هستیم که بی‌معرفت بودیم، ما هستیم که گفتیم مدافعان اسد، دل خانواده شهدا را لرزاندیم، حالا می‌آیید عذرخواهی کنید یا هنوز در آن عنادتان دارید غوطه می‌خورید؟‌گفت در دیپلماسی هم دستمان پر است. توهین نکنید! توهین می‌کنی، طرف می‌گوید من هرچه مثل او می‌گویم هیچ تشویقی نمی‌شنوم، دو درصد زاویه پیدا می‌کنم، زیر فحش هستم. لج می‌کند. آدم است، ربات که نیست. حواستان جمع باشد! اعتراض کنید. اصلا این مطالبه‌ای که ما می‌کنیم، دست دیپلمات ما را پر می‌کند. می‌گوید ببین مردم چه می‌خواهند. مردم نمی‌گذارند. اگر من هم بخواهم تسلیم بشوم، مردم نمی‌گذارند. پشت سرم دارند تکبیر می‌گویند. حواسمان باید جمع باشد! این نکته بعدی؛ دست پر!

 

» اختلافات جزئی را کنار بگذارید؛ تحلیل‌های عجولانه نکنید!
بعد گفتند دیگر اختلافات جزئی را کنار بگذارید. بس است! الان دیگر جنگ است! بس است! هزارتا شهید داده‌ایم! دوازده سال حرف ما را گوش ندادید که ما باید خارج از مرزها بجنگیم. نه غزه، نه لبنان گفتید. خب دیگر الآن عذرخواهی کردید، قبول. دوازده سال آن طرف جنگیدیم دوهزارتا‌ شهید دادیم، دوازده روز این طرف جنگیدیم هزارتا شهید دادیم. سردار هم دادیم. فهمیدیم دیگر. عذرخواهی. تمام! اگر که طرف بابت این جنایت‌ها و خیانت‌هایی که کرده عذرخواهی نکرده، هنوز هم طلبکار است، اصلا کاری با او نداشته باشیم. عقب‌تر برگردیم. درگیری جزئی بین چه کسانی اتفاق می‌افتد؟ بین کسانی که نسبت به همديگر کینه دارند. بین آدم‌های جناحی، بین آدم‌های خطی، بین آدم‌های سیاسی. مردم شریف، عزیزان، آن‌ها را ول کنید. آن‌ها با هم خوب نمی‌شوند. خودمان با هم خوب باشیم. آن‌ها با هم خوب نمی‌شوند! آن‌ها منافع شخصی دارند. فکر می‌کند در انتخابات او حقش را خورده است. آن یکی فکر می‌کند فلان پست را که می‌خواستند به پسر خاله‌اش بدهند… آن‌ها منافع شخصی دارند. نداشته‌ باشند هم ذهن‌هایشان دُگم شده که اصلا نمی‌تواند در مسیر با بقیه ارتباط برقرار کند. آن‌ها یک مسیر را گرفتند، فکر می‌کنند حق مطلق هستند، بقیه هم باطل مطلق هستند. آن‌ها فرشته هستند، بقیه هم، همه شیطان هستند. آن‌ها امام حسین هستند، بقیه یزید هستند. یزید نباشند، ابوموسی اشعری هستند. آن‌ها را ول کنید! هرچه گفت، بگو بله آقا، درست می‌فرمایید. التماس دعا.

خدایی خودمان باهم خوب باشیم. زیر علم‌ آن‌ها هم سینه نزنیم. زیر علم آدم‌های جناحی و خطی سینه نزنیم. زیر علم گروه‌هایی که با همدیگر درگیری‌های شخصی داشتند؛ همدیگر را زده‌اند و به هم فحش داده‌اند، نمی‌توانند فراموش کنند؛ زیر علم کسانی که بلد نیستند فراموش کنند، سینه نزنید. زیر علم کسانی که منافع ملی، امر ملی، امر ولی و ایران را نمی‌فهمند، سینه نزن آقا، ولش کن. به خدا تعدادشان کم است. کلا ۴ درصد از مردم ایران در توییتر هستند. شبکه ایکس را دیگر ول کن. خودتان شبکه راه بیندازید، همین‌طور در جلسه و هیئت نشستیم. همین الان به بغل دستی‌ات دست بده. چه اشکالی دارد، با همدیگر مصافحه کنیم، با بغل دستی‌ات مصافحه‌ای بکن. والا به خدا. پیامبر می‌فرمايند به همديگر که دست می‌دهید گناهانتان می‌ریزد. نکته بعدی فرمودند که تحلیل‌های عجولانه نکنید. من نمی‌فهمم چه دلیلی دارد، همه‌ ما احساس تکلیف می‌کنیم هر اتفاقی در مملکت افتاد اولین واکنش را نشان می‌دهیم. بلافاصله! از اینکه یک راننده تاکسی حرفی زده تا اینکه کلاهک هسته‌ای لازم داریم یا نداریم تا مباحث ورزشی تا مباحث تخصصی کُشتی تا منابع زیرزمینی و… این چه دلیلی دارد؟ غیر از هوای نفس. غیر از خود برتر بینی. که حتما من باید نظر بدهم! گفتند آقا اشراف ندارید، در نظر دادن عجله نکنید. تحقیقاتی بکن. اصلا لازم نیست بعضی از ما نظر بدهیم. واقعا چرا باید من آخوند بیایم راجع‌به واکسن کرونا نظر بدهم؟ چه دلیلی دارد؟

ما بعضی‌وقت‌ها بین برخی از مردمی گیر می‌کنیم که آن‌ها یک مدل علامه‌ای هستند که اصلا خود خدا هم مثل او ادعایی ندارد. راجع به همه چیز! راجع‌به کار فرهنگی نظر دارد، راجع‌به کار سیاسی نظر دارد، راجع‌به طب نظر دارد، راجع‌به سیاست نظر دارد، راجع‌به بحث‌های نظامی نظر دارد. همه تحلیل‌گر! راجع به مباحث امنیتی، اعتقادی. آن یکی دیگر می‌رود در گوگل سرچ می‌کند پروازها را در می‌آورد که این‌قدر در اسرائیل نشستند. مثلا فکر می‌کند این اطلاعات را کف جامعه بریزد بچه‌های امنیتی ما این‌ها را بلد نیستند. به خدا زشت است! این خود همه چیز دانی، پندار و توهمی که ما داریم، دارد مشکل ایجاد می‌کند. کمی صبر کن. کمی مشورت کن. کمی سکوت کن. این‌ها باعث التهابات در جامعه می‌شود. این نکته هم فرمودند که آقا تحلیل‌های بدون اشراف نباشد. مطلب بعدی راجع‌به صدا و سیما است. البته من نمی‌دانستم امشب پخش زنده است، الآن دارم با سانسور حرف می‌زنم. ولی صدا و سیما در این دوازده روزه، مردم را پای شبکه‌هایش کشید. به شدت خوب کار کرد. بعد از این طرف اتفاقی که افتاد، یعنی اگر صدا و سیما بیست سال تلاش می‌کرد که منفور مردم بشود، با همین سه چهار پنج دقیقه‌ای که نه فقط خانم امامی و این‌ها… اصلا بدنه نشان داد که غیرت یعنی چه؟! شجاعت یعنی چه؟! بدنه نشان داد! متحول شد! خواهش من این است به تنظیمات قبلی برنگردد. همین فرمان را جلو بروند. همین‌قدر رک، همین‌قدر شفاف، همین‌قدر انقلابی، همین‌قدر بدون تعارف.

اما آن آدم‌هایی که من الآن گفتم، اصلا مدلشان کینه‌های قبلی و این چیزها است، اصلا آن‌ها را نیاورید. یارو آمده از ۸۸ و ۷۸ می‌گوید. آن هم با طلبکاری! خیلی از این جوان‌هایی که الآن پای گود هستند اصلا نمی‌دانند ۸۸ چه بوده است. مردم را بیاورید. این برنامه‌هایی که الآن دارید می‌روید در کوچه و خیابان با مردم صحبت می‌کنید. سلحشوری را به رخ می‌کشد. جوان را می‌آوری که دور هم بنشینند صحبت کنند و بگویند؛ همین‌ها را بیاورید. آدم‌های عقب مانده‌ی سیاسی که بازنشست و فسیل شدند را ول کنید. آن‌ها را زنده نکنید. به قرآن مردم آن‌ها را نمی‌شناسند. جوان‌ها را بیاورید. از غیرت کف خیابان نشان بدهید‌. این جمله‌ای که آقا فرمودند که کسانی که وضع‌های مختلف مذهبی دارند را نشان بده و نترس. دیگر اجازه داده‌ است! گرچه تا حالا صد هزار بار این مطلب را گفته بودند. این بار دیگر رسما فرمان است. بگذارید همه ببینند چه کسانی پای کار هستند. چقدر مدعیانی که در این دوازده روز جا زدند و دنبال دهاتی می‌گشتند و چقدر آدم‌هایی که ما اصلا فکر نمی‌کردیم پای کار باشند، پای کار بودند. آقا برو دوباره این‌ قضیه میدان قدس فیلم حضور مردمش را ببین که چه کسانی دارند به خاطر مردمشان با سر در آتش می‌روند. مردم را نشان بدهید. آقا تو را به خدا، صدا سیمای ملی، مردم را نشان بده. امر ملی است. این سیاسیون هفت خط را ول کنید. آن‌ سیاسیونی که الآن در این پازل بازی می‌کنند را بیاور. آن‌هایی که می‌خواهند بنشینند از هزار و سیصد و بیست و پنج تلخی‌ها را زنده کنند، ول کنید. آن‌ها کینه‌ای دارند، بلد نیستند فراموش کنند.

 

» مناظره باید وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت باشد
مطلب بعدی: مناظره.
مناظره؛ به شرطی که برای رسیدن به حقیقت باشد. آدم‌هایی که می‌خواهند به حقیقت برسند را بیاورید مناظره کنند. یک‌عده نمی‌خواهند به حقیقت برسند. به نقطه‌ای اعتقاد دارد، قرار نیست کوتاه بیاید، تعامل کند، کمی این کوتاه بیاید کمی او کوتاه بیاید که به هم برسند. مناظره بسیار کار خوبی است؛ ان‌شاءالله حتما اتفاق بیفتد که این قضیه بتواند قوی‌تر بشود. کسانی که پیوند بین اسلام و ایران را نمی‌فهمند را هم رها کنید اگر می‌خواستند بفهمند تا الان فهمیده بودند. نمی‌فهمند! آن‌ها را رها کنید! ببینید ما یک‌عده را در این وفاق و امر ملی که اتفاق افتاده باید رها کنیم. قرار نیست صددرصد مردم پای کار بیایند. بیست درصد ریزش داریم بی‌خیالش می‌شویم. هیچ‌وقت [حتی] در زمان حکومت امام‌زمان(عج) هم صددرصد مردم پای کار نیستند. یک‌عده جزیه می‌دهند، یک‌عده مخالفت می‌کنند. این بیست درصد را کلا فراموش کنیم. آن‌ها را خط بزنیم خودشان فراموش می‌شوند.

 

» مؤلفه‌های امر ملی:
1. خودآگاهی اجتماعی!
که به لطف دشمن خیلی خوب ایجاد شده، ما هم بتوانیم ایجاد کنیم، بتوانیم جلوتر برویم. بحث‌های اجتماعی زیاد بشود، مردم به هویت برسند.
2. جمله‌ای که آقا فرمودند که مردم فهمیدند از آمریکا نمی‌ترسند، انفعال ندارند، مرعوب نمی‌شوند، جا نمی‌زنند. آمریکا ناوش را می‌آورد بغل یک کشور و رد می‌شود در آن کشور کودتا می‌شود، حکومتش چپه می‌شود. اینجا همه نشسته‌اند می‌گویند داداش این ناو کجاست نمی‌آید. ناو سیبل متحرک است دیگر. در این دوره‌و‌زمانه ناو سیبل است دیگر. بیاورد بزنیمش. باید انفعال را از مردم بگیری. خودباوری ملی و دینی [ایجاد کنی].
3. همه ولایت فقیه را فهمیدند. اگر عده‌ای نمی‌دانستند الان دیگر همه فهمیده‌اند. نه حتی به‌خاطر حفظ هیچ ارزشی؛ گفتند اگر ایران بخواهد ایران باشد باید یکی حرف آخر را بزند. دارند دوروبرمان عراق، افغانستان و همه کشورها را می‌بینند. همه فهمیدند. الحمدلله! سوم این است که ما بدانیم در مواقع اضطراری یک نفر باید حرف بزند بقیه بگویند چشم. مواقع دیگر هیچکس همچین ادعایی نداشته، مردم زندگیشان را بکنند. جنگی پیش آمد، داستانی شد، خواست مذاکره‌ای با آمریکا بشود؛ یک نفر باید حرف بزند.

4. تشیع. بروید این جمله‌ای که می‌گویم را در طول تاریخ مطالعه کنید. در اینترنت سرچ کن؛ آن چیزی که ایران را این‌جوری به‌عنوان ایران نگه‌ داشته تشیع است. همین الان کسانی که مارکسیست هستند، چریک فدایی بوده یا دین ندارد لائیک و لیبرال است _ این را هم سرچ کنی می‌آید من نمی‌خواهم اسم بیاورم امشب در صحبت کردن کمی محدودم_ الان دارند می‌گویند تشیع به ایران گره خورده است، تشیع را بزنی ایران را زدی. شما ببینید مثلا یک اختلاف بین ترک‌ها، لرها، فارس‌ها، عرب‌ها و … بیندازند؛ به دهه محرم بخورد، همه یک شکل کف خیابان هستند. یک اختلاف بین ایرانی‌ها، عراقی‌ها، افغان‌ها و آذربایجانی‌ها بیندازند یک‌دفعه راهپیمایی اربعین می‌شود همه کنار هم قرار می‌گیرند. همان‌طوری که اسلام‌ مایه اتحاد مسلمین شده و برخی از گروهک‌های ساخته غرب به‌عنوان اسلام می‌خواهند این را به هم بزنند، تشیع هم الان مایه اعتبار این قسمت از وطن شده. مایه اعتبار شده! اسم آقااباعبدالله(ع) که می‌آید، پیراهن مشکی‌اش که تن همه می‌شود یک اتحاد عاطفی ایجاد می‌شود که امام(ره) به همین دلیل فرمودند این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. ۱۴۰۰ سال تشیع توانسته این کار را بکند. بعد گفتند ما نیاز به شور و هیجان داریم که الحمدلله الرب‌العالمین مثلا ما خودمان که می‌خواستیم دهه محرم جلسه را در فضای آزاد بگیریم خب تا پریشبش داشت می‌زد. ما کلا برای آماده‌سازی برنامه محرم حدود ۴۰ ساعت وقت داشتیم. تا پریشبش داشت می‌زد! گفتم این خانواده‌ها واقعا می‌آیند؟! همه کشور شلوغ‌تر شد. همه کشور حتی شهرهایی مثل شیراز، اصفهان، تبریز و تهران که هر شب درگیری بود. شلوغ شدند! به‌قول شهید مطهری تشیع یک علقه فطری است که ما خودمان هم نمی‌توانیم تعریفش کنیم. «کلنا سُفُن النجاة لکن سفینة جدی الحسین اوسع واسرع» امام‌حسین(ع) از همه بیشتر. یاد کنیم از حضرت آیت‌الله حائری رحمه‌الله‌علیه ایشان می‌فرمود اسم همه اهل‌بیت(ع) اسم بالا و برتر است. علی، فاطمه، حسن، سجاد، باقر، صادق و … فقط اسم حسین(ع) است که اسم مُصَغر است. حُسَین! به این دلیل که حسین با خوبی کم هم قبول می‌کند. چقدر این جمله آیت‌آلله حائری عجیب است. حسین(ع) را بالا ببریم. تشیع که در اوجش آقااباعبدالله(ع) است.

5. امت‌گرایی
وقتی ما شیعه و مسلمان هستیم و این پواَن را به ما داده‌اند خیلی کم‌عقلی می‌خواهد که بگوییم ما ملی‌گرایی باشیم امت‌گرایی نباشیم. یک جامعه‌شناس عاقل در جهان _ غیر از این جامعه‌شناس‌های داخلی خطی کینه‌جو_ پیدا کنید که بگوید یک ملت فرصت امت‌گرایی دارد می‌گوید روی امت‌گرایی هزینه نکنید. یک نفر بیاورید! نمی‌خواهید بیاورید یک سیستم مدیریتی حکمرانی در جهان بیاورید که یک فرصت امت‌گرایی داشته باشد ازش استفاده نکند بگوید نه فقط ملت. امت‌گرایی؛ یعنی به این سمت برویم که غیر از اقوام، امت اسلامی را بیاوریم و بالاتر از آن آقااباعبدالله(ع) فرمودند که اگر دین ندارید آزاده باشید. نگفته‌اند لااقل آزاده باشید. متن عربی‌اش که لااقل ندارد ما بعضی‌وقت‌ها اضافه می‌کنیم تبصره می‌زنیم؛ یعنی آزادگی را اندازه دینداری ارج گذاشته. آزادگان هم جزء امت ما هستند. امروز به برکت ۱۲ روز ایران قبله آزادگان جهان شده است. فخر می‌کنند. طرف می‌خواهد بگوید آزادگی خیلی خوب است می‌گوید ایران را ببین. عقلمان مشکل دارد از این روش استفاده نکنیم! امت‌گرایی! به‌سمتی برویم که امتی باشیم. اختلافات داخلی را کنار می‌گذاریم، وارد اختلافات عقیدتی هم نشویم «تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ» قرآن می‌گوید برای مباحثی که عقلانی و اخلاقی است، می‌خواهید از امت‌ها استفاده کنید از آن قسمت مشترکات استفاده کنید. همه، هر کس در جهان می‌خواهد بر علیه ظلم نهادینه‌شده آمریکای جهان‌خوار کار کند ما کنارش هستیم. هرکس می‌خواهد باشد!

این جزء چیزهاییست که باید برای مردم جا بیفتد ضمن اینکه ما ملت‌گراییم، ملت‌دولت هستیم، حکمرانی خودمان را داریم، استقلال خودمان را داریم، بر تشیع تعصب داریم و می‌گوییم این ما را حفظ کرده در مواقعی که قرار است ما با هم کار کنیم و لینک بشویم در آن قسمت‌هایی که مشترکیم محکم پای هم ایستاده‌ایم چه در داخل ایران چه خارج از ایران. در همین ایام جنگ کلیمی، مسیحی و لائیک پای کار آمد. این‌ها جزء امت ما هستند و خدا را شکر می‌کنیم من بارها در این چندوقت گفتم خدا را شکر می‌کنیم که زنده‌ایم این ایام را می‌بینیم. من خیلی اهل اینکه مثلا این مطالب آخرالزمانی و این چیزها را بگویم نیستم؛ یعنی نه بلدم، نه اشراف دارم نه اطمینان دارم؛ اما در سوریه بوی سفیانی می‌آید. در تعصباتت، در کینه‌هایت و دغدغه‌های شخصی‌ات غرق نباشی یک‌دفعه صبح بلند شوی بگوید «اناالمهدی» بعد جا بمانی. بویش می‌آید! ما نمی‌گوییم، بزرگ‌ترها دارند می‌گویند. مگر این رفتار را نمی‌بینی. ما جزء امتی هستیم که ان‌شاءالله_من باز هم بگویم خیلی از مطالبی که خیلی آرمانیست را نمی‌گویم_ اگر بنا باشد رهبری ان‌شاءالله پرچم را دست حضرت مهدی(عج) بدهد ما جزء آن امت منتخب آخری هستیم. حواست هست؟! درصدی از زندگی‌ات را برای آرمان‌های مهدوی بگذار. درصدی باید این باشد.
ان‌شاءالله خدا به همه ما توفیق عمل کرامت کند.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید