یا مستعان
متن سخنرانی
سید محمد انجوی نژاد
موضوع سخنرانی: شور حسینی – قسمت دوم
تاریخ: 1404/04/08
شب چهارم محرم
عناوین اصلی سخنرانی:
» دشمن کیست و مصادیق دشمن چیست؟
» شدیدترین دشمن مؤمنان از منظر قرآن کیست؟
» در زمانه ما اسرائیل و آمریکا به دنبال حاکمیت شیطان بر جهان هستند
» در زمان مبارزه ناخالصی ما باعث شکست لشکر الهی میشود
» دوره دوره بیطرفی نیست؛ باید یک طرف محکم بایستی
دیشب دو تا از گزینههای بحث شور حسینی را خدمتتان عرض کردم که به شرک رسیدیم و تأکید قرآن کریم برای اینکه ایمان واقعی اولش با برائت از شرک ایجاد میشود. در بحث شرک و مشرکین بحث دیگری داریم تحت عنوان دشمن که قرآن و روایات تأکید میکنند «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ» وقتی دشمن را دیدید از آنها پرهیز کنید.
» دشمن کیست و مصادیق دشمن چیست؟
امشب من این را کمی باز کنم تا ببینم داستانش چیست و دشمن حقیقی ما چه کسی است؟ اول بحث مصادیق دشمن است. کلا چیزی که در غریزه و عقل انسان تعبیه شده که شاید در غریزه حیوانات هم باشد و ما اطلاع نداشته باشیم این است که تو در دنیا دشمن داری؛ یعنی همه آدمها در دنیا ناخودآگاه دنبال دشمن میگردند و این جزو غریزه یا عقلشان است. اوایلش که کمتر است یعنی بچه و کودک در حد رقابت است ولی واقعا یک بچه کوچک ممکن است به خاطر رقابت سر موضوعی خیلی ساده مثل یک پفک اگر بتواند طرف مقابلش را با چاقو بزند. این مبارزه با دشمن در غریزهاش است. اینجاست که شیطان میآید و مصادیق دشمن را برای ما مبهم میکند. اول باید بدانیم مصادیق دشمن چیست؟ ما مخالف، رقیب، معاند و خیلی چیزهای دیگر داریم؛ اما آن چیزی که قرآن کریم تحت عنوان دشمنشناسی بیان میکند، دشمن به معنای «عدو» است که باید بدانیم کیست؟ یک زمانی میگفتند باید در مدارس و دانشگاهها چند واحد دشمنشناسی تدریس بشود؛ حالا این بحث چقدر درست است، درست نیست، همانی که میخواهیم است یا نه یک بحث سلیقهای است؛ اینها را کاری نداریم ولی مردم آن زمان این احساس را نمیکردند. این بحثهایی که این شبها هم میکنیم شاید قبلا خیلی کمتر این بحثها را میکردیم ولی مردم حس نمیکردند به آن نیاز دارند. شما ممکن است خیلی مطالب راجعبه یک بیماری بخوانی و نه در ذهنت بسپاری و نه اینکه خیلی جدی بگیری؛ وقتی بیمار میشوی جدی برای درمان مطالعه میکنی. الان ما وسط مبارزهایم؛ مبارزه را که دیگر همه دارند حسش میکنند. اینطور جاها این دشمن باید مصداقش کاملا مشخص بشود که چیست. اگر شما قرار باشد هر مخالف، معاند یا هر آدمی را دشمن حساب کنی، دشمن اصلی میان این دشمنها گم میشود.
ما در سیره و اقوال ائمه (ع) بحث کردن داریم؛ در سیره اهلبیت (ع)، علما، بزرگان و مراجع بحث میکردند؛ دعوا کردن هم داریم، زد و خورد هم شاید داشته باشیم؛ مثلا ما داریم که طرف مقابل را باید شلاق بزنی، اما ما آن آدم را دشمن نمیدانیم! دشمن یک چیز دیگر است، یک معنای دیگر دارد که الان باید به آن برسیم که مصادیق دشمنی چیست؟ اگر شما آن دشمن واقعی را حس نکنی، چون در غریزهات دنبال دشمن گشتن وجود دارد، یک سری دشمنهای خیلی کاذب و کسانی که قرار نیست با آنها دشمنی کنی را میآوری و در زندگی وارد میکنی؛ مثلا میگوید دشمن اصلیت [کیست]؟ میگوید: خواهرشوهرم! الان همینطور است دیگر اگر به او بگوئی حاضر است خواهرشوهرش را بکشد! دشمن تو کیست؟ مثلا تیم فوتبال مقابل! دشمن تو کیست؟ رقیبب اقتصادیم! میبینیم دشمنیهایی که هست، اینها میتواند دشمنی نباشد؛ میتواند دعوا باشد، میتواند بحث باشد، میتواند دلخوری باشد، اما اگر شما این دلخوری را تبدیل به دشمنی بکنی، دشمن واقعی این وسط مغفول میشود، دشمن واقعیت را گم میکنی! سالهاست که حداقل خود من این را گفتهام که در زمانهای زندگی میکنیم که نباید با هم دشمنی کنیم؛ میتوانیم حتی قهر کنیم ولی نباید با هم دشمنی کنیم. طرف میگفت در صف نذری، نذری بهش نرسیده بود؛ نذری هم برای کسی که توزیع میکرد نبود، یک آدم معمولی بود که این کار را میکرد؛ نذری بهش نرسیده بود، گفته بود: الهی که به حق امیرالمؤمنین(ع) خودت و زن و بچهات تکهتکه بشوید! ببینید وقتی ما دشمن اصلی را فراموش میکنیم یکدفعه مسئول توزیع نذری دشمن میشود!مصادیقش را بشناسیم. بارها گفتهام در زمانهای که ما وجود داریم یک لشکر شیطانی وجود دارد به سردمداری آمریکا و اسرائیل؛ این دشمن واقعی است! تمام فحش و لعن و غضب و کینهات را باید خرج این بکنی، اگر خرج نکنی میروی سراغ خواهرشوهر و برادرزن و اینها، که این داستان همانی است که قرآن کریم دارد ما را از آن پرهیز میدهد.
» شدیدترین دشمن مؤمنان از منظر قرآن کیست؟
پس اول باید مصادیق دشمن را بشناسیم که الان من چند تا را خدمتتان میگویم. «لَتَجِدَنَ أشَدَّ النّاسِ عَداوهً لِلذین آمنوا» قرآن دارد میگوید اگر میخواهی بدانی شدیدترین دشمن کسانی که ایمان آوردند؛ که شما هستید؛ [که هستند] «اَلیَهود وَ الذینَ اَشرکوا». 1. یهود. بعضی جاها میگویند یهودستیزی است! یهود به معنی این یهودی که ما الان داریم میبینیم. همان زمان پیغمبر(ص) هم یهود دو مدل بود؛ یهود دشمن بوده و یهود تسلیمشده؛ جزیه هم میدهد، الان در خود ایران هم ما داریم. آن زمان که اسمش صهیونیست نبوده ولی قرآن میگوید: 1. یهود 2. «وَ الذینَ أشرَکوا» بحث دیشب، مشرکین؛ کسانی در جهان که شرک دارند. این در طول تاریخ بوده. بعد از این صحبتهایی که آقا اخیرا کردند در فضای مجازی غربی فضایی راه افتاده؛ قبلا هم میگفتند که صحبتهای آقا در جهان غرب توزیع میشود؛ اغلبش آمارهای اشتباه بود. مثل آن «نامهای برای تو» که آقا نوشتند که بعد آمار دادند اینقدر [توزیع شده] اصلا این نبود. آمارسازی بود، نتوانستند به گوش جوانان برسانند. در این داستان اخیر خود مردم دنبال آقا میگردند. و بالأخره میانشان پروفسور، جامعهشناس، فیلسوف و … است. یک موج راه افتاده و رفتهاند صحبتها و توئیتهای قبل آقا راجعبه مسیح، مریم و مسیحیت پیدا کردهاند. یک موج تحت این عنوان راه افتاده که این آقای خامنهای که میگفتند اینطوریست، نظرش و نظر مسلمین راجعبه مسیحیت اینهاست. درحالیکه یهود نعوذبالله زائیدن مسیح را حرام میدانست و … . حالا این صحبتها را نمیشود راجعبه پیغمبر کرد. یکدفعه موجی راه افتاده راجعبه اینکه بالأخره اسلام و مسیحیت به هم نزدیکترند یا مسیحیت و یهود؟ اینکه دارم بهتان میگویم من امروز موجش را پیدا کردم؛ یعنی چیزی نیست که باز یک عده محدود باشد، واقعا یک موج است که راه افتاده که آنها که یک عمر دارند به ما میگویند اسلامستیزی، اسلام که به مسیحیت خیلی نزدیکتر است!! یهود است که دارد به پیغمبر ما توهین میکند!! یهود است که پیغمبر ما را کشته است و … . همین جملات قرآن است.
یکپرانتز باز کنم. فکر کنم جُک است؛ ولی اینجوری میگویند که زمان امام(ره) گورباچف سفیر فرستاد که ایران را ببیند، وقتی وزیر خارجهشان برگشته بود مسلمان شده بود. آنها آن زمان کمونیست بودند. بعد گفتند شما برای چه مسلمان شدهای؟ گفت برای اینکه به ایران رفتم دیدم که امامشان یک حرف میزند بقیهشان کلا یک حرف دیگر میزنند؛ ولی مملکت روی پا است. فهمیدم خدا این مملکت را نگه داشته پس خدایی وجود دارد. این موجها را ما راه نینداختیم، سایبری ما راه نینداخته، ما اصلا کاری نکردیم! اینها اراده الهی است. ما اگر میخواستیم کار کنیم آن «نامهای برای تو» را کار میکردیم. با آن آمارهای غلط و دروغی که دادند گفتند همه جوانان غرب شنیدند. بعد ما هر چه از سرپلهای بینالمللمان خودمان سؤال میکردیم که کسی این را شنیده میگفتند نه نشنیدهاند. موج خودش دارد راه میافتد. اصلا از خصوصیات آخرالزمان این است که میگفتند کار از دست عقل انسانی در میرود، یکدفعه اتفاقات عجیبغریبی میافتد حالا این شبها چندتایش را خدمتتان عرض میکنم. یکی همین بود.
[پس دشمن مومنان از منظر قرآن:]
1. یهود
2. «والَّذِينَ أَشْرَكُوا»
کسانی که شرک دارند. آنها ممکن است ظاهرا هم مسلمان باشند؛ ولی کار شما را خراب میکنند. آنها دشمن هستند. کار شما را خراب میکنند. شیعه اثنیعشریِ هیئتیِ حزباللهیِ نظامی ِ اطلاعاتیِ امنیتیِ بیت است؛ شرک دارد؛ یعنی مؤثر اصلی را خدا نمیداند. «لا مؤثر فی الوجود الا الله» اگر دنبال وسایل و وسیله میرود توکلش به وسیله است احساس میکند این کارش را راه میاندازد، از خدا رویگردان میشود.
ما دو مدل اشتباه داریم:
گروه اول: کسی که مینشیند، زانو بغل میکند میگوید خدا کارها را درست کند. قرآن این را نفی و نهی میکند. «إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُون» قوم بنیاسرائیل گفتند ما اینحا نشستهایم «أَنْتَ وَرَبُّك» تو و خدا مگر زورتان کم است؟! بروید فرعون را سرنگون کنید. سرنگون که شد زنگ بزنید ما میآییم.
گروه دوم: کسانی که خدا خدا میکنند؛ اما یهو از بود یا نبود وسایل روحیهشان تغییر میکند. الان مثلا شما فرض کنید ما این ایام یک مشکل پدافند داشتیم باگش مشخص شده است. الان دارند پدافندهای جدید نصب میکنند. تستها را هم شبها میبینید. صدایش هم از آن قبلی که بود بیشتر است. بعد بگوییم دیگه جدید آمد. قبلی و جدید که ندارد! ما کارمان را میکنیم؛ اما او که باید مشخص کند خداست.
وقتی یکدفعه میبینی یک گردان مجهز کماندویی آموزشدیده رزمنده ایرانی در محاصره گیر میکنند همهشان اسیر میشوند و میروند مثلا ده سال بعد از عراق بر میگردند و از آن طرف میبینی، که یک بچه دوازدهسیزدهساله با یک آفتابه یک گروه گَشتی کماندویی بعثی را برمیدارد میآورد میفهمی که درصد زیادی از این کارها اصلا دست ما نیست. اگر خاطرهاش را سرچ کنی برایت عکس و فیلم و شاهد زنده میآید. ما وظیفه داریم هر چه میتوانیم قوی بشویم «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّة» این هم چون دستور خداست؛ اما او که مشخص میکند کی باید بِبَرد خداست. خیلی هم برایش فرقی نمیکند کی ببرد کی ببازد. یک دوره امتحان و زندگی است بعدش هم میخواهیم برویم. میخواهد ببیند کی سالم میرود. ما داریم سر این منابع کره خاکی دعوا میکنیم، این کره خاکی از نظر خدای بینهایت هیچ است. خدا نسبت به صفر و هیچ خیلی تحریک نمیشود. پس مشرکین در جناح شما کارتان را خراب میکنند. امام(ره) فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد». مشخص بود خدا آزاد کرد چون ما اصلا آن زمان زورمان نمیرسید آزادش کنیم. به فاو رسید ما دیگر بالا بودیم. دیگر از سال ۶۳ و ۶۴ ما بالا بودیم. فاو را گرفتیم. والفجر ۸، با نقشههای عجیبغریب و پیچیده،، تیپ کماندویی، غواصهای عجیبغریب، آموزش و … فاو را گرفتیم.
امام دید قبلا گفتیم خرمشهر را خدا آزاد کرد، این سری مثل اینکه رزمندهها فکر میکنند فاو را خودشان گرفتند؛ فرمود: «فاو را هم خدا آزاد کرد». بعد من خودم این را جلوی دریاچهنمک فاو دیدم روی تابلو کوچک نوشته بود فاو را خدا آزاد کرد و زیرش بزرگ نوشته بود لشکر شماره فلان. ما از وقتی در جنگ با بعث بالا رفتیم که ما میزدیم او دفاع میکرد پیروزیهایمان کمفروغتر شد. بزرگترین عملیات ما که اسمش فتحالمبین بود که هکتارهکتار آزاد کردیم مال زمانی بود که هیچ چیز نداشتیم. «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّة» تمام قدرتت را به کار بگیر؛ ولی بدان برای خدا هیچ فرقی نمیکند تو پدافندت چه باشد یا هواپیمایت چه باشد! دارد توکلت را وزن میکند. این مهم است. هیچ فرقی نمیکند!
مصادیق دشمن:
1. یهود
2. «وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا» کسانی که در جبهه خودی هستند و کار را با شرکشان خراب میکنند.
3. نفس
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «أعدى عَدوِّكَ نَفسُك» دشمنترین دشمن تو نفست است. این را هم باید خیلی مراقب باشی.
نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم بیآلتی افسرده است
مولوی یکی از کسانیست که خیلی دقیق و قشنگ نفس را میکوبد.
امتحانات نفسانی ما از بچگی شروع میشود. من خیلی قبل مثلا اوایل هشتاد در بحث تربیت کودک صحبت میکردم این مثال را زدم گفتم جایی نشسته بودم دوتا خانواده بودند که آشنا هم نبودند بعد دوتا بچه سهچهارسالهشان داشتند با هم بازی میکردند. یکی از بچهها یک اسباببازی داشت آن یکی بچه رفت با اسباببازی او بازی کند آن بچه اسباببازی را جمع کرد. او هم بُق کرد و آمد نشست. بعد مادرش دید او بُق کرده رفت برای او یک بسته کرانچی خرید و بهش داد. بازش کرد دوسهتا خورد. آن بچه که اسباببازی داشت به او نگاه کرد، او سریع جلو رفت و تعارف کرد. من گفتم پدر و مادر روی رفتار بچهای که اسباببازیش را جمع میکند و آن بچهای که کرانچیاش را تعارف میکند دقت کن و حساس باش. این نفسشان است. فکر نکن بچه است! باید تربیت بشود! کوچک تا بزرگ همه باید تربیت بشویم. آن بچهای که اسباببازیش را دارد میپیچاند نفسش قوی است. همین الان باید تربیتش کنی. نمیتوانی بگویی بچه است؛ اگر بچه است چرا این بچه این کار را نکرد؟
تا خود ما؛ اغلب ما اگر کمی دقت کنیم رفتار نفسانیمان را میشناسیم و اینقدر خوب است اگر آدم روی نفسش حساس باشد، طوریست که حالت از خودت به هم میخورد که اینقدر کوچک و بدبختی. من الان از چه خوشحال شدم از چه ناراحت شدم. این چیزهایی که در زمان جنگ خیلی دقت میکردند. الحمدلله رب العالمین ما با اینکه باور داشتیم که بالأخره جوانان فعلی خوبند و شاید از دهه شصت هم بهترند؛ اما ایمان نداشتیم؛ من الان ایمان دارم که جوانان و نوجوانان فعلی قطعا از دهه شصت بهترند. الان کامل ایمان دارم. الان بحث ما این نیست، جایی باشد که بحث فنی باشد من دلایلم را محکم میگویم؛ ولی آن زمان واقعا خیلی روی نفسشان دقت میکردند. مثلا طرف آرپیجی زده خورده برجک تانک پریده بعد میدیدیم اعصابش از خودش خُرد است. میگفتیم چرا؟ میگفت احساس کردم نفسم حال آمد، احساس کردم خودم زدم. گفتم «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ» ولی وقتی خورد گفتم من زدم. بعد حالش بد میشد، از خودش حالش بهم میخورد! آدم اگر روی نفسش حساس باشد ذات انسان از کار نفسانی منزجر است، بدش میآید. ذات ما اینطوریست. آدم اگر حساس باشد بفهمد الان حسادت، کینه، بخل و کبر بود حالش از خودش به هم میخورد. آن لحظهای که شما نسبتبه نفست اینطوری بودی که رفتارهای نفسانیات را که شناختی حالت بد شد بفهم الان در مسیر کاملا درستی داری حرکت میکنی. «اعدی عدوک»!
» در زمانه ما اسرائیل و آمریکا به دنبال حاکمیت شیطان بر جهان هستند
دو چیز لشکر ما را خراب خواهد کرد:
1. کسانی که شرک میورزند.
2. کسانی که حواسشان به نفسشان نیست. خودشان را چک نمیکنند. فعلا در مصادیق هستیم.
الان اسرائیل دنبال چیست؟ بالأخره ما در سوره ناس و فلق قشنگ برایمان مشخص شده است. سوره فلق به آن «اعدی عدوک» بر میگردد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
یعنی دارد با سوره فلق نفس را معرفی میکند.
نفس این است و دشمنترین قسمت نفس هم بحث حسادت است.
در سوره ناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿۱﴾
مَلِكِ النَّاسِ ﴿۲﴾
إِلَهِ النَّاسِ ﴿۳﴾
مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿۴﴾
الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿۵﴾
مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ ﴿۶﴾
شیطان و لشکریان شیطان! شیطان برای خودش نیروگیری کرده. این قسمتی که الان دارم بهتان میگویم. الان اسرائیل دنبال چیست؟ دنبال حاکمیت جهانی شیطان است. اسرائیل و آمریکا! دنبال این هستند. نه دنبال اقتصاد مملکت است نه دنبال آبرو و اعتبارش است نه دنبال این است که مردم جهان دوستش داشته باشند. شیطان اینقدر روی نفسش کار کرده که اصلا برایش مهم نیست تمام کشورهای جهان شروع کنند فحش دادن به اسرائیل. این یک وظیفه شیطانیاش است که بهش القا شده. وقتی روح شیطانی درتو حلول میکند مأموری امر شیطان را گوش بدهی. این جملهای که امروز یا دیروز ترامپ گفت: نتانیاهو دنبال وظیفه الهیاش است. دنبال پیروزی نیست دنبال آبروی اسرائیل نیست. ادبیات لشکر شیطانی دقیقاً ادبیات ماست. منتها آنها خدایشان چیست؟ قرآن کریم دارد میگوید در لشکر شیطان، شیطان خدایشان است.
مرحوم آقای ارباب میگفت یکی از این لشکریان شیطانی به من گفت بیا تلقینی برایش بگو. بعد رفتم دیدم دارد میگوید: «أشهد أن لا إله إلا الله» خودش دارد تلیقن را میگوید؛ قشنگ دارد میگوید «أشهد أن لا إله إلا الله»! مرحوم ارباب گفت دیدم دم در یکی میگوید: صدق عبدی! نگاه کردم دیدم شیطان است. راست میگوید من تنها خدایش بودم. ببینید در همه اینها حرف است. اسرائیل دنبال این است و آمریکا، که حالا اسرائیل سگ آمریکا در خاورمیانه است. دنبال حکومت هستند و این را وظیفهای الهی برای خودشان میدانند. حاکمیت مطلق بر کره زمین! دقیقاً شعاری که ما میدهیم «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةࣰ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ» دقیقاً همین شعار را به عبری دارند و صهیونیست مسیحی. هدفشان این است. هدفشان نابودی ایران نیست که! هدف این است که این راه باز شود. این منطقه را بگیرند بعد خاورمیانه، اروپا، آفریقا و کره زمین. هدفش کره زمین است. اگر روزی تمام جهان را دست نتانیاهو بدهند و یک جزیره کوچک و دور افتاده ته نیوزلند مانده باشد که در آنجا مار بخورند و به خودشان برگ ببندند تا آن را نگیرد نمیتواند بنشیند؛ چون القای شیطانی است. هدف دشمن، آمریکا و اسرائیل این است. حاکمیت جهانی! به ترتیب دیگر! الان چرا پاکستان تحریک شده تا همکاری کند؟ برای اینکه ترتیب را گرفته. برای چه یکدفعه بعد از حمله اسرائیل به ایران ادبیات رئیسجمهور عراق با اینکه هم کرد و هم سنی است عوض میشود؟ چون میگوید معلوم است دیگر وقتی سوریه را گرفته، ایران را هم زده، این وسط ما را هم میگیرد دیگر.
میگویند چرا با آمریکا و اسرائیل دشمنی میکنید؟ اصلاً بحث دشمنی نیست، بحث حاکمیت الهی و حاکمیت شیطانی است. در ذهنشان پروژهای هست، ترامپ صحبتهایی داشت هر کس ندیده برود گوش بدهد درست است کمی خل است اما بالاخره صحبتش صحبت است دیگر دنبالش است که آن را اجرا کند. میگوید: من برای این در دادگاه از نتانیاهو دفاع میکنم چون دارد ماموریت الهی را انجام میدهد. این نسلکشی ماموریت الهی است. این کنترل اقتصاد جهانی ماموریت الهی است. از نظر آنها همه اینها ماموریت الهی است. در نقطه مقابل وقتی ما دشمن را میشناسیم باید با همین ادبیات وارد شویم نه با نجات ایران، نه با نجات شیراز و تهران! جمله حضرتامام(ره) که «جنگ بین اسلام و کفر جنگی تاریخی است که تا آخر دنیا ادامه دارد» در جریان است هیچ وقت متوقف نشده است. از زمان خلقت آدم تا همین الان دشمنی بین شیطان و خدا یک ثانیه قطع نشده. جنگ پایان پیدا نمیکند. این وسط زندگی هم جریان دارد. هر کس میخواهد زندگی کند، زندگی کند. اما آن کسی که میخواهد بجنگد بداند ادبیات جنگیدن چیست؟ بداند چه روحیهای لازم است؟ بداند هدف دشمن چیست؟ فکر نکند اگر الان تهران را نجات دادیم تمام شده بُردیم. بگوید مثلا در جنگ دوازده روزه کی برد؟ مگر جنگ تمام شده که بگوییم کسی برد یا باخت؟ از زمان هابیل و قابیل شروع شده تا «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ» هم ادامه دارد. ناراحتی خلق شدی؟ به من ربطی ندارد. به خدا بگو. بگو برای چه ما را خلق کردی؟ این سیستم خلقت است. خب عدهای بیشتر درگیر میشوند، عدهای هم نه؛ ناس هستند؛ یعنی مردم. زندگیاش را میکنند. پنجاه، شصت، هفتاد سال، بعد هم فوت میکند. انشاءالله هم به بهشت میرود. کسی با او کاری ندارد. مشکل کسانی هستند که درگیر هستند. یهود؛ دشمن اول. بعد چه میگوید؟ «الَّذِینَ أَشْرَکُوا» کسانی که در جبهه خودی شرک میآورند و سه آنهایی که حواسشان به نفسشان نیست.
» در زمان مبارزه ناخالصی ما باعث شکست لشکر الهی میشود
در لشکر الهی آن که دارد میجنگد (رزمنده) را باید خیلی پاستوریزه کنیم و اگر تو میخواهی بیایی در این لشکر بجنگی، بیست نفر از این جمعیت امشب بخواهد تصمیم بگیرد در این لشکر بجنگد، بداند که باید دشمنی تمام ناس را کنار بگذارد. همه را فراموش کند. یک؛ یهود. دو؛ الَّذِینَ أَشْرَکُوا. سه؛ نفس. با اینها بجنگ. اگر میخواهی در سپاه الهی باشی، اگر هم زندگی را میخواهی، در زندگی هم باید این چیزها را رعایت کنی. خودت اذیت میشوی. رعایت هم نکنی، زندگی میکنی. حداقلاش این است که به سپاه ما لطمه نمیزنی. تو اگر در این جاده آمدی، باید خالص باشی. بگذارید من کمی پرانتزش را قشنگ پررنگتر برایتان باز کنم. ببین الان مثلا من میآیم اینجا برایتان منبر میروم. یکی اجرا میکند. یکی کادر است، یکی فلان است. جلسه امام حسین(ع) است دیگر خب. خیلی سخت است ما اینجا خالص باشیم. صد در صد نمیشود. سی درصد هم نمیشود. سخت است. یکی هم در عمرش نیامده، فرض میکنیم امشب اولین بار است که پایش را در جلسه امام حسین(ع) گذاشته. تا الان هم نه عبادت داشته نه نماز داشته، هیچ چیز نداشته؛ ولی این نیم ساعتی را که اینجا آمده را، خالص خالص خالص آمده. بعد میبینی آن چیزی که به آن آدم میدهند به تمام من و کادر ما نمیدهند؛ چون نمره را به خلوص میدهند «اخلص العمل، فان الناقد بصیر بصیر» ما رزمنده این مدلی میخواهیم.
گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه، بگویدت که چون باید رفت
با این رباعیها جنگیدیم. خالص خالص! زندگیاش را میکند. کارهایش را میکند. دروغ میگوید. غیبت میکند. فلان میکند. همه هم به او لطمه میزند، کاری نداریم. هر کاری میخواهد بکند، بکند. ولی وقتی آمده در لشکر الهی آن میزان مدت زمانی که در لشکر الهی هست را خالص خالص باشد که نیاز به توبه هم نباشد. در زندگی گناه کن توبه کن. من که بخیل نیستم خدا هم که الحمدالله کریم است. اما مدل کژدار و مریضت وسط جنگ، در صف لشکر الهی، به لشکر لطمه میزند. بکش کنار. همین جمعی که اینجا تشکیل شده، کادری که دارند اینجا کار میکنند، میزان ناخالصیشان به معنویت جلسه لطمه میزند. اگر میبینی خیلی داغون هستی [فکری کن]. من نمیتوانم کنار بکشم. به جان خودم اگر همین الان آقای حقایقی بیاید بالا بنشیند من کنار میکشم. به قرآن راحتتر هستم. ولی میزان ناخالصی ما لطمه میزند. خب اینجا حالا چه میشود؟ تهش اتفاق عجیب و غریبی نمیافتد! مردم اذیت میشوند. معنویت پایین میآید. ولی لشکر الهی بالاخره درصدی رشد میکند. وقتی میخواهی مبارزه کنی ناخالصیات باعث شکست میشود.
«إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا» این آیه به مشرکها و ناخالصهای لشکر الهی بعد از پیروزی دارد میگوید که توبه کنید چرا به خودتان غره شدید؟ چرا به هواپیمایت، به پدافند جدیدت، به سفر چینت، به تجهیزات روسیهات، به جبهه مقاومتت در عراق و انصارالله و حزبالله و آن قسمت سوریه غره شدی؟ گوشت را میپیچانم! فقط باید بگویی «لا مؤثر فی الوجود الا الله». وقتی با اعتقاد کامل به این رسیدی، حالا برو عِده و عُده جور کن. و ناخالصیها را هم از لشکرت جارو بزن. این بحث امشب من شاید ده نفر از این جمع خروجی داشته باشد؛ ولی ده تا خالص! و شاید صد نفر از این جمع بِبُرند. خدا رو شکر! تو ببری سودش برای اسلام بیشتر از این است که باشی. چون شرک و ناخالصی داری. یک دیگ آش بار گذاشتی دو تا دانه شن بدنامش میکند. چهار سال زحمت کشیدی خمره سرکه گذاشتی، یک بند انگشت نجاست همهاش را از کار میاندازد. این قسمت که آمدی، خالص خالص.
اسم جنگ شد، آن قسمتی که برای جنگ در فضای مجازی میخواهی کار کنی، اسلحه دستت است، پدافندی، فرماندهای، نمیدانم قسمتی از تبلیغات جنگ، هر چه راجعبه جنگ دستت است، آن یک ساعت را خالص خالص باش که بدانیم دارد به سمت چه میرود. سوره آل عمران آیه ۱۷۳ «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» میگوید الان خودتان را تست کنید، مقابل شما خیلی جمعیت زیادی است. تجهیزات، بی ۵۲، نمیدانم ۴۲، بی ۷۵، ضِد ۵۳، فلان… یک مشت آهن، یک مشت آهن به هم چسباندند، تو را ترساندند. این جمله حاج قاسم چقدر زیبا بود، میگفت: من از این تیر و ترکشها باید بترسم؟ یک مشت آهن!؟ و ادعا دارم مثلا من نیرو الهی هستم. از اینها باید بترسم؟ میگوید از قبل شما را میترسانند. آقا چه خبر است!؟ آمدند! جامعه جهانی آمده! تانکهای فلانی آمدند! بساط فلان آمدند! یکی از دوستان ما الان در قوه قضائیه دارد کار می کند. قاضی خیلی با رتبه ای هم هست. نمیتوانم اسم بیاورم. در جلسه منافق داریم. میروند میزنندش. او را در عملیات بدر خودم کشاندم عقب آوردم. شاید سی، چهل تا تانک داشتند میچرخیدند و به چند طرف داشتند میزدند. روی سر تانک هم تیربارچی میزد. بنده خدا چهار، پنج تا آرپیجی برداشت در کوله گذاشت. یک نفره وسط تانکها زد! الان دوستان همرزم های ما که این خاطره را می شنوند، دقیقا میدانند راجعبه چه کسی دارم صحبت میکنم. این طرفی را زد! آن طرفی را زد! خود آن بنده خدایی که پشت تیربار روی تانک عراقی نشسته بود، خود آنها مانده بودند که مثلا او اینجا آمده میخواهد چکار کند؟ میخواهد تسلیم بشود؟ نذری دارد توزیع میکند؟ برای چه الان دارد سمت تانکها میدود؟ یارو آرپیجی برداشته، دو سه تا هم در کولهاش گذاشته، داشت سمت سی تا تانک میدوید! کپ کردند! آنها میگفتند از بچههای خودمان است یا شناسایی بوده دارد در میرود برگردد؟ منتظر بودند بیاید ببینند چه میگوید. تا نزدیکی آمد و تق اولین تانک را زد. تازه آن ها فهمیدند که ایشان میخواهد با آرپیجی سی تا تانک را بزند. اول پنج دقیقه داشتند میخندیدند که او با خودش چه فکر کرده که یک آرپیجی برداشته به سی تا تانک حمله کرده. اول یک مشتی خندهشان گرفت، بعد دیدند نه؛ زد و در رفتند. از گوشهایش چرک و خون بیرون زده بود. بدنش دیگر اصلا توان نداشت. من خودم نفر بعدی دویدم، باز کمی به من خندیدند که آقا این برای چه الان دارد میآید؟ رفتم او را از پایش گرفتم کشان کشان آوردم. چیزیاش نشده بود ولی وقتی من کشیدم کل صورتش داغون شده بود؛ یعنی اگر من نمیکشیدمش سالمتر برمیگشت. خب این خاطره که الان دارم به شما میگویم دویست شاهد زنده دارد. یعنی همه در مشهد میدانند راجعبه چه کسی هست و داستان چیست. ما اینجوری هستیم. مگر قرار است از این آهن بترسیم؟
«فَاخْشَوْهُمْ» شما را میترسانند. ما قرار است از این بترسیم؟ اصلا این طوری نیست! آمریکا چیه؟ امام وقتی میگوید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، آمریکا را نمیبیند بگوید هیچ غلطی نمیتواند بکند، این پایین یک جین جانور میبیند که دارند میلولند، میگوید هیچ غلطی نمیتواند بکند. این ایمان قلبی امام است. نه اعتقادات و اطلاعات استراتژیک و سیاسی ژئوپلیتیک امام! امام همین است! «اعْلى عَدُوِّكَ نَفْسَكَ» امام همین است که شهید بهشتی میگوید: به امام گفتیم مردم از صبح در قم با جمعیت ده هزار، بیست هزار، سی هزار میروند، خالی میشود. میروند، خالی میشود. میروند، خالی میشود. از هفت صبح تا یازده شب میآیند. داد میزنند روح منی خمینی بت شکنی خمینی؛ داد میزنند که تو یک ثانیه بیرون بروی برایشان دست تکان بدهی و بعد مردم خوشحال سوار ماشینشان میشوند، به شهرشان برمی گردند. امام خیلی عادی فرمودند اگر همهشان از هفت صبح تا هفت شب بیایند بگویند مرگ بر خمینی، سر سوزن برایم فرقی نمیکند. چرا؟ چون اینجوری میبیند.
ما باید خروجی این بحثهایمان، ده، بیستتا آدم خالص باشد که
1. دشمن را شناخته باشد؛ الیهود.
2. خالص باشد؛ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ.
3. اعْلى عَدُوِّكَ؛ نفسش را کوبیده باشد.
حداقل در این برهه جنگ! حداقل آن دو ساعتی که در ۲۴ ساعت میخواهد بجنگد. حداقل آن شش ساعتی که پدافند است. آن ده ساعتی که میخواهد پشت موشک بنشیند. و بدانید درصد بالایی از توفیقات ما در این دوازده روزه مال همین روحیه بوده و آنها خیلیهایشان شهید شدند. تو باید جایشان را پر کنی و باید آماده بشوی. خوش به حالشان. ولی تو هم باید آماده باشی. تا الی آخرش… کل داستان ما همین است.
» دوره دوره بیطرفی نیست؛ باید یک طرف محکم بایستی
دورههای دشمن شناسی چه میخواهد بگوید؟ میخواهد اطلاعات تو را اضافه کند؟ ما که اطلاعات کم نداریم، ما اعتقادات کم داریم. آن کسی که الان نمیفهمد که بین حق و باطل کدام را انتخاب کند، اطلاعاتش زیاد است، اعتقاداتش کم است. شرک دارد. مرعوب شده است؛ میترسد. مفتوم شده. نفسش بر او سوار است. کسی که خور و خواب و خشم و شهوت، همه زندگیاش را گرفته و هیچ چیز دیگری غیر از این نیست. اینها دقایقی از روز است. نه ۲۴ ساعت برایش بدویم. کسی که تمام زندگی برای ارضا کردن خور و خواب و خشم و شهوت دارد میدود، نفسش بر او سوار است. معلوم است که هم مرعوب میشود؛ هم مفتوم میشود؛ هم منفعل میشود؛ هم میترسد؛ هم به آنها میپیوندد!! حتی دنبالشان میدود!! دیدید در تلویزیون طرف داشت اعتراف میکرد، میگفت به طرف اسرائیلی گفتم آقا پول هم نمیخواهم، فقط من کاری برای شما بکنم! برای رضای خدا!! «تقبلالله اعمالکم انشاءالله»! طرف عرق خور وحشی که اسمش هم مسلمان هست اما سلطنت طلب است در غرب فهمیده؛ نه دین دارد نه ایمان دارد، غرق در شهوات است؛ فهمیده و دارد به اسرائیل فحش رکیک میدهد. بعد اینجا مثلا کسی که ظواهر دینی دارد، متحیر است. چرا؟ چون او گناه میکند؛ اما نفس و کبرش برایش حاکم نیست. برای همین به بچهها میگویم آقا کسی که تا الان نفهمیده دیگر برایش وقت میگذاری چکار؟ برو آدمی که متعادل است و دنبال حقیقت است پیدا کن. کسی که تا الان نفهمیده، نفهمیده. او نمیخواهد بفهمد که در زمانی قرار نداریم که بگوییم بر هر سه تا لعنت یا بر هر چهار تا لعنت. دو تا داریم باید یک طرف بایستیم. دوره، دوره بیطرفی نیست اصلا. یک طرف باید بایستی. محکم هم باید بایستی. شل و سفت هم نباید بایستی. محکم باید یک طرف بایستی! این مال الان هم نیست، همیشه همین بوده. الان ملموستر شده. همیشه جبهه حق و جبهه باطل روشن بوده. ما اختلافات بین جبهه حق هم کاملا قبول میکنیم و اینها در جبهه باطل هم هست. اختلافات بین اهالی حق وجود دارد. اختلافات بین اهالی باطل هم وجود دارد. ولی وقتی درگیری میشود دو طرف اختلافات را فراموش میکنند. هم آنها فراموش میکنند. هم اینها فراموش میکنند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید