متن سخنرانی - شور حسینی (3) - شب پنجم محرم 1404

یا مستعان

متن سخنرانی

سید محمد انجوی نژاد

موضوع سخنرانی: شور حسینی – قسمت سوم

تاریخ: 1404/04/09

شب پنجم محرم

عناوین اصلی سخنرانی:

» امروز ملت­‌های جهان فهمیده­‌اند که قدرت­شان از دولت­‌ها بیشتر است

» معادلات جهانی در حال تغییر است؛ مراقب باشید اسیر شایعات و خوف نشوید و استقامت کنید

» امدادهای غیبی در آخرالزمان از جنس معجزه نیستند؛ اما واضحا پیداست که خدا با ما همراه است

» در زمان‌ه­ای هستیم که یا باید با لشکر الهی باشی یا شیطانی؛ حد وسط نداریم

» مشخصات جنگ نیمه سخت

» انسان­‌های صفر و صدی در تشخیص دچار اشتباه می­‌شوند

» خواستند میان مردم شکاف ایجاد کنند؛ اما میان مردم و نیروهای امنیتی و نظامی محبت ایجاد شد

» امروز ملت­‌های جهان فهمیده‌­اند که قدرت­شان از دولت­‌ها بیشتر است

از زمان هابیل و قابیل تا قیامت این قاعده حاکم است که یا باید حسینی باشی یا زینبی وگرنه یزیدی هستی. البته اینطوری نیست که جبهه حق پلن و نقشه و اتاق فکر نداشته باشد و یا کسانی ننشینند و برای آینده فکر نکنند. ما در آثار خیلی از بزرگان در طول تاریخ برای حکمرانی مطلب داریم و حتی در زمان قبل از انقلاب چند تا جزوه و کتاب راجع‌به چگونگی گرداندن حکومت اسلامی داریم تا آثار امام(ره)؛ اما به صورت خیلی دقیق، حساب شده و فایل‌بندی شده برای حکمرانی قاعده این است که درس خارج داشته باشیم. الان کمتر از ده سال است که در حوزه فضای خارج حکمرانی راه افتاده است.  بحث‌هایی است که نقش دین را در حکمرانی مشخص می‌کنند و نگاهشان هم جهانی است.

دشمن در مقابل ما سال‌هاست نگاهش جهانیست و از بعد از جنگ جهانی دوم رسماً اعلام کرده؛ یعنی گفته اگر قرار باشد زمین بخواهد به حیات ادامه بدهد باید یک حکمران داشته باشد. حکمران هم حق وتو دارد. یعنی حکمران، حکمران است دیگر. مثل پادشاه است. پادشاه هر کاری دوست دارد در مملکتش می‌کند کسی هم حق ندارد به او ایراد بگیرد. حق وتو دارد. بالاخره پادشاه است ممکن است اشتباه، ظلم و جرم کند؛ این‌ها لازمه حکمرانی است. اگر شما می‌بینید امروز سازمان‌هایی مثل سازمان شورای امنیت، سازمان ملل یا هر چیزی اعتبار خودشان را از دست دادند برای اینکه مردم امروز _نه مردم قبل_ این مدل را قبول نمی‌کنند. فکرشان رشد کرده؛ ولی قبلاً اینطوری بوده هر چه شاه بفرماید.

حتما یادتان نیست که، البته من هم خیلی یادم نیست ولی شعاری که در زمان رژیم پهلوی می­‌دادند چه بود؟ خدا، شاه، بعد میهن! میهن، مُلک شاه است. هر چه خدا بگوید، بعد هر چه شاه بگوید، بعد هر چه مردم بگویند. این قبلا جا افتاده بوده، قبلا که حکومت­‌ها پادشاهی بوده، هر کس زورش بیشتر بوده، حکمران بوده و بقیه هم اطاعت می­‌کردند؛ امروزه جا نمی­‌افتد؛ یعنی امروز، نسل امروز به خاطر رشد عقلانیت این ظلم را برنمی­‌تابد. به همین دلیل امروز اعتبار شورای امنیت زیر سوال است وگرنه شورای امنیت و دادگاه بین­‌المللی لاهه و … همیشه همین بوده­‌اند. مگر اسرائیل امروز شروع به تجاوز به خاک فلسطین و بقیه جاها کرده است؟ قبلا هم این­ [سازمان­‌ها] محکوم نمی­‌کردند! منتهی قبلا مردم می­‌گفتند، بله دیگر آمریکا حاکم مطلق است باید با آن بسازیم؛ یک خوبی­‌هایی دارد، بدی­‌هایش را هم باید تحمل کنیم. این جمله‌ه­ای که به شما می­‌گویم، جمله پادشاه عربستان است، آن دوره­ قبلی­ای که ترامپ به او گفت گاو شیرده! که احتمال زیاد کل گاوها در قیامت یک شکایت­نامه تنظیم خواهند کرد بر علیه ترامپ به خاطر اعاده حیثیت­شان، آن زمان پادشاه عربستان رسما گفت که آمریکا دوستی است که بعضی­‌وقت­‌ها هم اذیتمان می­‌کند؛ یعنی قبول کرد که حکمران آمریکاست.

امروز ملت‌­های جهان فهمیده­‌اند که قدرت­شان از دولت­‌ها بیشتر است، دارند رسما می‌­زنند زیر میز بازی! و ایران به عنوان کسی که ایستاد! بله، ما داخل ایران ممکن است خیلی تند باشیم، شعار بدهیم، بگوئیم فلان، توقع این باشد که در این 12 روز باید می‌­زدیم کل آمریکای شمالی و جنوبی را با خاک یکسان می‌کردیم، اروپا را داغون می­‌کردیم، اسرائیل که اصلا خودش داغون می­‌شده! بد هم نیست آدم توقعش از خودش بالا باشد؛ اما خارج از ایران که می­‌بینند سال­‌هاست یک نفر از مملکت 200، 300 میلیونی­‌شان، مثل روسیه و برزیل و کوبا و چین 5/1 میلیاردی و هند 1 میلیاردی، می­‌بینند حکومت­شان جرأت نداشته یک دانه تیر به سمت اسرائیل که سگ آمریکاست و خود آمریکا بزند؛ آن­ها می­‌فهمند ما چکار کردیم. ما چون داغ هستیم و همیشه زدیم، نمی­‌ترسیم زدیم، خیلی نمی‌­فهمیم در این 12 روز چه اتفاقی افتاد! آن­ها می­‌فهمند و وقتی می­‌فهمند قدرت می‌­گیرند؛ می­‌گویند اگر ایران 80 میلیونی با این وسعت کمش نسبت به ما توانست، ما هم می­‌توانیم. به شما قول می­‌دهم، قول قطعی می­‌دهم که بعد از این 12 روز پوتین شجاع‌­تر شده است! چین شجاع‌­تر شده، ادبیات چین فرق کرده است! تا قبل از این هر چه آمریکا می­‌گفت، چین جواب نمی‌­داد. جدیدا آمریکا گفته بود چین می­‌تواند نفت­‌های ایران را بخرد؛ چین هم گفته بود ما برای مصالح ملی­‌مان منتظر اجازه هیچ­کس نیستیم! این اولین بار است دارد اینطور می­‌گوید، به این تندی! این ماحصل همین مقاومتی است که اتفاق افتاد و جُربزه­ای که نشان داده شد. ما الان داریم به جایی می‌­رویم که جهانیان می­‌روند به سمتی که خودشان کار را به صورت انسانی دست بگیرند. انسان­‌ها در جهان جانشان محترم باشد، انسان­‌ها با هم فرق نکنند. یک اقلیت خیلی محدود نزدیک به، 250، 300، 400 میلیون، حداکثر، اگر بگوئیم تمام کشورشان این مدلی هستند که نیستند، خوش را نژاد برتر می­‌داند بر 7 و نیم میلیارد آدم دیگر! خب این 7 و نیم میلیارد یک تکان بخورند این­‌ها آب شده‌­اند، در حالی که در خود کشورشان هم الان اینطور نیست.

» معادلات جهانی در حال تغییر است؛ مراقب باشید اسیر شایعات و خوف نشوید و استقامت کنید

الان شما ببینید کسانی که در فضای مجازی، غیرمجازی و حقیقی عقده در گلویشان گیرکرده بود که کسی خِر این آدم را بگیرد. به قول آن هنرپیشه‌ی سلبریتیِ از نظر اخلاقی مزخرف آمریکایی که همان هم بالاخره انسانیتش سرجایش است، گفته: من مثل کسی هستم که یک قلدری ده‌سال است دارد یکی را می‎زند این یکی بعد ده‌سال بلند شده او را می‌زند! من دارم کیف می‌کنم. آن‌هایی که می‌ترسیدند ته دلشان شاد شده است. در بحث انسجام عرض کردم قطر محکوم می‌کند چون از آمریکا می‌ترسد ته دلش در کاخ دارد می‌زند و می‌رقصد که بالاخره یکی این‌ها را زد. در کشور ما (قطر) ایستادند و پایگاه زدند، جرأت نمی‌کنیم به این‌ها بگوییم «بالا چشمت ابروست». قطعا عربستان خوشحال است. همه این‌ها خوشحال‌اند و می‌گویند یکی بالاخره این‌ها را زد. به آن‌ها اعتماد ندارند و می‌ترسند. زیر سایه قلدر زندگی­‌کردن آرامشی که دارد ممزوج با بیم است. می‌گوید امسال می‌زند، یک‎ماه دیگر می‌زند، دوماه دیگر می‌زند. مردم ما را فلان می‌کند. نفتم را می‌برد، همه‌اش همین است.

امروز در کانال بچه های عراق و عربی می‌خواندم که مردم عراق بعد از این دوازده روز نظرشان خیلی تغییر کرده است تا بقیه جاهای دیگر. حالا من بیشتر با این کانال‌های عراقی و عربی در تماس هستم . همه خوشحال هستند. یعنی حکمرانی که این‌ها دویست سال تحت عنوان حکومت واحد جهانی و جهانی‌سازی برنامه‌ریزی کرده بودند که فرهنگ را یکی کنیم، لباس را یکی کنیم، غذا را یکی کنیم. بحث‌هایی که ما دهه هشتاد کردیم که نقشه های دشمن برای جهانی سازی چیست؟ دهکده کوچک جهانی چیست؟ فوکویاما چه گفته؟ بعد چرا حرفش را پس گرفته است؟ این‌هایی که می‌گفتیم و هیچ‌کس برایش مهم نبود الان کاربردی شده است و همه به فکر افتادند. آقا چرا باید لباس‌هایمان یکی باشد؟ چرا باید غذاهایمان یکی باشد؟ چرا باید هنرپیشه‌های محبوبمان یکی باشد؟ چرا باید هالیوود در رأس جهان باشد؟ همه چراها دارد شروع می‌شود. چرا فکر می‌کنیم قطب تکنولوژی آمریکاست؟ مثلا یک‌دفعه می‌بینی در چین یک داستانی، روسیه یک داستانی و برای خود ما یک داستانی اتفاق می‌افتد. هیچ‌کس از خودش سوال نمی‌کند که چرا آن‌ها نمی‌توانند از این فاصله به ما موشک بزنند و ما می‌توانیم؟! در یک چیزهایی ما کاملا دست برتریم و در یک چیزهایی هم نیستیم. قطعا نیستیم ولی معادلات دارد تغییر می‌کند.

حاج قاسم می‌گفت: وسط این زندگی آرامتان گوشه ذهنتان این باشد که معادلات جهانی در حال تغییر است؛ مراقب باشید اسیر شایعات و خوف نشوید و استقامت کنید. اغلب ما آن حکومت قبلی را درک نکردیم. در شعار و شور زندگی کردیم و بزرگ شدیم. معنی کاپیتولاسیون، ذلت و خفت را اصلا نمی‌فهمیم. خیلی هم خوب است. باور کنید این نسل نوجوان – به قول بعضی ها- بی‌هویت ما 10 هیچ از بقیه دنیا جلو هستند برای اینکه در فضای حماسه بزرگ شدند و زیر بار زور نمی‌روند. قبلا هم اگر جلو حکومت می‌ایستاد، فکر می‌کرد دارند به او زور می‌گویند. کسی که جلو من و تو می‌ایستد و می‌گوید زور نگو؛ قطعا جلو نتانیاهو و آمریکا و غیره می ایستد. غیور بار آمده‌اند. خیلی از مردم جهان این‌طوری نیستند. اینکه ما می‌گوییم ایرانی‌ها ژنشان فرق می‌کند، این نیست. ژن، ژن است ولی واقعا این چند دهه اخیر روی رفتار ایرانی‌ها خیلی تاثیر گذاشته است. اشاره‌ای می‌گویم؛ شما خودتان، همین خود خودتان را حتی با بچه‌های حزب‌الله لبنان هم مقایسه نکنید؛ جا افتاد؟ چون شما از دور یک چیزهایی می‌بینی و اصلا این مردم خیلی فرق دارند. خیلی فرق دارند! مسئولین ما هم خیلی فرق دارند. بدترین مسئولین ما سگش به مسئولین بقیه کشورها می‌ارزد. منتها ما یک مدلی بارآمدیم که خیلی آرمانی هستیم و اشکالی هم ندارد. ده‌بار هم می‌گویم اشکالی ندارد. آقا هم چند مدت پیش برای جوان‌ها فرمودند: اشکال ندارد آرمانی باشید. یک عده باید صدوپنجاه باشند که ما به هفتادهشتاد برسیم. ممکن است او 50 درجه بیشتر از حد معمول آرمانی فکر کند، رئال نباشد، در رؤیا باشد، توهم باشد، اشکال ندارد، جامعه را تنظیم می‌کند.

دهه شصت روی این روایت‌ها خیلی تاکید و تکیه می‌شد و چاپ می‌کردند و در همه مساجد و مجالس و سر چهارراه‌ها و روزنامه‌ها پخش می‌کردند که پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان امتی می‌آید که معادلات را تغییر می‌دهد و حکومت جهانی برای ظهور آماده‌تر می‌شود. و بعد هم اشاره کردند که این امت از یاران سلمان هستند تا بقیه روایت‌ها. گرچه شاید این روایت که مردی از قم بلند می شود صدسال عمر و عمق دارد و قدمت دارد. اگر ما این تکه را اصلا قبول نکنیم و بگوییم چون صدسال قدمت دارد، ممکن است ساختگی باشد. یعنی صدسال قبل از انقلاب اسلامی این روایت آمده است. آن تکه‌ی اولش را که همه می‌گویند؛ نه فقط ما مسلمانان شیعه؛ این روایت در کتب اهل سنت هم آمده است. مرحوم علامه عسکری یک تحقیقی تحت عنوان «ایرانیان در روایات» کرده است و بقیه هم از آن استفاده کردند و اغلب منابع اهل سنت است. اگر آن زمان در دهه شصت در آن فضا بودیم، در دهه هفتادهشتادنود فراموش شد. الان در دهه 1400دوباره زنده شده است که می‌فهمیم مردم ایران فهمیدند می‌توانند در معادلات جهانی نقش بازی کنند. 200سال نقشه‌ی این‌ها تحت عنوان جهانی‌سازی و غیره همه را می‌شود تغییر داد. چه‌کسی می‌تواند؟ الان به آن می‌رسیم.

از جمله کارهایی که دشمن کرد یکی بحث جنگ سخت است. این بحث‌های دهه هشتاد که الان خیلی دیده می‌شود که در آن قرار گرفتیم. جنگ سخت همین است؛ او بزند ما هم بزنیم و چون مرز مشترک نداریم احتمالا زمینی نباشد و این‌ها سراغ تجهیز گروهک‌ها بروند و مرزها را ناامن کنند و یکی‌دوتا کشور را مثلا بتوانند فریب بدهند . مثلا این‌ها آذربایجان را داشتند فریب می‌دادند و توهم زده بود که می‌تواند یک کاری بکند. حالا او کاملا دوزاری‌اش افتاده است تا این گروهک‌ها. این انسجام فعلی خیلی عجیب غریب است. من الان به آن می‌رسم که چرا عجیب غریب است؟ من فکر نمی‌کنم این‌ها بتوانند این کار را بکنند.  اگر بکنند هم اشکالی ندارد باز مردم هستند، می‌زنند و ترتیبشان را می‌دهند، مشکل ندارد. دوم جنگ نیمه سخت است که به آن می‌رسیم و سوم جنگ نرم است. الان دوباره این‌ها به جنگ نرم برمی‌گردند.

» امدادهای غیبی در آخرالزمان از جنس معجزه نیستند اما واضحا پیداست که خدا با ما همراه است

داستان جنگ نرم این است. یکی از امدادهای غیبی این بود که در دوازده روز باز این داستان برگشت. خیلی عجیب است. من چندتا مثال برایتان بزنم. ببینید مرجع اخبار در جمهوری اسلامی ایران خیلی‌وقت بود که صداوسیما نبود؛ خیلی وقت بود. یعنی مردم صدا و سیما را یا گوش نمی‌دادند یا اگر گوش می‌دادند بالاخره درصد کمی بود. اعتماد به بقیه بیشتر بود و از جاهای دیگر، فضای مجازی و غیره… [اطلاعات می‌­گرفتند]. در این ایام آگاهی عجیبی ایجاد کرد، که این‌ها اصلا دلیل عقلی ندارد. من جایی دیگر در جمعی گفتم، خدمتتان تکرار می‌کنم. در فیلمی سینمایی که زمان جنگ ساخته بودند، کمی هم کمدی بود. خبرنگار صدا و سیما رفت با این بنده خدا رزمنده مصاحبه کند میکروفون را جلویش گرفت و گفت:

• برادر شما چند وقت است جبهه‌ هستی؟
• من دو سال است که اینجا هستم
• از این دو سال از امدادهای غیبی برای ما مثال می‌زنی؟
• بله همین دیروز
• چقدر جالب، بفرمایید
• دیروز خمپاره‌ای در سنگر بغلی خورد، چهار نفر غیب شدند

ببینید امداد غیبی یعنی چه؟ یعنی مثلا الان یک دفعه «وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ» یک سری ابابیل اینجا بیایند… این‌ها دیگر مال الان نیست. رسما امام صادق(ع) گفتند که در آخرالزمان عقل حاکم است نه معجزه. امداد غیبی یعنی چه؟ یعنی اینکه اسرائیل برنامه‌ریزی کند که وسط [برنامه زنده] شبکه خبر، گوینده شبکه خبر را بزنند؛ ببینید چه رعبی در دل مردم ایجاد می‌شود!؟ شما فکرش را بکن نشسته باشی، همه هم نشسته بودیم. همه شبکه خبر نگاه می‌کردند. یکی از چیزهایی که بعدا فهمیدیم اینکه همه داشتند شبکه خبر نگاه می‌کردند. نشسته باشی، یکدفعه وسطش مجری را بزنند! مجری بلند شود مثل تیر از جایش در برود. خیلی خب! همین الان خانم‌هایی که پشت آن پرده هستند‌. یکی برود پشت پرده بگوید؛ پخ! زن همین است، درجا پا می‌شود در می‌رود. زن این است. زنگ اگر زن رستم هم باشد همین است‌.

با اولین صدای انفجار تکان می‌خورد بعد یکدفعه بدون اینکه هیچ متنی دستش باشد خطبه‌ای زینبی می‌خواند. آدمی که زینب نیست، آدمی معمولی است. مهره‌ای الهی است. امداد غیبی یعنی اینکه نقشه‌ای خیلی دقیق برای اینکه رعب در دل ملت ایجاد کنند بنویسند؛ اما به حماسه جهانی تبدیل شود. به حماسه جهانی! امداد غیبی دیگر همین است. منتظر چه هستی برادر؟ خدا باید با چه زبانی بگوید. الان دارد از تو حمایت می‌کند. از رهبرت حمایت می‌کند. از جبهه‌ات حمایت می‌کند. امداد غیبی همین است که آقا یکدفعه شما از اینجا موشک بزنی و تمام جهان، جهان آن‌ها، حداقل جهان تکنیکال و جهان نظامی آن­‌ها؛ شکی در این نیست که قدرت نظامیشان خیلی قوی است؛ همه مجهز بشوند در این چند صد کیلومتر راه موشک­‌های ما را بزنند، نتوانند بزنند. امداد غیبی همین است. بله ممکن است عده‌ای حرف‌هایی را بزنند، خب بزنند. آن که نظامی است می‌فهمد چه اتفاقی دارد می‌افتد.

امداد غیبی یعنی اینکه بعضی چیزها را مثلا آدم می‌بیند اصلا تعجب می‌کند. حیف که بعضی چیزها را نمی‌شود آدم‌ نشر دهد. در یکی از این گروه‌های به اصطلاح معاندین هستم. بالاخره آدم ناخاله هم زیاد در آن است؛ ولی کله گنده‌های عناد در این گروه هستند. براندازها و فلان که نود درصدشان هم ایران نیستند. کسی که در همین ۱۴۰۱ دستورالعمل‌هایش این بود که با ماشین وسط پاسداران انتحاری بزنید، زن و بچه‌هایشان هم بکشید. شروع کرده راجع‌به نتانياهو صحبت کردن، باور کنید از ته دلش دارد می‌گوید که آقا ما بیست سال است داریم اینجا کار می‌کنیم، تو کاری کردی که من (یکدفعه چشم‌هایش پر از اشک می‌شود) که من باید به تهران پیام بدهم آقایمان را حفظ کنید. بعد مثلا صحبت‌هایی که به نتانياهو می‌کند، فحش‌هایی که می‌دهد، فحش هایی هست که من در ایران نشنیدم. با فحش‌های غربی‌ها ترکیب کرده تا جاهایی را فحش می‌دهد که آدم اصلا می‌گوید از کجا پیدا کرده است!؟ بچه هم نیست، پنجاه­­‌شصت سالش است. بیست سال است که دارد با جمهوری اسلامی می­‌جنگد. امداد غیبی این است؛ دنبال چه می­‌گردید؟! امداد غیبی این است که بیست سال، سی سال، چهل سال کار فرهنگی کند، سرمایه­‌گذاری کند، پول خرج کند، تلویزیون تاسیس کند، ماهواره راه بیندازد، زمین و زمان را به هم بدوزد، دروغ و راست را قاطی کند، کلی پول به مجری بدهد و کلی خرج کند یک­دفعه در طول ده­‌دوازده روز همه چیز تغییر کند! این امداد غیبی است؛ این یعنی خدا می­‌گوید من با شما هستم. پیام من را بگیرید، این جزو پیام­‌های آخر من است. این انسجامتان را حفظ کنید.

ایران را در این صده اخیر به دو دوره تقسیم کنید:

1. 22 بهمن 1357
2. جنگ ایران و اسرائیل

یعنی اتفاقی که در آن دوره افتاد که هیچ­کس باور نمی­کرد چون جو مردم را می­‌دیدند؛ یک­دفعه اینجا هم هیچ­کس باور نمی‌­کند. در مابقی موارد هم اگر دقت کنیم و حتی در جهان ردپای خدا کاملا مشخص است. خب تا اینجا که هرکار کردند جواب نداد. احتمالا الان بیایند سراغ جنگ نرم و جنگ روانی که من نه به امید خودمان و نه به امید رسانه­‌مان بلکه به امید خدا من فکر می­‌کنم خداوند اراده کرده است «وَ نُریدُ أن نَّمُنَّ عَلَی الّذینَ استُضعِفوا فی الأرضِ» دوباره این جمله حاج قاسم را من تکرار می­‌کنم گفتند: به زودی زمانی می­‌رسد که شهدا آرزو می­‌کنند که به زمین برگردند. من فکر می­‌کنم الان همان زمان است!

» در زمان‌ه­ای هستیم که یا باید با لشکر الهی باشی یا شیطانی؛ حد وسط نداریم

ما الان دیگر وسط نداریم. یا با لشکر الهی هستیم [یا شیطانی]. بعضی هستند که می­‌گویند لعنت بر جنگ، لعنت بر کسانی که جنگ را راه می­‌اندازند…! جمع کن دیگر بابا! خجالت بکش. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» حیوان هم نمی‌­شود به تو گفت. وسط دیگر نداریم. کثیف­‌ترین آدم­‌های جهان از نظر اخلاقی الان جبهه­‌شان را مشخص کرده‌­اند؛ بعد طلبه می­‌گوید امام صادق(ع) فرمودند که ما میان بنی­‌امیه و بنی‌­عباس می­‌گذاریم «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین» باشد ما دخالت نمی‌­کنیم! با ادبیات دینی! وقتی دو ظالم یعنی ایران و اسرائیل، ایران و آمریکا با هم درگیر شدند؛ ظالم هستند مگر ندیدید که دختر و پسر مردم را زدند؟ خب تو هم ظالم هستی مگر تو کار بد نکردی؟ همه جا اشتباهات داریم. ما وزن می­‌کنیم. میزان ظلم را وزن می­‌کنیم. چرا راجع‌­به غزه موضع‌گیری نکردی؟ حتما غزه هم ظالم بوده، می­‌خواستند نزنند؛ داشتند زندگیشان را می­‌کردند. همه فهمیده‌­اند غیر از این­‌ها!!

اصلا وقتت را برای آن‌ها تلف نکن! «ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون» بگذار در همین حیوانیت و کثافتشان بلولند ببینیم روز قیامت چه جواب می‌دهند که اعتقاد به قیامت ندارند. الان موضع باید مشخص باشد. کسی خواست حرف بزند بگو اول موضعی را نسبت‌ به ایران و اسرائیل و ایران و آمریکا دقیق و شفاف مشخص کن. این‌ور این‌جوریست آن‌ور هم آن‌جوری! خداحافظ شما! به‌سلامت!

هر که پابسته­ خانه است بهل تا برود

هر که با عذر و بهانه است بهل تا برود

بگذار برود. اصلا وقتت را برایشان تلف نکن. سلام و احوالپرسی کرد اشکالی ندارد، علیک‌السلام چاکریم و التماس دعا!

با آن‌ها بحث هم نکن. یک وقت یک نوجوان یا جوانی می­‌آید، با او صحبت می‌کنیم؛ اما کسی که هم سنش خوب است، هم علمش خوب است، هم تجربه‌اش خوب است؛ دیگر می‌داند دارد چه غلطی می‌کند، برای چه برایش توضیح می‌دهی؟!

» مشخصات جنگ نیمه سخت

در جنگ نیمه‌سخت چه کار می‌کنند؟ دو توطئه  در جنگ نیمه‌سخت اتفاق می‌افتد؛ اولا در جنگ نیمه‌سخت نمی‌رسد بکشدش، تخریبش می‌کند. تخریب شخصیتی! مثلا الان شما دیده‌اید که برای شهدای اخیر یک‌دفعه شایعاتی بالا می‌آید که مثلا شهید فلانی البته این‌جوری هم بود، فلان کرد و …! اولا من خدمتتان عرض کنم هیچ شهیدی غیر از معصومین(ع) معصوم شهید نشده. به‌قول مرحوم آقای دولابی که فرمودند هر باغچه‌ای را بیل بزنی از آن کِرم در می‌آید. باغچه خوب! الان مثلا بیاید بگوید شهید فلانی در خانه اخلاقش بد بود. بچه‌اش را می‌زد. این می‌شود تخریب شخصیتی. مگر گفته‌ایم که شهدا همه اخلاقشان خوب بوده؟ مگر من اخلاقم خوب است؟! مگر تو اخلاقت خوب است؟! هر کس ضعفی دارد. این تخریب شخصیتی از کجا نشأت می‌گیرد؟ روی ذهن آدم‌های صفر و صدی می‌نشیند. دومین توطئه!

» انسان­های صفر و صدی در تشخیص دچار اشتباه می‌­شوند

صفر و صدی‌ها چه کسانی هستند؟ کسانی که یک آدم یا یک جریان را برای خودشان بُت و خدا می‌کنند، یک‌دفعه همان آدم یا جریان با یک تخلف می‌شود شیطان. هم خدا که گفتی اشتباه بود هم شیطان که گفتی. آدم‌ها همه همین‌اند، یک‌سری نقاط ضعف دارند یک‌سری نقاط قوت. فرد صفر و صدی نقاط ضعف را هیچ‌وقت یادش نمی‌رود، نقاط قوت را هم دائم یادش می‌رود. روش مبارزه چیست؟ روش مبارزه خیلی ساده است؛ فقط به نقاط قوت فکر کن. امام می‌گوید وقتی به یک آدم یا یک جریان یا یک واقعه نگاه می‌کنید این‌قدر نقاط مثبتش را ببینید و بُلد و بزرگ کنید که آن جریان و آدم خودش خودبه‌خود نقاط منفی‌اش را کوچک کند. مثلا طرف در ظاهرش نقطه منفی دارد آمده اینجا نشسته، به‌جای اینکه بهش بگویی اینجا حرمت دارد بگو بارک‌الله اینجا آمده‌ای، خیلی خوب است، عالیست! این حرف را تو زدی؟ ماشاالله! بارک‌الله! الان گفته من با همه وجودم با اسرائیل مخالفم. نباید بهش بگویی ظاهرت را هم درست کن بارک‌الله! یک لبخند هم می‌زند فکر می‌کند الان آخر روانشناسی است. داداش دوزار شعور داشته باش تشویقش کن. تا یک نقطه مثبت ازش می‌بینی نقطه منفی‌اش را به رُخش نکش! صفر و صدی‌ها این مدلی‌اند.

الان شما فرض کنید فلان مسئول دوهزارتا حرف خوب زده دوتا هم حرف بد و اشتباه زده. اگر تو در آن دوهزارتا حرف خوب دوهزاربار تشویقش کرده بودی این دوتا حرف اشتباه را نمی‌زد. هیچ چیز نگفتی! برایش کَف نزدی! ولی این حرف [اشتباه] را که می‌زند یک‌عده برایش کَف می‌زنند! بعد تا این حرف [اشتباه] را زد، تو آمدی گفتی: هی مواظب باش! می‌گوید من دوهزارتا حرف خوب زدم تو یک بار من را تشویق نکردی! به‌ خدا من هم آدم هستم. فکر نکنید که مسئولین ما چیزی غیر از آدم هستند، آن‌ها هم آدمند. تشویق، تشویقشان می‌کند؛ تخدیر، تخدیرشان می‌کند. تأثیر می‌گیرند. الناس علی دین ملوکهم و بالعکس. تو برای چه آمده‌ای؟! خب الان آمده است دیگر. بگو باریک الله که آمده­ای. صفر و صدی بودن از نظر اخلاقی مذموم است، از نظر سبک زندگی مذموم است، از نظر عقلی مذموم است. آدم­ها باید روش­‌های امام صادق(ع) و پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) را در برخوردهای سیاسی و اجتماعی یاد بگیرند، از خودت روش در نیاور! منبع عقلانی و شرعی این روش‌­هایی که می­‌گویی چیست؟ بیایید مردم و مسئولین را جذب کنیم. بالاخره این مسئولین هم کار دستشان است؛ همه را جذب کنین. اگر همراهی کردند تشویق و تقدیر کنیم. یواشکی تحذیر هم بکن اما کف جامعه نریز. مردم را در این برهه نسبت به مسئولین و مسئولین را نسبت به مردم بدبین نکن.

زمانی گفتم که مثلا یک نفر اشتباهی کرده اما الان آمده و می­‌گوید اشتباه کردم؛ از او قبول کن! آن مسئولینی که از دوره­‌های قبل نیامدند بگویند ما اشتباه کردیم اصلا حق ندارند حرف بزنند؛ اول بگویند که اشتباه کردیم!! این­طور هم نیست که چشم بر همه بپوشیم. طرف اصلا نمی­گوید که اشتباه کردیم و همان حرف­‌های قبل را هم دارد تکرار می­‌کند. وسط جنگ هستیم، پدافند دارد روی سر مردم کار می­‌کند، این­طرف و آن­طرف را زده‌اند، بعد می­‌گوید اسرائیل آمده است تا مذاکرات را خراب کند!! اگر بابت آن خیانت­‌های هشت ساله قوه قضائیه او را پای محاکمه کشانده بود الان [این صحبت­‌ها را نمی­‌کرد]. مملکت ما را به باد دادند باز هم از مواضع مسخره­‌شان کوتاه نمی‌­آیند. اما این­‌ها تعداد محدودی هستند. عموما همراه شده­‌اند. دمشان گرم. دم سران سه قوه و مجلس گرم. دارند همراهی می­‌کنند. این­ها را باید قدر بدانیم و شکر کنیم؛ الحمدلله. و من همه این­‌ها را از مدیریت و حکمت آقا می­‌دانم؛ صفر و صدی نیست، جهان­‌بینی دارد، راه بلد است، الحمدلله ایشان جامع هستند.

» خواستند میان مردم شکاف ایجاد کنند؛ اما میان مردم و نیروهای امنیتی و نظامی محبت ایجاد شد

از امدادهای غیبی این بود که یک­دفعه دیدیم در طول 10 روز نظر مردم 180 درجه تغییر می­‌کند. اوایل جنگ سوریه حضور ما در آنجا استراتژیک بود. به قول امیرالمؤمنین(ع) عمل کردیم که فرمودند: « قومی که درخانه بخواهد دفاع کند باخته است.» یعنی اگر بخواهید بایستید که دشمن دم مرز خودتان بیاید باخته‌اید باید دشمن را آن­طرف مرز بزنید. ما به این حرف امیرالمؤمنین(ع) عمل کردیم. خیلی از شهدایی که اوایل می‌­آوردند برادران فاطمیون از تبعه افغان بودند که اصلا صدایش را هم درنمی­‌آوردند؛ اجازه تشییع جنازه هم نمی­‌دادند؛ یواشکی می‌­آوردند یک جا خاک می­‌کردند؛ انگار مثلا جرم کرده‌­اند! که بهانه به دست آن­ها (دولت­مردان آن وقت) نیاید، چون حکومت دست این آقایان بود دیگر. بهانه نداشته باشند که ما به آنجا رزمنده فرستاده‌­ایم. ایرانی­‌ها هم همین­طور بود؛ یواشکی خاک می‌کردند. بعد کمی علن‌ی­تر شد و به عنوان مدافع حرم جلو رفتیم. چقدر خانواده­‌های مدافع حرم مظلوم بودند! چقدر خود شهدا مظلوم بودند!! یک­دفعه محبت این­ها برگشت. من خدمت شما عرض می­‌کنم، برادران و خواهران چه شیراز و چه از شهرهای دیگر اگر صدای من را می­‌شنوید؛ اگر در محله­‌هایتان زندگی می­‌کنند یک دور بروید روحیه این خانواده‌ها را ریکاوری کنید. یک دسته­‌گل ببرید و بگویید ما امروز خیلی بیشتر قدرشان را می­‌دانیم. حالا فهمیدیم که این­‌ها مدافعان وطن بودند!!

محبت­‌ها برگشت؛ محبت قوای نظامی و نیروهای امنیتی که در شهر به چشم دشمن به آن­ها نگاه می­‌کردیم برعکس شده است. از این­طرف هم محبت مردم برگشت. اصلا یک اتفاق عجیبی افتاد، محبت بین بچه­‌های امنیتی و نظامی و مردم و متقابلا محبت تویی که خیلی حزب­‌الهی بودی با قشر خاکستری یکدفعه کامل برگشت!! یعنی چه؟ یعنی هم او قدر تو را دانست و هم تو قدر او را دانستی که عجب گوهری بود و من فقط به ظاهرش نگاه می­‌کردم! ببین تا کجا پای کار آمد!! تو روح کسانی که هنوز نیامده­‌اند! این­‌ها آمدند اما آن­ها هنوز نفهمیده‌­اند!! ببین کجا آمد پای کار!! این­‌ها را باید درک کنیم. این محبت متقابلی که اتفاق افتاد؛ گسل و شکافی که آن­ها بین مردم ایجاد کرده بودند و مردم را دو تکه کرده بودند؛ شکاف کاملا پر شد. با محبت و قدردانی هم پر شد. خیلی راحت. و من فکر نمی­‌کنم به این سادگی بتوانند این امداد الهی را بکوبند! 50 سال کار کرده بودند تا به اینجا رسیده بودند، در طول 10 روز عوض شد. «اَلحمدُلله الّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء» عجب حماقتی کردند اسرائیل و آمریکا! اگر آمریکا حمله نمی­‌کرد این حماقت تکمیل نمی­‌شد چون هنوز یک عده می‌توانستند بگویند ببینید اسرائیل هم دیگر هار شده و از دست آمریکا در رفته است. الحمدلله که آمریکا هم حمله کرد. حیثیت و آبرویتان را در ایران و دنیا و میان آزادگان جهان بردید!! آن­‌ها فکر می‌­کردند که اسرائیل کوچک است و نمی­‌تواند کار خاصی کند اما اگر آمریکا وارد شود چه می­‌شود؛ الحمدلله که آمریکا هم زد و دیدیم که چیزی نشد.

من به عنوان اقلیتی که دوست دارم قربانی اکثریت مردم شوم و شما اگر این­طوری هستید آمین بگویید؛ خدایا توفیق جنگ رودررو، چشم در چشم با لشکر خبیث و کثیف و شیطانی آمریکا را به همه ما کرامت بفرما. تا ببینیم چند مرده حلاجند؟ تا الان زن و بچه می­‌زدند بیایند در جنگ مردانه ببینیم می­توانند یا نمی‌توانند؟ باور کنید که میزان شکر من در این مدت خیلی بیشتر شده و خیلی خوشحالم که زنده ماندم و این ایام را دیدم و اگر رفتیم می­‌توانیم سرمان را بالا بگیریم که در مهمترین امتحان تاریخ شاید این چند قرن اخیر ما کسانی بودیم که سمت جبهه حق ایستادیم و دستانمان را بالا بردیم.