امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

مقام فِنا و فَنا - کربلای معلی، شهریور 94

13 آذر 1404 -   1:30 ب.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

هر چه حسینی تر باید کمتر باشی، باید خاک تر باشی. نوکر باید در مسیر ارباب حرکت کند. برکت امام حسین(ع) انسان را به مشاکلت می کشاند. نوکر امام حسین(ع) آیت الله بهجت(ره) می شود!

یا انیس
سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: مقام فِنا و فَنا
کربلای معلی
1394/6/9
كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِكُمْ وَ أُحْصِي جَمِيلَ بَلائِكُمْ وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي.

یکی از چیزهایی که در بحث زیارت خیلی تاثیر دارد شناخت مَزور است. زیارت جامعه کبیره که برخی اوقات ممکن است از توجه به عمقش غافل شوید، ضمن اینکه می خوانید روی برخی از فرازها فکر کنید و برای خودتان آن را باز کنید. فکر کنید که این آقا کیست؟!

در فرازی که قرائت شد برخی از توانایی هایی که خودمان را از آن محروم می کنیم، بررسی می کنیم:
– “كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِكُمْ”، هر چه هم می گوییم نمی توانیم اهل بیت(ع) را دقیق بشناسیم. در روایت داریم که پیامبر(ص) راجع به خودش و امیرالمومنین(ع) فرموده: هیچ کس من را نمی تواند بشناسد، الا علی(ع) و هیچ کس هم علی(ع) را نمی تواند بشناسد، الا من! این نشان دهنده این است که اگر زائر بخواهد از مَزور استفاده کند، باید شناختش کامل باشد و ما شناختمان کامل نیست.

اما برخی همین شناخت ناقص را هم ندارند! مثلا در شناخت اهل بیت(ع)، امام صادق(ع) اینگونه دستور داده: از خدا پایین تر بیایید، هر چه درباره ما بگویید، گفته اید. در زیارت جامعه تمام مسائلی که خداوند تبارک و تعالی در قیامت مدیریت می کند، به اهل بیت(ع) نسبت داده است. مثلا در قرآن می فرماید: خدا بازخواست می کند، در جامعه می خوانیم شما بازخواست می کنید. یا می گوید: خدا می بخشد، در جامعه می خوانیم شما می بخشید، یعنی خیلی تفویض اختیار شده است.

– “بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ”، خارج کردن ما از ذلالت و گمراهی توسط اهل بیت(ع) چگونه اتفاق می افتد؟

1- از نظر روحی و نورانیتی وقتی در فضای نور قرار می گیرید، خود به خود اطراف شما روشن می شود. و این روشنایی باعث می شود که گمراهی در آن راه پیدا نکند. همیشه گفته ام تصمیم های مهم زندیگیتان را در نیمه شب ها و سحرها تا خدمت ارباب هستید، بگیرید. راجع به آن فکر کنید، وقتی فکر می کنید راه حل های جدیدی که در فضای تاریک ندیده اید، باز می شود.

2- این ها با پاک کردن ما، باعث می شوند ذهن و اندیشه ی خراب و فاسد شده رو به اصلاح برود. توبه می کنیم، نماز می خوانیم، گریه می کنیم، سینه زنی می کنیم رو به اصلاح می رویم.

3- اهل بیت(ع) یک سری فرمایشات دارند که این ها باعث می شود انسان راه حقیقت در زندگی خودش را پیدا کند.

– “وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ”، و غم ها را از دل ما پاک می کنید.
»» این پاک کردن غم از دل، باز همان مسیر را دارد:
1- وقتی در دنیا اطراف انسان نورانی می شود، بهتر می بیند، و وقتی دنیا را بهتر دید به این نتیجه می رسد که دنیا ارزش غم خوردن ندارد. ارزش کروب یعنی دلگرفتگی ها را ندارد. اصلا دنیا قابلیت این را ندارد که ما را خیلی خوشحال و یا خیلی ناراحت کند!

2- استفاده از فرمایشات اهل بیت(ع) راجع به سبک زندگی و نحوه برخورد با مسائل دنیا، در این زمینه کمک خواهد کرد. اگر یک دنیا شناس واقعی باشید، یکی از مهم ترین کتاب هایی که انسان را با دنیا آشنا می کند، نهج البلاغه است.
حداقلش این است که قسمت دنیا در نهج البلاغه مطالعه شود تا انسان بفهمد دنیا قابلیت این کروب را دارد یا نه؟ اصلا نظر امیرالمومنین(ع) این هست یا نه؟

سخت گیری ها و وسواس هایی که انسان نسبت به دنیا دارد، منشأش حبّ دنیاست.
 به قول آقا رسول الله(ص): مومن واقعی کسی است که وقتی به دنیا نگاه می کند، ابداً برایش مهم نیست چه کسی خورد و چه کسی بُرد. یعنی چه؟ به قول آیه قرآن، “لا تَمُدّنّ عَیْنَیْک”، چشمش به دنیا خواران نیست. چون چشم دوختن به دنیا خواران انسان را در وادی طمع و حبّ دنیا می اندازد!

زمانی یکی از دوستان مداح می گفت، می خواهم مثل فلانی(یکی از مداحان بزرگ) بشوم. گفتم کلاً مسیرت اشتباه است! وادی معرفت، وادی عشق و ابا عبد الله(ع) وادی ای نیست که کسی مقام دنیایی را ببیند و سعی کند مثل او باشد! برای اینکه وادی، وادیِ “حلّت بفِنائک” است.

چرا می خواهی مانند فلانی بشوی؟ چون دارد دیده می شود! درحالیکه وادی امام حسین(ع)، وادیِ “حلّت بفِنائک” است، در مسیر دیده نشدن است. باید بگویی می خواهم مانند شهدای گمنام و حضرت عباس(ع) بشوم که حتی در زیارت عاشورا هم خبری از او نیست! چون اگر لازم بود، اسمش را می آوردند. اصلاً حُسن حضرت عباس(ع) این است که اسمش در زیارت عاشورا نیست. در قسمت “و عَلی الارواحِ الّتی حَلّتْ بفِنائک” است.

اغلب دوستان چون می خواهند احترام بگذارند، در آخر زیارت عاشورا اسم حضرت عباس(ع) و حضرت زینب(س) را می آورند، درحالیکه اینان عشقشان به این است که در این تشکلیات محو بشوند. لذا مسیر سلوک، مسیر فناست. یعنی انسان هایی که می خواهند به خدا برسند، مسیرشان مسیری است که روز به روز پودرتر می شوند و به فِنا می رسند.

+ آخرین نکته:
اینقدر اینجا فضا نورانی است که آدم فکر می کند حرفی که می زند، شأن کلام رعایت نمی شود!

»» مسیر رسیدن به این قسمت از دنیا:

اول رسیدن به فِنا و دوم رسیدن به فَناست.
فِنا یعنی در درگاه به خاک افتادن، خاک شدن، رفتن به سمت کوچک شدن. ممکن است شما در اداره ات دوست داشته باشی بزرگ شوی، اما وقتی قدم در مسیر معنوی می گذاری، باید کوچک شدن را انتخاب کنی. معنویات احساس بزرگی کاذب را به خاک می کشاند. هر چه حسینی تر باید کمتر باشی، باید خاک تر باشی. بعد که این اتفاق افتاد به مسیر فَنا می رسی.

فَنا یعنی رسیدن به نقطه ای که من و شما به نقطه ی اتحاد عاشق و معشوق می رسیم. می گویند فَنای در معشوق، نه فَنای در کشته شدن! این آخرین قسمت رسیدن به خود ابا عبدالله(ع) است. یعنی چنان نزدیک می شود که خلق و خو، رفتار، لباس، پوشاک، خوراک و همه چیزش شبیه اربابش می شود.

این جمله که برخی می گویند نوکر امام حسین(ع) باید همه چیز داشته باشد، خیلی غلط است! نوکر امام حسین(ع) به نقطه ای می رسد که مثل خود آقا، هیچ ندارد. نوکر باید در مسیر ارباب حرکت کند. برکت امام حسین(ع) انسان را به مشاکلت می کشاند. نوکر امام حسین(ع) آیت الله بهجت(ره) می شود! نوکر امام حسین(ع) حضرت امام(ره) می شود، که بعد از فوت، کل دارایی هایش حدود صد و بیست، سی هزار تومان بوده است!

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید