امروز 10 تیر 1404 - 4 محرم 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی - انسجام (2) - شب دوم محرم 1404

9 تیر 1404 -   6:18 ب.ظ  دسته بندی: انسجام

یا مستعان
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع سخنرانی: انسجام – قسمت دوم

شب دوم محرم
تاریخ: 1404/04/06

 

 

عناوین اصلی:
》ملی‌گرایی یا اُمت‌گرایی
》این جنگ، جنگ طولانی مدت با اختاپوسی است که در تمام جهان رخنه کرده
》درگیر کردن اذهان عموم جامعه با مباحث جنگی خلاف استراتژی جنگ است
》شور حسینی؛ نقش ما در این جنگ میان ایران و آمریکا

 

 

در ادامه بحث دیشب عرض کردیم یکی از بحث‌هایی که باید جدی گرفته شود بحث برطرف کردن نقاط آسیب‌پذیر ایران من‌جمله بحث نفوذ است. حالا قسمتی از آن امنیتی و اطلاعاتی است. گرچه الان درگیری ظاهری نیست؛ اما به شدت بچه‌های امنیتی مشغولند و الحمدلله ملت هم همراه هستند. خیلی ساده بهتان بگویم مثلاً آمار تماس مردم با یک نهاد امنیتی شیراز در یکی از همین روزهای اخیر که اعلام کردند سه هزار تماس بوده است. سه هزار تماس به یکی از تلفن‌ها در یکی از شهرها! فقط شیراز! یعنی شما آمارها را اگر کمی تعمیم دهید، به چند صد هزار تماس در کل کشور می‌رسید. این یعنی مردم هوشیار شده‌اند و پای کار آمده‌اند. آن‌ها هم کارشان را ان‌شاءالله بلدند و البته خدا هم باید توفیقاتشان را بیشتر کند و ما هم باید برایشان دعا کنیم. شب و روز هم ندارند.

 

» ملی‌گرایی یا اُمت‌گرایی
قسمت دومش که به بحث دیشب بر می‌گردد، کسانی هستند که می‌خواهند امنیت روانی را برطرف کنند، در گسل‌ها وارد بشوند. یک سری اشارات دیشب داشتم چندتایش را هم امشب عرض می‌کنم. دیشب عرض کردم اگر کسی دارد همراهی می‌کند آغوشت را باز کن؛ اما چشم‌هایت را نبند. چون بعضی‌ از کسانی که همراهی می‌کنند نفاق دارند. نفاق را چه کسی باید تشخیص بدهد؟ کسی که در دشمن‌شناسی تخصص دارد. کسی که حداقل سابقه این آدم را می‌داند که تخصصش جنگ روانی است. من مثالی می‌زنم خدمتتان البته در این شب‌ها اسم نمی‌آروم. مثلاً یکی از استراتژیست‌های جامعه‌شناسی یکی از همین جناح‌ها نوشته است که در این وحدت امروز بین ایرانیان داخل و خارج کشور از فلان تا فلان ما این درس را گرفتیم که ملی‌گرایی جواب می‌دهد نه اُمت‌گرایی، و سودی از آن امت‌گرایی نبردیم. برگردیم و توانایی‌های ایران خودمان را تقویت کنیم. جالب است همین آدم‌ها زمانی می‌گفتند مگر می‌شود کشوری بدون ارتباطات بین‌المللی به حیات خود ادامه دهد؟! بعد الان هم که می‌گوید امت‌گرایی، منظورش این است که بابا امت اسلامی را ول کن؛ باید با آمریکا و اروپا ارتباط بگیریم؛ آن‌ها که نژاد برتر هستند.

کمی به عقب‌تر برمی‌گردیم؛ بله، درست است مردم ما عموما حافظه تاریخی‌شان خوب نیست؛ اما این دوره 10، 12 روزه خیلی چشم‌هایشان را باز کرده و آگاهی‌شان را زیاد کرده است؛ دیگر این‌قدر هم حافظه تاریخی ما خراب نیست که شما بودید که امت اسلامی را به هم زدید و باعث شدید ما سوریه و لبنان را از دست بدهیم! با شعارهایی که آن زمان می‌دادید و می‌گفتید پول ایران را خرج فلان کردند و آن جمله‌ای که آقا آن سال فرمودند که اگر ما آنجا جلویشان را نگیریم مجبوریم در تهران بجنگیم پیش آمد، بعد با کمال وقاحت آمده می‌گوید امت‌گرایی جواب نداد! اگر می‌گذاشتید امت‌گرایی جواب می‌داد، شما نگذاشتید! این‌ها نفاق است، آدم نمی‌تواند چشمانش را ببندد بگوید این هم همراهی کرده و اسرائیل را محکوم کرده است؛ نه، این نفاق است. باز می‌خواهد بازی را خراب کند. بعضی از چیزهایی که آدم می‌بیند مشخص است که اینطور است یا بحث‌های همین مدلی که زیاد اتفاق می‌افتد که ما می‌دانیم این آدم، آدم منفعلی است؛ آدمی است که به قدرت ایران باور ندارد، الان هم که ایران ایران می‌کند، داستان این است که امت اسلام را بزند. گرچه امت اسلام هم بالأخره یک قسمتش خیلی منفعل هستند اصلا نمی‌شود انکار کرد. ما امثال امارات و سعودی و … را که امت اسلام نمی‌دانیم. کمی بیا جلوتر، برادران و خواهران، اصلا امت‌شناسی یک تخصص است که ما بتوانیم نحله‌های جهان اسلام را بشناسیم. همان حرفی که دیشب زدم که توقع ما از قطر باید اندازه قطر باشد. توقع ما از نحله‌های جهان اسلام هم باید به اندازه خودش باشد.

من همین عصر داشتم کانال‌های عربی را دنبال می‌کردم، در این قضیه که دیروز پیش آمده بود؛ دیروز صبح این تیم جولانی کثیف ریخته بودند و حسینیه‌ها را داغون کرده بودند؛ من کانال‌های عربی را چک می‌کردم که ببینم بازخورد اهل‌سنت نسبت‌به این کار چیست، تمام داشتند تقبیح می‌کردند! گفتم در این دوره و زمانه همه دارند بر سر اسرائیل می‌کوبند او آمده دارد سر شیعیان را می‌کوبد! خودشان، خودشان را اصلاح می‌کنند. وجهه‌ای که مکتب آقا امام علی‌(ع) خارج از تشیع در امت اسلامی پیدا کرده است؛ که آن‌ها می‌گویند پیروان حیدر؛ میلی که امت اسلامی به نهج‌البلاغه و فرمایشات امیرالمؤمنین‌‌(ع) پیدا کرده است و …، در آینده نزدیک جواب خواهد داد، اگر شماها بگذارید! آن روز می‌گفتید امت را ول کنید، به ایران بچسبید، امت را ول کردیم ایران از دست رفت؛ حالا می‌گوید دیدید ایران را باید می‌چسبیدید؟ اِ، عجب! این تضاد صحبت‌ها در این بازه زمانی یکی‌دو ساله خیلی عجیب است! همه‌شان آدم‌های مثلا تحصیل‌کرده‌اند؛ آدم باورش نمی‌شود نفهمند! می‌فهد دارد این حرف‌ها را می‌زند. نسبت‌به امت اسلامی، ما اصلا دنبال این نیستیم که مثلا اخوان المسلمین، حماس، جهاد اسلامی، انصارالله و یمن را شیعه کنیم. ما دنبال این هستیم با کسانی که 70، 80 درصد مشترکات داریم، در جهت مبارزه با امپریالیسم جهانی، حُسن استفاده کنیم. خیلی ساده است! چطور این را نمی‌فهمند؟! دیشب گفتم با کمونیست‌ها، با غربی‌ها، با کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها و … در جهت منافع انسانی حاضریم ببندیم، نه منافع اسلامی!

این‌ها هم همین هستند. الان ونزوئلا از لحاظ عقیدتی به ما نزدیک‌تر است یا اخوان‌المسلمین؟ خب مشخص است اخوان المسلمین. گرچه اخوان ترکیه، اخوان قطر، اخوان سوریه، اخوان مصر، هرکدام برای خودش معنای خودش را دارد. با هر کدام قسمت‌های مشترکی داریم می توانیم حُسن استفاده را بکنیم. اگر هم بحث عقیدتی باشد، در کرسی‌های عقیدتی بنشینیم صحبت کنیم. چه اشکالی دارد؟! عمری است همه ادیان دارند با همدیگر گفت‌و‌گو می‌کنند. چه ربطی به مبارزه با امپریالیسم جهانی دارد؟ پس این هم جز چیزهایی است که بعضی‌ها اصلا تخصص ندارند. مثلا بعضی از دوستان چیزهایی راجع‌به اهل سنت می گویند. من سکوت می‌کنم؛ برای اینکه می‌فهمم این آدم کلا دو صفحه مطالعه راجع‌به نحله‌ها و گرایش‌های اهل سنت ندارد. حالا من با او برای چه باید صحبت کنم؟ کسی مثلا ادیان خوانده چشم درخدمتیم. بقیه قسمت هایی که داریم و بحث‌هایی که راجع‌به ترکیه یا آذربایجان هست را بگذارید کسانی که می‌فهمند ملت‌ها چه هستند و نقاط ضعف و قوت ملت‌ها را می‌دانند بتوانند با نقات قوت ارتباط بگیرند. ما که نمی‌توانیم با همه دنیا بجنگیم؟! این آنجایش کج است! آن اینجایش لج است! نمی‌شود که با همه دنیا جنگید؟ ما باید بتوانیم کسانی که در قسمت های مختلف با ما همراهی دارند در همان قسمت از آن‌ها حسن استفاده را بکنیم. الان به چین رفتند و برگشتند خب مگر چین شیعه اهل بیت است؟! می‌خواهد کمک کند، همراهی می‌کنیم. با روسیه همراهی می‌کنیم. هیچکدام هم رفیق فابریک و داداش مرامی‌ ما که نیستند. در منافع مشترک با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم. پنجاه سال آمریکا دارد جنایت می‌کند، لبخندی می‌زنی عده‌ای شُل می‌شوند. دیدی آمریکا… بعد طرف کاری نکرده! حالا مثلا چین چه خیانتی به ما کرده؟ هِی می‌آیند می‌گویند دیدی چین فلان کرد. مگر قرار بوده چه کار کند؟! مگر ما با هم عهد اخوت بسته بودیم؟ این‌ها لایه‌های طرفداران غرب هستند که در محیط سکولار آموزشی ما فریفته و منفعل شدند. بیست سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتند داد می‌زدند و می‌گفتند این سیستم سکولار آموزشی عالی آدم‌ها را غرب‌زده بار می‌آورد. منفعل می‌شود. واقعا فکر می‌کند آن‌ها نژاد برتر هستند. طرف می‌گوید بعضی از ایرانی‌ها بداخلاق هستند. دیدی این کشور با ما مشکل دارد؟ رسما پشت تریبون می‌گوید یک میلیون مسلمان ارزش ناخن یک یهودی را ندارند، به غیرتش بر نمی‌خورد! چرا؟ چون در پس‌زمینه ذهنی‌اش اعتقاد دارد آن‌ها نژاد برتر هستند. خدا ان‌شاالله کمک کند این بیداری که اتفاق افتاده، عمیق‌تر بشود، که ما بفهمیم چه هستیم. ایران چیست. اسلام چه بوده. از نظر علمی، از نظر تمدنی، این‌ها جا بیفتد.

 

» این جنگ، جنگ طولانی مدت با اختاپوسی است که در تمام جهان رخنه کرده
با خاطره‌ای قسمت بعدی را شروع کنم؛ الان این خاطره برای بچه‌های رزمنده زنده می‌شود. قطعنامه ۵۹۸؛ همه مستحضرید جنگ تحمیلی ما هشت سال نبود، ده سال بود. دو سال قبل کردستان هم داریم. ده سال جنگ تحت فرمان امام(ره) با شعارهای آرمانی ته خطی راه قدس از کربلا می‌گذرد. ان‌شاالله این جنگ به خواندن نماز در بیت‌المقدس وصل می‌شود. شب کربلای پنج امام رسما پیام دادند که به رزمندگان اسلام سلام برسانید بگویید ان‌شاالله به زودی نماز را با هم کربلا می‌خوانیم. پیامی که همه فرمانده لشکرها آمدند و گفتند. با این همه جنگ جنگ تا پیروزی که این‌ روی همه در و دیوارها نوشته بود و در تمام نماز جمعه‌ها و راهپیمایی‌ها می‌گفتند. با دویست هزار شهید از رفقا و هم محله‌ای‌ها و اقوام و این همه آدم که ما دویست‌تا دویست‌تا می‌رفتیم، چهل‌تا چهل‌تا برمی‌گشتیم. با این همه امید و این همه توسل! این همه گریه! این همه نوجوان! این همه مراسم! این همه فلان و … یهو شب خوابیدیم، صبح گفتند آقا امام صلح را پذیرفتند. اول هم نگفتند امام، گفتند صلح پذیرفته شد. قطعنامه‌‌ای که سال قبلش کلی به آن توهین شد که این چه وضعی است! این کاپیتولاسیون است؛ اما پذیرفته شد. بچه‌هایی که در جبهه بودند خیلی فهمیده و بزرگسال و مجرب نبودند. همه جوان و نوجوان،با احساسات شدید‌. یکدفعه آمدند گفتند [صلح پذیرفته شد] به همین سادگی! تا رسید به اخبار ساعت دو. این‌هایی که الان می‌گویم قشنگ انگار دیروز بوده است دارد جلو چشم‌هایم رژه می‌رود. همه با جمعیت خیلی زیاد در سنگر نشستیم، اخبار ساعت دو پخش شد. امام(ره) اعلام کردند، این جام زهر را می‌نوشم. بساطی بود! یعنی تلفیقی از گریه و بهت و شوک و خشم… چی شده؟ ما که در شهرها نبودیم، داشتیم اینجا می‌جنگیدیم، داشتیم آماده می‌شدیم برویم کربلا نماز بخوانیم! می‌خواهم با این آتش‌‌بس مقایسه کنی‌. حالا همین آتش‌بس هم آقای عراقچی گفتند نگویید، فعلا قطع تهاجم متقابل. مقایسه کنید ببیند که آن شوک، شوک‌تر است یا این؟ اینی که همه حدس می‌زنند که در زمانه فعلی، جنگ‌هایی که بین دو حکومتی است که مرز مشترک ندارند و از هم دور هستند همین مقدار طول می‌کشد‌. پانزده روز، بیست روز طول می‌کشد. باز ممکن است سال بعد یا شش ماه، دو ماه دیگر ادامه پیدا کند. مرز مشترک با هم ندارند. جنگ دیگر همین است. آن از آسمان می‌کوبد. آسمان ما را ناامن می‌کند. ما هم آسمان آن را ناامن می‌کنیم. از داخلش می‌زند. ما هم از داخلش می‌زنیم. همین! جنگ‌های این مدلی که هشت سال طول نمی‌کشد‌.

بعد وقتی امام(ره) فرمودند من قبول کردم،آبرویی اگر داشتم با خدا معامله کردم اتفاقی که افتاد چه بود؟ یک نفر اِنقلت نیاورد! امام قبول کرده، فرمانده کل قواست. اصلا قابل مقایسه نیست. این احساس خشم و یأس که در بعضی از بچه‌ها من می‌بینم اصلا تعجب می‌کنم. می‌گویم تو با این روحیه سوسولی واقعا فکر کردی به درد جنگ با اسرائیل می‌خوری؟! اصلا فکر کردی به درد جنگ می‌خوری، تو؟ یه ترقه بغلت بزنند تا سه شبانه روز بدنت رعشه دارد. ظاهرا. چیزی نشده! جبهه مقابل ما هفتاد سال است دارد می‌جنگد. زحمت می‌کشد. این کتاب خاطرات جاسوس‌های صهیونیست را بخوانید. نمی‌خواهم اسم بیاورم تبلیغ کنم. زندگی‌اش را سی چهل سال برای چه گذاشته؟ برای چیزهای خیلی مختصر و جمع و جور. سی‌چهل سال زندگیش را گذاشته، برای چه؟ برای چیزهای خیلی مختصر، خیلی جمع و جور که مثلا در زامبیا من بتوانم 200 نفر آدم را برای آینده یهود همراه کنم. آینده‌ای که امید هم ندارد آن را ببیند. مگر فوتبال است که این‌قدر زود دنبال پیروزی هستی؟! این جنگ، جنگ طولانی مدت با اختاپوسی است که در تمام جهان رخنه کرده، کارتل‌های اقتصادی را گرفته، سرپل‌ها را گرفته، اُمَرا را خریده، از حاکمان پرونده دارد و… ؛ خیلی کار کرده، زحمت کشیده. مردی زحمت بکش. یک زمانی می‌گفتند مردم فست فودی شدند. حوصله اینکه بنشینند سفره بیندازند، ناهار بخورند، قاشق و چنگال و … و بعد بروند بشویند، ندارند. یک ساندویچ می‌گیرند در دقیقه تمامش می‌کنند. قبول باشه ولی جنگ فست‌فودی اتفاق نمی‌افتد؛ استقامت و روحیه لازم دارد و شرایط خاص خودش.

 

» درگیر کردن اذهان عموم جامعه با مباحث جنگی خلاف استراتژی جنگ است
تحلیل پشت تحلیل! آقا بگذار اتفاق بیفتد بعد تو تحلیل کن. همه متخصص نظامی‌اند. من یک خاطره تکراری را خدمتتان بگویم. ما زمانی که مدرسه راهنمایی می‌رفتیم، کسی را آوردند که برای ما صحبت کند که مسئول کارخانه اشترن آلمان در ایران بود. یک طرح آن‌زمان بود به نام طرح‌ کاد؛ یعنی کار به‌علاوه دانش. آن‌زمان ایران 36 میلیون جمعیت داشت. ایشان گفت ایران 36میلیون جمعیت دارد، 36میلیون دکتر، 36میلیون مهندس، 36میلیون سیاستمدار، 36میلیون متخصص ورزشی، مربی فوتبال. نشسته همین‌جور که فوتبال نگاه می‌کند، به مربی گیر می‌دهد که عوض کن این را دیگر. مگر نمی‌بینی که وینگرهایمان خوب کار نمی‌کنند. در همه چیز نظر می‌دهند! الحمدالله شما همین‌طورید، ماهم همین‌طوریم. یک کلاشینکف بلد نیست مسلح کند، بعد راجع‌به اینکه چرا آسمان ایران کلییر شده است صبح تا شب پست می‌گذارد. از گوگل سرچ می‌کند بعد نتیجه‌گیری و تحلیل هم می‌کند. همه تحلیل‌گر شدند. آقا کمی سکوت کن برادر! اصلا سکوت نکن، تحلیل تو را مگر مقامات بالاتر می‌خوانند؟ برای کی تحلیل می‌کنی؟ ما در این اتاق فکر جمهوری اسلامی نشستیم و داریم بحث می‌کنیم؟ در گروه خانوادگی، شوهرعمه و دخترخاله نشستند و دارد تحلیل نظامی می‌کند. خب، الان تحلیل تو را چه‌کسی قرار است استفاده کند؟ شما مگر الان در اتاق فکر کنترل مباحث استراتژیک نظام نشستی؟ برای کی داری تحلیل می‌کنی؟ بیکاری؟ یا ادعاهایی که مثلا حاجی ما خیلی وصل هستیم! عموم این کانال‌هایی که شما دارید می‌بینید، مزخرف است. عموم آن مزخرف است. آدم‌هایی که وصل‌اند در مجازی اصلا ورود پیدا نمی‌کنند، چه برسد که پست بزنند.

خب، یک قدم جلوتر بیاییم. این قسمت را خیلی دقت کنید. ما چهل‌پنجاه سال است که داریم می‌جنگیم. بعضی‌وقت‌ها حس می‌شود و بعضی‌وقت‌ها نمی‌شود. درگیر کردن اذهان عموم جامعه با مباحث جنگی- من این را در جلسه مختصرتر گفتم الان در جلسه مفصل‎تر می‌گویم- این خلاف استراتژی جنگ است. آقا فرمودند نظامی‌ها و امنیتی‌ها حواسشان هست و دارند کارشان را می‌کنند، شما زندگی کنید. زن و بچه‌ات را درگیر جنگ و اخبار جنگ نکن. ذهنت را شرطی به خبر فوری نکن که تا بیدار شوی، ببینی خبرها چیست. این کار لازم نیست. استرس را به جامعه منتقل نکن. پمپاژ اخبار منفی کف مجازی برای عموم جامعه نکن. من در محیطی که همه آقایان هم هستند گفتم که برادران تحلیل‌گر اصلا شما وصل، شما اصلا خدا، شما بیت، شما طبقه بالای بیت، خب. این تحلیل که الان این تهدید برای جمهوری اسلامی قرار است، اتفاق بیفتد را کف مجازی می‌گذاری دوتا نتیجه بیشتر ندارد:
1-اگر تهدید باشد و تو لو بدهی، دشمن می‌فهمد که فهمیدی؛ تهدیدش را عوض می‌کند. این‌قدر شعور لازم است که این را بدانی دیگر!
2-مردم را داری استرسی می‌کنی؛ برو به مقامات امنیتی بگو. این اخبار منفی، جامعه را نسبت به جنگ استرسی می‌کند. آقا برو زنگ بزن 113، 114 بگو. تو که خیلی وصلی برو بیت به آقا بگو!

یک روز صبح پا می‌شوی، قرار است کودتا شود. یک روز باز پا می‌شوی؛ قرار است بمب‌افکن‌های فلان. آقا چه ربطی به این زن و بچه مردم دارد که داری خبر توزیع می‌کنی که اسرائیل چندتن مواد منفجره خریده؟ آن چیزی که تو می‌دانی، به‌خدا مسئولین مملکت می‌دانند! وقتی تو می‌دانی، آنها هم می‌دانند! با هفتاد کیلو وزنت! برای چه این اخبار را در جامعه پخش می‌کنی؟ زن و بچه مردم صبح بلند می‌شوند، وای آلمان 25تن بمب به اسرائیل داده است. تن و بدن این زن و بچه را داری می‌لرزانی! چه ربطی به این‌ها دارد؟! آقا فرمودند شما زندگیتان را بکنید. آسمان فلان شد؛ چه ربطی به این‌ها دارد؟! آسمان پاک شد. یک عده آدم‌های هیجانی که فقط دنبال این هستند که فالوور داشته باشند، دارند استرس را به سطح جامعه منتقل می‌کنند. به‌خدا من به نزدیکانم خبرهایی که دارم نمی‌دهم. به والله تا الان ندادم. به قرآن از تو که هفتادکیلویی، بیشتر خبر دارم و خیلی چیزهای دیگر. اگر بر جامعه‌ای استرس حاکم باشد، دست و بدن مدافعان امنیت مملکت می‌لرزد؛ تمام عشق این‌ها این است که در خفا بدون اینکه بشناسیدشان، شب و روز ندارند که تو آرامش را احساس کنی. امروز هم که اطلاعیه دادند که تمام مکالمات شما با هوش مصنوعی رصد می‌شود و از آن دارند نتیجه‌گیری می‌کنند؛ استرس به جامعه‌ی ایرانی منتقل شد، این‌ها ترسیدند، این‌ها فلان کردند، این‎ها خندیدند، به همین سادگی! زندگیتان را بکنید.

هرکس در این جمع نظامی، امنیتی و قضایی است؛ این‌ها قرار نیست زندگی بکنند و می‌خواهند خودشان را فدای جامعه بکنند. دل‌خوشی آن‌ها این است که شما زندگیتان را بکنید. طرف اشک می‌ریزد که می‌خواستم باغ جنت بیایم؛ اما می‌ترسم. من هرچه فکر می‌کنم برای این بابا چطوری توضیح بدهند اینجا ترس ندارد، چه کسی او را ترسانده؟! چه سودی از این بردی؟! والله من اگر جای این مملکت و کسانی که تصمیم می‌گیرند، باشم به این‌هایی که دستم می‌رسد به عنوان کانال و… همه را می‌بندم‌ یا گوششان را می‌پیچانم. این حرف‌های من اگر غیرمنطقی است، یکی بیاید و بگوید غیرمنطقی است. اگر حرف‌های من غیرمنطقی است یک نفر بگوید غیرمنطقی است. اصلا مگر ما قرار است تصمیمی بگیریم که این‌قدر اطلاعات داریم؟ اطلاعات را باید کسی داشته باشد که می‌خواهد تصمیمی بگیرد. الان کلی زن و بچه اینجا هستند که خبر دارند که آلمان بیست تن اسلحه به اسرائیل داده است؛ این زن و بچه‌ها قرار است بروند تصمیم بگیرند چه‌کار کنند که شما بهشان گفته‌اید؟ برای چه بهشان گفته‌اید؟ خسته شدم از دست آدم‌هایی که نمی‌فهمند جنگ روانی یعنی چه! جنگ روانی که فقط دعوای بین اصلاحات و اصولگراها نیست؛ جنگ روانی همین است. زندگیتان را بکنید. دقت کنید رژیم صهیونیستی با تمام قوا در ایامی که تحت تهدید ایران نبودند تور گردشگری راه انداخته بودند، مردمشان را می‌بردند به دریا و… می‌گرداندند و آن‌ها را پمپاژ روحیه می‌کردند. حالا کاری نداریم که حکومت آنجا خیلی پادگانی است و این کارها راحتتر است؛ ولی واقعا بستن این آدم‌ها خیلی سخت نیست. نیازی نیست اطلاعات نظامی و امنیتی این‌قدر توزیع شود. این اطلاعات دارد آرامش روانی مردم را بهم می‌زند.

 

» شور حسینی؛ نقش ما در این جنگ میان ایران و آمریکا
مسیری که ما باید داشته باشیم؛ ما می‌خواهیم در این جنگ میان ایران و آمریکا نقش داشته باشیم؛ اسرائیل کیه بابا! ایران و آمریکا! آمریکایی که بعد از جنگ جهانی دوم قدرت اول جهانی است که اقتصاد و رسانه و همه چیز دستش است. یک مملکت جربزه‌داری پیدا شده که می‌خواهد با این آمریکا بجنگد. ما باید چکار کنیم؟ نظامی‌گری و امنیتی را رها کن بچسب به معنویت و زندگی سالم. داشتم فکر می‌کردم که امشب بیایم بگویم یک دهه ما وقت داریم که شور حسینی ایجاد کنیم. آدم‌ها همه توانشان را برای امام حسین(ع) بگذارند. سخنرانی من دوزار ارزش ندارد؛ قدرت از بعد از سخنرانی من با ذکر اباعبدالله در شما ایجاد می‌شود. من به عنوان آدمی که جنگیده‌ام دارم به شما می‌گویم. ما نه از آموزش خیلی قدرت می‌گرفتیم و نه از سخنرانی؛ ما از امام حسین(ع)، از سینه‌زنی، از روضه قدرت می‌گرفتیم. داشتم فکر می‌کردم که ما یک دهه وقت داریم به آدم‌هایی که دارند به هر هیئتی در هر جای کشور می‌آیند ثابت کنیم که تو باید نقش جدی در شور و هیجان اباعبدالله(ع) بازی کنی. از الان تا عاشورا وقت داریم که دیگر بعد از عاشورا ملتی باشیم با شور حسینی. اینجا هست، در مساجد هست، کف خیابان‌ها هست؛ شور حسینی؛ طویریجی، این مدلی؛ همه نقش بازی کنند. از آن کسی که بالا نشسته تا کنار دیوار احساس کنند خودشان میاندار هستند؛ شور ایجاد کنند. داشتم فکر می‌کردم که امشب این را بگویم بعد دیدم عجب اشتباهی است، یک دهه خیلی زیاد است! چون من زیاد دیدم که آدم‌ها با یک یا حسین(ع) گفتن به آن حدی که لازم است می‌رسند.

اسم این شهید بزرگوار را نمی‌توانم بیاورم؛ مسئول تخریب گفت موتور را بردار و برو سه راهی اندیمشک یکی از بچه‌ها از مشهد آمده و می‌خواسته آنجا خرما و… خرید کند و سوغاتی به مشهد ببرد؛ یکی از آشنایان زنگ زده گفته چون آنجا شرایط جنگی است یک شب جای خواب به او بدهیم. دیدیم آدمی با تیپی که در آن زمان می‌گفتیم تیپ هیپی آمد! گفتیم این دیگه کیه! وقتی رسید خیلی خسته بود خوابید. برای نماز صبح هم همینطور دراز کشیده بود، بعد از نماز هم زیارت عاشورا خواندند و کم کم بیدار شد؛ کمی نشست و بعد رفت در مراسم سینه‌زنی و بهم ریخت. دیگر ادامه نمی‌دهم که چه شد! بهم ریخت و آمد گفت من می‌خواهم بمانم؛ سربازی رفته‌ام و آموزش هم دیده‌ام می‌توانم بمانم. ماند و سه روز بعد به شهادت رسید و در دست‌خطی نوشته بود آن شب در روضه امام مجتبی(ع) فلانی که مداح بود گفت تابوت امام حسن(ع) را تیرباران کردند؛ من آرزو دارم که تابوت نداشته باشم چون اگر برگردم خانواده‌ام تابوتم را تیرباران می‌کنند؛ و هنوز جنازه این آدم برنگشته! بعد به خودم گفتم تو با چه جرأتی می‌خواهی بروی بگویی یک دهه وقت داریم؟! یک لحظه! زن و مرد تصمیم بگیرید در این دهه از همین الان شورحسینی ایجاد کنید. چیزی که آقا از ما می‌خواهد این است. کار دیگری ازت برمی‌آید؟ شورحسینی ایجاد کن. این حرف من نیست؛ این حرف برای دهن من خیلی بزرگ است؛ امثال علامه طباطبایی،علامه جعفری،علامه مطهری، امام، مقام معظم رهبری، آیت‌الله بهجت، آیت‌الله وحید‌، آیت‌الله آمیرزاجوادآقای تهرانی، آیت‌الله مروارید‌، آیت‌الله واله، این بزرگان دارند می‌گویند؛ می‌گویند یک عمر تحصیلات و نماز و… یک طرف، شور امام حسین(ع) است که اسلام را زنده نگه داشته. این اصل کار است. محبت امام حسین(ع) در دل بچه‌ها برود ضمانت دارد؛ عشق به اباعبدالله، عشق به روضه، عشق به سینه‌زنی؛ همین بچه‌هایی که دارند می‌آیند به خاطر هرچیزی که جذب شده باشد مهم نیست. این بچه کوچک‌هایی که شب‌ها این وسط سینه می‌زنند و من همیشه به آن‌ها نگاه می‌کنم، با خودم می‌گویم این بچه‌ها که نمی‌فهمند چه می‌گوید؛ مداح مثلا هیجانی می‌خواند و بچه با بغض دارد سینه می‌زند؛ از کنار چشمش دارد اشک می‌آید. به قول شهید مطهری [این عشق] در فطرت ماست. این را باید جا بیندازیم.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید