امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

خلاصه سخنرانی | تفسير سوره محمد (ص) «5»

13 آذر 1404 -   10:40 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

باید خودت را بسنجی که برای یک آخرت چندین میلیارد ساله چقدر حاضری از این دنیای 30-40 ساله بگذری!؟

یا لطیف
سخنرانی حجة الاسلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: تفسیر سوره‌ی محمد (ص) – قسمت پنجم

آیات 20 – 24 سوره : و کسانی که ایمان آوردند می گویند چرا سوره ای نازل نمی شود که در آن فرمان جهاد باشد؟ اما هنگامی که سوره ای واضح و روشن نازل شد که در آن سخن از جنگ است، منافقان بیماردل را می بینی که همچون کسی که در آستانه‌ی مرگ قرار گرفته، به تو نگاه می کنند؛ پس مرگ و نابودی برای آنان سزاوارتر است.

در شرایط کنونی جهان، عده ای می گویند چرا ما هیچ کاری نمی کنیم وقتی رسما دارند به شیعیان بحرین و .. ظلم می کنند؟
 آیا برای جهاد ما اهل شعاریم یا اهل هزینه دادن؟
فرمودند در آخرالزمان مردم به دنیای دور و بر خودشان و آرامش های کاذب مادی خودشان خوش‌اند! چرا ما هیچ کاری نمی کنیم؟ این جمعیت میلیونی ایران؟ چون مردم ما پای جهاد نیستند! آیا اگر ما علنا موضع بگیریم، مردم پای جهاد هستند !؟
زمان قبل از جنگ، مردم داغ بودند، پای جهاد ایستاده بودند که امام فرمود بگذارید همه ی ما را بکشند! نهایتش این است که می گویند ملتی بودند که پای ارزش هایشان جان دادند، ولی زیر بار ظلم و ستم نرفتند. در جامعه‌ی امروز کسی جرأت می کند چنین حرفی بزند؟
تا زمانی که نوجوان و جوان است، آماده است. چون درس خواندن سخت است! حاضر است جان بدهد ولی درس نخواند !!

منافقان کسانی هستند که اول می گویند چرا جهاد نمی کنیم؟ اما آیا واقعا به پایش می استند؟ شرایط امروز جامعه این اجازه را می دهد؟
عده ای اگر روغن بریزد، آن را نذر امام زاده می کنند. وگرنه مردم ما خو گرفته اند!
آیا مردم ما پای کار هستند که توقع داریم رهبر موضع گیری کند؟ شیعیان بحرین به آقا نامه نوشتند که ما مقلد شما هستیم، فکری برای ما بکنید. در این شرایط رهبر کوچکترین صحبتی بکند، در ایران 60 میلیون نفر اعتراض می کنند! که زندگی ما را به هم ریختید و بحرین به ما چه ربطی دارد و .. !
این یه این معنی است که ما نمی توانیم هزینه اش را بدهیم.
آیا فرمان یک ولی یا حتی امام معصوم مقبولیت لازم دارد تا فرمان بدهد !؟ لذا امیرالمومنین(ع) فرمان جنگ نمی دادند! امام مجتبی(ع) فرمان جنگ نداد!
مردم باید پای کار باشند.
آیه قرآن می فرماید وقتی زمان جهاد می آید مانند کسی که برق او را گرفته باشد نگاه می کنند : جهاد !!؟؟؟ اتفاقا کسانی که بیشتر شعار می دهند، کمتر می روند.

آیا بدون آمادگی روحی و روحانی می توانی از جانت بگذری؟ شهید دادن سخت است، بی خانمانی سخت است، از ناموس گذشتن سخت است.
به قول شهید چمران مرد زمانی مشخص می شود که شیپور جنگ نواخته شود.

الان امنیت و رفاه برای ما اصل شده است. حتی دولتمردان به این نتیجه رسیده اند که اگر می خواهند مردم را پای نظام نگه دارند، باید به زندگی اقتصادی آن ها رسیدگی کنند!
لذا مقام معظم رهبری وسط بحبوحه ی جنگ، سال را جهاد اقتصادی نام گذاری می کنند. در این نامگذاری پیام هست. هم مفهوم موافق دارد، هم مفهوم مخالف. مفهوم موافقش این است که باید کار کنیم، ما الان از نظر اقتصادی در جهان هیچ حرفی برای گفتن نداریم، چون پول در دستمان نیست! مفهوم مخالفش این است که فعلا ما اهل جان دادن هم نیستیم! نه پول داریم بدهیم، نه اهل جان دادنیم !!!

1. باید خودت را چک کنی. باید بسنجی. که برای یک عاقبت و آخرت چندین میلیارد ساله چقدر حاضری از این دنیای 30-40 ساله بگذری !؟

2. بدانی این حُب های دنیا بالاخره یک جا یقه ات را می گیرد. نمی گذارد بدون امتحان بروی! هیچ جا که نه، دم مرگ یقه ات را می چسبد. انسان باید دل بکَند.

آیه 21: اطاعت خدا برای آنان بهتر است؛ اگر هنگامی که فرمان جهاد قطعی می شود از در صدق و صفا در آیند برای آنان بهتر است.

می فرماید جهاد نعمت است. سوال پیش می آید که: بالاخره ما آمده ایم از این دنیا بهره ببریم یا نبریم !؟ اگر بحث جهاد و شهادت مطرح شود، این از بهره وری از دنیا می کاهد. اگر هم قرار است بهره نبریم، این همه بحث به دنیا پرداختن در آیات و روایات چیست !؟
آیه ی قرآن می گوید اگر جوری برنامه ریزی کنیم که فکر کنیم عاقبت و آخرت بهتر است، در دنیا جهاد برای تو بهتر است؛ بروید به این سمت.
جهاد یک فرمش جنگیدن است. جهاد اقتصادی داریم، جهاد سیاسی، جهاد علمی. قرار نیست که همیشه جنگ باشد.

جهاد اقتصادی یعنی گذشتن از اقتصاد خودت برای اقتصاد مردم. کلمه ی جهاد بار ایثاری دارد ؛ اهل ایثار هستی !؟
سیستم فکری ات رسیدن به خودت است یا گذشتن از خودت برای مردم؟
جوری خودت را آموزش بده که از خوردن لذت نبری، از خوراندن لذت ببری. این می شود جهاد.
به قول آن فیلسوف غربی، دارایی های تو اموال تو نیستند، شادی هایی هست که برای مردم ایجاد کرده ای.
اگر از این دستورها روی گردان شوی، انتظار می رود که در زمین فساد و قطع رحم کنی.
در میدان جهاد کسانی که عشق اصلی‌شان محبوب است، از شرافت لذت می برند. کیف می کنند ببینند اثری از خودشان به جا گذاشته اند که یک نفر مسلمان یا غیرمسلمان در یک جای جهان ظلم از سرش برداشته شده و با آسایش زندگی می کند.

برای منافقان جهاد میدان شکست است؛ بخاطر جدایی از دنیا. تاریک و ظلمانی با آینده ای مبهم و وحشتناک است؛ چون اعتقادی به قیامت ندارند.
کسانی که در مقابل گلوله سینه سپر کردند، به قیامت اعتقاد داشتند. وگرنه مگر دیوانه اند !؟

می فرماید اگر روی گردان شوید: به فساد در زمین، قتل و خونریزی و کشتن خویشان و دختران دچار می شوید. همان اعمال جاهیلت.
قرآن کریم می فرماید این ها به جایی می رسند که ترجیح میدهند دیگر به مرگ و رفتن فکر نکنند و به هر قیمتی هست، بمانند!

الان این حکام ظالم چاره ی دیگری ندارند جز ماندن تا آخرین نفس! نمی توانند عقب نشینی کنند. چون می دانند آب از سرشان گذشته، می گویند بگذار یک روز بیشتر از دنیا لذت ببریم، یک روز بیشتر قدرت را بچشیم.

ما اگر با گناه و خطا برای قیامت عذاب آماده کرده باشیم و دنیایمان را آباد کرده باشیم، هیچ فرقی با این ها نداریم. هردو در لجن شنا می کنیم! کار به آنجا بکشد شاید بدتر هم باشیم. چون این ها ریشه ی حُب دنیا را نزدند که به اینجا رسیدند.

و اذ یقول المنافقون والذین في قلوبهم مرض ..

کار بجایی می رسد که که این هایی که در قلوبشان مرض است، کم کم می گویند معلوم نیست این ها واقعی باشد! بعد می گویند این ها دروغ است، بعدتر: معلوم نیست قرآن حرف خدا باشد، پیغمبر از خودش درآورده! و در نهایت می گویند نه خدایی وجود دارد نه پیغمبری!
در کسانی که در قلب هایشان مرض است، انکار از صفر تا صد است.
ما یک سری خط قرمز داریم. از خط قرمزها پایت را آن طرف‌تر گذاشتی، تمام است!

قرآن کریم می گوید این ها هرچه با میلشان تطبیق پیدا کند را قبول دارند، هرچه تطبیق نکند را بد می دانند! پس یقینا روزی خدا بد می شود!

اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم ..

این ها کسانی هستند که خداوند آن ها را لعنت می کند؛ چشم هایشان کور و گوش هایشان کر است.
این ها در یک فضایی هستند که اصلا نمی توانی با آن ها ارتباط برقرار کنی. خداوند می گوید تلاش بیخود نکن! به پیغمبر هم فرمود ” و ما انزلنا علیک القرآن الا لتشقی “
وقتت را بیخود با این ها تلف می کنی که چه بشود !؟
قابل تغییر نیست!

بسیاری از جنایت ها از همین انکار اول و دوم و .. شروع می شود.
دقت کنیم بخاطر یک شهوت، یک شکست، بخاطر دوزار پول، دین را انکار نکنیم. که این، گوش هایت را به سمت کر شدن می برد.
فاصله ی بین توی نورانی ِ روحانی، تا آن آدم کثیف پلید ممکن است فقط 3 ماه باشد! در صورتی که برای دنیای خودت، قسمتی از دین را انکار کنی. 

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید