امروز 13 آذر 1403 - 30 جماد أول 1446
بانک صوت

سخنرانی | به سوی نور (8)

24 تیر 1403 -   12:00 ق.ظ  دسته بندی: به سوی نور (دهه محرم)

شب تاسوعا دهه محرم 1403/04/24 | حجت الاسلام انجوی نژاد

کیفیت بالا

دانلود صوت

شب تاسوعا دهه محرم 1403/04/24 | حجت الاسلام انجوی نژاد

کیفیت پایین تر

دانلود صوت

یَا مَلْجَأَ الْعَاصِینَ

📝 خلاصه سخنرانی به سوی نور | قسمت ۸
حجت‌الاسلام انجوی‌نژاد

📆 شب نهم دهه محرم، ۱۴۰۳/۰۴/۲۴

🔅 ادامه مبحث منازل نور عقل:
1⃣ اتحاد قلوب مؤمنین
2⃣ دوری از حسد و کینه
3⃣ مروت
4⃣ خُلق:
خُلق بیشتر از اینکه یک رفتار باشد، یک مقام است؛ یعنی انسان‌ها در خلق، مقام‌های متفاوتی دارند. در رفتار، شما اراده می‌کنید که کاری را انجام بدهید یا خیر اما در خُلق این‌گونه نیست و جزء خلقیات شماست.

❇️ آقا امیرالمومنین (ع) در تبدیل رفتار به خُلق و مقام می‌فرمایند:
ابتدا رفتار را انجام دهید؛ ولو اینکه فیلم بازی کنید. بعد از مدتی که رفتار را انجام دادید، تبدیل به خُلق می‌شود. اگر شجاع و صبور نیستی، ادای آن‌ها را در بیاور، کم کم تبدیل به مقام می‌شود.

💡 نور عقل خود را در خُلق نشان می‌دهد. ابتدا هم باید آن رفتار را انجام دهید و فشار آن را تحمل کنید؛ مثلاً نسبت به فرد محسود، از او تعریف کنید و برای او از ته دل دعا کنید. بعد می‌بینید که کینه و حسد از بین می‌رود.

✅ انجام دادن رفتار خوب و انجام ندادن رفتار بد، کم کم جزء خُلق ما قرار می‌گیرد. گناه و ثواب بعد از مدتی از رفتار به خُلق تبدیل می‌شود.

🔅 حسن خلق باعث کبر نمی‌شود؛ چون فرد فکر نمی‌کند که کار خاصی انجام داده است؛ می‌گوید جزء خلقیاتم بوده است. خُلق خوب از صفات الهی است.

❗️ وقتی در یک مقام (خُلق) قرار بگیری، کار شیطان هم خیلی سخت می‌شود. چقدر پیامبر (ص) از حاتم طایی که مسلمان نبود تمجید و تکریم کرد؛ چون خلق سخاوتمندانه‌ای داشت.

🔰 خُلق، به تکرار و تمرین ربط دارد. یکی از جلوه‌های خداوند، حسن خلق است. ذکر، کنترل، اخلاق خوب تبدیل به خُلق می‌شود. آدم‌ها عادت می‌کنند بعد اُنس می‌گیرند.

5⃣ حلم:
حلم یعنی صبر همراه با عقلانیت؛ یک جا باید آرام باشد؛ یک جا خشم خود را بروز دهد. حلم یک درجه خیلی بالاتر از صبر است و حلم هم یک نور است.

✴️ اهل‌ بیت (ع) جمیعا حلیم بودند نه صبور؛ حتی فرموده‌اند «نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اَصْبَرُ لاَِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شيعَتُنا يَصْبِرُونَ عَلى مالايَعْلَمُونَ.»
ما صبر می‌کنیم چون علم داریم که چرا باید صبر کنیم، شیعیان ما بدون علم دارند صبر می‌کنند.

❌ آدم بی‌عرضه نباید اسم خودش را صبور بگذارد. بی‌عرضه‌هایی که نسبت‌به ظلم رده‌های بالای خودشان صبر می‌کنند معمولاً به رده‌های پایین خودشان ظلم می‌کنند.

🗣 حلم می‌گوید هر جا تشخیص دادی باید صبر کنی، صبر کن، هر جا تشخیص دادی نباید صبر کنی باید داد بزنی، عصبانی بشوی. اگر خداوند عصبانیت و غضب را در ما خلق کرده برای خرج کردن خلق کرده، نه برای سرپوش گذاشتن. یک جاهایی لازم است.

🤔 عقلانیتی که تشخیص بدهد کجا صبر کند و کجا داد بزند را حلم می‌گویند. این یک نور لازم دارد. نور به ما قدرت تشخیص می‌دهد کجا باید صبر و کجا کنترل کنیم و کجا باید غضب خرج کنیم. اگر نور نباشد در جای اشتباه صبر می‌کند و در جای اشتباه غضب خرج می‌کند.

👥 جاهایی که تشخیص نمی‌دهیم باید با بزرگتری که عاقل‌تر است مشورت کنیم. آموزش لازم دارد.

👨🏻‍🦳 قاعده این است که هر چه سن بالاتر برود انسان حلیم‌تر بشود و حتی نسبت‌به گذشته که حلیم نبوده توبه کند.

⛔️ هیچ‌وقت هیچ‌کسی که دارد در مسیر نور حرکت می‌کند حاضر به برگشت به عقب نیست. مگر اینکه در مسیر ظلمت حرکت کند. نور حلم باعث می‌شود ما به گذشته خودمان نگاه کنیم و توبه کنیم.

🔅 منازل نور ایمان:
1⃣ طهارت:
شاید یکی از مهم‌ترین نور‌های ایمان، بحث طهارت است. اگر ما از نور صحبت می‌کنیم، داریم از غیب صحبت می‌کنیم. بنا نیست هر چه من می‌گویم قابل اثبات فیزیکی و تجربی  باشد.

✴️ بحث طهارت در ایمان یک بحث متافیزیکی و ماوراءالطبیعه است؛ یعنی دلیل علمی برایش نداریم. در قدم اول نور ایمان می‌گویند نور ایمان در اسلام است؛ منظور پذیرش، تسلیم و اطاعت است.

🔅 مثلاً در بحث طهارت یکی از چیزهایی که خیلی نور می‌آورد بحث وضو است. وضو روی وضو نورعلی‌نور است.

👀 مثلاً می‌گوید وقتی وضو می‌گیری چشمانت را نبند، چون آب وضو مطهر چشم است. گناهان چشمت را پاک می‌کند. اصلاً عقلانی نیست!

💓 خداوند می‌فرماید من برای اینکه نورم را بین شما توزیع کنم دنبال دلایل عقلانی نیستم، از فضل و رحمتم این کارها را به شما پیشنهاد دادم.

❗️ فرمودند ما در مغز شما جایی را برای عبد بودن قرار دادیم یا عبودیت خدا را قبول می‌کنی یا یک معبود دیگر پیدا می‌کنی. نمی‌توانی عبد نباشی. عبد دنیا، شهرت، محبوبیت و … می‌شوی.

📗 کتاب آزادی معنوی را بخوانید. شهید مطهری استدلال می‌آورد که آزادی عقلانی وجود ندارد، یک قسمت از عقل عبودیت است. یا عبودیت خدا را قبول می‌کنی یا عبودیت زمین را.

✳️ اول قبول کن در مقابل خدا فقیری و چیزی نداری تا خداوند خدایی خود را نشان دهد.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید