امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | جایگاه بغض

13 آذر 1404 -   9:57 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

در وادی عمل، دفاع از حُب سخت تر از دفاع از بغض است. کار دفعی ساده است ولی اثباتی کار کردن مشکل است و سواد می خواهد. متعهد باشید که برای حُب تان وقت بگذارید.

یا لطیف
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی نژاد
15 / 11 / 1390 – جشن ولایت
موضوع : جایگاه بغض

قسمت اول سخنرانی

این بحث یک کلید را در اختیارمان قرار می دهد که خیلی از قفل ها را باز می کند :
در غیاب حکومت امام زمان (عج)، حتی در حکومت امام معصوم مثل امیرالمؤمنین (ع) و یا زمان هایی که حکومت های اسلامی دیگر برپا شد تا برسد به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و حکومت های بعد از انقلاب ( ریاست جمهوری اول، دوم و .. تا آخر ) ، همه چیز کاملا بستگی به این دارد که با چه نگاهی بررسی کنیم. غیر از حکومت منجی.

اگر با نگاه نقادانه بررسی کنیم، همه شان پر از نقاط ضعف هستند.
اگر با نگاه مثبت اندیشی بررسی کنیم، همه شان نقاط قوت زیاد دارند.

در نقد حکومت ها، باید با نگاه نسبی بررسی کنیم. برای مثال می گوییم حکومت فاطمیون در مصر را به نسبت حکومت قبل و بعدش نقد می کنیم؛ چقدر خدمت کرده، چقدر خیانت.
در نظام جمهوری اسلامی، در مقایسه با نظام قبل از انقلاب، باید نسبی نگاه کرد. نه کسی می تواند بگوید قبل از انقلاب شر مطلق بوده و بعد از انقلاب خیر مطلق است، و نه برعکس.

به هر روی، کسی که عنوان حاکم را یدک می کشد و مسئول است، یک سری وظایف بر گردنش است که باید انجام دهد. مگر می شود حکومتی بر مردم حاکم باشد و خدمتی نکند !؟ دانشگاه، راه آهن، مدرسه، امکانات عمومی و .. جزء وظایف است.

در نقد جمهوری اسلامی باید کارشناسانه و به نسبت، نگاه و بررسی کرد.
در غیبت حکومت مهدوی، هر حکومتی نسبی است. ما موظفیم به قسمتی که بیشتر خیر دارد نگاه کنیم؛ خیرالموجودین.

فاصله بین دوره ریاست جمهوری بعد از جنگ، آقایان رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد، هیچکدام سیاه مطلق نیست و طرفدارانشان می توانند قسمت های روشن را پررنگ جلوه دهند و هیچکدام هم سفید مطلق نیست و مخالفانشان می توانند قسمت های سیاه را پررنگ تر کنند.

وقتی آقا می فرمایند الان در مملکت بحران نداریم –  بحران یعنی آنقدر سیاهی بالا بزند که هیچ سفیدی دیده نشود که این منجر می شود به انقلاب –  وقتی بحران نیست یعنی مملکت دارد می چرخد.
بحران مثل زمان شاه ؛ که از نظر فرهنگی سیاه مطلق بود –  فساد شدید مسئولین فرهنگی – ، از نظر سیاسی سیاه مطلق شده بود و از نظر اقتصادی هم همینطور.
همه چیز به جایی رسیده بود که مردم دست به انقلاب زدند.

هیچ ملتی از هیچ حاکمی سیاهی مطلق را بر نمی تابد.
روایت از پیغمبر اکرم (ص) را بارها شنیده ایم که حکومت ممکن است با فسق بماند، ولی با ظلم نمی ماند!
وقتی ظلم بالا می زند، سیاهی حاکم می شود.

کارشناسانه باید بررسی شود که کجا بودیم و به کجا رسیدیم.
آن زمان فساد و فحشای علنی در افراد رده اول مملکت دیده می شد. علنی و رسمی.
به حکومت امیرالمؤمنین (ع) هم که نگاه می کنیم، این فساد در برخی مسئولین بود. یکی خیانت می کرد، یکی دزدی می کرد و یکی فحشا. در زمان امام معصوم که علم غیب دارد و از همه چیز مطلع است!
باید نسبی نگاه کرد.

سیاهی و شر در عالم وجود دارد.
جمهوری اسلامی که نمی تواند شیطان را محو کند.
تا وقتی حکومت منجی برقرار نشود، همیشه همین فساد کم و بیش هست؛ در نهادها و سازمان ها و ادارات.

قسمت دوم سخنرانی

بحثی پیرامون ایام ربیع الاول و برخی کارهایی که نه فقط وحدت، که شیعگی ما را زیر سوال می برد.

به اسم جشن برای شادی اهل بیت و عید حضرت زهرا (س) و به بهانه دشمنی با دشمنان اهل بیت، دست به اعمالی می زنند که انسان شرمش می آید!

نشان دادن بغض به چه شیوه ای و به چه قیمتی؟

فرمودند کسانی که به اسم شیعگی به مقدسات اهل سنت دشنام می دهند، شک نکنید که از مهره های انگلیس و آمریکا هستند.
آن هم در این زمان بیداری اسلامی، که برادران اهل سنت بلند شده اند و تمایل خودشان را به وحدت نشان می دهند.

می خواهید این ها را دوست ببیند یا دشمن !؟
اگر راست می گویید و حرف از غیرت و مردانگی است، بروید این بزن و برقص ها و این کارها را در محلات سنی زاهدان نمایش بدهید !! ببینید چه به روزتان می آورند.
نه اینکه در گوشه کنار جشن و محفل ِ خارج از شئون و به دور از وحدت بگیرید و آنجا در زاهدان به این بهانه و برای انتقام، زن و بچه ی شیعه را تکه تکه کنند و به خاک و خون بکشند!

اگر مرد هستید برای اعلام بغضتان هزینه کنید. بغض بدون هزینه که فقط حرف و شعار است!
در برهه ی بیداری اسلامی قرار داریم و وحدت شعار اول جامعه ی اسلامی است. پایش بایستید.

قسمت سوم سخنرانی

آقا امام صادق (ع) می فرمایند دین دو قسمت دارد: هل الدین الا الحبّ والبغض.
دین، یعنی اعتقادات دو قسمت است. یک سری اعتقادات بر مبنای حُبّ و دفاع از حب است. یک سری بر مبنای بغض و دفاع از بغض.
ولی در وادی عمل، دفاع از حب سخت تر از دفاع از بغض است!
اثباتی کار کردن مشکل است. ولی کار دفعی ساده است.
متاسفانه در جامعه ما دفعی کار کردن بیشتر جواب می دهد و مردم به دنبال این هستند.

20 جلسه راجع به اصل ولایت فقیه و مسائل فقهی آن صحبت کن، کسی خبردار نمی شود. فقط کافی است یک کلمه بگویی مرگ بر فلان چیز و فلان کس، همه جمع می شوند !!
چون کار دفعی خریدارش بیشتر است. ساده تر است. مردم زودتر توجهشان جلب می شود.

در حب ات چقدر پای کار هستی؟ چند خط بلدی در دفاع از اهل بیت بنویسی؟
اثباتی کار کنید.
و نکته اینجاست که اثباتی کار کردن سواد می خواهد. کار هرکس نیست! سواد یعنی شب بیداری، یعنی زحمت. یعنی مطالعه مدام. یعنی به خود سختی دادن.

وگرنه لعن کردن و صدا بالا بردن و مرگ بر فلان گفتن که کاری ندارد! کار یک دقیقه است!
باید در جهاد اکبر پیروز شوی؛ بتوانی با نفس ات، با شیطان جامعه ات مبارزه کنی.

وقتی این صحبت ها مطرح می شود، مشتری کم می شود! چون کار می خواهد.
لذا برخی چون این کار از عهده شان بر نمی آید و نمی خواهند خودشان را به زحمت و سختی بیاندازند، دائم دنبال این هستند که یک دشمن فرضی در مقابلشان داشته باشند تا مدام لعنش کنند! دشمن تراشی می کنند.
داد زدن و توهین کردن ساده است، تغییر فکر دادن مشکل است.

متعهد باشید که برای حُب تان وقت بگذارید؛ توحید، امامت و نبوت، اصول عقائد. برای شناخت انقلابت وقت بگذار.
چقدر تاریخ انقلاب را می شناسی؟ چقدر سیستم را می شناسی؟ چقدر می توانی پاسخگو باشی؟ چقدر کار کرده ای؟

در همه برهه ها قرار نیست بگوییم مرگ بر فلان. جواب نمی دهد. برخی جاها کار اثباتی لازم است.
کار دفاعی بسیار سخت تر است.

افضل الاعمال أحمَزُها.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید