یا لطیف
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی نژاد
15 / 06 / 1382
موضوع : هیئت علیه هیئت
همان طور كه وعده داده بوديم ، امشب بحث هيئت عليه هيئت رو داريم كه من خواهش مي كنم كه عزيزان خوب گوش بدهند و ان شاءالله بعد هم مبلغ باشند ، همين طور منتقد و اگر بحثي هست ، من خواهش مي كنم كه بگن صحبت كنيم ، جواب بديم . به هرحال نظراتي كه اينجا گفته مي شه ، كاملاَ شخصيه . گرچه برداشت خودم هست از قضاياي مختلف ، اما احتمال خطا خيلي زياده . انسان ممكن الخطاست و يك خطريه يك در حقيقت مشكلي در اين امر بوده كه من اين بحث رو بيان مي كنم .
اهميت مجالس سوگواري وشادي اهل بيت(س):
اهميت مجلس سوگواري و شادي اهل بيت (س) در تاريخ تشيع ، به كرات توسط علما ، بزرگان ، همچنين توسط كساني كه براي ما الگو هستند ، ذكر شده . يكي از بالاترين و شايد بگيم حتي بالاترين فرد تاريخ بشريت بعد از معصومين (ع) كه حضرت امام (ره) باشند علي رغم همه درجات علمي و اون كياست و سياست و مصلحت انديشيشون كه همه توقع دارند كه خيلي ماورايي و خيلي منطقي و عقلي صحبت كنند تمام مسائل دين را يك طرف مي گذارند و مي گويند كه ما هرچه داريم ، از همين تو سر و سينه زدنها و از همين جلسات است و اگر اسلام زنده است ، بخاطر اين مكتبه . از نظر تجربي بسيار راحت قابل اثباته ، خيلي از ماها كه گنهكار بوديم ، از اين راه توبه كرديم . خيلي از ماها كه اهل خيلي از مسائل معنوي و حتي مادي نبوديم ، از اين جلسات اين چيزها را گرفتيم و خيلي از ماها آدم شديم به يُمن وجود اين جلسات .
چرا هيئت عليه هيئت !؟
خُب ،دشمنان ما هم سالهاست دارند كاري مي كنند و چون كار مي كنند ، مي يان نقطه هاي قوت ما رو صدمه مي زنند . مثلاً از بعد از انقلاب به اين ور ، علي رغم اينكه خودشون الگو برداري كردند از كلمه “ولايت فقيه ” و سعي مي كنند در نظامهاي خودشون ، بدون كه اسم ببرند يك همچنين سيستمي رو اجرا كنند ، از اين ور خيلي سعي كردند كه ما رو ازاين اصل دور كنند كه امام (ره) فرمودند كه تا ولايت باشد ، ما حفظ مي شيم . يكي از چيزهايي كه خيلي مؤثر و مهم بود و دشمنان جدي گرفته بودند ، از زمان مستر همفر تا الان و يكدفعه خيلي جدي گرفتند ، اين بحث آقا اباعبدالله (ع) است . كِي خيلي جدي گرفتند ؟ من همون زمان يك منبر 10 جلسه اي تحت عنوان سياست عاشورا صحبت كردم كه هم جزوه اش هست ، هم سي دي آن . و كاملاًمكتب امام حسين (ع) رو باز كرديم و انشاءالله اگر زنده باشيم عدالت عاشورا را در محرم بعدي ، بُعدهاي ديگه اي،بُعدهاي حكومتي مكتب امام حسين (ع) رو باز مي كنيم . همون موقع من يك تكه كوچكي از صحبتهام اين بحث بود كه اون رو عرض مي كنم و بقيه اش هم توي اين دو سال يك سري تغيير و تحولاتي ايجاد شده عرض مي كنم . اون زمان چه اتفاقي افتاد ؟ اتفاق اين بود كه دهه محرم به نوروز خورد و بسيار تكيه كردند براين كه آقا ملّيت ، ملي گرايي ، نوروز ، سنت هاي ايراني ، چهارشنبه سوري و فلان و فلان ، ديد و بازديد ، سال تحويل، و ديدند حتي بي دين ترين فرد اين مملكت امام حسين (ع) را رها نكرد ، يكدفعه اينها خيلي ناراحت شدند ، اصلاً فكر نمي كردند . اونجا بود كه اولين سمينار براي بررسي اين نقطه قوت ايرانِ شيعه و لطمه زدن به آن در امريكا تشكيل شد كه در اين سمينار عده اي از علماي وهابي و عده اي از متفكرين امريكايي دور هم نشستند و يك بررسي كردند ، ببينند قضيه چيست ؟ غافل از اينكه با اين بررسي هاي مادي ، نمي توانند به اون ارتباط عاطفي غيبي شيعه با آقا اباعبدالله (ع) پي ببرند . گفتند آقا نمي دونيم چه خبره ، فقط مي دونيم اينها اسم حسين (ع) كه مياد ، خوب و بدشون همه چيز رو ول مي كنند . اينها نسبت به اهل بيت (س) يك حالت خاصي دارند و به قول شهيدِ بزرگوار علامه مطهري از لحظه تولد در باطن و بطنشون محبت اهل بيت سرشته شده . اينها درك نمي كنند ، نمي فهمند يعني چه ، چون اينها با ديدگاه مادي نگاه مي كنند . اما كساني كه اونجا نشسته اند ، يك مقدار آدماي متفكري بودند . لذا گفتند بهترين راه لطمه زدن به اين نقطه قوت اين است كه ما بياييم و دقيقاً يك آلترناتيسازي كنيم ، دقيقاً مشابه همين جلسات رو درست كنيم و اينها آرام آرام جلسات رو از مسير اصلي اش خارج كنند . بحث هيئت عليه هيئت را به اين دليل اسمش رو گذاشتيم ، براي اينكه هيچ چي عليه هيئت نمي تواند مقابله كند ، مگر يك هيئت ديگه و كساني كه در اين مملكت پيروي كردند از سيستم اينها ، شايد 99% شون اصلا نمي دونند دارند چه كار مي كنند . يعني اگر همين بحث ان شاءالله با تبليغ شما و بچه ها كه دارند زحمت مي كشند كشوري بشود خيلي جاها از كشور كه من اين بحث رو كردم براي كادر و بقيه هيئت ها ، كلاً سيستمشون رو تغيير دادند . اينها يعني در حقيقت انسانهاي پاك ، انسانهاي مخلص ، انسانهاي باصفا ، اما جاهل . و دوستي هستند كه آب به آسياب دشمن مي ريزند . لذا ما به هيچ وجه به چشم دشمن به اينها نگاه نمي كنيم . يك درصدي هستند دارند به اين جماعت خط مي دهند ، اينها مغرضند و هيچ بعيد نيست اگر يك زماني در مملكت ما ، اين قدرت تشخيص بالا برود كه بابا اين نقطه قوت رو كه مقام معظم رهبري مي فرمايند ، تنها راه مقابله با شبيخون فرهنگي دشمن همين جلسات و هيئات مذهبي است ، اگر يك عده به اين عقلانيت برسند كه مراقب اين چيزها باشند ، اين خيلي خوبه . مثلاَ بنده اي كه آخوند هستم ، اگر الان يك ” واو ” رو اينور و اونور بگم ،دادگاه ويژه روحانيت است كه خوبه نظارت مي كنه بر كار من . اما يك مداح و يك هيئتي هيچ كس بر اون نظارت ندارد كه چي گفت ، چي كار كرد . هيچ كس هم برخورد نمي كنه . ولي ديگه اون قدر اين آش شور بشه كه سر و صداي آشپز هم در بياد . وگرنه زياد كاري ندارن .
ريشه اين ضعف چيست؟
خُب اين ضعف است . از چي شروع مي شه ، از يك ريشه شروع مي شه و ريشه در اين هست كه عمر 57 ساله امام حسين (ع) خلاصه شود در چند ساعت صبح عاشورا . اين اولين قدمي است كه اشكال براي ما ايجاد مي كنه . يك سال يك هيئتي برنامه بگيرد ، توي اين يك سال ، از اين چند ساعت هيچ برنامه اي فراتر نداره ، فقط متن شعرها و سبكها فرق مي كنه . هيچ برنامه اي . دليلش چيه ؟ الان دليلش رو هم خدمتتون مي گم . خب قصد ما از اين بحث آيا به جان برخي هيئتها افتادنه ؟ نه ! در پيشگاه امام حسين (ع) ما قصد فضولي نداريم . ما داريم همه هيئتهاي كشور را كه خوبند ، داريم سعي مي كنيم كه اشكالات رو برطرف كنيم تا خدايي نكرده ، اون بلايي رو كه برخي سر امام زمانِ ما در آوردند و امام زمان رو تبديل كردند به عامل تخدير ، رؤيا ، خواب و . . . اين بلا رو سر امام حسين (ع) در نياورند . بحث فقط همينه . هيچ دعوايي با كسي نداريم ، هيچ اسمي نمي بريم ، هيچ شخص خاصي مد نظرمون نيست ، يك فرهنگ رو داريم نقد مي كنيم ، اين فرهنگ ممكنه در جلسات خودمون باشه ، در جلسات خيلي از شما باشه ، در خيلي از جلسات كشور باشه ، خيلي جاها هم نباشه . اين فرهنگ رو داريم نقد مي كنيم .
چگونگي جلسات مذهبي در كشور:
دو گروه جلسات مذهبي در كشور داريم : يك گروه كساني هستند كه بسيار افراط مي كنند در محبت ، درست آ . اصلاَ من هنوز به انحرافات نرسيدم . درست . اينها فقط اهل اشك و عزاداري و سينه زني و بدون هيچ اشكالي و يك گروه فقط در معرفت ، سخنراني ، جلسه ، كلاس و در پايانش هم توسل و التماس دعا و هر دو گروه مشتريان خاص دارند و نمي توانند اين مشتريها رو جذب كنند . عشق و معرفت دو بال است كه اگر اين دو بال با هم حركت كنند بالا
مي ريم و اگر يك بال حركت كند ، دور خودمون مي گرديم و دور خود گشتن به معناي خسته شدن ، دلزدگي ، بريدن مستمع و رفتنش است . لذا اين جمعيتها هميشه توي يك حد ثابتي مي مونه . بالا نمي ره ، پايين مي ياد و همشون گله
مي كنند كه آقا حال تو جلسات نيست . اون يكي مي گه قدر ما رو نمي دونند ، علم مثلاً از بين رفته ابهت و عظمتش . حالا از ريشه و پايه كه بگذريم ، يك سري اعمال ظاهري رو مي خوايم نقد كنيم .
اشكالات چيست؟
حالا اشكالات چيه ؟
1ـ فرهنگي كه اين جلسات ترويج مي كنه ، مستمع را به سمت انزوا و گوشه گيري و از مردم بريدن منفي پيش مي بره . يعني مستمع يك جوري بار مياد كه يواش يواش حرفي براي عموم مردم نداره ، و حرفهاي عموم مردم رو هم بر نمي تابد ، تحمل نمي كند . مستمع تو يك وادي ميره كه در اين وادي ، آرزوهاش در چند بعد خلاصه مي شه . زيارت كربلا يعني زيارت يك مرقد . زيارت حرم حضرت عباس (ع) ، زيارت بين الحرمين ، امام رضا (ع) و بساطي براي اشك ، گريه و تو سر و سينه زدن و ابداً هيچ راه حل و كانالي براي ارتباط با مردم نداره . همين دوتاكلمه حرفي رو كه مي زنم رو هم نمي تونه بزنه . اگر اين مستمع را ببري ، حتي اون مجري رو ببري تو يه محيطي كه اين محيط كاملا با اين فرهنگ بيگانه اند ، ابدا نمي تونه ترويج كنه اين فرهنگ رو . مثلاً از يكي از متوليان يكي از جلسات سؤال مي شه كه آقا به نظر شما با جوونا چكار كنيم ؟ مي گه : آقا جوونا رو بياريد تو جلسه ما . بعد مي گيم آقا وقتي ميان تو جلسه هاي شما اين چيزها را مي بينيد و يك مقداري براشون سنگينه ، چه كار كنيم ؟ مي گه آقا اين كار ، كار عشق است ربطي به دين نداره . همين كه هست . نمي تونه ارتباط برقرار كنه، با قشر دانشگاهي نمي تونه ارتباط برقرار كنه . با دبيرستاني كه مورد تهاجم فرهنگي واقع شده نمي تونه ارتباط برقرار كنه و ارتباطي كه اون با قشري برقرار مي كنه ، يك ارتباط كاملاً موقتيه . يعني در تصاوير كاملاً جلسه به جلسه و سال به سال ، مستع مقابل ، قيافه ها عوض شده . تو اين سن و سال پاييني ، با القاء يك سري هيجانات مي توانند نگهدارند . اما به دليل اينكه حرفي براي گفتن ندارند و نمي تونند با جمعهاي مختلف ارتباط برقرار كنند ، نمي تونند در انجمن معلمها حرفي بزنند ، براي استادهاي دانشگاه حرفي ندارند ، تو دانشگاه علوم پزشكي ساكتند . براي يك سري مستميعني كه واقعاَ در يك سطح پايين سواد قرار دارند ، كم سواد بودن ، گناه نيست . يعني من اصلاً نگفتم كه آدماي بديند . بحث اينه كه آيا مكتب امام حسين (ع) اينقدر محدوده ؟ يعني واقعاً امام حسين (ع) حرفي براي گفتن براي اينها نداره و بعد اتفاقاً با اينگونه نشون دادن تصوير از آقا اباعبدالله (ع) اغلبِ جو جامعه رو در اين دوراني كه تكنولوژي داره حرف اول رو مي زنه و مردم بيشتر دنبال 4 خط مطلبند، بعد بنشينند گريه كنند ، تا توجيه نشوند نمي تونند اين كار رو بكنند اينا نمي تونند اين حرف رو بزنند ، حتي اگر صد نفر اينا رو جمع كني فقط بگي دليل سينه زدن چيست ؟ يك دليل علمي براي سينه زدن نمي تونند بگن . ما علممون سينه زدن رواثبات كرده . من تو بحث چاكراها و اينكه چاكراهاي قلب با ضربه حساس مي شه و مركز عاطفي انسان رو به تحرك وادار مي كنه ، از نظر علمي براي سينه زدن خيلي حرفها زديم . براي هيجانات . الان يك سري مشكلات اين تيپي دارند و متاسفانه علي رغم صحبتهايي كه من شخصاً به خيلي از اينها كردم و قبول كردند ، نمي يان تو ميدون . نمي دونم چرا ؟ مي گه آقا قبول دارم ، ولي خب حالا . چرا ؟ دليلش اينه كه كمبود علم دارند . يعني يك كتاب كه مي دي دستش ، مي گي بخون ، مي گه آقا ول كن ، حال و حوصله كتاب خوندن رو ندارم . عزيز من ، تو جوون رو مقابلت نشوندي و قراره از تو مكتب امام حسين (ع) رو فرا بگيره . تو چرا احساس وظيفه نمي كني كه از بقيه سالهاي زندگي امام حسين (ع) بتوني مطلب به خوردش بدي ؟ بله ! امشب خيلي خوب گريه مي كند ، اشك مي ريزد ، خدا پدر هر دوتون هم بيامرزه ، دست هردوتون رو هم مي بوسم . اما صبح تو دبيرستان و دانشگاه اين جوون نياز به يك حرفهاي ديگه هم دارد . چرا بهش نگفتي ؟ وقتي اومد تو جلسه تو و برگشت آيا حرفي براي اين كه تو جامعه بتونه تحوّل ايجاد كنه ياد گرفت ؟ بعد چون حرف براي گفتن نداره منزوي مي شه ، بعد متاسفانه ، متاسفانه، اينو دل بديد ، انزوا يواش يواش به بريدن دچار مي شه . ما يه 10 ، 20 سالي تو اين وادي هستيم . رفقاي خودمون كه بغل دستمون سينه مي زدن ، نمي دونم استكان تو سر خودشون خرد مي كردند ، نمي دونم فلان و فلان ، داريم مي بينيم الان خيلي هاشون كجان ؟!!!. نه حسيني ، نه علي اي ، نه خدايي ، هيچي. براي اينكه اون زمان فقط هيجانشو ارضا مي كرد . وقتي با اينها صحبت مي شه ، مي گن آقا قبول ، درست مي گي . اما فلاني مي دوني ، من كه داغ مي كنم ديگه دست خودم نيست . مي گم عزيز من تو مروج فرهنگ امام حسيني . خب اين جوان امانت نزد تو است . اگر فردا بِبُرِه ، در اثر برخوردهاي تو و اين فرهنگي كه داري بهش القاء مي كني ، آيا روز قيامت مي توني جواب بدي ؟ ما متولي حسينيه هستيم ، مي توني جواب بدي ؟ تا بحث معرفت پيش مياد ،مي گن : بله ، نمي دونم از تاريخ اسلام مي گن . آقا تاريخ اسلام چيه ؟ صحبت امام حسين (ع) ، مرام امام حسين (ع) ، زندگي امام حسين (ع) . حالا بهش مي رسيم . اجازه بدين يواش يواش بريم جلو .
توجه بيش ازحد به ظواهر:
بعد تمام توجه مستمع رو به يك سري ظواهر جلب كردن . ظواهر : قد و بالا ، رشادت ، زيبايي ، خال لب . اين جملاتي كه دارم بهتون مي گم از كتاب ستودگان و ستايشگران مقام معظم رهبريه . اين صحبت هايي كه ما داريم مي كنيم ، از حضرت آقا ، امام (ره) و مراجعمونِ . ايشان فرموده اند : از اين وادي يك مقداري بياييد بيرون . بپردازيد به يك چيزهاي ديگه . يك جلسه از اول تا آخرش اينها نباشه . يك حرفهاي ديگه هم براي گفتن داشته باشيد ، اينها هم باشه . چه اشكالي داره ؟ يك تكه چيزهاي ديگه هم باشه . جلسه هاي ما بايد كشكولي باشه از همه چيز . علم و معرفت و عشق و رشادت و زيبايي و براي هر چيزي كه لازم داره . ببينند بنده مي دونم جوون دوست داره در مقابل يك شخصيت رؤيايي زيبا ، نعره بزنه ، گريه كنه ، فرياد بزنه ، خوشحال بشه كف بزنه و اگر ما حضرت عباس (ع) و امام حسين (ع) و امام زمان (عج) رو اون شخصيت قرار نديم ، مي ره يكي ديگه رو پيدا مي كنه . بايد اين كار رو بكنيم . جوان ما احساس مي كنه كه از نظر غريزي دنبال كسي مي گرده كه جلوش كرنش كنه . اگه ما تعظيم در مقابل اهل بيت (س) و كرنش در مقابل خدا را به جوون نشون نديم ، اين مي ره بيرون ، مقابل يك نامحرم اين كار را مي كنه . خب ما اين رو قبول داريم . اما يك تكه از مجلسه . نه تمام مجلس . از ” ب ” بسم الله تا ” ت ” تمّت .
عكس پرستي و دوري از ولايت:
بعد چكار مي كنيم ؟ ميايم يك سري عكس ها رو ، عكسهايي كه سنديّت نداره رو ، اينارو باب مي كنيم و يواش يواش اين عكسها ( همون طور كه قبلا براتون گفتم ) جاي عكسهاي اماممون و رهبرمون و فلان و فلان رو مي گيره . يواش يواش مي بيني كه با اين عكسها ولايت رو از دست ما گرفتند . محبت ولايت را از دست ما گرفتند . در صورتي كه در همين زيارت عاشورايي كه پاش نعره مي زنيم و بايد بزنيم ، مي فرمايد : “بموالاتكم و موالات وليكم ” واو ،” واو معيته ” . يعني بايد همراه باشه با هم . موالات شما و موالات ولي . دارن رسماً ولايت رو از جلسات ما خارج مي كنند و شيعه سينه زني كه ولي نداشته باشد ، امام امروزش رو نشناسه ، پشت سر هيچ كس كه الان زنده است سينه نزنه ، چون دستورات امام حسين (ع) رو هم نمي شنوند . لذا از اين دستورات غافل مي شوند . آيا واقعاً من يك سؤال مي كنم . عزيزان اين جلسات واقعاً صحبت هاي آقا را گوش مي دن ؟ نه ! فكر نمي كنم . اما يك پير غلام اباعبدالله (ع) كه ما دستش هم مي بوسيم اما سواد نداره ، وليّ تو هم نيست . وقتي مياد ، چنان كرنش و تعظيم مي كنند و چنان با چشمهاي باز مي نشينند و به اين گوش مي دن ، آقا ، وليّت امروز صحبت كرده ، پير غلام ، من پاشو مي بوسم ، اما حرف ولي ارجحه بر حرف پير غلام اباعبدالله (ع) .
همين كه پير غلام اباعبداللهِ ، حتماً حرفهاش شنيدنيه . منم مي نشينم پاي صحبتهاش اشك مي ريزم . اما به اين درد دچار نمي شم كه حرف وليم رو فراموش كنم . حرف امامم رو فراموش كنم . به اين درد دچار نمي شوم كه صدها كتاب شعر خونده باشم ، اما يك بار وصيت نامه خميني كبير را هم مرور نكرده باشم . پس مراقب باشيم با اين عكسها ما رو از وليمون دور نكنند . ما رو به عكس پرستي ، دچار نكند .
بي توجهي به مناجات:
بعد يه كم جلوتر بريم ، ببينيد امام سجاد (ع) خودش واقعه عاشورا را ديده است . خود امام سجاد (ع) بالاترين گريه كن امام حسين (ع) است . خود امام سجاد (ع) ، خود حضرت زينب (س) به ما سينه زدن و گريه كردن رو ياد دادند . اما بهترين كتاب مناجات ” صحيفه سجاديه ” مال امام سجاد است . امام حسين (ع) نبايد مقابل مناجات با خدا قرار بگيره ، مناجات با خدا جاي خودش رو داره . نوار شب قدر بعضي از اين جلسات رو گوش مي كنيد ، ابداً انگار نه انگار كه شب قدره . بابا ! ابوحمزه . امام علي (ع) ابوحمزه خونده . امام سجاد (ع) ابوحمزه خونده ، خود امام حسين (ع) ابوحمزه خونده . ما دعاي عرفه را از اين جلسه ها نمي بينيم . مگر خود امام حسين (ع) نخونده ، كو دعاي عرفه تو ؟ اصلاً بلد نيست از روش بخونه . كار به جايي نرسد كه ما مناجات رو فراموش كنيم . مناجات اصل كار ماست . بالاترين مناجات ، يك تكه مناجات با امام زمانه (عج) . خب اين متون عربي كه امامان براي ما گذاشتند چي شد ؟ آخه اين چه شب قدر برگزار كردنيه ؟ شب قدري كه نه سخنراني داره ، نه مناجات داره ، نه فلان داره . كه بعد احتمال داره جواب بِدن كه بله آقا سخنراني داره ، مناجات داره ، من الان جوابش رو بهتون مي دم . كه كِي مناجاتِ ، كِي سخنراني . براي 5 نفر ، 10 نفر ، اول شور اينها ميان تو . اون برنامه اي كه تو گذاشتي ، كه ما گذاشتيم، اما جاذبه اي كه تو گذاشتي، براي شور گذاشتي . كوش ؟ سوال : ماه رجب است تا كِي سينه بزنيم ؟ چند ساعت ؟ يك مقدار هم مناجات بخونيد . آقا ! اين نگه مي داره ، اوني كه تو رو نگه مي داره در وادي امام حسين (ع) ، كه بالاخره سينه بزني اين مناجات هاست . اين دعاي عرفه است ، اين صفاي عرفه است ، اين صفاي صحيفه سجاديه است ، اين صفاي مناجات خمسه عشرِ، ابداً ديده نمي شه ، ديگه اصلاً نيست . نوار مناجات خمسه عشر ، كسي سراغ داره ؟ كجاست ؟
امام سجاد (ع) مگر گريه كن امام حسين (ع) نبوده ، كو ؟ ببينيد وقتي من مي گم به شخص كار ندارم ، دارم يك فرهنگ رو نقد مي كنم . اين فرهنگ داره تو رو اينطوري بار مياره . از صحيفه داره دورت مي كنه . از قرآن داره دورت مي كنه . اصلاً نمي دوني تفسير چي چيه !200 جلد كتاب شعر داري ، 4000 تا نوار مداحي داري ، اما يك نوار تفسير نداري . اصلاً با اين مطلب بيگانه اي . پس مي بينيم اينطوري برگزار مي شه و مي بينيد كه مردم استقبال نمي كنند . شما به اين تبليغات نگاه نكنيد، جلسات اين مدلي جمعيتش خيلي كم به اون مقداري مي رسه كه جلسات پربار و مناجات ما به اين تعداد مي رسه . جمعيت عموم استقبال نمي كنند ، بعد بهانه اش هم اينه كه بله آقا اينها اهل حال نيستند . داغ نيستند ، ما داغ امام حسينيم . ” قلّه ديانه ” بله ما كميم . حتي شب قدر جمعيت اينها به عددهاي 3 ، 4 رقمي نمي رسد . در صورتي كه شب قدر مي بينيم خيلي از مجلس ها هست كه 50000 نفر ، 40000 نفر ، 30000 نفر داره برگزار مي شه . چرا مردم نميان ؟ براي اينكه مردم احساس مي كنند كه بابا شب قدر خيلي كارها بايد انجام بدي .
بي تفاوتي و تخدير يا ارزش !!!
بعد ما را به كدوم سمت مي برند ؟ به اون سمتي كه آقا تمام ارزش براي يك عاشق امام حسين (ع) اينه كه هميشه مشكي بپوشد ، هميشه صورتش زخمي باشد ، هميشه صداش گرفته باشد ، هميشه تا گفتند امام حسين (ع) داد بزنه و اين فرهنگ ، فرهنگي نيست كه اقبال عمومي در جامعه داشته باشد و متأسفانه اين فرهنگ حتي با تمسخر هم مواجه مي شه . و متأسفانه اين فرهنگ باعث مي شه كه جلسات ديگه هم زير سوال بره . عموم مردم ما ، ما وقتي عَلَم امام حسين (ع) را بالا مي بريم ، يك جوري بايد برخورد كنيم كه عموم مردم بتونند استقبال كنند . عموم مردم همه بيان ، دليل استقبال عموم مردم اينه كه تو يك برنامه كشكولي ارائه بدي ، همه اينها را داشته باشي كه الان من همين رو هم خدمتتون عرض مي كنم . پس ارزش به اين چيزها نيست ، قمه زدن ، الان خلاف فتواي علماي ماست . ارزش نيست ، گناه هم هست . وقتي كه در كربلا يك عده از همين عزيزان ، اگر كه من مي گم عزيزان ، براي اينكه اينها جاهلند . در حرم امام علي (ع) ، در حرم امام حسين (ع) قمه زدند . در و ديوار را خوني كردند ، همه جا را نجس كردن ، وقتي اينها را بيرون مي اندازند ( من cd را ديدم ) خادمهاي حرم ، مي گن اين خون پاكه . كدوم مرجع گفته ؟ تو چند كلاس سواد داري ؟ تو خيلي عاشقي ؟ آقاي بهجت ( نعوذ بالله ) سرش نمي شه ، فقط تو سرت مي شه . مقام معظم رهبري و امام (ره) سرشون نمي شه امام حسين (ع) چيه ! فقط تو مي فهمي . تويي كه سه سال ديگه خواهم ديد كه بريدي . سه سال ديگه خواهم ديد خودت با خودت فكر مي كني يعني چه آقا ؟ امام حسين (ع) رفته شهيد شده ، من بزنم تو سر خودم . يعني چي ؟ بزنم خودمو خوني ، مالي كنم . امام حسين (ع) رفته شهيد شده من پاشم قيام كنم . فرمود : من فقط قيام كردم براي برگزاري و برقراري عدالت .بذر بي تفاوتي و تخدير ، آقا، شب تا ساعت 12 ـ 1 سينه زدن ، بعد نشستن و صحبت كردن و نمي دونم سيگار و بعضاً يك چيزهايي بالاتر از سيگار و فلان و فلان تا نزديكاي نماز صبح . قبل از اذان صبح خوابيدن تا 12 ظهر ، يكِ بعد از ظهر بلند شدن ، يك دوشي گرفتن ، باز يكي ، دوتا تلفن اين ور و آن ور زدن ، يك كله پاچه اي رو خوردن ، و باز شب شد و دوباره به سر و سينه زدن تا ساعت 2 نصف شب . اين زندگي است در تمام طول سال . اگر حرف هم بزني ، مي گه ” كُل يوم عاشورا ” اِ . . . فدات بشم !!! خودت مي دوني داري اشتباه مي كني ، چرا داري سر خودت را كلاه مي ذاري ؟ ! ! سر خودت رو كلاه بذار ، چرا جوون مردم را به اين راه مي اندازي ؟ مملكت ما الان نياز به تخصص داره ، قربونت برم !! اوني كه الان تو دانشگاه رتبه اول هست و بهترين دين را هم داره و هر هفته هم اينجا مياد ، گريه مي كنه ، او از تو خيلي عاشق تره براي امام حسين (ع) . دردي را دوا مي كنه . امام حسين (ع) يكي رو مي خواد ، دردهاي جامعه رو دوا كنه ، جون داد براي دردهاي جامعه . آخه من نمي فهمم با كدوم منطق مي شه از اين فرهنگ دفاع كرد ، با كدوم منطق ؟ ” و لابنونَ عليكم صباحا و مسائا ” امام زمان (عج) مي فرمايند :من صبح و شب براتون گريه مي كنم . امام زمان (عج) هزار تا كار ديگه هم مي كنه ، با كدوم منطق مي شه از اين فرهنگ دفاع كرد ؟ آخه اين چه جور عشقي براي امام حسين (ع) است ؟ از اين جا سرش رو بندازه پايين به هر بدبختي شده بره كربلا . اونجا خودشو بزنه بكشه وبعد هم بر مي گرده . امام حسين (ع) اين طوري رفت كربلا ؟ يا امام حسين (ع) رفت كه يزيد را بكشه . بغل دستش هم كركوك داره ، نفتها رو امريكا مي بره . اصلاً براش مهمم نيست ، فرهنگ عاشورايي كه انقلاب ما رو به وجود آورد كه امام فرمودند : انقلاب ما از اربعين و عاشورا شروع شد ، شاه رو كنار زد ، فرهنگي نبود كه بره كربلا برگرده براش مهم نباشه كه امريكا كجاست ؟ اگه اين طوري اين عاشق امام حسينه ، خيلي خب ، خود امريكا هيئت مي زنه ، مي گه اينا خيلي خوبن ، كاري به كار ما ندارن ، اينا ميان سينشونو مي زنن ، تو سر خودشون مي زنن ، شمشيرهاشون مال سر خودشونه . قمه شونو مي زنن ، يك كم هم سر وصدا مي كنن . 4 تا شعر هم مي خونن ، يك كم سينه هم مي زنن ، مي رن . اصلاً كاري به كار ما ندارن . خيلي آدماي خوبيَن . اينها مثل وهابي ها هستند كه تو مسجد الحرام صبح تا شب دارن نماز مي خونن . اسلام ناب امريكايي كه امام فرمودند اينه ديگه . چون اصلاً كاري به اينها نداريم .
تفرقه به جاي وحدت:
اينها تمام حب و بغضشون رو سر سه تا خليفه اول خالي مي كنن . اصلا به الان كاري ندارن . بغضش بر اولي لعنت ، بر دومي لعنت ، يادتون هست توي حرم يكي از همين شماها گفت بر اولي لعنت ، گفتم ، نگو آقا ؟ يعني چه ؟ مقام معظم رهبري گلوي خودشان را پاره كردند و گفتند وحدت داشته باشيد . توي اين جمع ها نشين بگو ، توي خونت لعنت كن ، من اينو خيلي قبول دارم . خدا لعنت كنه همشونو . اما امروزيها رو هم خدا لعنت كنه ، از اول تا آخررا خدا لعنت كند . در اين دوره اي كه ما الان در عراق لازم داريم كه فعلاً اين بحث ها را بذاريم كنار . فعلاً، رفته اونجا ميگه بر اولي لعنت ، بر دومي لعنت ، بر فلاني لعنت . بابا ! قربونت برم اينها فردا مي گن اگه كار دست ايرانيا بيفته ، ما با اينها رابطه داشته باشيم ، اهل سنت عراق اينها بيچارتون مي كنن . بذار امريكا را بيرون كنيم ، بعد برو لعنت كن . چرا آب به آسياب دشمن مي ريزي ؟ و همين C D ، 30000 تاش مجاناً تكثير شده و در عراق پخش شد . كي همچنين كاري كرد ؟ براي اينها خيلي خوبه . آيا واقعاً امام حسين (ع) اينطوريه ؟!! ما داريم با امريكا كنار مي يايم . اين امام حسينه ؟ ما داريم با اسرائيل كنار مي يايم ، تمام بغض تو را مي خوان معطوف كنن به 1400 سال پيش كه آقا اگر مي خواهي بغضتو خالي كني ، اگر مي خواهي از بغض امام حسين (ع) يك جلوه اي در اين زمانه داشته باشي ، بايد به اونا لعنت كني . بابا ! امروز تو مملكتت ، تو روزنامه ، فلاني ، فلان مسئول ، امريكا ، اسرائيل ، خائنين داخلي و خارجي ، اصلاً به اينها كاري نداره . به من چه آقا ! فقط حسين (ع) .
عدم شناخت معارف اهلبيت (س):
ولّي فقط علي (ع) . خيلي خوب قربونت هم برم ، اصلاً طرفدار ولايت فقيه هم نيستم مثلاً . خيلي خُب ، مقام معظم رهبري هم نمي خوايم ، تو مگر نمي گي ولي فقط علي (ع) ، بفرما ، 4 خط از نهج البلاغه براي من بخون . 3 تا دونه حديث مي توني از امام حسين (ع) براي من بگي ؟ غير از احاديث گريه و بكا و تباكي كه اينا رو براي گرم كردن مجلس از بر كرديم كه بگيم ملت گريه كنن . مي توني بگي ؟ در كتابخانت فرهنگ سخنان امام حسين (ع) داري ؟ از صحيفه سجاديه چيزي بلدي ؟ خُب ! مگه نمي گي ولي من علي (ع) است ، من مي خوام بشينم ، زانو بزنم ، درمقابل تو عاشق دلداده آقا امير المؤمنين (ع) استماع كنم ، نهج البلاغه را براي من شرح كن ، ببينم ولي تو چي گفته ؟ چرا بيگانه ايم ؟ اين نوكري امام حسين (ع) اينطوريه ؟ قنبر نوكر عليِ ، مرد مي خواست بره با قنبر بحث كنه ، اين نوكر عليه ديگه . غلام سيه چرده امام حسين (ع) مرد مي خواست بره باهاش بحث كنه . از اباعبدالله معرفت گرفته .
عدم توجه به شرايط موجود جامعه :
( سوره بقره / آيه 104 ) مي فرمايد ” يا ايها الذين امنو لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا ” قضيه به اين بر مي گرده كه پيغمبر اكرم (ص) هنگامي كه سخنراني مي فرمودند ، به ملت مي گفتند ” راعنا ” يعني رعايت كنيد حال ما را . آرام باشيد ، گوش كنيد . خب ” راعنا ” در كلام عرب ، يكبار از رعيه گرفته مي شه (رعايت ) ، يكبار از رَعَنَ گرفته مي شه يعني ( خر كردن ) . خب ، مشركين اومدن گفتند پيغمبر (ص) كه مي گه راعنا ، مي دونستند مي گه راعيا . ( مي دونستن از رعايت گرفته مي شه ) ، پيغمبر (ص) كه داره مي گه راعنا يعني دارم خرتون مي كنم . اينطوري مي گفتن ديگه . لذا قرآن فرمود : پيغمبر اكرم (ص) با اينكه اونها مي دونن تو راست مي گي ، با اينكه خودت هم مي دوني با اينكه همه مي دونن ،اما نگو ” راعنا ” ، بگو ” انظرنا ” . به من نگاه كنيد . چرا ؟ شرايط جامعه را درك كن .آقا ! قربونتم برم ، من سگ سگ امام حسين (ع) هم نيستم . خيلي خُب ، ولي وقتي كه در جامعه ، برداشتها ، برداشتهاي منفيِ تو اجازه نداري همچنين حرفي رو بزني . قرآن داره بهت مي گه . كي سگ امام حسين (ع) مي شه ، غلط بكنم من سگ امام حسين (ع) بشم، اصلا نمي رسم به اين پايه ها . اما قرار نيست تو جامعه ما اينطوري بگيم ، قرآن داره مي گه رعايت كنيد . مسائل را بر طبق شرايط موجود تطبيق بديد . اجازه بديد فرهنگ امام حسين (ع) عموم مردم رو بگيره ، فراگير باشه ، مي خواي ” عو عو ” كني بكن ، من كاريت ندارم اما اينو ديگه ظبطش نكن و تو كشور پخش كن . خب بابا ! يك عده دارن مي خندن ، من دارم مي سوزم كه جلسه ابا عبدالله (ع) يك عده بزنن بخندن . اين كار را نكن قربونت برم .
استفاده از اشعار ضعيف:
بعد اشعار ضيف ، باز از كتاب ستودگان و ستايشگران مقام معظم رهبري .ايشون فرمودند : كه عزيزاني كه شعرضعيف ميگن ، خدا قبول كنه ، اينها رو براي خودشون نگه دارند ، نخونند ، برخي از نوارها و چيزهايي كه مي شنوم دريغ از يك خط كه با وزن و قافيه باشد محض رضاي خدا يك خط . هر كه از راه مي رسه ، يه چيزي بهش مي ده بخونه ، مي خونه . با آهنگ هم جورش مي كنن . خب اين درست نيست . اهل بيت داره تضعيف مي شه ، شعراي بزرگ ما ، حضرت آقاي مؤيد ، حضرت آقاي انساني ، حضرت آقاي سازگار و حضرت آقاي ژوليده . اينها دارن مي سوزن ، شعر داره تضيف مي شه ، اين شعر ها چيه مي خونيد ؟ خيلي خب لازمه ؟ بازم مي گم بخون 4، 5 خط ، ده دقيقه از مجلس . نه از اول تا آخر مجلست . اون رو هم تو رو خدا با وزن و قافيه بخون . تو همين شعرها 4 خط شعر حسابي هم بخون ، نگذاريد اين ديوانها مهجور شوند ، آقا جوونه ها نمي پسندند . الان رو جوون پسندي رو هم بهشون اثبات مي كنم كه چي رو مي پسندند . من بهتون مي گم آقا با اين وضعيت مي بينيم كه شعر ها بسيار ضعيف داره خونده ميشه اين خلاف دستور ولايت است 0 آقا فرمودند نخونيد . تو معتقد به ولايت فقيه نيستي مثلا ميگي نعوذ بالله آقا نمي فهمند ، آقا عاشق نيستند ، ما رو درك نمي كنن . خيلي خب كلاً شعر ضيف نخون ، حالا ، آقا هيچي نگفتن . يك شاعر كي ، يك بچه سوم دبيرستاني كه كتاب عروض خونده باشد كنار دستت داشته باش ، چون شما هنوز خيلي هاتون به اين رده ها نرسيده ايد . بگو داداش اينو چك كن ببين قافيه داره يا نه ، فقط يك قافيه داشته باشد ما توقع زيادي هم نداريم . بعد اشعاري كه تماما از يك سري كلماتي صحبت مي شود كه اصلا نمي دوني اينها تو فرهنگ اهل بيت يعني چه ؟يك تابلوي هيئتي رو ديدم اين تابلو تبليغات بود . خب به صورت كج ، افقي ، كار گرافيكي كرده بود ، هنرمند ، افقي ، از بالا تا پايين عكس سگ كشيدن و نوشتند : ” هيئت سگهاي ديوانه قنبر ” . اون شهرستاني كه صداي منو بعداً احتمالاً مي شنود واين هيئت رو مي بينند ، از قول من به اونها بگن خواهش مي كنم ، دستتون رو مي بوسم ، آقا ! اصلاً من سگ خود شمام . اما اين كار رو نكنيد و پوستر رنگي ! ! چه بودجه اي پشتش است ؟ يعني چي ؟ من خودم سگ ديونه قنبر هم نيستم . اما اين تابلو يعني چي ؟
بها ندادن به سخنراني:
بعد بحث سخنراني ، آقا ! سخنران مي ذاريم . خيلي خب ، من هم مي دونم سخنران مي ذاريد ، اما جلسه با 5 نفر شروع مي شه ، سخنران مي شينه سخنراني مي كنه ، براي زيارت عاشورا مي شن 15 نفر ، اولِ امام زمان (عج) مي شن 200 نفر ، آخرش هم مي شن 300 نفر ( مثلاً ) . اين ديگه بزرگترين جلساتشونه . جلسه هفتگي ها رو داريم مي گيم . كي مياد پاي سخنراني ؟ براي اينكه تو خودت نيومدي بشيني پاي سخنراني . اولش خود تو بيا بشين ، تو خودت هم سخنران آوردي كه تا وقتي مردم جمع بشن كه بيان تو بخوني براشون ” هي بده ، مي بده ” . تو براي اين سخنرانت رو آوردي ، خودت هم سخنرانت را الكي آوردي . سخنراني كه مي گي مي ذاريم ، ملت استقبال نمي كنند ، براي اينه كه تو خودت به سخنرانت بها نمي دي . كدوم سخنران ؟ حالا من كاري به اين ندارم كه بحث منبر ما تو كشور ضعيف پياده مي شه . من اصلاً رو منبر و روحانيت بحث نمي كنم . چون اين صحبت اصلاً جاش اينجا نيست ، براي اينكه جايگاه خاصي دارد ، در جايگاه خاصش هم هميشه گفتيم و هميشه كسي گوش نكرده ، ولي من قبول دارم كه واقعاً خودمون بها نمي ديم . يكي از هيئات كشور كه من رفتم و اينجوري بودند و صحبت كردم و كلاً تغيير كردن و برنامه اي كه گذاشتند ، گفتند : آقا ! ما سخنران خوب گير نياورديم ، VCD هاي سخنرانان خوب را گرفتند . اول جلسه مي گذارند و مردم هم استفبال مي كنند، ديگه مردم رفتند ، نشستند . سخنراني كه تو مي ذاري ، زيارت عاشورايي كه تو مي ذاري و اين كارهايي كه داري مي كني كه آمار به من بدي كه اينها هستش . آقا ! من مي دونم ، داري اما هيچكي نمي ياد ، براي اينكه تو خودت نيستي . تو خودت اول واحد مياي ، اول شور مياي ، تو خودت اول يه جاي خاصي مياي ، تو خودت نيستي . جوون بيچاره تو رو الگو قرار داده ، تو ركن جلسه اي . كجايي ؟ تو خودت اهل معرفت نيستي ، تو اصلاً يه جوري برخورد مي كني كه اينها از هر چي سخنراني است بدشون مياد . تو ديگه علما و مراجع رو قبول نداري . به خود من گفتند آقا اينها نمي فهمند، عاشق نيستند ، عاشق نشدي ! نمي دوني عاشقي چه مزه اي داره . ديوونگي چه جوريه ؟ بعد حتي متأسفانه به علما توهين ناجور مي كنند ؛ و من خيلي ناراحتم كه زمانه اي شده است كه در هيچ زماني در طول تاريخ ايران به مراجع كسي توهين نمي كرد ، حتي زمان شاه لعنت الله عليه و رژيم گذشته به مراجع كسي توهين نمي كرد ، ولي الان تو مستمعي را بار آوردي كه داره به مراجع تقليد فحش ميده . غلط كرده فلاني ، نمي فهمد . اين را ما صد بار شنيديم . اين خيانت را ما چگونه جبران كنيم ؟ از اون ور احترام مداح واجب است . بنده در اساتيد خودم ديدم كه مداحان رو دستشون رو بوسيدن و من مي ديدم اين مداح ، مداح متقي نيست و خودش هم مي داند . جايگاه مداح مقدس است . احترامش واجب است و بايد به مداح احترام گذاشت . اما چرا خودت به بقيه و به مراجع و بزرگان احترام نمي گذاري ؟
صدا به جاي عمل و تقوا !
اين تكه رو متوليان هيئات مذهبي خوب گوش بدهند . عمل . آقا فلاني نمي خواد بياد ؟ براي چي بياد ؟ خيلي قشنگ مي خونه ، مگه مي خوايم كنسرت موسيقي بگيريم ؟ چرا سؤال نمي كنند كه آيا اهل نماز شب هست يا نه ؟ چرا سوال نمي كنند كه اين آدم متقي است يا نه ؟ چرا سوال نمي كنند كه اين بنده خدا اهل عمل است يا نه ؟ چرا از رفتارش سوال نمي كنيد ؟ چرا از خلوتهاش سوال نمي كني ؟ چرا سوال نمي كني كه آيا نمازش رو اول وقت مي خونه يا نه ؟ قشنگ مي خونه ؟ متوليان هيئات مذهبي ؟ مي دوني اين جووني كه مقابل اين مداح و بنده مي شينه و با چه اخلاصي مياد دست و پاي اونها را مي بوسد . مي دوني اين فكر مي كنه با ملائكه طرفه و غافل از اينكه اين كسي كه بيرونش ملت رو كشته ، در درونش هيچ نداره ، حتي به نماز اول وقتش مقيد نيست . بها مي دي به اين ؟ برو باهاش صحبت كن ، قشنگ مي خونه ؟ همين ، مداحي اهل بيت همين شد ؟ حضرت آيت الله امجد مي فرمايند : بالاتر از مداحي اهل بيت چيزي نيست ، داره اين رو مي گه ؟ قشنگ مي خونه ؟ همين ؟ خبر داري كه مثلاً اشك داره يا نه ؟ در وادي امام حسين (ع) كه توقع داره مردم خودشونو بكشن خودش هيچ خلوتي داره كه توش اشك بريزه ؟ وقتي يه مداح ديگه داره مي خونه اين همينجوري نشسته داره نگاه مي كنه كه! اين خودش اشك داره؟سوزداره؟ اخلاص داره؟ اول اينها روچك كن،بعد بگوقشنگ مي خونه يا نه، به درد مجلس ما مي خوره يا نه ؟ غره نشده؟ مغرورنيست؟ آقا ! متولياني كه از حضرت زينب (س) و رقيه (س) دم مي زنند ، بهترين ماشين رو داره ، بهترين خونه رو داره ، بهترين غذا رو مي خوره و دو قُرت و نيمش هم از مردم طلبكاره ، كوچكترين بي احترامي رو هم بر نمي تابه ، بهش بر مي خوره ، لحظه اي نمي تونه تحمل كنه يك كسي بهش بي احترامي كنه ، پس كدوم زينب و رقيه (س) ؟ تو كه خوب مي خوري ، خوب مي خوابي ، راحت هستي ، شغل هم كه نداري ، خداتومن هم براي هر جلسه داري پول مي گيري . اين رو دعوت كنيم بياد ؟ متوليان هيئات مذهبي ؟ بعد اون مستمعي كه به اين دل مي بنده و بهش نزديك مي شه و اينجوري تو مي خوره ، بعد تو جواب مي دي كه از دين مي بُرّه ؟ اول چك كنيد كه اخلاقش چه جوريه ؟ تقواش چه جوريه ؟ قشنگ مي خونه ؟ قشنگ بخونه . آقا ! صدا نشان دهنده تقوا نيست ، سبك هم نشان دهنده تقوا نيست . مداح اهل بيت در درجه اول بايد تقوا داشته باشه . داره ؟ چك كردي ؟ چك كن ، عزيز دلم چك كن . خدا رحمت كنه غلام علي رجبي رو ، صداش هم زياد آنچناني نبود ، شروع مي كرد همه وجود آدم اشك مي شد . اينا كجان ؟ تو مسجد گوهرشاد بدون صوت ، كجان ؟ جلسه اي ما الان نداريم كه يك ساعت و نيم بگذره و بخونند و بعد كه رفتند حتي يك قطره هم اشك نريخته باشند . مگر غير از اينه ؟ چرا ؟ نَفَس تاثير نداره ؟ اول بايد اينو چك كني ؟ ببينيم چه خبره ؟ لذا اگر يك وقتي مي بينيد ما تو جلساتمون يك روال خاصي داريم ، يك وقت فكر نكنيد ما جاي كار نداريم ، خيلي جاي كارهم داريم . ما اگر صد ساعت مراسم بگيريم ، همه مي يان ، 200 تا مداح هم مي تونيم دعوت كنيم ، اما متأسفانه ما داريم به يك چيزهاي ديگه دقت مي كنيم . اين جوانان مقابل ما ، خيلي زود به ما دل مي بندند و خيلي زود احساس ملكوتي بودن در طرف مقابل مي كنند ، بعد اگر نزديك بشه ، مي بُرّه ، مي گه اينه ؟ كدوم رقيه (س) ؟ همين الان داشت از پاي پياده و خار بيابون مي خوندا ! . . همين الان داشت از فلان مي گفت . در خونه امام حسين (ع) چقدر زيبا فرمود يكي از دوستان مداح ، در درگاه امام حسين ما اومديم نوكر باشيم ، اما خيلي از ماها داريم آقايي مي كنيم ، بي احترامي رو هم تحمل نمي كنيم ، مردم رو آدم حساب نمي كنيم ، يك جلسه بريم يك كم صوت خراب باشه به زمين و زمان فحش مي ديم . يك وقت يك شهرستاني ، اين ور و اون ورِ ، خب بدبخت صوت نداره ، آقا چكار بايد بكنيم ؟ نظم ندارن . آقا مستمعي كه بنده هر هفته دارم باهاش توكانون سينه مي زنم هيچ وقت هيچ جاي كشور گير نمي يارم كه اينقدر با من مَچ باشند ، بايد عصباني بشم ، برو آقا شما بلد نيستيد ، يعني چي آقا ؟ هيچ جاي كشور آدم مستمع خودشو نمي تونه پيدا كنه . هيچ مداحي در هيچ جاي كشور مستمع خودشو نمي تونه پيدا كنه ، با همديگه كاملا مچند . روستاها و شهرستانهاي كوچيك چون سينه زن ندارن با يد برن گم شن ؟ خب پس كو ؟ پس تكليف امام حسين (ع) كو ؟ پس ما چكار كنيم ؟ آقا چند تا سينه زن داري ؟ گريه كن هستند ؟ خوب داد مي زنن ؟!! هنر داشته باش ، همين ها رو راه بنداز . من مداحي ديدم كه جمعيتي كه اصلاً اهل حال نبودند رو حال آورد .اما خب اينجوري هم نشده ، گريه كردن ، رفتن ديگه ، ولي كارشو كرده ، زحمتشو كشيده ، يك مقداري ما متأسفانه تنبل شديم ، نمي رن آقا ! پاشونو از شهر خودشون بيرون نمي ذارن ، آقا ما شهرستان نمي ريم . عزيز من چرا نمي ري ؟ شهرستان فلانه ، كي مي گه شهرستان فلانه . بنده به عنوان يك تجربه دارم مي گم ، 200 تا شهر در سال مي رم هرچي شهر كوچكتر ، بچه هاش مخلصتر ، پاكتر و با صفاتر . هر چي شهر بزرگتر ، با غل و غش تر ، دوروتر ، رياكارتر و بي وفاتر . اين قاعده است و عموميت داره . اسثنائات را كاري نداريم . كي مي گه مستمع شهرستان بدرد نمي خوره ، دقيقاً همين حالتي رو كه نسبت به شهداي مراكز داريم،وفقط آنها رو مطرح مي كنيم . حالا به اونها كاري نداريم . ديگه چي ؟
جا انداختن فرهنگ جبهه و جهاد در هيئت ها:
آقا يك زماني ، زمان جنگ ، هيئاتي بودن در كشور كه اينها خودشونو براي امام حسين (ع) مي كشتن ، داد و فرياد ، نيم ساعت گريه ، زمزمه و اشك . اما هرچي امام مي گفت برين جبهه نمي رفتند . در حال حاضر داريم مستمع اينطوري بار مياريم . هيئاتي بودند در شهر كه در دهه محرم جبهه رفته هاشون بر مي گشتن تو هيئتاشون سينه مي زدن . فرهنگ امام حسين (ع) اينه ؟ بايد اهل جنگ و جهاد بار بياريم . بايد تو جلساتتون يه جوري از جهاد و جنگ صحبت كنيد ، بچه ها عاشق شهادت بشن . مُردن در جلسات حضرت زهرا (س) خيلي سعادت است ، اما به شرطي كه شهادت نباشه . اگر شهادت بود اول شهادت ، اگه نبود حالا بعد اينجا ( در رده دوم ) . مي گيم آقا مقام معظم رهبري مريضند ، يك دعايي بهشون بكنيد ، آقا مريضند، مي گه ما غير از امام حسين (ع) اسم هيچ كسي رو نمي ياريم . خيلي خب ، هفته بعد مي بينيم مي گه در ضمن عمه حاج فلاني مريضه ، التماس دعا گفته ،اين مشكل نيست ؟ مادر بزرگ فلان پير غلام مريضه كه حالا اگه بميره هم زياد فرقي نمي كنه . مادربزرگِ پيره ديگه . عمر خودشو هم كرده . رهبرش مريضه ، نه آقا ! اسم فقط ، اسم امام حسين (ع) . نه تو يه چيز ديگت . يه چيزيت مي شه و گرنه صد تا عمه و خاله و فلان و فلان را داري دعا مي كني .
توجيهات :
مي خواهيم جوانها راجذب كنيم.
آقا ما داريم جوونها رو جذب مي كنيم . جوونها رو داريد جذب مي كنيد ؟ منو ببخشيد چون اين قضيه
مي خواد تو كشور پخش بشه ، من مجبورم بگم خدا منو ذليل كنه ، اگه بخوام مغرور بشم يه روزي ، خدا منو زمين بزنه . اگه فكر كنم اينا از منه ،بزرگترين جلسه هفتگي كشور مال ماست . الان هم داريد مي بينيد . يعني هيچ جاي كشور جلسات هفتگي با اين عظمت نيست ، الان برادرها بيرونند ، خواهرها هم بيرونند . جذب جوون رو به من نمي خواد ياد بدي . خب من هيچي نيستم ، خاك بر سر من كنند . اما ببينيد ما جوون جذب كرديم . بزرگي كه مي گه جذب جوون و جلساتي كه من مي دونم بين 40 ، 50 ، 200 ، به اين بردهاي تبليغاتي وسي دي هانگاه نكنيد ، من همه اين جلسات رو رفتم . 40 ، 50 ، 60 ، 100 ، 200 همين حدودا . شق القمر كنه 300 نفر . كجا ؟ تو شهرهاي مذهبي . اون وقت ما در شيراز كه به فرموده يكي از بزرگان ، يكي از شهرهايي است كه داخلش فساد زياده ، بزرگترين جلسه هفتگي رو در كشور داريم وبا 98% ، 99% جوان . خب ، روال جلسات ما همينه كه مي بينيد . منبر داريم و اين بچه ها از اول منبر ميان مي شينن ، بعد هم گريه مي كنيم . آخر همين نوار هم خواهيد ديد كه آقا ما تو شور و گريه و عزاداريمون هيچ دست كمي نداريم .
مي شه همه اينها رو هم با هم داشت . نمي خواد جذب جوون رو به رخ من بكشيد و خيلي از مستمعيني كه اينجا هستند روز به روزدارن بالاتر ميان ، گرچه ريزش همه جا دارند ، ما هم داريم . لذا جذب جوون راه داره عزيز من ، مديريت فرهنگي عبارت از اين يك مسجد يا حسينيه و يك مداح و يك سخنران نيست . راه داره ، من خواهش مي كنم از جاهاي ديگه كشور كه اين صحبتها رو مي شنوند ، اگر مي خوايد راهشو پيدا كنيد ما جزوه و نوار تحت عنوان مديريت فرهنگي داريم . ببينيد چي گفتيم ، روانشناسي ، جامعه شناسي ، اقتصاد ، جهاني شدن ، متافيزيك و . . . مديريت اسلامي و مديريت دانشگاه را با هم تلفيق كرديم ، گفتيم كه راههاي جذب جوون اينه . جوون داره مياد و تو همين شيراز هيچ جلسه ديگه اي كه حالاهرچقدر هم كه داغ باشه به هيچ وجه قابل مقايسه به اين جلسه نيست و خود بچه هاي خودمون هم مي بينند . چرا اينجوريه ؟ براي اينكه جذب جوان به اين چيزها نيست قربونت برم . جذب جوون يك تخصص مي خواد ، تو كه مي خواي كار فرهنگي كني ، بايد در حد دكتراي كار فرهنگي كار بلد باشي . بايد بين مقوله كار كردن و حال كردن ، تفكيك قائل بشي . مي خواي حال كني ، يا مي خواي كار كني ؟ جلسات هفتگي ما ، هفتگيه . مناسبت كه لازم نيست ، آقا مستمع ما مياد مي شينه ، مي گه آقاي انجوي ببخشيد 60 ـ 70% از ما كه ميايم مي شينيم از اينكه شما پيرهنتون رو در مياريدلخت مي شيد سينه مي زنيد ناراحتيم . مي گم خيلي خب در نمي ياريم . مگه پيرهن در آوردن واجبه . ضمن اينكه من از آخرين فتوايي كه از آيت الله مكارم شيرازي عرض مي كنم ، فتواشون اين بود كه پيرهن در آوردن و لخت شدن و سينه زدن اشكال شرعي داره . به اين اصلاً كاري نداريم ، مقلدين آقاي مكارم هم نباشند ، لخت مي شيم و سينه مي زنيم ، تو احياهاي شب جمعه هم در مياريم و سينه مي زنيم و اين تأييد رو هم از مقام معظم رهبري داريم . اشكالي ندارداونا كه مقلدآقا هستند يا برخي مراجع ديگه .
حال كردن به جاي كار كردن !
اما اينو خدمتتون عرض كنم كه وقتي مي خوايم براي عموم كار كنيم ، بايد قيد حال كردن رو بزنيم كاركنيم. مي خواي حال كني جلسه خصوصي هم داشته باش . ( مثل احياهاي شب جمعه ما ) ساعت يك شروع مي كنيم تا سه ، مناجات ، روضه ، گريه ، سينه هم مي زنيم . ما جوون رو درك مي كنيم . احساسات جوان قابل تقديره ، احساسات جوان را به پستي خواهي در مقابل معشوق من درك مي كنم . احساسات جوان را به هيجان من درك مي كنم . با همين جوانها هيجان داريم ، گريه هم مي كنيم ، نعره هم مي زنيم ، فرياد هم مي زنيم ، پيرهنمون رو هم در مياريم ، لخت مي كنيم ، سينه هم مي زنيم ، نمي دونم هزار تا كارهاي داغ هم انجام مي ديم ، روضه هم مي خونيم ، سبك هم مي خونيم ، شور هم مي گيريم ، واحد هم مي زنيم ، خيال همه راحت ، بنده خودم مداحم . اين آخوندي و منبر حاشيه مداحيه . من به مداحي علاقه دارم و اين منبر براي اينه كه مداحيم بهتر جا بيفته ؛ و عزيزاني كه اين نوار را مي شنوند و يا الان هستند ، به جاي اينكه گله كنند ، بيان يا بحث كنن يا بشينند فكر كنند ، ببينند به كجا مي رسند . مخالفت ما با اين فرهنگ بود نه با اشخاص . خيلي از اين اشخاص نمي دونن ، سطح فرهنگيشون ، سطح سوادشون بالا نيست و دارن با اين مرام كار مي كنن .
توجه به فتواهاي جديد.
ما اين اعلام خطر را كرديم ، روش هم كار مي كنيم تا به گوش همه برسه و فتواهاي علما و مراجع براي ما سنده . بعضي از فتواها هست اما ببينيد مراجع مي ترسند در باب امام حسين (ع) فتوا بِدن . برخي از فتواهاي قديمي رو به رخ من نكشيد ، من قبلاً اينا رو ديدم . فتوايي كه مال مقام معظم رهبريه مربوط به چند سال پيش است . ببينيد امروز چي مي گن . فتواهايي كه ما ديروز و پريروز از تمام مراجع گرفتيم بر چيزهايي كه من گفتم صحه مي گذاره .
عموم رادر نظر بگيريد.
در عموم اين كارها رو نكنيد ، در عموم صداي سگ در نياوريد ، در عموم نگيد من سگم ، در عموم به صورتتون لطمه نزنيد ، در عموم با صورت روي زمين نريد ، حواستون به دشمنهاي خارجي باشه ، با فرهنگي كه انسانها رو به تخدير دچار مي كنه مقابله كنيد . نگذاريد امام حسين (ع) همون بلايي سرش بياد كه سر امام زمان (عج) آمد . نگذار حجتيه بشود حسينيه . و مراقب باشيد هر اشكي به درد نمي خورد . اشكي به درد مي خوره كه بعدش تو بهترين درس خون بشي ، بهترين كارمند بشي ، بهترين كسي بشي كه در جامعه ات مؤثر باشي ، بهترين جهاد كن باشي ، بهترين پيرو ولايت باشي ، كسي باشي كه براي جهان بتوني فكر كني ، كسي باشي كه از خودت و محوطه حال كردنت بياي بيرون كار كني ، محوطه حال كردن و خلوتتو براي يك ساعت خاصي بگذاري . اوقاتت رو به بطالت نگذراني . صبح تا شب نوار گوش ندي . پاي سفره و تو ماشين و اين ور و اون ور نوار گوش ندي ، همين طور همراش تكون و مكون نخوري و خيلي چيزهاي ديگه . پاي روضه كه مي شيني اشك داشته باشي ، گريه كني ، اهل معرفت باشي ، شعردرست بخوني ، مداحي رو كه مي خواي بهش دل بدي تقواش رو چك كني .
رعايت شأن مداحي.
بنده و ساير مداحان اهل بيت سعي كنيم ساده زندگي كنيم ، از پول پرستي بپرهيزيم ، مثل فقرا زندگي كنيم ، در سطح پايين مردم زندگي كنيم ، اگر از رقيه (س) دم مي زنيم مثل رقيه (س) غذا بخوريم ، از غذاهاي چرب،غذاهايي كه گير 90% مستمعينمون نمي ياد بپرهيزيم ، اهل چلوكباب و جوجه كباب و فلان و فلان از صبح تا شب نباشيم ، براي شكممون زندگي نكنيم ، درد رو احساس كنيم ، به خودمون سختي بديم . سوار هواپيما كه شديم نگيم خسته شدم ، خجالت بكش . بنده اگه يه وقت بخوام اوقات فراغتم رو طي كنم مي رم سوار هواپيما مي شم كه هيچ وقت نمي شم ، خسته شدم ، چكار كردي ؟ هواپيما سوار شدم اومدم ، منت هم سر مردم مي ذاره ، آقا ما خسته شديم ، عزيزم با هواپيما اومدي كه ! يه مقدار عافيت طلبي رو از خودمون دور كنيم ، با رنج خو بگيريم ، دردمند باشيم ، اين جملات خيلي مهمه . كلمات كليديه ، اون مداحي مي تونه بسوزونه كه خودش اهل درد باشه . اون مداح
مي تونه از سختي هاي زينب (س) بگه ، كه سختي كشيده باشه ، شكمشو بتونه كنترل كنه ، چشمشو بتونه كنترل كنه ، زبانش رو بتونه كنترل كنه و شما جوان هاي عزيز ، خواهر و برادرش ، ” آواز دهل شنيدن از دور خوش است ” مطلب رو گرفتيد ؟ هيچ كس از ما و همكاران ما معصوم نيستند ، ملائكه نيستند ، قطبت العارفين نيستند ، اينها رو بريد در منازل آيت الله بهجت و مقام معظم رهبري و آيت الله فلان و فلان پيدا كنيد . خيلي از ماها اسير هواي نفسيم ، خيلي از ماها بنده شهرتيم ، خيلي از ماها بنده ريا هستيم ، خيلي از ماها خوندنامون ، گفتنامون با عملكردامون با زندگيمون فرق مي كنه ، با دو تا شنيدن و صحبت كردن از ما رويا در ذهن خودت نساز ، خوبهاي ما و گلها ي ماهم خار دارند ، هيچ انساني بدون نقص نيست و به نزديك شدنِ به خيلي ازماها و امثال بنده ،شما ممكن است از دين زده بشيد ، بشين استفادتو كن ، برو . نمي خواد دور من بگردي ، دور هيچ كدوم از ما نمي خواد بگردي ، نمي خواد دست و پاي منو ببوسي ، دست بكشي و تبرك كني ، هيچ كدوم از ما اهل تبرّك دادن نيستيم ، خيالت راحت . اين كه دارم مي گم از قول همه دارم مي گم ، بعضياشون از بُعد تواضعشونه حرفشون، بعضياشون واقعا قابل تبركند . اما تو اينجوري برخورد نكن ، ما رو خراب مي كني ، تو كه اينجوري برخورد مي كني من فكر مي كنم كسي شدم ، احساس نمي كنم كه آقا هيئتي كه منو دعوت مي كنه بنده به اون هيئت بدهكارم . چون من يك ساعت صحبت مي كنم ، اون بدبخت يك ماه بدون پول دويده ، بدون هيچ چشم داشت مادي ، شهرتشو من دارم مي برم ، محبوبيتش رو من مي گيرم ، اون بدبخت اومده زمينه ساز شهرت و محبوبيت من در يك شهرستاني شده . من به اونها بدهكارم . اگه يه وقتي مي بينم كه تو زحمت افتاده به خاطر من، من بايد خجالت بكشم ، نه اينكه طلبكار باشم . من بايد دست اونها رو ببوسم نه اينكه توقع داشته باشم كه بي احترامي به من نكنن . نمي دونن شأن مداح اهل بيت چيست ؟ اگر مداح اهل بيت شأن دارد اون مداحي شأن دارد كه مي داند شأن ندارد ، اوني كه فكر مي كنه خودش شأن داره ، هيچ شأني نداره . عنايت كرديد .
سخن آخر:
دوستتون دارم كه دارم اينجوري مي گم ، به همه خواننده ها هستم ، من خاك پاي همشون هستم ، از همشون پايين ترم . اما نمي تونم ببينم فرهنگ آقامون داره به انحراف كشيده مي شه و نمي تونم ببينم در درگاه آقامون ما نوكرها مي خوايم آقايي كنيم ، سروري كنيم . مگه نمي گي در درگاه آقامون سگي ، سگ كه اينقدر خودشو نمي گيره . تا حالا ديدي سگ با هواپيما بياد و بگه خسته شدم ، ان شاءالله خدا ما را اهل فهم و فكر در درگاه اهل بيت قرار بده ، هر چقدر ارادت داريد به آقا امام حسين (ع) و دوست داريد كه دستگاه امام حسين از اين مباحث تهي بشه ، صلواتتون رو غرا و كوبنده بفرستيد .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید