امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | گناه وجودی | کاروان زیارتی مشهد مقدس - مرداد 92

10 مرداد 1392 -   12:00 ق.ظ  دسته بندی: گناه وجودي

وقت‌هایی که احساس گناه می‌کنید، اتفاقا باید توسل‌تان بیشتر شود.

یا لطیف
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی‌نژاد
کاروان زیارتی مشهد مقدس – مرداد 92

موضوع : گناه وجودی

در بحث توبه گفتیم از شرایط اصلی قبولی توبه، اعتقاد به پاک شدن گناه و مورد بخشش قرار گرفتن از طرف خداوند است. اگر شخص مدتی بعد دوباره بیاید و برای همان گناه توبه کند، خداوند می گوید مگر اعتقاد نداری که گناهت را پاک کرده ام !؟
انسان ها وقتی توبه می کنند و گناهشان پاک می شود، خیال‌شان کاملا راحت است؛ ولی برطبق روایات، دغدغه ای در دل و ذهن علما و عرفا و بزرگان می ماند، که دغدغه ی احساس گناهکار بودن است. امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، ائمه و بسیاری از بزرگان ما دائما احساس گناهکاری در پیشگاه خداوند داشته اند.
از سوی دیگر، اگر کسی اطمینان نداشته باشد گناهش پاک شده، به کرامت خداوند تبارک و تعالی بدبین بوده است.
چگونه می شود این دو حالت را جمع کرد؟

از نظر اخلاقی، ضروری است که انسان در اثر گناهش احساس شرم داشته باشد. امام باقر (ع) می فرماید تنها یک گناه کافی است که انسان تا آخر عمر در برابر خدا احساس شرم داشته باشد. احساس شرم بخاطر ارتکاب سیئه؛ نه به این خاطر که خدا نبخشیده.
در قضیه آدم و حوا، پس از هبوط حضرت آدم به زمین، خدا او را بخشید؛ اخراجش از بهشت، کفاره ی گناهش بود و پس از آن مورد بخشش قرار گرفت. اما آدم (ع) تا آخر عمر نسبت به خدا احساس شرم داشت. در هر موضعی، حرفش این بود که قدر بهشت را ندانستم و خودم را به دنیا مبتلا کردم.

پاک شدن گناهان ما، با شرم منافاتی ندارد. چیزی که باید از امام بخواهیم «شرم ساختاری» است. شرمی که باید در پیشگاه خدا و امام رضا (ع) داشته باشیم. از سلام دادن و مناجات و صحبت کردنت با امام، باید شرم ببارد. شرم ساختاری، فیلم نیست که بخواهیم با آن از خدا امتیاز بگیریم.

در تاریخ و روایات نقل شده با وجود آن‌همه مراوده ی سلمان با پیامبر (ص)، یک بار هم نشد که از پیامبر طلب حاجتی کند. عده ای معتقدند اینان حاجتی عرضه نمی کردند چون می دانستند پیامبر از قلب آنان با خبر است. از طرف دیگر، دستور داریم که بگویید و بخواهید و طلب کنید. در نتیجه، اینکه سلمان طلب نمی کند، شرم است. به این می گوییم شرم ساختاری.
چگونه نسبت به گناهانی که خداوند بخشیده شرم ساختاری داشته باشیم؟
این را جزء حاجات‌تان بگذارید.

برای رسیدن به شرم ساختاری؛

نکته اول – بنشینیم و دقیق احوالات خودمان از گذشته تا کنون را بررسی کنیم؛ چند ساله هستم و منِ آرمانی با منِ ایده آلی که قرار بود بشوم، چقدر فاصله دارد؟ اغلب ما مسیری که در کودکی و نوجوانی آغاز کردیم، یک مسیر ایده آل بوده است. ته ذهنمان را که بازخوانی کنیم، می بینیم قصد داشتیم در دنیا از نظر معنوی خیلی بالا باشیم : من ملک بودم و فردوس برین جایم بود..
قرار بود این باشم، خودم انتخاب کرده بودم. و بعد با منِ حقیقی – که الان هستید – مقایسه کنید.
فاصله ی بین منِ آرمانی و منِ حقیقی، اغلب خیلی زیاد نیست، ولی به اندازه ی همین فاصله باید شرم داشته باشیم.
خیلی از ما سعی می کنیم الان خودمان را توجیه کنیم!
روز به روز که بر سن‌مان افزوده می گردد، میزان رضایت‌مان نسبت به داشته هایمان به حداقل می رسد.
نباید توجیه کنیم، باید فاصله ی خودمان با حداکثر را ببینیم.
بالاخره در سنی، شخص به خودش می آید و تازه به این نقطه می رسد که در دنیا به دنبال چیزهایی رفتم که واقعا ارزشی برای من نداشت. در یک مورد باید خودخواه باشیم و آن، بالا رفتن است؛ ما ز بالاییم و بالا می رویم.
حتی والدین که احترام و اطاعت آن ها واجب شرعی است، نباید مانع صعود تو بشوند.

نکته دوم – مکاشفه.
این مکاشفه با مکاشفه ای که متعلق به اولیاء خداست، تفاوت می کند. مکاشفه یعنی عریان سازی. بررسی، ارزیابی و شفاف‌سازی اعمال‌ بدون رودربایستی با خودمان! یکی از مراحلی که در مراقبه بسیار مورد تأکید است، عریان سازی است. مرور و بررسی دقیق اعمالی که باعث افتخار یا انزجار ماست.

شرم، بخش بسیار مهمی است. اگر نباشد برخی به نقطه ی طلبکاری در مقابل امام می رسند، حق گله برای خودشان قائل می شوند. اگر شرم را در خودمان تقویت نکنیم به اینجا می رسیم [گرچه شرمگین نبودن گناه نیست].
در تمام دعاها و مناجات های امام سجاد (ع) شرم هست، پس فضیلت است. ولی تقویت نکردن شرم، باعث وقاحت می شود؛ فقط دو گزینه داریم، حالت مابین ندارد : شرم یا وقاحت.

نکته سوم – واکنش پر از درد و تألم انگیز روح در عبور از مرزهای ممنوعه.
در جسم ما یک روح الهی تعبیه شده است که از روح شیطانی قوی تر است. وقتی مرزهای ممنوعه را با شکستن حدود رد می کنیم، احساس خطر و گناه اتفاق می افتد.
امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند کسی که به سمت بهشت و رضوان الهی می رود، احساس گناهش روز به روز بیشتر و کسی که رو به سمت جهنم می رود، روز به روز احساس گناهش کمرنگ تر است.
این احساس گناه را می توانیم مترادف کنیم با شرم. لذا عارفی مثل امام (ره) در نهایت شرمگینی است و یک شخص عادی در نهایت طلبکاری.
گاهی عبادات افراد معمولی بر میزان وقاحت‌شان می افزاید.

در غرب یکی از موانع لذت بردن از دنیا بصورت بی حد و مرز، احساس گناه بود. فروید بسیار تلاش کرد با مغلطه و سفسطه این احساس گناه را از بین مردم بشوید، می گفت احساس گناه یک امر کاملا ذهنی است که کشیشان و روحانیون برای شما ایجاد کرده اند!
احساس گناه به تلقین نیست؛ در روح الهی کشف می شود. ولی روح شیطانی احساس گناه را آرام آرام کمرنگ می کند.
در سوره ناس می خوانیم «مِن الجنة والناس» می فرماید اتفاقا مشکل شما شیطان جن نیست، چون فقط ترغیب به گناه می کند. مشکل اصلی شما شیاطین انس هستند، چون علاوه بر ترغیب، دستت را می گیرد و می کشاند، یا در معذوریت قرار می دهد و با زور و زر و تزویر و تهدید، شما را مجبور به عبور از مرزها می کند.

یکی از پناه هایی که باید از امام رضا بخواهیم، در برابر شیاطین انس است.
قرآن کریم می فرماید برخی انسان ها بجایی می رسند که شیطان از آن ها پیروی می کند! در روایت، شیطان به خدا می گوید اگر می خواهی این ها را ببخشی، من را نبخش، در جهنم می مانم!

نکته چهارم – احساس گناه در اثر قصور یا تقصیر :
گاهی اوقات احساس گناه ما کاذب است. احساس گناه برای زمانی است که مرتکب سیئه ای شده باشی. برای مثال، روزه بر کسی که بیمار است، حرام است. حالا شخص احساس گناه کاذب می کند و می گوید امروز را روزه بگیرم! احساس گناه کاذب، شما را در دام گناه واقعی می اندازد.
در روایت از امام صادق (ع) داریم زنی که نسبت به همسرش غیرت بی‌جا دارد، همسرش را به سمت گناه سوق می دهد.
احساس گناه بخاطر گناهی که نبوده، دامی‌ست که شما را به گناه جدی گرفتار می کند.

نکته پنجم – گناه را درد دانستن.
گناه، درد دارد. برخی دردشان به روح می زند؛ روح متألم می شود. درد روحی حقیقی است و وجود دارد.
ممکن است کسی گناه کند ولی اصلا درد روحی و جسمی نکشد. این شخص حتما در مسیر جهنم و غضب الهی است.

نکته ششم – احساس شرم در اثر خیانت به فرا دست.
کسی که ما را آفرید و تمام نعمت ها را در اختیار ما گذاشت، توقع دارد استفاده کنیم و لذت ببریم، ولی با او مخالفت نکنیم.
احساس خیانت به فرا دست باعث شرم می شود و شرم منجر به توبه می شود. با توبه گناه بخشیده می شود ولی شرم می ماند.
برای از بین بردن شرم، باید جبران کنیم؛ اللهم یا جابر العظم الکسیر.
صدقه و جبران های مالی به رفع احساس شرم کمک می کند.

احساس گناه [منفی] منجر به نوعی یأس می شود که دو لبه ی تیز دارد؛ در لبه اول احساس گناه باعث بریدن شخص می شود؛ آنقدر منفی جلوه می کند که می گوید قرار است بروم جهنم! در بسیاری از جنایت‌کاران تاریخ این قضیه را می بینیم.
لبه ی دوم به رکود می رسد؛ انسانی که احساس نکند مورد بخشش واقع شده، در زندگی اش رشد ندارد. احساس گناهی که در اثر عدم توجه به توانایی ها باشد، باعث انجماد می شود.
اجازه ندهید احساس گناه فرزندان‌تان، آن ها را در حالت یأس نسبت به شما قرار بدهد. یک لبه اش دنیا را باطل می کند، یک لبه اش آخرت را.

نکته هفتم – مجازات.
دو مدل مجازات داریم : 1. حقوقی و شرعی 2. شخصی
در مورد اول، انسان در اثر جرم و گناه، تحت مجازات حدی و شرعی قرار می گیرد. اما توصیه اهل بیت و خدا این است که در گناه شخصی، اگر حد شرعی واجب می شود، نرود بگوید فلان جرم را مرتکب شدم، توبه کند. و احساس گناهش را با جبران از بین ببرد.
وقتی کفه ی سمت چپ سنگین می شود، باید کفه ی سمت راست را سنگین تر کنید؛ این یک مبارزه است.

وقت هایی که احساس گناه می کنید، اتفاقا باید توسل‌تان بیشتر شود. اثر تلقینی مثبت دارد. کفه ی معنویات را بالا ببرید. هرجا شیطان خواست مأیوس‌تان کند، سریع ذهنتان را از شیطان وسوسه گر، منحرف کنید. شکاکیت گاهی بهانه است برای اینکه جلوی توفیقات ما را بگیرد.

قرآن کریم در مورد انسان می فرماید مختالاً فخورا. متکبر و فخرفروش. علی‌رغم این موضوع، انسان ها از استقلال بشدت می ترسند. تصور تنها ماندن در یک جزیره دور دست برای هیچ انسانی خوشایند نیست.
استقلال‌هراسی در فطرت انسان هاست. علت اینکه عده ای به سمت خدا نمی روند، این است که به سایر انسان ها تکیه می کنند.
از دلایل احساس گناه این است که احساس می کنیم خدا ما را به خودمان واگذار کرده و از استقلال می ترسیم. نبود خدا باعث ایجاد وحشت می شود. خیلی اوقات دلیل نماز خواند و زیارت رفتن ما، احساس نیاز به یک سایه است؛ بخاطر ترس از استقلال. انسان فطرتا بدون رب نمی تواند. وقتی فکر کند رب بالای سرش نیست، با حس استقلال، احساس گناه می کند. این را گناه وجودی می گویند.
کسی که حتی دو روز در سال در پیشگاه خدا حاضری می زند، یعنی دوست دارم بندگی کنم. اگر حتی همین دو روز را از او بگیرند احساس وحشت می کند.

لذا خداوند تأکید دارد که به خودمان تلقین کنیم تنها نیستیم. روزی چند بار در واجباتمان می گوییم «سمع الله لمن حمده». یعنی هربار خم شدم و کمرم تا شد، برای بالا آمدن هنوز کسی هست.
انسان ها وحشت دارند خدا صدایشان را نشنود.

گناه وجودی گناهی است که ما را از چشم خدا می اندازد.
امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه در چند فراز می فرماید خدایا نکند کاری کرده ام که از چشم تو افتاده ام. [استیحاش و ترس از از چشم افتادن]
انسان ها ممکن است گناهان زیادی مرتکب شوند و گناه وجودی نباشد، ولی یک گناه مرتکب شوند و احساس کنند دیگر خدا رهایشان کرده است.
دو نوع رها کردن دائم و موقت داریم. در نوع دائم، خداوند مهلت می دهد که شخص تا ته جهنم برود.
اما رها کردن موقت، دلیلش امتحان و تنبیه است؛ به قصد هوشیار کردن.

نکته هشتم –
همه ما خلق شده ایم که بیت ناتمامی از هستی را کامل کنیم. هدف این نیست که فقط بخوریم و به اکوسیستم پس بدهیم!
از امام رضا بخواهیم توجهمان به روح بیشتر از توجه به جسم باشد. توجه به آخرت بیشتر از توجه به دنیا باشد. نه اینکه دنیا صفر باشد، در حد 30 درصد کافی‌ست.
انسان باید نسبت به زندگی اش حساس باشد تا خدا هم نسبت به او حساس باشد. وقتی بی‌راهه برویم خدا ما را به وحشتِ گناه وجودی مبتلا می کند.

کیفیت زیارت بسیار در این موضوع مهم است و زیارت از نکات بسیار مهم رسیدن به نقاطی است که ما گاهی محال می پنداریم.
سفرها و معنویات را جدی بگیرید. شرم ساختاری را جزء حاجات جدی‌تان بگذارید. اعتقاد داشته باشید توفیقات معنوی نمی گذرد، می ماند. معنویات الصاق می شود.
وقتی در توفیق معنوی قرار دارید فقط شکر کنید. گاهی توفیقات زیاد باعث قساوت و ناشکری می شود. مراقبت کنید گناه وجودیِ قساوت، در اثر قرابت اتفاق نیفتد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید