امروز 14 آذر 1404 - 13 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

قدر امام

2 فروردین 1393 -   1:00 ق.ظ  دسته بندی: قدر امام

اغلب ما اهل بیت(ع) را به صورت یک موجود در نظر نمی گیریم به همین خاطر خیلی از ما سی چهل سال امام رضا(ع) را زیارت می کنیم اما یک بار او را احساس نمی کنیم! اصلا برای وجود امام رضا(ع) ارزش قائل نیستیم به همین دلیل است که وقتی در نزدیکی امام قرار می گیریم، رعایت می کنیم و وقتی فاصله می گیریم احساس می کنیم که امام رضا(ع) نوری اطراف یک ضریح است نه یک موجود موثر!

یا لطیف

سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد

1393/1/2

مشهد مقدس – رواق دار الهدایه

موضوع: قدر امام

خدا و در طول خدا ائمه و بعد از ائمه اولیاء و بزرگان و مراجع تا به ولایت فقیه می رسد، برای  شیعه پناه گاه هستند. خارج از شأن و خارج از کرامت خداوند است که بگوید ای پیغمبر این دین را ابلاغ کن و بعد هم بگوید هیچ دفترچه ی راهنمای جدی و حقیقی هم در کنار شما قرار نمی دهم. به من هم ربطی ندارد که هدایت بشوید، بروید و خود به هدایت برسید. صدر اسلامی ها این توفیق را داشتند که پیامبر آنجا بود اما بقیه این توفیق را ندارند لذا امام صادق(ع) می فرمایند: از کرامت خدا به دور است که یک واسطه ی مطمئن نسبت به خودش در زمین نگمارد که این واسطه کارهای خلایق را رسیدگی کند. فلذا من و شما در خیلی از مباحث مادی و معنوی به خدا و اهل بیت(ع) پناه می بریم. خدا رحمت کند شهید بزرگوار شهید دستغیب در مقدمه کتاب استعاذه نقل به مضمون می فرمایند: پناه گاهی خداوند و پناه جویی مردم مکمل یکدیگر هستند. یعنی چون ما دنبال پناه می گردیم پس حتما خدا باید یک پناه گاه برای ما قرار داده باشد.

این که این پناه جویی چقدر خوب یا بد است را بررسی می کنیم. آیا این پناه گاه بودن خدا و اهل بیت(ع) می تواند آفاتی داشته باشد؟ بله.

»» اولین آفت:

خودمان را از وظایفمان غافل کنیم. به عنوان مثال برای استخاره یعنی رسماً از خدا پرسیدن، ده تا پانزده شرط باید بگذاری. اگر عقل نتوانست تصمیم بگیرد، اگر مشاوره ها جواب نداد و اگرهای دیگر. وقتی کاملا بین دو راه خوب مخیر شد برای اینکه بفهمد کدام با صلاح خدا بیشتر سازگاری دارد، آن وقت استخاره بگیرد و خیر برتر را طلب کند.

پناه جویی افراطی می گوید: کارهایمان را گردن خدا و اهل بیت(ع) بیندازیم. زمانی که حضرت امام(ره) بر شیپور انقلاب می دمیدند و محکم ایستاده بودند که باید حکومت اسلامی راه بیندازیم، عده ای از مقدسین به امام(ره) ایراد می گرفتند و می گفتند پس در این میان خدا چه کاره است؟! چرا به مردم نمی گویید دعا کنند؟ چرا به مردم می گویید اعتصاب کنند؟! خدا چه کاره است یعنی ما در جایی که نباید پناه ببریم، به خدا پناه ببریم. در جایی که عقلمان جواب می دهد از خدا جواب می خواهیم. در جایی که عقل عقلای جامعه جواب می دهد باز از خدا حواب می خواهیم، در جایی که باید حرکت کنیم دنبال برکت می گردیم. قبلا هم عرض کرده ام این نوع پناه جویی باعث تنبلی شیعه شده است، یعنی شیعه کارش را گردن امام می اندازد.

»» دومین آفت:

عاطفی و روحی است. اغلب ما اهل بیت(ع) و حتی خدا را به صورت یک موجود در نظر نمی گیریم یعنی خدا از نظر ما موجودیت ندارد ما خدا و اهل بیت(ع) را برای خانه آخر که هیچ کار دیگری نمی توانیم بکنیم گذاشته ایم! به اینان یک پناه آزمایشی می بریم به همین دلیل اغلب در مشکلات سراغ اهل بیت(ع) می رویم. در مشکلات وقتی کاری از دستمان برنمی آید دروغهایمان را گفته ایم، غیبت ها یمان را کرده ایم، تهمت هایمان را زده ایم و دزدی هایمان را کرده ایم بعد سراغ امام رضا(ع)می رویم. شکست خورده وارد حرم می شوی، وجودت می لرزد، گریه می کنی اما این شکست و گریه برای اینکه شما در پناه امام رضا(ع) قرار بگیری، ضمانتی ندارد.

برای اینکه امام رضا(ع) می گوید: این شخص مرا برای خانه آخر گذاشته کما این که اگر یک جایی بصورت کامل باید بخدا و اهل بیت(ع) پناه می جستی، خانه اول سراغشان بروی نه خانه ی آخر. آفت دوم از آفت اول مهم تر است چون در آفت اول درست پناه می بریم اما در آفت دوم، هر وقت پناه می بریم خطاب خدا این است که خانه ی آخر هستم! به همین خاطر خیلی از ما سی چهل سال امام رضا(ع) را زیارت می کنیم اما یک بار او را احساس نمی کنیم! اصلا برای وجود امام رضا(ع) ارزش قائل نیستیم به همین دلیل است که وقتی در نزدیکی امام قرار می گیریم، رعایت می کنیم و وقتی فاصله می گیریم احساس می کنیم که امام رضا(ع)  نوری اطراف یک ضریح است نه یک موجود موثر! جز برنامه های عبادی امشب و فردا شب خود، این برنامه را قرار بدهید که در زیارت جامعه کبیره عمیق شوید. یک بار دیگر امام شناسی خود را مرور کنیم و موجودیت امام را احساس کنیم.

»» سومین آفت:

در این گونه ارتباطی که با امام داریم برخی اوقات احساس می شود که اندازه امام را درک نمی کنیم. در ذهنت ادبیاتت را مرور کن. چگونه سلام می دهی؟ چگونه حرف میزنی؟ چگونه ارتباط برقرار می کنی؟ و خواسته هایت چیست؟ بعد منظره ای را در نظر بگیر که تو و امام تنها در اتاقی نشسته اید، آنجا ببین می توانی صحبت کنی؟؟ دلیلش این است که چون امام محسوس نیست ادبیات ما در حقیقت و مجاز بسیار متفاوت است. ابهت و عظمت خدا و امام آنقدر بالاست که اگر زمانی با آنها تنها شویم و آنها راحس کنیم تنها کاری که می کنیم این است که به خاطر ادبیات سال های گذشته خود خیلی شرمنده می شویم و عذرخواهی می کنیم. امام هادی(ع) می فرمایند: عده ای با عمیق شدن در جامعه کبیره خواهند فهمید که اهل بیت(ع) دقیقا چه کسانی هستند.

+ سود های پناه جویی:

1- به شرط اینکه به پناه بردن خود اعتقاد داشته باشی. آدمی که اعتقاد دارد چتر می تواند مرا از گزند برف و باران حفظ کند، چتر را می آورد و بر روی سر خود نگه می دارد. اما کسی که اعتقاد نداشته باشد، زیر چتر فروشی هم زندگی کند چون اعتقاد ندارد از این چتر استفاده نمی کند. اگر امام رضا(ع) و اهل بیت(ع) محسوس باشند به شدت می توانند در زندگی ما دخیل باشند و راهایی را که مردم سه ساله و پنج ساله طی می کنند یک شبه این راه را به پایان برسانند، در صورتی که ما از آن ها استفاده کنیم. وقتی مردم از دنیا رفتند، تازه خواهند فهمید که اهل بیت(ع) می توانستند چه عصایی در اختیار آن ها بگذارند. مرحوم دولابی فرمودند: زیارت واقعی آن است که با دو پا بروی و با سه پا برگردی. پای سوم  عصایی است که امام به شما می دهد یعنی از این به بعد می توانی به زیارتت تکیه کنی.

+کیفَ اصفُ حسنُ ثَنائکم:

برای ما مقدور نیست که شما را توصیف کنیم. معصوم را غیر از معصوم نمی تواند بشناسد چه برسد که بخواهد توصیف کند.

+ و اُحصی جمیلَ بلائکم:

خدماتی که شما می توانید برای ما انجام دهید را نمی توانیم بشماریم.

+ وقتی پناه می بریم چه اتفاتی می افتد؟

1- بکم أخرجَنا اللهُ من الذُل. خود به خود در پناه امام رضا(ع) قرار گرفتن بدون اینکه بخواهی کتابی بخوانی و یا به سمت معرفت رفته باشی، درست پناه برده ای یعنی می دانستی امام کیست، عظمت و ابهت امام را درک کرده بودی و می دانستی به چه مقام بالایی پناه برده ای. از چه مسیری؟ این مسیر فقط در پناه امام بودن است.

به محض اینکه در پناه امام قرار میگیری یکی از اتفاقاتی که می افتد این است؛ أخرجَنا اللهُ من الذُل.

2- ما چقدر با احادیث محشور هستیم؟؟ اگر این حرف ها برای ما شعیان نیست پس برای چه کسی؟! چقدر کتب حدیثی در دسترس داریم؟؟ جالب است! درباره ی سخنرانی یک سخنران می گوید هر بار که می شنوم مطلب تازه یاد می گیرم در حالی که صحبت های ائمه تا آخرالزمان به روز می شود و دائماً نکته ی جدیدی دارد. چرا ما اینقدر با حدیث بیگانه ایم؟! امروز مقام معظم رهبری(مد ظله العلی) نسبت به فرهنگ توضیحاتی دادند و باید بر روی فرهنگ کار شود اما امام صادق(ع) می فرمایند: اگر مردم یکبار روایت های ما را می خواندند برای سبک زندگی شان کفایت می کرد. بارها عرض کردم طلاب خدمت مرحوم آیت الله بهجت می رسیدند و می پرسیدند چه کار کنیم که آدم شویم؟ ایشان می فرمودند اصول کافی را بردارید، روزی یک روایت بخوانید.

– این کار دو اثر دارد:

1- کلام معصوم مانند خواندن قرآن نورانیت می آورد.

2- اثر معرفتی دارد.

_ پس أخرجَنا اللهُ من الذُل دو اثر دارد:

1- اثر وضعی دارد.

2- به خاطر حرف های ائمه ما مسیر را پیدا می کنیم.

+ و فرّج عنّا من غَمراتِ الکُروب:

وقتی به پناه گاه شما می رسیم؛

1- برای دردها اثر وضعی دارد. در پناه و سایه امام قرار گرفته و باعث می شود انسان ها دردهایشان را تحمل کنند.

2- باز به معرفت بر می گردد. چقدر آیه و روایت و حدیث راجع به این که مردم شیرین تر و راحت تر زندگی کنند داریم و همچنین بتوانند دردهای خود را کنترل ذهنی و عملی کنند.

+ و أنقَذنا من شفا جُرف الهَلکات و منَ النّار:

در دنیایی که معلوم نیست راه مقابل و فردایی شما چیست، در دنیایی که به سادگی و بسیطی صد سال قبل نیست، در دنیایی که پرتگاها آنقدر عمیق و ناپیدا هستند که اصلا نمی فهمی در پرتگاه افتاده ای، در پناه اینان قرار گرفتن باعث می شود که شما را حفظ کنند و دستتان را بگیرند. بسیاری از اعمال عبادی و غیر عبادی ما آفاتی دارد که غیر از اینکه نسبت به خدا و اهل بیت(ع) استعاذه داشته باشی، اصلا نمی توانی بیمه بگیری.

یکی از وظایف امام این است که لب پرتگاه دست ما را بگیرد. در تمام متون امامت، خدا جزء وظایف امام دستگیری کسانی که لب پرتگاه هستند را انشاء کرده است.

 آیت الله آشتیانی بزرگ نقل فرمودند: دو نفر از شاگردان و منبری های من برای ماه محرم عازم هندوستان شدند در آن زمان تاجری آن ها را می بیند و مبلغی به آنها هدیه می دهد. دو برادر یک هفته مانده به ایام حج مستطیع می شوند. برادر کوچکتر می گوید قول داده ایم، می رویم ولی سال بعد به حج می رویم. برادر بزرگتر می گوید مستطیع شده ایم و باید برویم اما برادر کوچکتر قبول نمی کند و به هندوستان می رود. برادر بزرگتر دهه ی سوم به هندوستان می رود و می بیند کسانی که به استقبالش می آیند خیلی ناراحت و خجل بوده اند. در راه می گویند برادر شما با تب مالت از دنیا رفت. “منبر نرفت، حج هم نرفت!” مرحوم آشتیانی می فرمودند برادر بزرگتر از اینکه برادرش حج واجب را انجام نداده و از دنیا رفته خیلی ناراحت بوده. ” دقت بفرمایید که پایتان را خارج از رساله نگذارید، وقتی بین مستحب و واجب تلاقی اتفاق می افت، مستحب بالکل باطل است”. خدمت مرحوم آیت الله بهبهانی می روند که چه کار کنیم؟ دستور العملی دادند تا برادر را در خواب ببینیم.

پرسیدم چه شد؟ گفت: همان اول کار ایراد گرفتند و گفتند اسلامش اشکال دارد. “چون در روایت داریم کسی که مستطیع شود و حج به جا نیاورد، مسلمان محشور نمی شود”. من را همراه با مشرکین می بردند که به ذهنم رسید مهربان ترین موجود خلقت را صدا بزنم؛ گفتم: یا زهرا(س).

حضرت فرمودند این را می شناسم، نوکر و روضه خوان پسرم است. گفتند گیر کارش شرعی است و با علی(ع) در میان می گذارند. خدمت علی(ع) رفتم و گفتم یک اشتباه کردم، آقا فرمودند اشتباهت خیلی ریشه ای و اساسی است نباید این خطا را می کردی، این حج به گردن تو است. گفتم چه کنم: فرمودند: زندانی بین برزخ و قیامت به نام سِجن علی داریم. من را آنجا نگه داشتند. آقا فرمودند امامت این کیست؟ “می خواهیم حضور جدی امام را متذکر شویم”. گفتند: حجت بن الحسن العسکری(عج). امام زمان(عج) آمد. ” اینجا جمله کلیدی امام علی (ع) است” فرمودند: پسر فاطمه(س)، این از مأمومین شماست و اعمال هر امتی به امامش واگذار می شود. این شخص حج نرفته، حج بعدی به جایش به جا بیاور. مگر نه اینکه دست شکسته هر امتی به گردن امام آن امت است، این جمله خیلی کلیدی است حتی وقتی به امام رضا(ع) سلام می دهید، از کانال امام زمان(عج) رد می شود و به امام رضا(ع) می رسد. اصلا جزء وظایف امام است که شکسته گی های ما را جبران کند و شکسته بندی کند اما موضوع این است که ما جدی نمی گیریم! اجر خودمان را خراب نکنیم، فرض می کنیم مشکل شما حل نشد، توکل شما و جدی گرفتن امام در بقیه زندگی ات به درد می خورد. اگر در زندگی ات صد مشکل داشته باشی و  نود و نه تای آن را به هر دری زده ای و اگر جواب نگرفته ای سراغ خدا رفته ای، یکی از آن ها را در نزن و صاف سراغ خدا و اهل بیت(ع) برو.

اگر شیعیان ما بدانند چقدر پرتگاه هایی که در مقابلشان بوده و در پرتگاه نیفتاده اند و ما دستشان را گرفته ایم.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید