امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

عید با خدا 2

13 آذر 1404 -   12:53 ب.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

همه در وجودشان یک داعش دارند، باید مواظب باشید!

یالطیف
سخنرانی‌ حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: عید با خدا – قسمت اول
94/12/15

◄ عناوین اصلی که در این سخنرانی به آن پرداخته شده:
» عید یعنی بازگشت، مرور کردن، بازخوانی، بررسی کردن.
» مگر خدا با بنده اش دعوا دارد؟!
» آیا خدا مانند پلیس در کمین بندگانش است؟
» فرق “خابَ” و “خَسرَ” چیست؟
» کرم خداوند تبارک و تعالی اجازه نمی دهد اگر کسی عرق ریخت، مزدش را ندهد!
» چرا امام به “روزی” که می رسد، مسیر مناجات را عوض می کند؟!
» ضرر، به معنای نگرفتن نیست!
» مردم چهار گروه اند: آدم های بد در مسیر بد. آدم های خوب در مسیر خوب. آدم های بد در مسیر
خوب. آدم های خوب در مسیر بد.
» مسیر درست یعنی مسیری که امام دارد می رود.
» شیطان در آخر الزمان انسان های خوب را در مسیرهای بد قرار می دهد.
» همه در وجودشان یک داعش دارند، باید مواظب باشید!
» خطرناک ترین مهره شیطان است کیست؟!
» مسیر از عرش تا فرش این است: “اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”.
» در تاریکی گشتن، یعنی گم شدن بیشتر!

◄ مقدمه:
1- بحثی که در این دو جلسه باقی مانده از سال نود و چهار در خدمتتان هستیم، “عید با خدا” است.  اول تیتر بحث را معنا کنیم و بعد به خود بحث بپردازیم که ببینیم چه اتفاقی می افتد.

– اول چیزی که ما نمی خواهیم بگوییم، این است که عیدها بی خدایی اتفاق می افتد.
– دوم اینکه فقط و فقط برای اینکه این فضا و زمان با این بحث تطابق اسمی داشته باشد، این زمان را انتخاب کرده ایم، وگرنه اینطوری نیست که بگوییم در عیدها بی خدایی اتفاق می افتد، مردم بروید عید را با خدا باشید! نه، اصلا چنین بحثی را نمی خواهیم بیان کنیم.

» عید یعنی بازگشت، مرور کردن، بازخوانی، بررسی کردن.
اگر عید هم نبود، همین کلمه عید را برای این بحث انتخاب می کردیم، چون عید در اینجا به معنای بازگشت است.
+ معناهای دیگر عید: مرور کردن، بازخوانی و حتی بررسی کردن.

همانطور که عید غدیر داریم، عید نوروز هم داریم که در آداب و سنن عید نوروز خانه تکانی دل یعنی بازگشت به دل، خانه تکانی یا زدودن دل از غم ها و ناراحتی ها وجود دارد. یعنی بازگشت به گذشته. پس، این معنای عنوان منبر ما یعنی عید با خداست.

2- بحثی که اینجا داریم این است که بعضی از سوء تفاهم هایی که بین ما و خدا وجود دارد، در ذهن های ما در زمان نوجوانی و جوانی شکل می گیرد و در میانسالی و بعد در بزرگسالی، آرام آرام به نزاع با خدا تبدیل می شود، این دیگر سوءتفاهم نیست!

مثلا در نوجوانی چیزی در دلش است و می گوید مگر نگفتی فلان نماز را بخوان، خدا فلان مطلب را به من می گوید یا می دهد؟ مگر گفتی فلان کار را بکن، اینگونه می شود؟ بعد جلوتر که می آید کسی جوابش را نمی دهد یا خودش در رودربایستی اصلاً سؤال نمی کند، چون زشت است بگویم از خدا چیزی خواسته ام ولی نداده است!
اصلاً نمی خواهیم در بحث تکراری استجابت ورود پیدا کنیم، این بحث کاملاً فلسفی و اجتماعی است.

◄ شروع بحث:
» مگر خدا با بنده اش دعوا دارد؟!
برداشتی که از برخی روایت ها یا مناجاتی که می خواهیم خدمتتان بخوانم می شود این است که، نعوذا بالله خدای عقده ای آن بالا نشسته، همه چیز هم در اختیارش است و این خدای عقده ای از اینکه ما سر سوزنی از او غافل باشیم، بیزار است و انتقام می گیرد! یک برداشت اولیه این است.

می توانم شصت و شش تا شصت و هفت آیه قرآن معرفی کنم که اگر این آیات را برای یک دانش آموز و نوجوان بخوانی، چون دانش آموز اولین برداشت را می کند، اولین برداشتی که در ذهنش می آید و روی آن را ندارد که بگوید، این است که: مگر خدا با ما دعوا دارد؟!

– و عزتی و جلالی و مجدی و ارتفاعی علی عرشی لاقطّعن امل کل مومل غیری بالیاس!

به عزت و جلال و بزرگواری و رفعتم بر عرشم سوگند، آرزوی هر کس را که به غیر من امید بندد ناامید می کنم!
چند قسم می خورد؛ کسی که در خانه من را نزند و برود در خانه دیگری بزند را، ناامید می کنم! می گوید اینکه خیلی قدرت داری درست است، ولی این چه وضع صحبت کردن با بنده ات است؟! اولین برداشت این است که روی عنوان کردن آن را هم نداریم! الان که داریم این را می گوییم، چون خیلی از مردم این برداشت را می کنند. البته سعی می کنیم در این دو جلسه، این سوءتفاهم برطرف شود.

» آیا خدا مانند پلیس در کمین بندگانش است؟
مثلاٌ بعضی از ما احساس می کنیم خدا، یک خدایی است که “انّ ربک لبالمرصاد”، یعنی در کمینگاه نشسته است. اولین برداشت از این آیه این است: خدا نشسته تا مچ بگیرد! کمینگاه همین است دیگر! مثل نیروی انتظامی و پلیس راه که خدا حفظشان کند، خصوصا در ایام عید که همه کنار خانواده هایشان هستند، این ها در سرما و گرما در جاده ها هستند.

در زوایه ی کورِ جاده، پشت درخت نشسته و دوربین گرفته! یک دفعه می بینی یک نفر با تابلو وسط جاده آمد و گفت: کنار بزن! با سرعت صد و بیست می رفتی! برخی فکر می کنند خدا این است. مثلا می پرسی امروز چه اتفاقی افتاد که پایت شکست؟ می گوید به خدا چیزهایی گفتم و ناشکری شد، خدا هم ضربه اش را به من زد!

بنده روی این حرف را ندارم که به او بگویم تا به حال سیصد هزار حاجت از خدا خواسته ای و نداده، همین یکباری که حرف اشتباهی گفته ای، این بلا به سرت آمده؟! یعنی خدا از اینطرف زود اقدام می کند، ولی از آنطرف نه؟!! اصلاً با هم متناسب نیست! باور کن مربوط به نا شکری نیست، حواست نبوده و پایت روی پوست موز رفته! به ناشکری ربطش نده، خدا اینگونه نیست! باید در حوزه دین با دقت و ظرافت زیاد به آیات و روایات نگاه کنیم تا برداشت درستی داشته باشیم که این برداشت به خدا بخورد!

چند خط از مناجاتی که اینگونه برداشت ها را خیلی تقویت می کند را، می خوانیم:
– “خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَيْرِكَ، وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ، وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلاَّ بِكَ، وَاَجْدَبَ‏ الْمُنْتَجِعُونَ اِلاَّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ، بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبينَ، وَخَيْرُكَ‏ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبينَ”.

» فرق “خابَ” و “خَسرَ” چیست؟
برداشت اولیه این است:
– “خابَ الوافِدُونَ”.
کسانی که به غیر از تو امید بستند، صد در صد خوابند. نمی گوید “خسِر”، می گوید “خابَ”! فرق “خابَ” و “خسِر” چیست؟ وقتی می گوید”خسِر”، یعنی قابل جبران است. “خابَ”، یعنی غیر قابل جبران! یعنی این ها ضرری کرده اند که دیگر جبران نمی شود.

– اولاً، این صحبت امام با خداست، خدا خودش را معرفی نکرده! از موضع پایین با خدا صحبت کردن، آداب خودش را دارد، من جمله که در این مناجات تواضع و خشوع دارد موج می زند.

– ثانیا، امام دارد از موضع تجربه می گوید. امام یعنی کسی که می بیند، امامِ زمان و مکان است و در طول تاریخ همه چیز را دقیق می بیند و تجربتاً می گوید: کسانی که از غیر تو خواسته اند، ضرری کرده اند که این ضرر اصلاً قابلیت جبران ندارد. پس معرفی خدا، از موضع پایین است و امام می گوید.

+ بعد ادامه می دهد:
– “وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ”.
اینجا می گوید: “خسِر”. اگر به یک کس دیگری غیر از تو، رو زد، ضرر می کند. به نظر شما آیا خداوند تبارک و تعالی وقتی صحبت امام و بنده را می شنود، همان گونه هم برخورد می کند؟ یعنی امام می گوید من دارم تجربتاً می گویم اگر کسی، از غیر تو خواست، این آدم ضرری می کند که قابل جبران نیست. اگر آدمی این کار را کرده و بعدش توبه کرده، باز خدا می گوید نه، هیچ راهی به تو نمی دهم؟!

» کرم خداوند تبارک و تعالی اجازه نمی دهد اگر کسی عرق ریخت، مزدش را ندهد!

یک تجربه خیلی سنگین جهانی در مقابل چشممان داریم، آن هم کسانی هستند که خدا را نمی شناسند، امکانات زیادی هم در دنیا دارند، همه چیز دستشان است و از ما هم بالاترند! یعنی کرم خداوند تبارک و تعالی اجازه نمی دهد اگر کسی عرق ریخت، مزدش را ندهد! عرق ریخته، مزدش را می دهد.

یکی از مشکلاتی که امروز در پیرامون شیعه وجود دارد این است که مناجات های ما را می گیرند، دو خطش را می خوانند، تفسیر می کنند و والسلام را می گویند. هم خودی ها، هم دشمن ها! خودی ها والسلام را می گویند، جلسه بعدی را دیگر توضیح نمی دهند، دشمنان گُل می گیرند و می گویند این خدایی که شیعه دارد معرفی می کند این است!

– “وَفَضْلُكَ مُباحٌ لِلسَّآئِلينَ، وَنَيْلُكَ مُتاحٌ لِلأمِلينَ، وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ”.

از دایره مؤمنین اینگونه صحبت می کند: فضلت برای کسانی که از تو گدایی می کنند، موجود است. خیرت برای کسانی که طلب کنند، موجود است. در خانه ات برای کسانی که بخواهند، باز است. مِیلَت برای امیدواران و آرزومندان حتماً هست.

» چرا امام به “روزی” که می رسد، مسیر مناجات را عوض می کند؟!

“رزقک مبسوط” که می گوید یک دفعه مسیر عوض می شود!
– “وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ، وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ، عادَتُكَ‏ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ، وَسَبيلُكَ الإِبْقآءُ عَلَى الْمُعْتَدينَ”.
تا الان چگونه بود؟ در، برای طالبین و راغبین باز بود، فضل داشت و در آغوش می کشید. “وَ رِزْقُكَ”، به روزی که می رسد، یک دفعه امام بحث ایمان را جدا می کند! “مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ”، برای کسانی که دارند عصیان تو را می کنند، باز ریخته ای!

به اول مناجات برگردیم، اینکه می گوید”خابَ الوافِدُونَ”، اگر کسی از غیر خدا بخواهد ضرر می کند، به این قسمت برمی گردد که رزق خدا برای کسانی که عصیانشان می کنند، ریخته است، در خانه کس دیگری بروی، ضرر نمی کنی.

+ ادامه می دهد:
– “وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ”.
صبر و حلمش برای کسانی که صبح تا شب به او جفا می کنند، فراوان است و سکوت مطلق همراه با عقلانیت دارد.

– “عادَتُكَ‏ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ”.
عادت خدا خوبی کردن به گنهکاران است. به بقیه که دیگر عادت نمی خواهد، خدا دارد خوبی می کند. چیزی که عادت دارد، خوبی کردن به گنهکاران است.

باز به اول مناجات برگردیم: “خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَيْرِكَ”، مال این است. تجربه دارد این را می گوید که خدای این مدلی، در خانه کس دیگری رفته ای، معلوم است ضرر کرده ای!

» ضرر، به معنای نگرفتن نیست!

– “وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ”، کسی که می رود جای دیگری را می زند مال این است!
شما هر چند سالت است، ایام عید یک بازگشت و مرور به قبل می کنیم، یک مورد را بیاوریم که از غیر از خدا خواسته ایم و ضرر نکرده باشیم! ممکن است سریع یک فایل باز بشود که من یک جایی از غیر خدا خواسته ام و گرفته ام. یکبار دیگر این را مرور کن، چیزی که از غیر خدا خواسته ای و گرفته ای، به معنای این است که ضرر کرده ای یا نکرده ای؟؟

– برخی اوقات پرسیده می شود کجا رفته ای؟
– مثلا می گوید نزد بنده خدایی که خیرات می داد، رفته ام.
– چقدر گرفته ای؟ صد هزار تومان.
– بدبخت ضرر کرده ای! این شخص زیر یک میلیون نمی دهد!
ضرر، به معنای نگرفتن نیست!

برخی مواقع از خلق چیزهایی گرفته ایم و داده اند که یک ارزشی، لذتی، آرامشی، راحتی، پولی و امکاناتی هم دارد، اما در چیزهایی که از خلق می گیریم ضرر است. آنچه خدا می دهد، باقیست، هر چه از خلق می گیری ضرر است. معنی “خابَ الوافِدُونَ” این است، نه اینکه نعوذا بالله خدا مثل یک عقده ای در آن بالا نشسته و می گوید اگر از من خواستی، که هیچ. نخواستی پدرت را در می آورم!
کسی می گوید آمریکا همه جا را گرفته، خدا به این ها نداده؟!
اولاً خدا داده، چون زحمت کشیده اند. همه آمریکا که بد نیستند، شما تعدادی از آن ها را می بینی.
ثانیاً بدهایشان هم که اینقدر زحمت کشیده اند و چیزی گیرشان آمده، اگر همین زحمت را در مسیر خدا می کشیدند ببین چه چیزی به آن ها می رسید!

بحث ما بحثِ ضرر است، بعضی وقت ها ضرر، ضرر از سود است! اینکه امام صادق(علیه‌السّلام) می فرمایند: “الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا”، عموماً مردم خوابند، وقتی مردند چشم هایشان باز می شود، یکی از مهم ترین چیزهایش ضرر است. نه اینکه چشم هایشان باز می شود و می بینند گناه می کرده اند.

◄ آخرین نکته:

مطلب خیلی مهم و دقیقی را خدمتتان عرض می کنم، آن هم این است که در تفسیر آیات قرآن در بحث های مختلفی که بحث گمراهان و خاسرین و ضرر کنندگان است، و همچنین بحث های آنطرف قضیه که بحث خوبان و مشتاقان و راغبین و صراط مستقیم است، همه مفسرین ما بدون استثناء، برادران اهل سنت و شیعیان اعتقادشان این است که چهار گروه از مردم وجود دارند:

» مردم چهار گروه اند: آدم های بد در مسیر بد. آدم های خوب در مسیر خوب. آدم های بد در مسیر خوب. آدم های خوب در مسیر بد.

+‌ گروه اول آدم های بدی هستند و در مسیر بد هم دارند حرکت می کنند. مثل نتانیاهو!
در زیارت عاشورا و روایت هم لعنت می کند. چرا لعنت می کند؟ چون قرآن گفته هم آدم های بدی هستند، هم در مسیر بدی دارند حرکت می کنند.

+ گروه دوم آدم های خوبی هستند و در مسیر خوبی هم دارند حرکت می کنند.
“السابقون السابقون، اولئک المقربین”. اصحاب یمین هستند، مردم متوسط هم هستند. این ها کسانی اند که هم آدم خوبی هستند و هم مسیرشان درست است. وقتی به مسیرش نگاه می کنیم، می بینیم این آدم در مسیر صراط مستقیم و خدا دارد جلو می رود.

دو گروه بعدی را خیلی دقت کنید!
+ گروه سوم، آدم های بدی هستند، اما در مسیر خوبی جلو می روند.

پرونده اش مشکل دارد. می بینیم یک جای کارش می لنگد. ظاهرا معلوم است که دارد گناه می کند، در باطنش هم همینطور است. برخی اوقات حلال و حرام را هم قاطی می کند. در نماز و روزه هم می لنگد. ما حداقل ظاهر خوبی داریم، اما این شخص ظاهرش معلوم است آدم خوبی نیست!

» مسیر درست یعنی مسیری که امام دارد می رود.
اما در مسیر درستی جلو می رود! مسیر درست یعنی چه؟! علامه طباطبایی(ره) در بحث صراط مستقیم مسیر درست را مشخص می کند. مسیر درست یعنی مسیری که امام دارد می رود. مثلا از او می پرسی منتظر ظهور هستی؟ می گوید بله. یکی بیاید و ما را آدم کند! در مسیر انفاق و انسانیت هستی؟

اهل کج روی نیست، اشتباه نمی رود. وقتی به او نگاه می کنی اگر قرار شد روزی دری به تخته بخورد و امامی جلو بیفتد و امتی پشت سرش باشد، این شخص در همین مسیر است، منتها نشسته!

جلسه قبل به شهید شدن آدم ها اشاره کردم، مگر شهادت فقط مربوط به آدم های خوبی است که در مسیر خوبند؟ شهادت مال آدم هایی است که در مسیر خوب هستند، یا خوبند یا بد. اینگونه نیست که امام یا ولی از طرفی برود و این شخص از طرف دیگر. مثلا می گوید من نماز نمی خواندم ولی دیدم عاشوراست و آمدم. عاشورا، منظور اتفاق عاشورایی است. این آدم با خدا هم قهر است، اما مسیرش مسیر درستی است. وقتی نگاه می کنی، پای کار است.

خود ما چند سال پیش چنین کسانی را نفی می کردیم. قیافه و ظاهر و باطنش را می دانیم، اما در این مسیر مانده است. هیچ چیزی ندارد، اما مسیرش درست است. اگر امام زمان(عج) بیاید چه می گویی؟ می گوید بیاید گردن من را بزند. به گونه ای راجع به امام زمان(عج) و ولی فقیه ابراز ارادت می کند که ما شک می کنیم! چشم هایش پر از اشک می شود و رگ گردنش متورم می شود!

به گونه ای برای کار اجتماعیِ اعتقادیِ سیاسی ساعت شش صبح آمده، که ما بیست سال است در این مسیر هستیم، ساعت نه می رفتیم! این یعنی آدم بد، در مسیر خوب.

» شیطان در آخر الزمان انسان های خوب را در مسیرهای بد قرار می دهد.

+ گروه چهارم، آدم های خوبی که در مسیر بد حرکت می کنند! الله اکبر از فتنه های آخر الزمان! به اصل بحث رسیدیم شیطان در آخر الزمان تلاشی برای تغییر دادن انسان های خوب، نمی کند. شیطان انسان های خوب را در مسیرهای بد قرار می دهد، همین! مسیر مشکل دارد. امام حسین(ع) هیئت، روضه، نماز جماعت و همه چیز سر جایش است.

شیطان در آخر الزمان این آدم را وسوسه نمی کند که خوبی هایش را کنار بگذارد، فقط مسیرش را می چرخاند. لذا در بعضی مواقع می بیند حریف جماعتی نمی شود که خدا را رها کنند، می گوید بگذار مسیرشان را می چرخانم! خدایی که شما می گویی، با علی(ع) نیست، در نتیجه گروهی خوارج شدند! فکر می کنید در داعش، جبهة النصره، احرار الشام و … همه بد هستند؟! نه، برخی از این ها آدم های خوبی اند. خوبی ای که اگر یک روز من و شما به اندازه آن ها خوب باشیم، دچار وهم می شویم که جزء اولیاء خدا هستیم!

بدون هیچ گونه توهمی خوب است؛ وسط جهاد روزی چند جزء قرآن می خواند، روزه نذر دارد، در این شصت سال عمرش یک ریال مال حرام نخورده و با نهایت زهد زندگی کرده، فقط مسیرش بد است. به جای اینکه سر اسلحه اش سمت صهیونیسم باشد، سمت ایران است! شیطان همین را می خواهد.

» همه در وجودشان یک داعش دارند، باید مواظب باشید!

یکی از آقایان ده پانزده سال پیش که استاد بنده بودند، البته الان هم مقام استادی برای ما دارند، ما را با داستانی نصیحت می کردند که از در خانه بیرون رفتم و دیدم رو به روی مدرسه شهید مطهری(ره) پیرزنی به تاکسی های می گوید: راهنمایی. تاکسی ها هم رد می شدند.
– گفتم خیابان راهنمایی می خواهی بروی، باید آنطرف بایستی!
– گفت: نه، آقا گفته راهنمایی. اینطرف است!
– فهمیدم منظورش راهپیمایی است.
ایشان می گفت: این پیرزن که بلد نیست بگوید راهپیمایی و می گوید راهنمایی، بر مرجع تقلیدی که نمی فهمد کدام طرف برود، می ارزد و شرف دارد! ان شاء الله که حرف خودش هم، یادش بیاید!

مسیرت را مشخص کن. الان کجایی؟! تا اسم داعش می آوریم می گوید لعنت الله اجمعین! همه در وجودشان یک داعش دارند، باید مواظب باشید.

» خطرناک ترین مهره شیطان است کیست؟!

آدم بد در مسیر خوب، به شدت مورد تایید و آدم خوب در مسیر بد، خطرناک ترین مهره شیطان است!
– “خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَيْرِكَ، وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ”.
این هایی که مسیرشان با تو یکی نیست! برگردیم مسیرهایمان را درست کنیم.

» مسیر از عرش تا فرش این است: “اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”.
چگونه می شود مسیر را چک کرد؟ مسیر را از عرش تا فرش چیده ام: “اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”. باید در این مسیر رفت و آمد کنی. اگر خواستی بنشینی، کم بیاوری، ده ماه نماز نخوانی، از خدا ببُری، جایی بروی و مِی بخوری، همانجا بنشین و مسیرت را عوض نکن، که هر وقت بلند شدی در همین صراط باشی.

» در تاریکی گشتن، یعنی گم شدن بیشتر!
برخی می بُرّند، اما مسیر را عوض می کنند! ببُر، چرا مسیرت را عوض می کنی؟! در زمان جنگ می گفتند، الان هم می گویند، یکی از آموزش های خیلی جدی در سوریه این است: اگر مسیر را گم کردی، نگرد! خراب تر می شود، همانجا بنشین، بالاخره یکی پیدایت می کند! در تاریکی گشتن، یعنی گم شدن بیشتر! کم آوردی،stop کن!

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید