امروز 14 آذر 1404 - 13 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | اسرار کربلا «قسمت دهم»

13 آذر 1404 -   11:19 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

یا لطیف  
سخنرانی حجةالاسلام سید محمد انجوی نژاد
14 / 09 / 90 – شب دهم محرم

موضوع : اسرار کربلا «قسمت دهم»

یک بحثی که در کربلا خودش را نشان داد این بود که تحریک‌های قومی و عصبی برای دین و برای مأموم شرط نیست. الان هم دشمن تلاش زیادی برای حاکم کردن عصبیت‌های قومی و قبیله‌ای می کند؛ فرقه‌سازی، قومیت‌سازی. وقتی این جریان حاکم باشد، ما حتی اگر دشمن هم نداشته باشیم، خودمان برای خودمان به اندازه کافی دشمن هستیم !!
ولی عاشورا در این 1400 سال با یک‌رنگ کردن مردم زیر پرچم امام حسین (ع)، دشمن را نا امید می‌کند.
عنوانش عزاداری است، ولی در اصل این است که وقتی پرچم اسلام بلند شود، دیگر قومیت معنایی ندارد، همه در کنار هم در یک مسیر قرار می‌گیرند.

کربلا این سرّ را فاش کرد که عصبیت‌های قومی اجازه نمی‌دهد ما پشت سر امام باشیم.
الان نقطه‌ی قوت شیعه ها این است که وقتی اسم امام زمان و ولی می آید، به کس دیگری کار ندارند. غیر از این باشد، هر عالمی در یک گوشه مریدانی برای خودش جمع می‌کند و علَم بلند می‌کند.
شیعه راحت عبور می‌کند از کسانی که بین او و امام، او و خدا فاصله بیندازد. اندک زاویه‌ای احساس کند، به سرعت به نقطه‌ی مقابل و مخالف تبدیل می‌شود.
ولی در صدر اسلام، مردم بجای نگاه کردن به امامشان، چشمشان به رئیس قبیله‌شان بود و او را ولی خود می‌دانستند!

عصبیت‌های فامیلی – اگر مردم اقوام خودشان را بر اسلام ترجیح دهند، دیگر زیر پرچم امام حسین نیستند. کسانی بوده اند که برای اسلام از مال و جان خود و آسایش‌شان گذشته اند، ولی از فرزند و خانواده نتوانستند بگذرند.
در کوفه خیلی افراد به این خاطر که نمی‌خواستند در مقابل قوم و خویش خود بجنگند، کنار رفتند؛ و این مرز امتحان است.
معمولا شعار دادن‌هایمان زیاد است، اما نسبت به دوستان و یاران و اقوام خودمان اهل مراعاتیم!

بعد از واقعه کربلا، وقتی حضرت زینب (س) سخنرانی می‌کرد، تازه کوفیان فهمیدند چه کار کرده‌اند! زن‌های کوفی تازه زینب (س) را بر سر بام‌ها شناختند. وقتی حضرت را به شام فرستادند، این‌ها بسیار گریه کردند، بر سر و سینه زدند و در تاریخ آمده با شمشیر خودشان را می‌زدند. طایفه ای از کوفیان به مدت 50 سال در گوشه ای سکنی گزیدند و فقط عزاداری کردند!

امیرالمؤمنین فرموده بود ندیدم افراطی که به تفریط نینجامد و بالعکس.
افراط، نقطه‌ی خطر امت است. عقلانی و متعادل باشید. کسی که بصورت افراطی دشمنی یا دوستی می‌کند، در نهایت در دشمنی یا دوستی‌اش پا پس می‌کشد.
افراط یعنی خارج شدن از مسیر اسلام، از مسیر دین. ما یک چارچوب اخلاقی مشخص داریم.
وقتی می‌بینید کسی سرتا پا در لباس عزا فرو رفته ولی براحتی تهمت می‌زند و غیبت می‌کند، چون اصول اخلاقی اولیه دین را رعایت نمی‌کند، بدان یک روز دشمن امام حسین می‌شود!

در کلام و سیره اهل بیت، ما در هیچ یک از دشمنی کردن‌هایشان افراط نمی‌بینیم.
امام (ره) فرمود شخص اول مقیدات اخلاقی اش را محکم کند، بعد وارد جامعه شود. وارد دانشگاه و مجلس و سیاست شود. چقدر کنترل دارد؟ کسی که اهل کنترل نیست، این شخص کلا ترمز ندارد!

در سیستم کربلا اخلاقیات مهم است.
لذا امام از بعضی افراد برای آمدن به کوفه دعوت نمی‌کرد و نیازی نمی‌دید قانعشان کند؛ چون آن چارچوب اخلاقی را در برخی نمی‌دید.
روزگاری است که بهانه‌ی دین، لجام را از دهان برداشته ایم و راحت غیبت می‌کنیم و تهمت می‌زنیم و هر حرفی را به زبان می‌آوریم.

سیستم افراط بر ساختمان غوغاسالاری بنا می‌شود.
غوغاسالاری رفتاری بود که در کوفیان بسیار زیاد دیده می‌شد، یک جامعه‌ی این‌چنینی داشتند. جایی که هرکسی داد می‌زد، پشت سرش راه می‌افتادند! جامعه‌ی گوسفندی‌ای که نیاز به فریاد چوپان دارد و فریادها را تحلیل نمی‌کنند.
آیا جامعه‌ی امروز ما نسبت به این قضیه متنبه است؟ غوغاسالاران را تشخیص می‌دهد؟
برخی نان‌شان در فریاد زدن است! مراقب باشیم دنبال این‌ها راه نیفتیم.

این جریان معمولا در قشری که آگاهی فکری و تحصیلات ناکافی دارند، زیاد دیده می‌شود.
رسانه‌های کشور ما هم الان در اختیار کسانی است که که غوغاسالاری‌ها را پررنگ و بزرگ جلوه می‌دهند. متاسفانه عموم مردم هم غوغاپسند هستند و منطق دیگر در چنین جامعه ای بُرد ندارد.

+ غوغاسالارها ریشه ندارند.
+ مطالعه ندارند – اهل فکر نیستند.
+ بسیار سریع عکس العمل نشان می‌دهند. عصبیت دارند، داد می‌زنند و پشت دادشان منطق نیست. درصدی احتمال نمی‌دهند در حرف طرف مقابل، حقیقتی وجود داشته باشد. معتقدند یا همه 100 % با ما هستند، یا بر ما!
امیرالمؤمنین (ع) فرمود این‌گونه دوستان من، از دشمنانم خطرناک‌ترند!
چون اهل بیت (ع) اهل مدارا هستند و سعی می‌کنند با سیستم پدرانه، دایره اطرافیان‌شان را روز بروز بزرگ‌تر کنند. ولی غوغاسالاران با ادعای حمایت از اهل بیت، روز بروز این دایره را کوچک‌تر می‌کنند.

+ تعصب زیاد – همین کسانی که مدعی بودند برای علی (ع) جان می‌دهند، در جنگ صفین که علی (ع) پذیرفت، شمشبر را بر گردن او هم گذاشتند که چرا در مسیر خدا کوتاه آمدی !!

+ اگر پا بدهد، از امام زمان‌شان هم جلو می‌زنند! در محافل خصوصی‌شان از امام هم ایراد می‌گیرند.
داد و فریاد بدون استراتژی و غیر هدف‌مند و برمبنای عصبیت از خصوصیات این سیستم است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود وقتی غوغا حاکم می‌شود، نه عقل کاربرد دارد نه دین.

و دشمن همین را می‌خواهد، لذا طرف‌دار غوغاست. یکی از سیستم‌های کنترل اجتماعات که توسط غربی‌ها اعمال می‌شود و روی آن حساب می‌کنند، آنارشیسم و غوغامداری است. سر و صدا و بی‌نظمی‌ای که عقل و دین را حذف کند تا انسان مستعمره شود. وقتی بنده‌ی خدا نباشی، حتما بنده‌ی شیطان می‌شوی؛ ما لاجرم هستیم یا بندگی خدا را کنیم یا بندگی شیطان! گزینه‌ی سومی نداریم.

وقتی کار از صحبت منطقی به داد و فریاد رسید، یقین داشته باشید هیچ نتیجه ای حاصل نخواهد شد. دشمن این را می‌پسندد.
بافت عمومی مردم به منطق و آرامش و مظلومیت توجه می‌کنند.

این مطالبی که عرض شد، در شرایط غیر جنگ است. منطق جنگ، منطق غوغاست، در جنگ که توضیح نمی‌دهند! ولی الان در اجتماع هستیم، عقل‌ها درگیر جنگ است؛ و نه حتی چشم‌ها و گوش‌ها و بازوان در هم پیچیده. جنگ عقل است. اباعبدلله (ع) بعد از سخنرانی، وقتی دید منطق و صحبت جواب‌گو نیست و لشکر مقابل درحال هلهله هستند، وارد شد و جنگید.
ولی در مقابل کار فرهنگی، نمی‌شود داد زد و توهین کرد.

شیعه‌ی زرنگ کسی است که تشخیص دهد کجا باید داد بزند،کجا نباید. کجا باید صحبت کند و کجا سکوت کند. این تشخیص، مرز انسان‌های عاقل و ولایت‌پذیر و انسان‌های غوغا مدار است.
اگر بر نتابیدی، دلیل بر ترک کردن و رفتن نیست. الان وقت ماندن و مشورت کردن است.
کوفیان مشکل بزرگ‌شان این بود که بلافاصله عکس العمل نشان می‌دادند؛ بدون هیچ فکر و تأمل و مشورتی. بیعت‌کننده‌ی زود، زود هم می‌بُرَد.

+ از دیگر خصوصیات جامعه‌ی غوغاسالار این است که با غیرت قبیلگی و قومیتی تحریک می‌شوند، نه با غیرت دینی.
تصمیماتی که برای مردم می‌گیرند، از دامنه‌ی غیرت شخصی بلند می‌شود. مردم را از خود و مانند نزدیکان و خویشان خود نمی‌دانند.

ولی در یاران امام حسین (ع)، حتی یک نفر برای قبیله‌اش شمشیر نزد.
سیستم مملکت جمهوری اسلامی باید آماده کننده‌ی نظام، مملکت، مسلمین و جهان برای ظهور حضرت حجت (عج) باشد. و در این مسیر، تک‌تک کارگزاران همین وظیفه را دارند.
پشت سر کسی باش که به دنبال این هدف است، نه کسی که کاسه‌ی تو را چرب‌تر کند.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید