متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع: استقامت – قسمت سوم
»خدا رسماً اسم بیدینی را بیعقلی میگذارد
در بحث دیشب راجعبه گزینههای استقامت خدمتتان عرض کردم. امشب بحث استقامت اجتماعی و آن آیهای که دیشب کامل نشد و اگر رسیدیم آن آیه سوم را میگوییم. اگر نرسیدیم جلسه بعد میگوییم.»قدرت اقتصادی جوامع دینی از « آمَنوا وَاتَّقَوا » گرفته میشود
در مدیریت و حکمرانی مملکت ما خیلی ایراد هست. همه این را قبول داریم. اصلاً هیچ بحثی نیست. کارها طبق صلاحیتها تقسیم نمیشود. بحث من الان اقتصادی است. وقتی مدیریتی به کسی میدهند رزومه شخص بررسی نمیشود. میآید روی یک مملکت نود میلیونی آزمون و خطا و تست میکند و اوضاع ممکن است خرابتر یا بهتر بشود. اصلاً ما راجعبه این فضای سیاسی و حکمرانی الان بحثی نداریم. یک بحث جداست مثلاً سمیناری باشد راجعبه اینکه حکمرانی و حکومتداری ما چهجوری است، چرا در مباحث اقتصادی اینطوری شده، چرا وضعیت معیشت اینطوری شده، آیا شیبش مثبت است یا منفی. یک بحث جدی است و در جای خودش مطرح میشود. الان در فضای اعتکاف بحث و نگاه ما عرفانی اخلاقی الهی است. دیشب عرض کردم اگر مشرک باشی خدا بهت مهلت میدهد میگوید بهاندازه زحمتی که کشیده بهش دستمزد میدهم اما اگر مؤمن باشی خدا سخت میگیرد میگوید یا نگو مؤمنم یا اقتضائات ایمان را رعایت کن. منجمله این آیه شریفه قرآن که باز بحث استقامت است. «وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ وَلٰكِن كَذَّبوا» میگوید اگر اهالی شهرها میدانستند که ایمان داشته باشند؛ یعنی اعتقاد داشته باشند روزی دست خداست، « وَاتَّقَوا» و وقتی بهشان روزی دادیم از این روزی برای گناه استفاده نکنند، سالم از روزی لذت ببرند، اگر این را میدانستند «لَفَتَحنا» قطعاً ما درهای برکت را از زمین و آسمان برای آنها باز میکردیم؛ «وَلٰكِن كَذَّبوا» اما آنها باورشان نمیشود. همین الان شاید خیلیها این صحبت را میشنوند؛ اما باورشان نمیشود که آقا یکی از مسیرهای برکت و رشد معیشت این آیه قرآن است. نه روایت است، نه حدیث قدسی است، نه میخواهد دنبال سندش بگردی، متن قرآن است. سوره اعراف، در بعضی از کتابها آیه ۹۵، در برخی ۹۶.
خب الان ما بخواهیم در بحث معیشت، استقامت را تعریف کنیم، تعریف استقامت در معیشت این است که استقامت در ایمان و تقوا در معیشت ما تأثیر دارد، برکت میآورد. در سیاستهای اقتصادی در مملکتی که اسمش جمهوری اسلامی است خیلی نمیبینیم که این را هم جزء یکی از گزینهها بدانند. آمَنوا: یعنی محکم اعتقاد داشته باشم روزی دست خداست. وَاتَّقَوا: دزدی نکنم، رشوه نگیرم! این چیزها برکت را از بین میبرد. باعث میشود خدا به جوامع ایمانی قهر کند. میگوید آقا برای چه نماز باران میخوانی؟! مگر اروپا نماز میخواند باران میآید! مدل برخورد خدا با آنها و ما فرق میکند. خدا دنیا را محل امتحان مؤمن قرار داده. معیشت یکی از امتحانات ماست. برای غیرمؤمن امتحانی وجود ندارد، بهاندازهای که رنج میبرد به گنج میرسد. برای ما گنجها امتحان است. به هر قیمتی نمیشود به گنج رسید. این هم یکی از بحثهاست که وقتی میگویند اقتصاد مقاومتی این را دارد میگوید. نمیگوید اقتصاد ریاضتی! که آقا کم بخورید و … . بعد نگاه میکنی میبینی آن که میگوید کم بخورید خودش، خانوادهاش و فکوفامیلش و دوستانش تا هفت نسل از بیتالمال اشباعاند به مردم میگوید کم بخور. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت، قیام، بلند شدن و قدرت. اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد قدرتی. قدرت اقتصادی جوامع دینی از « آمَنوا وَاتَّقَوا » گرفته میشود که برکت را میآورد و برکت پیدا میکنند.
»شرط لازم این است که مردم غیر از اینکه با هم اتحاد دارند زیر پرچم خدا اتحاد داشته باشند
اما آیه دیشب که الحمدلله همه یادشان است: بسمالله الرحمن الرحیم «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
در ارتباطات با خودتان:
1- صبر داشته باشید
2- «وَصَابِرُوا »با آدمهای صبور ارتباط بگیرید. اگر در اطرافت کسی است که صبر بلد نیست، با او ارتباط بگیری باز هر چقدر تو صبر کنی سودی ندارد. صابروا یعنی دو طرف با همدیگر، به هم صبر بورزند بعد و رابطوا. وقتی ارتباط برقرار شد به صحبتی که دیشب خدمتتان عرض کردم میرسیم که چرا یمن، غزه و لبنان اینقدر متحد و ایمانیاند، گفتیم چون دشمن مشترک دارند و کنار همدیگر «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ » هستند. و گفتم من مشکوکم که اگر آنها به پیروزی برسند اختلافات بین خودشان شروع نشود.
برای همین دارد میگوید وقتی صبر ورزیدی و رابطه برقرار کردی «وَاتَّقُوا اللَّهَ». اگر بعد از پیروزی خدا را حذف کردی دوباره اوضاع خراب میشود. این جمله تکراری را بهتان میگویم، بعضی از کلاسهایی که برای جوانترها راجعبه ازدواج میگذراند میگویند تفاهم وقتی ایجاد میشود که این دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند. اگر دوست داشتن باشد بقیه گزینههای تفاهم خودش ایجاد میشود. این باز در قسمت رنج و گنج آن قسمت از مردم میرود. در جامعه ایمانی این دو همدیگر را دوست داشته باشند کفایت نیست. اتفاقاً بعضیوقتها خدا نسبتبه دو نفر یا جامعهای که همدیگر را دوست دارند وقتی میبیند یک گزینه کم دارند این دوستی خراب میشود. خدا پشت این دوستی نمیآید. اگر قرار است رابطه اتفاق بیفتد و برای دنیایت خوب باشد، اینکه دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند شرط لازم است؛ اما وقتی کافیست که این دو نفر با همدیگر خدا را دوست داشته باشند. این دو نفر با همدیگر خدا را دوست داشته باشند «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» تازه شاید رستگار بشوند. پس شرط لازم و کافی این است که مردم غیر از اینکه با هم اتحاد دارند زیر پرچم خدا اتحاد داشته باشند.
»خدا رسماً اسم بیدینی را بیعقلی میگذارد
آیه بعدی را ببینیم این را تکمیل میکند. «فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» اگر میخواهی استقامت داشته باشی از راه کسانی که عقل و شعور ندارند و نمیفهمند تبعیت نکن. خدا رسماً اسم بیدینی را بیعقلی میگذارد. میگوید آنها نمیفهمند. عقل از نظر اهلبیت(ع) و قرآن فقط عقل معاش نیست. عقل معاش به علاوه عقل معاد؛ یعنی شخص از الان الی بینهایت برنامه بریزد. کسی که فقط برای دنیایش برنامه میریزد عقل معاش دارد. در این طرف عقل معاش جواب میدهد. در جامعه ایمانی خدا درصورتی به عقل معاش برکت میدهد حمایت و کمک میکند که عقل معاد را هم ردیف کرده باشی. تعارف که نداریم! مؤمن برای دنیا زندگی نمیکند. مؤمن گذر در دنیا را وظیفه خودش میداند. یک وظیفه که خیلی هم جدی میگیرد؛ اما وقتی کلمه «برایِ» میآید آن طرف را میبیند. اگر انسانها عادت کنند که دائم با کسانی دمخور باشند که قرار نیست عقلشان کار کند یک دفعه میبینی نماز را هم برای دنیا میخواند. طرف چله میگیرد برای دنیا. آقا اشکالی دارد؟ میگوییم نه اشکالی ندارد؛ اما اگر این چله نتیجه نداد چهجوری میخواهی خودت را راضی کنی. چله را برای آخرت بگیر. اگر برای خنک شدن وضو بگیری وضویت باطل است. برای خدا وضو بگیری خنک بشوی مشکلی ندارد. تو برای خدا بگیر خنکی خودش میآید. معنویت را مقدمه رسیدن به دنیا میکند. این هم استقامت میخواهد که آدمها در برابر بیعقلیها استقامت داشته باشند.
۱_ ابدا فکر نکن که الکی اعتکاف آمدهای. مثلاً من آمدهام با دوستم باشم، من آمدهام سه روز از دست مدرسه و پدر و مادرم راحت باشم، من آمدهام بازی کنم. اصلاً فکر نکن، اصلاً این مدلی نیست! اصلاً من باورم نمیشود! اصلاً طرف آمده دزدی کند، _نداریم، دارم مثال میزنم_ اصلاً فکر نکن برای دزدی آمده، از در این مسجد آمده داخل، قرار است اتفاقی بیفتد. والله این حرف بازی نیست. قرار است اتفاقی بیفتد.
۲_ همهمان امامزمان (عج) را دوست داریم. شک هم نداریم. بهجای اینکه این همه بحثهای عقلی راجعبه ظاهر، باطن، رفتار، نماز، واجبات، مکروهات، مستحبات و … کنیم از مسیر دوستی جلو برویم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید