امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی - مترفین - قسمت دوم - شب وفات حضرت زینب(س)

13 آذر 1404 -   3:05 ب.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها
یا انیس
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع: مترفین – قسمت دوم
شب وفات حضرت زینب(س)
تاریخ: 99/12/08

 

عناوین اصلی سخنرانی:
» اثرات اجتماعی اتراف
» مانور تجمل از نظر امنیتی و سیاسی خطرناک است
» لوکس‌گرایی قدم بعدی مترفین
» آیا ما مجوز شرعی لوکس‌گرایی برای حوزه‌های علمیه، مساجد و… داریم؟
» تفکر اشرافی‌گری در دین
» مهم‌ترین دغدغه امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه برای جامعه دینی
» انقلاب کردیم اسلا‌می ‌باشیم؛ داریم انسانیت را هم از دست می‌دهیم
در قسمت اول بحث مترفین، کلمۀ «اتراف» را خدمتتان ترجمه کردم که به معنای افراط در لذت‌گرایی بود. گزینه‌های دیگری از جمله: بی‌تفاوتی، خودمحوری (مدلی از سکولاریزم که به هر حال در مترفین جا دارد)، عاقبت فراموشی و الگوهای اشتباه گرفتن، خوش‌گذرانی و تقلید از گذشتگان بدون منطق، فِسق باز هم به معنای زیاده‌روی، غرور، اعتماد، اطمینان به خود و اموال، عدم رعایت انسانیت و نوع‌دوستی. همۀ این‌ها معنای مترفین در آیات قرآن بود که خدمتتان عرض کردم و همچنین طغیان؛ «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌» و مخالفت با خدا، دین و قیامت؛ چون مانع اتراف هستند و در ادامه آیۀ  179 سورۀ مبارکۀ اعراف می‌گوید: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»؛ آنان کسانی هستند که دوست دارند مثل حیوانات، بلکه بدتر و گمراه‌تر از آن‌ها زندگی کنند. این تعریف اتراف و مترفین بود و خصوصیات مترفین در قرآن کریم، نهج‌البلاغه و روایاتی که در جلسۀ اول گفتیم.

» اثرات اجتماعی اتراف

آیا مترفین اثرات اجتماعی هم دارند یا ندارند؟ خوش‌گذرانی، اسراف، مانور تجمل و تبرّج در جامعه تا حدی خط تحمل دارد. 
یعنی این اختلاف طبقاتی تا حدی برسد که باعث شود اگر آد‌می ‌این اختلاف را ببیند، امیدوار باآیا مترفین اثرات اجتماعی هم دارند یا ندارند؟ خوش‌گذرانی، اسراف، مانور تجمل و تبرّج در جامعه تا حدی خط تحمل دارد. یعنی این اختلاف طبقاتی تا حدی برسد که شد که به آن برسد. ‌مثلاً فردی خانه‌ای 150 متری و فرد دیگری خانه‌ای 500 متری دارد. بعد این صدو‌‌پنجاه متری با خودش می‌گوید: آیا امیدی هست من برسم؟ برسم یا نرسم آدم برای سیصد متر معامله را خراب نمی‌کند؛ اما وقتی اختلاف طبقاتی و ضریب جینی ‌به جایی می‌رسد که قشر متوسط  و محروم جامعه اصلاً نمی‌توانند به این افسانه که بخواهند به قشر بالا برسند حتی فکر کنند. ‌مثلاً طرف می‌گوید: من خرج ماهیانۀ گربه‌ام ‌مثلاً صد میلیون تومان هست! شخص دیگری برای اینکه قیافه و هیکل گربۀ‌ ماده‌اش از فرم خارج نشود آن را به کلینیک‌های مخصوص می‌برد و رحم او را در ‌می‌آورد که بدن ایشان از فرم خارج نشود! ‌مثلاً هشتاد میلیون تومان! اختلاف طبقاتی به جایی می‌رسد که شکاف اجتماعی به معنای عصیان ایجاد می‌کند. یعنی انسان تا جایی این اختلاف طبقاتی را ایجاد می‌کند و به جایی ‌می‌‌رساند که دیگر قابل‌تحمل نیست. طرف می‌بیند هیچ امیدی نیست بتواند به آد‌می‌که این‌قدر وضعش خوب و در واقع اشرافی است، نزدیک شود؛ در نتیجه ممکن است چاقو بکشد. یعنی ممکن است این اختلاف طبقاتی منجر به ناامنی شود و امنیت از بین برود. دیده‌اید در خیابان‌ها پیش می‌آید که روی ماشین‌های گران‌قیمت میخ ‌می‌کشند. می‌گوید: حالا که من نمی‌توانم ماشین سه میلیاردی بخرم، میخ ‌می‌کشم تا برود صد میلیون خرج رنگ ماشینش کند که دفعۀ دیگر ماشین ده میلیاردی سوار نشود. این میخ کشیدن ماحصل این است که ما فکر می‌کنیم اتراف فقط مسئلۀ شخصی هست؛ در حالی که به گسل اجتماعی منجر می‌شود و ممکن است موجب ناامنی، نزاع‌های شهری، خیابانی و… هم بشود.
مسئله دوم؛ این مثال را بزنم اشکالی ندارد، از کتاب «انسان گرسنه» نوشتۀ پوپر. جملات را از روی کتاب می‌خوانم. کتاب مال آد‌می ‌است که حتی بحث توسعۀ مدنی و این چیزها را به او نسبت می‌دهند و او اولین آد‌می ‌بوده که به‌‌دنبال این فضا بوده است؛ ببینید چه می‌گوید؟ همان پیش‌بینی قرآن است که در گزینۀ قبل خدمتتان گفتم. «سیر‌ها دوست ندارند دربارۀ گرسنگی دیگران گفت‌و‌گو کنند؛ چرا که این گفت‌وگو راجع‌ به گرسنگی دیگران، عیششان را نقض می‌کند و این در طی قرون و اعصار باعث تبدیل شدن گرسنگی به خطرناک‌ترین جریان‌های سیاسی شده است.» یک دفعه وقتی مانور تجملاتی اتفاق می‌اُفتد دیگر این بحث، بحث گرسنگی خاص نیست و به یک جریان سیاسی تبدیل می‌شود؛ جریان گرسنه‌ها! البته گرسنگی نسبی هست. بعضی وقت‌ها من احساس ‌می‌کنم دوستان اشتباه فکر می‌کنند که مقصود از گرسنگان، قشر سیاه به‌شدت محرو‌می‌ است که  علاف نان شب هستند، نه! گرسنگی این نیست. گرسنگی این است که تو دختر و پسری هفت‌هشت‌ده ساله داری که در حال تماشای تلویزیون است که سطح زندگی خودش را با آنچه در فیلم می‌بیند تطبیق می‌دهد؛ درنتیجه سر تو شروع به غُر زدن و ابراز ناراحتی می‌کند، بعد این ابراز ناراحتی برای تو مشکلات ایجاد می‌کند و تو عصیان می‌کنی. دو بار می‌توانی به او بگویی: «بدبخت بشین شامت را بخور، مردم سقف روی سرشان ندارند، نان شب ندارند ولی تو الحمدلله همه چیزت جور است، چی می‌خوای بابا؟» بچه «چه می‌خواهی بابا» حالی‌اش نمی‌شود. بچه نمی‌تواند تبعیض و این سطح از اختلاف طبقاتی را  تحمل کند بنابراین فشار ‌می‌آورد. پدر چه کار ‌می‌کند؟ پدر دو عکس‌العمل می‌تواند داشته باشد: 1. عکس العمل غیر‌قانونی؛ سعی می‌کند از مسیر غیر‌قانونی، حرام  یا هر چیز دیگری نیازهای بچه را تأمین کند و خودش هم آرام بگیرد. 2. فکر عصیان، گروه‌های سیاسی و انقلاب! شکاف‌های اجتماعی تا مدتی به‌صورت شکاف باقی می‌مانند، پس از مدتی این شکاف عدۀ زیادی را غرق ‌می‌کند.

» مانور تجمل از نظر امنیتی و سیاسی خطرناک است
در کتاب «انسان گرسنه» پوپر می‌خواهد به این نکته برسد که مردم را در خطی از سیری و خطی از رفاه نگه دارید تا عصیان نکنند، مواظب باشید! بعضی از مملکت‌ها این‌طوری هستند. جلوی ثروتمندانتان را هم بگیرید، نگذارید به مردم نشان بدهند، جلوی مانور تجمل را بگیرید. مانور تجمل از نظر امنیتی و سیاسی خطرناک است. اجازه ندهید بیایند بریزند. ‌مثلاً یکی از فوتبالیست‌ها در غرب پول‌هایش را روی هم چیده و عکس گرفته بود! برای خانواده‌اش مشکل ایجاد شد؛ می‌خواستند او را بکشند، تیراندازی هم کرده بودند. می‌گویند: جلوی تبرّج و مانور تجمل را بگیرید. پس اتراف تا جایی مسئلۀ اخلاقی است، از جایی به بعد مترفین باعث شکاف‌ها، هیجانات و عصیان‌های سیاسی و اجتماعی می‌شوند و ناامنی ایجاد می‌کنند.

» لوکس‌گرایی قدم بعدی مترفین
قدم بعدی لوکس‌گرایی و بازتاب افراطیان. لوکس‌گرایی یعنی چی؟ لوکس‌گرایی یعنی من غیر از اینکه برای زندگی بهتر و رفاه خرج می‌کنم، خرج‌هایی می‌کنم که این خرج‌ها هیچ تأثیری حتی در خود من هم ندارد. شیر دستشویی اگر طلا باشد ‌مثلاً چه اتفاقی برای من ‌می‌اُفتد؟ شما ممکن است بتوانید سفره‌ای که می‌تواند از آن یک کیلو [غذا] بخورد ولی سی کیلو [غذا] چیده است را توجیه کنید؛ بالأخره از هر کدام ناخنکی ‌می‌زند ولی با شیر دستشویی طلا چه اتفاقی ‌برایش می‌اُفتد؟ وان حمام طلا! ‌نمی‌دونم فلان چیز طلا! و همین چیزهایی که ما داریم می‌بینیم. لوکس‌گرایی یعنی یک اتفاق کاملاً بی‌دلیل. ‌مثلاً آقا کاری می‌کند نمای خانه‌اش خیلی خوب باشد و از بیرون ببینند؛ فرض می‌کنیم این جزء اتراف است اما لوکس‌گرایی یعنی نمایی که می‌شود با آب طلا کار کرد را با طلا کار کنی! آقا تو می‌خواستی چیزی را نشان بدهی. البته طلا ذخیرۀ خانواده و یک سرمایه است! من هنوز خودم فرق استفاده از طلای بدلی و طلای اصل را در خانم‌ها نفهمیده‌ام یعنی چه؟ آقا مگر برای زینت نیست؟ رنگش هم که طلایی است! من نمی‌فهمم یعنی چه! من نمی‌فهمم، شاید هم برای من مبتلابه نبوده است، من نفهمیده‌ام ولی در جاهایی لوکس‌گرایی است.

اگر لوکس‌گرایی در حد اتراف اتفاق بیفتد مردم به‌صورت افراطی در برابر آن جبهه می‌گیرند. یعنی یک دفعه می‌بینید شما مسجدی دارید که مردم به سر در آن گیر می‌دهند؛ همین چیزهایی که معمول بوده است. مخصوصاً در حکومت دینی بیشتر این اتفاق می‌افتد. ‌مثلاً شما می‌بینید میلیاردمیلیارد، تریلیاردتریلیارد شرکت‌های دولتی، نفتی و… می‌خورند و می‌برند، اما مردم به بودجۀ نهادهای فرهنگی گیر می‌دهند که با این بودجه چه کار کرده است؟ چرا گیر می‌دهی؟ برای اینکه من توی قم، تهران، شیراز، مشهد و… راه می‌روم، می‌بینم که این‌ها به مسجدهایشان، حوزه‌ها و فلان رسیده‌اند، کاشی کردند، آب‌طلا کردند، گُنبد زدند و… . مردم چون حکومت دینی است گیر می‌دهند. بعد کار به جایی می‌رسد که طبق آمار یکی از دفاتر مشهور اخذ وجوهات در قم که همین دو هفته پیش آمارش را داد، مردم تماس های زیادی با دفاتر مراجع دارند که اگر اجازه بدهید ما خمسمان را خودمان خرج کنیم. معنی آن را گرفتید؟ خیلی معنی مهمی‌است! هنوز مقید هست، مقلد مرجع هم هست، نه تنها برای خمس دادن مقید است؛ بلکه این‌قدر مقید است که اگر بخواهد خمسش را بدهد می‌خواهد از مرجعش هم اجازه بگیرد. آمار تماس کسانی که می‌گویند از آقا اجازه بگیرید ما خمسمان را خودمان بدهیم، زیاد است! این یعنی چه؟

» آیا ما مجوز شرعی لوکس‌گرایی برای حوزه‌های علمیه، مساجد و… داریم؟
لوکس‌گرایی یعنی چی؟ همین! با بهانه‌های عجیب و غریب! آقا این‌جا مرکز نمی‌دانم چی مسلمین است! کار به جایی ‌می‌رسد که من و امثال من، پول در حرم امام‌رضا(ع) وقف می‌کنیم که لوکس‌گرایی بشود! ‌گر چه در خود حرم، الآن کار مرد‌می ‌زیادی هم می‌کنند. به هر حال خودشان پول می‌دهند، وقف می‌کنند ولی باز هم ما مورد سؤال هستیم که اگر الآن علی‌ابن‌موسی‌الرضا(ع) بود، نه با اوضاع الآن ایران بلکه با اوضاع امروز جهان، بابت طراحی این صحن‌های لوکس مجوز می‌داد یا نه؟ مردم راجع ‌به این هم گیرند؛ چه برسد به حرم امام‌خمینی(ره) که حسن‌آقا دارد میلیاردی می‌گیرد و معلوم نیست برای کی؟ و برای چی؟ از بیت‌المال! از بیت‌المال! از چی آقا؟ بیت‌المال! نه از پولی که مردم خودشان وقف حرم می‌دهند! قطعاً اگر خود امام(ره) بود چنین بساطی نبود ولی الآن سؤال مردم واقعاً جدی است. آیا ما الآن مجوز شرعی لوکس‌گرایی برای حوزه‌های علمیه، مساجد و… داریم یا نداریم؟ قبلاً پنبۀ تفکراتی مثل اُبهت جهان اسلام و… را زده‌ایم که این تفکرات از کجا نشأت گرفته است. تکراری صحبت نمی‌کنیم و به سراغ بقیۀ بحث می‌رویم.

» تفکر اشرافی‌گری در دین
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ» چه کسی گفته خدا زینت را حرام کرده است؟ عزیزم حداقل از اول آیه بخوان که چه می‌گوید! از اول آیه بخوانیم. شاید خیلی از شما‌ها ندانید که «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ» از کجا آماده است! آیه به این صورت است «كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ» بعد آن را بخوان! زینت اینجا تعریف، عرف و شأن دارد. زینت به‌معنای اتراف، اسراف، اشراف‌گرایی، لوکس‌گرایی، مانور تجمل و تبرّج نیست؛ زینت تعریف دارد. تعریف زینت این است که خداوند این همه نعمت خلق کرده، بالا و پایین، این‌طرف و آن‌طرف، برای این است که شما لذت ببرید. «كُلُوا وَاشْرَبُوا» اشکال ندارد؛ اما «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ». زمان جنگ بچه‌ها برای طنز آیه را دست‌کاری و با همدیگر ترکیب کرده بودند: کلوا واشربوا حتی اذا بلغت الحلقوم و انتم حینئِذٍ تنفجرون. قرآن این را گفته است؟! خط مرزی دارد. عده‌ای می‌آیند ایراد ‌می‌گیرند.

استفاده از آیات و روایات و … راجع ‌به اینکه مؤمن باید این‌طور باشد، آن‌طور باشد؛ امام‌صادق‌(ع) این را گفت، آن را گفت؛ امام‌علی(ع) این را گفت، امام‌صادق‌(ع) لباس این‌طوری می‌پوشید، قرآن این را گفت و کلی هم آیه و روایت در ‌می‌آورند! من به یاد صحبت شهید مطهری در قبل از انقلاب افتادم که صحبت جالبی است و ایشان مثالی دارد به نام «ریش و رادیو»؛ ‌می‌گوید: اگر مملکت را آب ببرد، دنیا را خواب ببرد، ظلم جهان را کلاً در سیطره داشته باشد، روزی صد هزار‌میلیارد جرم و ظلم در حق صد هزار‌میلیارد آدم در فلسطین، یمن، ایران و افغانستان اتفاق بیفتد، یک عده از مؤمنین در مملکت ما فقط دو دغدغه برای دین دارند: 1. ریشت را داشته باش. 2. رادیو نداشته باش. ریش داشته باشید، رادیو نداشته باشید؛ مسلمان هستی! ریش نداشته باشید، رادیو داشته باشید؛ دقیقاً از اسلام خارج هستید! مثل امروز که ما گیرمان فقط حجاب است و رقص! ریش و رادیو امروز «حجاب و رقص» شده است!

» مهم‌ترین دغدغه امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه برای جامعه دینی
شهید مطهری به آن‌ها می‌گوید: ای شیعیان امیرالمؤمنین(ع)! من نهج‌البلاغه را کند‌و‌کاو کردم و به این نتیجه رسیدم که علی(ع) دردش نه ریش بود و نه رادیو؛ کل مطلبی که نهج البلاغه دارد ‌می‌گوید دو مورد است:
1.    عدالت اجتماعی
2.    اختلاف بین شما
درد علی(ع) دو مطلب است: عدالت اجتماعی و اختلاف بین شما. همه‌اش دارد سعی ‌می‌کند عدالت اجتماعی برقرار بشود. بر می‌گردیم به بحث اتراف؛ این دارد گُسل ایجاد ‌می‌کند و دوم اینکه سعی دارد اختلاف بین شما نباشد، علی(ع) را پیر کردید و کُشتید چون زیر علم عدالتش سینه نزدید و اختلافاتتان را کم نکردید. نفر بعد را هم همین‌جوری می‌کشید تا برسید به امام بعد، امروز هم آقا را این‌طور می‌کشید فردا هم امام‌زمان(عج) را! همین!

بیایید ریشه‌های این مسئله را بررسی کنیم که چرا مردم نمی‌توانند به عدالت اجتماعی برسند؟ ریشه‌هایش را بررسی کنید. و چرا اختلاف ایجاد می‌شود؟ نشسته‌ایم بر منبر پیغمبر(ص) و اشرافیت بین مؤمنین را ترویج می‌کنیم! آقا نوکر امام‌حسین(ع) باید بهترین غذا، بهترین پوشاک و … را داشته باشد. آقا تو اول اصول عدالت و عدم اختلاف رو جایگزین کن و به من ضمانت بده اشرافی‌گری ایمانی باعث این دو نمی‌شود؛ باشد، چشم! من نوکر شما هم هستم! آقا اصلاً من می‌روم و عبایم را طلا می‌خرم! تعصب عراقی‌ها بر امام‌حسین(ع) صد برابر من و تو است؛ اصلا گیر نمی‌دهند و در بساط امام‌حسین(ع) دخالت نمی‌کنند. یک دفعه کار به جایی می‌رسد که یکی از فرقه‌های شیرازی‌ها، آنجا منبر طلا درست می‌کند. عراقی‌هایی که اصلاً توی این فاز ورود نمی‌کنند؛ می‌گویند منبر طلا وقف است! آد‌می ‌آمده و گفته دوست دارم؛ عشقم کشیده است که منبر حرم امام‌حسین(ع) طلا باشد، پول بیت‌المال و حرم امام‌خمینی نیست که حسن‌آقا خمینی از مجلس گرفته باشد. اما کار به جایی رسید که اصلاً آقای صدر فتوا داد: جمعش می‌کنید یا جمعتان کنیم؟ [با وجودی که آن منبر از] پول شخصی بود! این اتراف دارد اختلاف را زیاد و عدالت را هم نقص می‌کند.
میزان روایات و آیاتی که دلالت بر زهد و پارسایی دارد و میزان روایاتی که از سیره اهل‌بیت(س) و علما راجع‌به زهد و پارسایی داریم چقدر است؟ این بیست‌سی‌چهل روایاتی که کشف کرده‌ای و چهار آیه‌ای که پیدا کرده‌ای و سر و تهش را زده‌ای که مؤمن باید اشرافی باشد و بهترین را داشته باشد، چقدر است؟ با همدیگر وزن کنید. آخر این انصاف نیست، غرض است. زندگی خود را با تفحص در دین، توجیه دینی نکن. زندگی‌اش را انتخاب کرده است، بعد می‌خواهد بگوید آقا این دینی است. وزن کنید! ما چقدر اصرار بر زهد، پارسایی و قناعت داریم؟ مرحوم شهید بهشتی اول انقلاب می‌فرمود: اگر ما فرهنگ قناعت و باهم‌خوری را در جامعه ایجاد نکنیم، هر چقدر رفاه در جامعه ایجاد کنیم، به حلقوم چاهی ریخته‌ایم که وِیل است، ته ندارد و هیچ وقت مردم راضی نمی‌شوند. امیرالمؤمنین می‌گوید آقا ریش و رادیو را ول کن، عدالت اجتماعی را بچسب و بچسب به اینکه مردم بین همدیگر اختلاف نداشته باشند.

» انقلاب کردیم اسلا‌می ‌باشیم؛ داریم انسانیت را هم از دست می‌دهیم
بعد داستان ما چه می‌شود؟ داستان ما این می‌شود که امروز ما هر چه می‌گوییم، مردم از اختلاف و بی‌عدالتی جواب می‌دهند. هر چه می‌گوییم آقا نمازت را درست بخوان؛ [می‌گوید] برو آقا دزدی‌ها را جمع کن! می‌گوییم سی‌سخت [زلزله آمده است]؛ [می‌گوید] آن‌هایی که خوردند و بردند چرا کمک نمی‌کنند؟ بساط انسانیت با رفتارهای شما دارد جمع می‌شود. کجاست آقای رفسنجانی که این نطفه را کاشت؟ بساط انسانیت دارد جمع می‌شود! مردم دیگر کار خیر نمی‌کنند. فیلم نشان می‌دهی، کلیپ می‌سازی؛ [می‌گوید] برو به آقایانی نشان بده که آقازاده‌هایشان در آمریکا هستند و خوردند و بردند و دارند می‌چرند. چه گیری افتادیما! انقلاب کردیم اسلا‌می ‌باشیم؛ داریم انسانیت را هم از دست می‌دهیم. تو اگر مِیلت این است که بهتر بخوری، بهتر بپوشی، بهتر بخوابی، بهتر بری و بیای، پاویونی و این مدلی زندگی کنی، بگو میل من است؛ چرا روایت برایش جور ‌می‌کنی؟ چرا آیه برایش جور می‌کنی؟

در جلسۀ قبل راجع‌به مسائل شخصی صحبت کردیم که باید خودمان، خودمان را جمع کنیم. حالا در این جلسه می‌خواهیم بگوییم اتراف اجتماعی به‌شدت مخرب‌تر از این داستان‌هاست و جمع کردن آن بسیار سخت است و باعث گُسل‌هایی می‌شود که ما نمی‌توانیم اصلاً جواب بدهیم. وقتی مردم اختلاف طبقاتی که امروز خیلی وحشتناک شده است را می‌بینند، تفریح‌های از ما بهتران که اصلاً قابل‌قیاس با تفریح‌های قشر متوسط جامعه نیست. اصلاً قابل‌قیاس نیست! جالب است، مشهد که نائب‌الزیاره بودیم همۀ هتل‌آپارتمان‌ها و هتل‌ها وحشتناک آف زده بودند. ‌مثلاً یک‌جا اتاق همراه با غذا شبی صد تومان بود، دیگری زده بود هفتاد تومان! هتل آپارتمان معمولی که بشود در آن بخوری و بخوابی و… سی‌وپنج تومان زده بود! ببینید قیمت چقدر ارزان بود. بعد وقتی به سراغ هتل‌های درجه یک مثل هتل درویش و هتل قصر طلایی و … می‌رفتید؛ نه تنها قیمت را پایین نیاورده بودند بلکه تا یک ماه دیگر هم جا نداشتند! مشهد! آمده‌اند زیارت! تقبل الله اعمالکم! خیلی عجیب است. تخفیف ندارد، جا هم ندارد! یعنی چه؟ یعنی عده‌ای در این مملکت هستند که اصلاً نیازی به تخفیف ندارند! اصلاً تخفیف بدهی ناراحت ‌می‌شود! گدا گیر آوردی؟ آقا ما با این‌قدر می‌بریم [مشهد]، نه آقا این حرف‌ها چیست؟ من بروم بگویم با دو میلیون تومان به مشهد رفته‌ام؟! این تفکر عجیب است!
یکی از مسؤلین رده یک را در مشهد دیدم -که الآن هم در وادی و رؤیاهای خاصی است- با بنز آمده بود، با بنز! وقتی می‌خواست از بنز پیاده شود و با من حرف بزند و احوالپرسی کند، من اول اطرافم را نگاه کردم گفتم: یا اباالفضل! نمی‌دانستم می‌خواست از بنز پیاده بشود! از کجا آمده بود؟ ‌مثلاً از صد کیلومتری، همان اول دست به کمرش زده و می‌گوید: آقا پدرمان درآمد! ببینید این دارد گسل ایجاد ‌می‌کند. تفریح‌هایشان و خستگی‌هایشان در جمهوری اسلامی ماورایی و مریخی شده است! این‌ها دیگر زمینی نیستند! دغدغه‌هایشان مریخی شده است! به سلبریتی‌هایمان [ایراد نمی‌گیریم] مردم به سلبریتی‌ها داده‌اند، می‌خواستند ندهند. به این‌ها ایراد می‌گیریم که روی چاه بیت‌المال نشسته‌اند. تمام رفتارهایمان فرق می‌کند و تأثیر ‌می‌گذارد. چرا این‌قدر خدا مترفین را لعنت کرده است؟ چون می‌داند در جامعه چه اتفاقی ‌می‌افتد.  وقتی گرسنه‌ها حرکت می‌کنند دیگر نمی‌شمارند که این آدم پولش حلال یا حرام هست؟ از یک کناری ‌می‌سوزانند. حتماً برادرها و خواهران فیلم سینمایی مارتین لوتر که دوبله هم هست را یا دیده‌اند یا بروند ببینند. مارتین لوتر وقتی علیه کلیسای اشرافی حرکت کرد، خودش دیگر نتوانست [موج ایجاد شده را] جمع کند؛ جنگی که بین پروتستان‌ها و کاتولیک‌های اشرافی اتفاق افتاد. همان اول هم شعار‌های مارتین لوتر این بود که شما به چه حقی دارید ازقِبَلِ دین و کلیسا این‌قدر می‌خورید؟ شما به چه حقی این‌قدر به تزیینات و اشرافی‌گری کلیساهایتان می‌رسید؟ شما به چه حقی برای اینکه بهترین غذاها را بخورید، از دین سوءاستفاده می‌کنید؟ این‌ها شعارهای مارتین لوتر بود، خیلی هم درست اما وقتی مردم راه افتادند دیگر مارتین لوتر نتوانست آن‌ها را جمع کند. اواخر عمرش گریه می‌کرد، توی سرش می‌زد و می‌گفت: من به جهنم می‌روم. اختلاف طبقاتی که من علیه آن ملت را شوراندم، باعث کشته شدن آدم‌های بی‌گناه زیادی شد. در کلیساها  از خادم آنجا تا کسی که راهبه بود را کُشتند. چند میلیون انسان را کُشتند. حال شما مانور تجمل راه می‌اندازید؟ عاقبت این مسیر را نمی‌بینید؟ این مسیر قبلاً در جهان غرب و بقیۀ جاها رفته شده است.
بعد تا حرف می‌زنیم می‌گویند دوباره تفکرات کمونیستی آمد! آقا من دو ساعت دارم آیۀ قرآن می‌خوانم! امیرالمؤمنین(ع) کمونیست بود؟ کلاً فرض کن کمونیست، لیبرالیسم و  اصلاً هر ئیسمی‌که شما فرض کنید؛ چه کسی گفته است همۀ ئیسم‌ها هر چیزی که گفته‌اند باطل است؟ یعنی اگر حرف حقی در کمونیست بود من نباید قبول کنم؟ اگر در لیبرالیسم حرف حق بود من نباید قبول کنم؟ مگر شما ئیسمی ‌دارید که همۀ حرف‌های حق را با هم جمع کرده باشد؟ شباهت فلان به فیدل کاسترو، چه‌گوارا ، شباهت فلان به افکار مارکس! این حرف‌ها چیست که شما می‌زنید؟ متنی داریم، بیا یا ردش کن یا درستش کن. ما گفتیم از نظر قرآن و روایات نتیجه این مدل نگاه کردن به مسئلۀ اتراف و خوش‌گذرانی و لذت، گُسل اجتماعی است که دقیقاً همین اتفاقی است که امیر‌المؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه فرمودند: «عدالت اجتماعی را نقض می‌کند و باعث اختلاف و کینه بین نسل‌ها می‌شود». ان‌شاءالله خداوند به همۀ ما توفیق عمل کرامت کند.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید