امروز 22 آذر 1404 - 21 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی - دنیای آخرالزمان (3)

6 آذر 1404 -   12:00 ق.ظ  دسته بندی: دنیای آخرالزمان

یا مستعان
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع: دنیای آخرالزمان – قسمت سوم
تاریخ: 1404/07/26

 

عناوین اصلی سخنرانی:
» استعمار یک پدیده تاریخی و فراموش شده
» چرا نگاه رهبری به زمانه همیشه مثبت است؟
» آخرین حربه شیطان برای اسلام چه بود؟

 

» استعمار یک پدیده تاریخی و فراموش شده
در ادامه بحث دنیای آخرالزمان می‌رسیم به بحث «بلا». ما در فارسی بلا را کلمه‌ای منفی می‌دانیم. بلا به معنای امتحان است. امتحانات سه مدل است:
یک. امتحاناتی که ما در آن مقصریم و چوبش را می‌خوریم.
دو. بلاهایی که باعث پاک شدن گناهان می‌شود.
سه. بلا برای اولیای الهی که باعث درجه می‌شود. یعنی برایشان درجه در نظر می‌گیرند.

امشب بلا در این وقایع اخیر را مروری می‌کنیم. قسمتی که ما مقصریم که امشب به آن می‌پردازیم؛ اگر در جهان اتفاقاتی بیفتد که ما در آن اتفاقات تأثیری نگذاریم دامن ما را خواهد گرفت. در برهه‌ای که ما الان قرار داریم بحث استعمار است. یکی از ساده‌انگاری‌هایی که ما در سیاست خارجه و زندگی در ایران داریم این است که کلمه استعمار، سلطه‌گری و استثمار علی‌رغم این همه سابقه تاریخی فراموش شده.

در بحث تاریخ و فلسفه علم مخصوصاً در علوم تجربی یکی از نکاتی که خیلی به آن پرداخته می‌شود اثر استعمار در انتقال علم از این قسمت جهان به سمت غرب است. علم و مخصوصاً علم تجربی، هم علم است هم برای اینکه ما بخواهیم این علم را به منصه ظهور برسانیم پول لازم دارد. هم علم را دزدیدند هم منابع را دزدیدند. با کشتارهای بسیار بسیار زیاد! شما مثلاً یک مدلش را در بعضی کشورها الان می‌بینید. تاریخ را بررسی کنید؛ استعمار پرتغال، بعد استعمار اسپانیا، بعد انگلیس و بعد بلژیک آن کشورهایی که به آفریقا و آسیا می‌آمدند و مستعمره می‌گرفتند، منابع را می‌دزدیدند، افراد را به بردگی می‌گرفتند و با این‌ها پایه‌های تمدن‌شان را بر خون مظلومان تاریخ بنا نهادند. این سیر اگر دیده نشود و ما با کلمه استعمار آشنا نباشیم خیلی وقت‌ها گول می‌خوریم. مثلاً همین بحث مذاکره، ارتباط با غرب و هر بحث دیگری، اول باید بدانیم استعمار یعنی چه؟ خلق و خوی استعمار چیست؟ اصلا پایه‌های این عمرانی که در غرب داشتند چیست؟ چگونه توانستند به این قله علمی برسند؟

این یک مدل است که در این مدل فقط و فقط از قسمت‌هایی از جهان اطاعت، تسلیم و کولی دادن را می‌خواهند. در این مدل ارتباطی این‌ها بنا ندارند معامله کنند. جدیداً خیلی هم بدتر شده. در این بیست سال اخیر آمریکا استعمارش از غرب بالاتر رفته و خود غرب را هم دارد استعمار می‌‌کند. یعنی ارتباطش حتی با اروپا هم نگاه از بالا به پایین است و به اروپا به دید مستعمره نگاه می‌کند. اروپایی‌هایی که این قسمت زمین را استعمار کردند بعد هم رفتند آمریکا را گرفتند؛ البته خب آمریکایی‌ها هم اروپایی هستند، حالا مزه‌اش را بچشند. ما اگر استعمار را نشناسیم طبیعتاً در جاهایی اشتباهاتی می‌کنیم بعد اسمش را بلا می‌گذاریم.

من مثالی خدمتتان عرض کنم. بعد از هفت اکتیر اگر یک ارزن جرأت، شرف و غیرت در فقط ممالک اسلامی بود پایمان روی خرخره اسرائیل بود. استعمار چه‌کار می‌کند؟ با جنگ نرم کاری می‌کند که غیرت، شرف، همیت و شجاعت در ممالک اسلامی نباشد. کاملاً پایمان روی خرخره بود. در هفت قسمت داشت می‌جنگید. قسمت، قسمت این‌ها را عقب داد؛ چرا؟ چون مردم پای کار نیامدند، استقامت نکردند و آن داستان پیش آمد. حالا این قسمت اول صحبتم، بدون قسمت آخر تکمیل نیست، دقت کنید!

پس این بلاهای این مدلی که می‌آید یک درصدش تقصیر خودمان است؛ طرف یک بار، دو بار، سه بار، چهار بار، پنج بار، چندین سال، سال‌ها، چندین قرن سابقه استعماری دارد هنوز من فکر می‌کنم راهی برای ارتباط سودبخش وجود دارد! سال 79 آقا گفتند هیچ سودی ندارد، 82 گفتند هیچ سودی ندارد، این تاریخ‌هایی که به شما می‌گویم، سرچ کنید می‌آید، 83، 84، 87، 88، 91، 92، 93، 94 گفتند آقا سود ندارد، این ارتباط سود ندارد؛ چون این‌ها خلق‌و‌خویشان استعماری است. آن آدم‌هایی که می‌نشستند حرف می‌زدند ان‌شاالله دیگر سرشان به سنگ خورده باشد و فهمیده باشند، همه جهان دارند می‌فهمد. همه آزادگان جهان دارند می‌فهمند. این نکته اول در بلا.

 

» چرا نگاه رهبری به زمانه همیشه مثبت است؟
نکته دوم: آدم وقتی که به صحبت‌های رهبری دقت می‌کند فکر می‌کند آقا در یک لیگ دیگر دارند بازی می‌کنند! دائم امید است، دائم می‌گویند مقاومت زنده است، ما پیروز می‌شویم. بعد دو دو تا چهار تا می‌کنیم، می‌گوییم الان چه چیزی از مقاومت زنده است؟! این وضع لبنانمان است، سوریه که از کفمان رفته است، انصارالله هم که هر چند وقت یکبار یک موشکی بزند تِق صدا بدهد، کار خاصی نمی‌کند، امنیت را برداشته، ایران هم که این‌طوری شده است، زدوخورد هم کرده‌ایم؛ آقا ما کجای این ماجرا پیروزیم؟! چه پیروزی‌ای هست؟ این باز علتش چیست؟ به علت ندیدن سیر تاریخی است، سیر تاریخی!

در سال‌های 97 و 98 میلادی خیلی اوضاع لبنان به هم ریخته بود؛ این فشاری که الان از سمت دولت لبنان برای خلع سلاح می‌بینید، 10 برابر بیشتر بود! جنگ روانی‌ای که اتفاق افتاده بود خیلی بیشتر [بود]، طوری که برخی از ایرانی‌ها جرأت نمی‌کردند به لبنان بروند! مورد تعرض مردم عادی واقع می‌شدند! 98 میلادی، از نظر نظامی در افول کامل و آمریکای دهه 90 قدرت برتر جهان، دو سه سر و گردن از همه بالاتر بود. آمریکای دهه 90 قدرت مطلق جهان بود! مطلق! مرحوم شهید حسن نصرالله سلام الله علیه و رحمه الله علیه می‌گوید من کم آوردم؛ در خاطراتش هست، همین اخیرا هم تلویزیون پخش کرد؛ می‌گفت آمدم ایران خدمت آقا، گفتم آقا اگر صلاح بدانید من بکشم کنار یک نفر دیگر باشد، من نمی‌توانم این اوضاع را مدیریت کنم! من الان کاری با آن صحبت‌های معنوی‌اش ندارم، آن صحبت مادی‌اش را می‌گویم. [شهید حسن نصرالله] می‌گوید آقا به من گفتند تو که جوانی، ریش‌هایت هم هنوز سیاه است، تو این را بگویی، من که همه ریش‌هایم سفید است چه باید بگویم؟! گفت من خجالت کشیدم! بعد گفت آقا برو کار کن، چیزی نشده، می‌توانی! ما می‌توانیم!

حالا من برگردم عقب‌تر، صحبت‌های اول منبر را نقد کنم: آیا جبهه مقاومت ضعیف شده؟ بررسی می‌کنیم. در دهه 90 میلادی آمریکا رسما اعلام کرد [که] هواپیمای مسافربری ما را روی خلیج فارس زده است! آدم عادی، تکه تکه کرد! ما یک فحش نتوانستیم بدهیم! برو عقب‌تر، دهه 60. در دهه 60 هر دو سه تا رزمنده ما یک عدد اسلحه داشتند، یک عدد آرپی‌جی داشتند! به آرپی‌جی می‌گفتند سلاح سنگین!! هر یک آرپی‌جی ما، 3 تا گلوله داشت، دهه 60 ما توپ‌های خودکِشش داشتیم با ماشین می‌بردیم، سلاح سنگین ما یک توپ بود! جلو چشم خود من سه تا توپ آوردیم خط مقدم، همه خوشحال که این توپ‌ها الان می‌زند خاکریز رژیم بعث را می‌ترکاند. وقتی هر سه‌تایش را زد، به محض اینکه زد سر جیب رفت بالا، توپ مثل لاک‌پشت از پشت پایین افتاد.، انقدر داغون بود! که ما دیدیم فایده ندارد گریه کنیم، نشستیم خندیدن، توپ را دیدی؟! ملق زد اصلا، لاک‌پشت که نیست!

کتاب لبنان شهید چمران را سرچ کن در اینترنت، pdf هست، بخوان، وضعیت شیعیان لبنان را در آن دهه ببین. زن‌های شیعه لبنان در محلات مسیحی دست به دست می‌شدند که غذا برای خوردن خانواده‌شان‌ جور کنند؛ عین جملات چمران است‌. این سطح خفت را ببین! تا تا تا… ما آن زمان نا امید نشدیم. جلو رفتیم. الان برای چه باید ناامید باشیم؟ برای چه کار جبهه مقاومت تمام است؟ آن زمانی که هیچ چیز نداشتیم. هیچ جای جهان برای ما هیچ پرچمی بلند نمی‌کرد. امروز در خانه ما شبکه خبر دو روشن بود. الان مثلا صلح است. آتش بس شده‌. پشت سر هم داشت پخش زنده می کرد از تمام کشورهای آمریکای جنوبی، استرالیا، آفریقا، آسیا، اروپا، مردم در خیابان‌ها بودند. ول نمی‌کنند‌. آن استقامتی که آقا می‌گوید این است‌، که‌ آقا این قسمت را محکم باشید کم نیاورید‌. ما الان داریم جلو می‌رویم. الان جنگی بوده، زده، الان می‌خورد. باز دوباره می‌زند، می‌خورد. جنگ همین است. جنگ غیر از این نیست.
صدام حسین نزدیک به سیصد هزارتا کُرد و یک میلیون شیعه را کشت، در جهان صدایش درنیامد‌. هیچ! آمریکا آمد ریخت صدام و یک میلیون عراقی را کشت، صدای هیچ کس در جهان درنیامد. چرا می‌گویید ما الان عقب‌تر از آن زمان هستیم؟ کار کردیم به اینجا رسیدیم. فکر کردی چی؟ اصلا این اتفاقات خود به خود شده؟! کار کردیم به اینجا رسیدیم.

یعنی هرچقدر که آدم فکر می‌کند، می‌گوید آقا فوق فوقش مثلا الان آبادان محاصره شده؛ یک شهرمان محاصره شده و نمی‌توانیم پس بگیریم؛ از این بیشتر که نیست. [اما آبادان را] پس گرفتیم‌. از مرز هم رد شدیم. آدم باید سیر تاریخی را نگاه کند. ما به نسبت دهه شصت و نود میلادی نه تنها در ضعف نیستیم، خیلی هم در اوج هستیم؛ اما تو توقع داری استعماری با آن عظمت که سیصد سال در جهان کار کرده و مستعمره خودش کرده، ما ده سال هم با آن نجنگیم؟! ده سال! ده سال باید بجنگیم دیگر‌… آن چیزی که لازم است این است. و این عجله‌ای که بعضی‌ها دارند!! فوتبال که نیست قربونت برم. اخلاق بعضی از ما نسبت به جنگ با استعمار جهانی، اخلاق استادیومی است. اخلاق استادیومی‌ چیست؟ به محض اینکه تیمش گل بزند، می‌گوید درود بر مربی؛ به محض اینکه گل خورد حیا کن رها کن. در استادیوم صبر ندارد. با این اخلاق نمی‌شود در جهان زندگی کرد. آدم‌ها باید صبر داشته باشند‌. اخلاق استادیومی جواب نمی‌دهد. پس در این قضیه هم که نگاه می‌کنیم باز می‌بینیم خیلی جلو هستیم. «العجله من الشیطان»!

نکته سوم امیدی که ما داریم یک بحث جدی است. نکته‌ای که الان می‌خواهم بگویم شاید تا الان علنی کسی نگفته است. خیلی از جاهایی که اسرائیل گفت زد و زد. فیلمش هم نشان داد. ما هم گفتیم آره خوردیم. ما خوردیم؛ ولی خالی زده. گرفتید چه می‌گویم؟ ما می‌گوییم خوردیم. چرا می‌گوییم خوردیم؟ برای اینکه خیالش راحت باشد. آره زدی داداش. همه چیز را که نمی‌آیند رو بریزند. از آن طرفش هم داریم. بعد آن طرف سانسور مطلق، دائم می‌گوید نخوردیم. ساختمان ۱۸ تا ۲۰ طبقه کوچه‌ای را نشان می‌دهد که داغون شده، می‌گوید سه نفر مجروح شدند. آن را باور می کند. به ایران که می‌رسد باور نمی‌کند. آقا اگر او دورغ می‌گوید ما هم دروغ می‌گوییم‌. جنگ است!

این امیدی که فرمانده کل قوا امروز از آن حرف می‌زند ناظر به تلاشی است که نمی‌شود این تلاش را لو بدهیم. ناظر به تلاشی شبانه‌روزی است. خیلی شبانه‌روزی! سه شیفته! در کانال تلگرامی که نمی‌توانی استراتژی جنگ را مشخص کنی؟! آقا فلان کن، فلان کن. نه، سه شیفته! و بسیاری از چیزهایی که گفته می‌شود. اگر یادتان باشد من آن زمان این را نقد کردم که دولت اعلام کرد ما با صداقت با غربی‌ها برخورد کردیم، آن‌ها قدر صداقت ما را ندانستند. گفتم شما بیخود کردی با غربی‌ها با صداقت برخورد کردی. باید با سیاست برخورد کنی. تو به دشمنت راست می‌گویی؟! اشتباه می‌کنی! نظامی‌های ما بلدند که با صداقت برخورد نکنند.

شبانه روزی و سه‌شیفته دارد کار می‌شود. این باعث می‌شود که ما، ماه به ماه، معادلات دشمن را به هم بریزیم. آنها هم دارند سه‌شیفته کار می‌کنند. این وسط اگر ما مثل هم کار کنیم خداوند نصرت ایجاد می‌کند و به ما بیشتر کمک می‌کند. پس این نکته هم که وقتی می‌بینی آرامشی هست و [آقا] می‌گوید امید هست، درست می‌شود، مسیر مشخص است، مقاومت زنده است، روی هوا که نمی‌گوید مقاومت زنده است. سوریه فلان است، بله ما در سوریه چیزهایی را از دست دادیم و چیزهایی را بدست آوردیم. حالا اینکه دارم بهتان می‌گویم را در تلویزیون گفت. در زمان بشار هر چه اسرائیل می‌زد بشار یک فحش هم نمی‌داد. حالا جولانی حداقل یک فحش می‌دهد. بشار کلا هیچ کاری نمی کرد. در تلویزیون گفت که خیلی از تسلیحاتی که همیشه به لبنان می‌رساندیم الان هم داریم می‌رسانیم به‌وسیله آدم‌هایی که آنجا هستند. خیلی با آنها فرقی ندارند. فکر نکن آدم‌های عجیب‌غریب عقیدتی هستند. نه؛ پولی می‌دهیم برای رد شدنش، چه به این یارو که این‌قدر ریش دارد بدهی چه به آن علوی که سیبیل دارد. هر دو پول را می‌گیرند رد می‌کنند. مسیر ترانزیت است رد می‌کنند. معادلات جهانی اصلا این طوری نیست.

بله قطعا انسان چیزهایی را در جنگ از دست می‌دهد چیز‌هایی را هم بدست می‌آورد. این جمله حاج‌قاسم رحمت‌الله‌علیه کلیدی‌ترین جمله یک آدم استراتژی ‌فهم است و اصلا تعارف داخلش نیست. حاج قاسم فرمودند: «فرصتی که در تهدید‌ها هست در فرصت‌ها نیست». شیر تو شیر که می‌شود دست ما بازتر می‌شود. اصلا این‌طوری نیست. فقط یک مقاومت لازم دارد. مقاومت هم همین است که ما حواسمان باشد.

الان شما ببینید، غربی‌ها که در خیابان هستند، ول نمی‌کنند. بروید سرچ کنید، برایت لیست می‌شود، کلی کانال و پیج زده‌اند تحت‌عنوان ما فراموش نخواهیم‌کرد. ۲۴ ساعته دارند کشته‌ها و جنایات غزه را هی به‌روز می‌کنند. آن دختر کوچک را شناسایی می‌کنند، آن پسر را شناسایی می‌کنند، عکسشان را از آلبوم بیرون می‌آورند. تازه خبرنگارها و انجمن‌های خیلی جدی پایشان به غزه باز شده. آن جمله که جلسه اول بهتان گفتم، اسلام راکد به کفر می‌رسد و کفر متحرک به اسلام.

آن کفر متحرک الان دارد به اسلام می‌رسد. مسلمانان راکد هم الان در فکر هستند که صف نماز‌جماعت‌ها مرتب باشد. این‌ها کافرند. انجمن‌هایی که بعضا لاییک هستند، بعضی‌هایشان چپ هستند یعنی کمونیست هستند، بعضی انجمن‌های انسانی هستند، NGO های خیلی قوی هستند، از همه سمت پای کار آمده‌اند. با یک استعمار پانصد، ششصد، دوهزار ساله باید ده سال بجنگی یا نه؟! تازه یک سال است جنگ شروع شده است. ببینید دو بار در تاریخ این اتفاق افتاده، بار اول در ایران در جمهوری اسلامی بود.

در این سیستم ما باید پای کار بایستیم. یک اقلیت فعال هم لازم است پای کار بایستند. قرار نیست همه مردم را درگیر کنیم. این سیستم، سیستم برهم‌زدن نظم نوین جهانی است. نظم نوین جهانی که هزاران اتاق فکر، میلیاردها پول، دو هزار سال سابقه استعمار، این همه تجربه خیلی بیشتر از ما در حکمرانی، تجربه خیلی بیشتر از ما [برایش خرج شده]. ما حکمرانی نداشتیم که. قبلش که پادشاهی بود بعدش هم که تا جمهوری اسلامی شروع شد 10 سال که جنگ بود، ما 30 سال سابقه حکمرانی داریم. داریم یاد می‌گیریم. می‌خواهی با او بجنگی؟! فکر کرده‌اند بازی ایران با ونزوئلا است.

برای دومین بار در تاریخ؛ اولین بار اوایل انقلاب اسلامی ریختند سفارت آمریکا را گرفتند؛ امروز در کلمبیا برای دومین بار در تاریخ ریختند این کار را کردند. تو فکر کردی تا کی مردم آزاده جهان پایگاه‌های آمریکایی را در کشورهایشان تحمل می‌کنند. این‌همه روی کره جنوبی کار کردند، آن‌ها هر روز یک همایش برگزار می‌کنند، اسمش همایش لنگه‌کفش است. عکس نتانیاهو و ترامپ را می‌گذارند همین‌طور که رد می‌شوند و سر کار می‌روند یک لنگه‌کفش بهش می‌زنند، کفششان را بر می‌دارند و سر کار می‌روند. بسم‌الله هرروزشان است. مثلا بخواهند خدا به کارشان برکت بدهد یک لنگه‌کفش می‌زنند.

در ژاپن راه می‌افتند برای اینکه خوب جا بیفتد می‌گویند مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل؛ فارسی می‌گویند که آن کسی که دارد می‌شنود قشنگ بسوزد.
هیچ‌کدام از این‌ها را نمی‌بیند هی ویرانه‌های غزه را به رخ ما می‌کشد. جنگ است دیگر! هی می‌گوید چرا حزب‌الله جواب نمی‌دهد؟ خب صبر کن! باید ۲۴ ساعته کارکند. سه‌شیفت! باید بازسازی بشود.

دوباره می‌گویم کتاب «لبنان» مال شهیدچمران را بخوان ببین شیعیان از کجا به کجا رسیدند. تا خیلی از مباحثی که اصلا در ذهن ما هم نمی‌گنجد مثلا سوریه یک‌شبه ریخت دیگر! کلا اتوبان بود، سوار موتور شدند به دمشق آمدند. اصلا کسی جلویشان نایستاد. از کجا می‌دانی اردن یک‌شبه نریزد؟! از کجا می‌دانی سودان یک‌شبه نریزد؟! از این اتفاقات یک‌شبه در آخرالزمان خیلی می‌افتد. آن روایت مشهور امام‌صادق(ع) را در پرانتز می‌گویم که می‌گوید مؤمن شب می‌خوابد؛ خیلی هم در فکر ظهور امام‌زمان(عج) است، اصلا انجمن دوره مهدویت دارد، هرروز برای امام‌زمان(عج) کلاس دارد و شرایط و علائم ظهور را می‌گوید؛ شب که می‌خوابد دعا می‌کند که ان‌شاءالله این علائم تا ما زنده هستیم رخ بدهد. مثلا طرف چهل سالش است می‌گوید بالأخره به شصت‌هفتادسالگی ما برسد و تا زنده هستیم رخ بدهد. امام‌صادق(ع) می‌فرمايند صبح که بیدار می‌شود خبرها را می‌بیند، همه علائم دیشب تا صبح که او خواب بوده رخ داده. تحولات آخرالزمان خیلی سریع است.

 

» آخرین حربه شیطان برای اسلام چه بود؟
اما آن چیزی که خیلی مهم است؛ جملاتی که آقا در قضیه همین بحث حکومت اسلامی داشتند که فرمودند ما اشتباهاتی کردیم. الان سریع در ذهنتان می‌آید که محاسبات موشک‌ها اشتباه بود، کاش فلان چیز را زده بودیم، چرا مذاکره کردیم، چرا مذاکره نکردیم! آقا فرمودند اشتباه ما این بود که درگیر دنیا شدیم. تجمل‌گرایی، تبرج، اشرافی‌گری، خور، خواب، خشم و شهوت زندگی ما را تشکیل داد. وقتی این اتفاق افتاد خداوند تبارک و تعالی کمی رویش را از ما برگرداند.

در صدر اسلام، اسلامی که اسمش بر تن تمام زورمندان جهان لرزه می‌انداخت، در یک سال به این قدرت رسید. یک قوم کوچک عربی که از مکه فرار کردند و به مدینه رفتند، بهترین غذایشان خرما بود که بعضی‌وقت‌ها در شعب ابی‌طالب این خرما را در روز با همدیگر نصف می‌کردند و یک دانه‌اش را دو نفر با هم می‌خوردند، در یک سال قدرت اول جهان شد. روم و ایران با آن سابقه عقب کشیدند. می‌دانید که یکی از دلایلی که الان اسپانیا خط مقدم مبارزه در اروپا است سابقه آندلسی و اسلامی‌اش است. خیلی از آن‌ها، پدربزرگ‌هایشان مسلمان بودند. یک‌دفعه به تاریخ برگشته‌اند و دارند مطالعه می‌کنند. من شک ندارم در این یکی‌دو‌سالی که شما در پیش خواهید داشت اتفاقات خیلی عجیبی در آندلس و اسپانیا می‌افتد.

خدا در یک سال این قدرت را به اسلام، به یک قوم تازه متولدشده داد. اتفاقی که افتاد چه بود؟ آقا فرمود شیطان می‌آید و مال دنیا و اشرافیت را به‌عنوان اولین و آخرین حربه باب می‌کند. اتفاقات معاویه‌ای مثل بحث کاخ شام، اینکه می‌گفتند عظمت اسلام در ستون‌ها و کاخ‌هاست و …؛ این اسلام ضربه می‌خورد. از زمان خلیفه سوم شروع به تضعیف اسلام شد تا زمان معاویه که اوج ضعفش بود تا همین‌طور خلفای بنی‌امیه و بنی‌العباس که آن آخرها دیگر اسلام را هیچکس تحویل نمی‌گرفت. فرمودند اگر می‌خواهید مقاومت کنید در زندگی حقیقی و شخصیتان حب دنیا را بیرون بریزید. اگر بیرون ریختید و بریده از دنیا بودید تمام این نکات مثبتی که بهتان گفتم خیلی زود می‌شود که اتفاق بیفتد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید