امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی امام امین - قسمت اول

13 آذر 1404 -   11:42 ق.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: بعضی از شما شیعیان چقدر در حق ما جفا می کنید! می آیند رو به امام می گویند چون ندادی دیگر نمی آییم! فکر نمی کنند قلب امام رأفت کامل است، دلمان برای شما تنگ می شود! با امام قهر می کنید؟!

یا انیس
سخنرانی حجت الاسلام انجوی نژاد
موضوع: امام امین
شب اول مشهد مقدس – نوروز 94
رواق دارالهدایه

آخرین شب سال همزمان با شب جمعه شده، همچنین با مشرف شدن خدمت آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، امید است که سرشار از رحمت و معنویت و مغفرت باشد. حرم آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام) تا همین الان صدها ملیون و صدها ملیارد زائر داشته، که ما چند ملیون نفر درصد خیلی کمی هستیم که الان زنده ایم! یعنی قبل از ما ملیاردها نفر به اینجا آمده اند و حرف زده اند، فضا را درک کرده، رفته و مرده اند! ما جزء اقلیتی از زائران امام رضا(علیه السلام) هستیم که زنده ایم و زیارت می کنیم!

حضرت امام(ره) وقتی می خواستند راجع به دنیای من و شما صحبت کنند، در جلسه ای که نمایندگان مجلس و مسئولین مملکتی و سران قوا حضور داشتند فرمودند: پنجاه سال بعد، هیچ کدام از ما دیگر نیستیم، قدر این مسئولیتی که دارید را بدانید و برای خدا کار کنید! حال فضای ذهنیتان را به 50 تا 100 سال عقب تر ببرید، خود را به جای کسانی بگذارید که آن زمان به اینجا آمدند و یک تجربه ای از زیارت امام رضا(علیه السلام) داشتند، از این ملیاردها نفر چند نفرشان گمان می کردند که مهمترین حاجاتشان باید حاجات اخروی باشد؟ من قول می دهم که دو درصد هم نبوده اند!

مثل خود ما! از این چند ملیون نفری که این روز ها در حرم هستند، چند درصدشان گمان می کنتد که مهمترین خواسته شان از امام رضا(علیه السلام) باید برای حاجات اخروی و قیامتشان باشد؟ درصد کمی هستند! دوباره به سراغ آن چند ملیارد نفر بیایید، شما گمان می کنید مهمترین حسرتشان راجع به رسیدن خدمت آقا علی بن موسی رضا(علیه السلام) چیست؟

می گویند ما خانه، مقام، ماشین، دنیا و اعتبار می خواستیم، امام رضا(علیه السلام) داد یا نداد، الان دیگر برایمان سودی ندارد! چه اشتباهی کردیم که به امام نگفتیم روز قیامت همه چیز دست شماست! چرا نگفتیم که روز قیامت برایمان خیلی مهم است؟! چرا یادمان رفت؟! آن طور که من برای دنیا التماس کردم، اگر برای قیامتم التماس کرده بودم، الان خیلی از امور دست امام رضا(علیه السلام) بود.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: شما نسبت به معاشتان بیشتر از ما دلسوز هستید! یعنی ما در دنیای شما کار زیادی نداریم، برای ما زیاد مهم نیست! اما از آن طرف می گویند، “علیٌ حُبُّه جُنَّه، قسيمُ النّار و الجَنّه”. این ها بهشت و جهنم را تقسیم می کنند! یعنی همه چیز به دست این هاست! معلوم نیست که چند درصد از دنیای ما مبسوط الید به دست امام رضا(علیه السلام) باشد که بتواند هر کاری بکند. ما برای این چند درصدی که دقیق معلوم نیست، چقدر جدی هستیم؟ و در مقابل برای آن 100  درصدی که یقینی است، چقدر جدی هستیم؟

مهمترین زیارت کوتاه نسبت به همه معصومین زیارت امین الله است! در بعضی روایات داریم که زیارت امین الله از زیارت جامعه کبیره هم مهمتر است. اهل بیت(سلام الله علیهم اجمعین) این طور تقسیم کرده اند که اگر فرصت کمی داشتید زیارت امین الله را بخوانید و اگر زمان بیشتری داشتید، زیارت جامعه کبیره را هم بخوانید! این یعنی کلا زیارت امین الله را بخوانید.

لذا زیارت امام رضا(علیه السلام) یا سایر معصومین را این گونه شروع کرده اند: “السلام علیکَ یا امینَ الله فی ارضِه و حُجَّتهُ على عِباده”. امام صادق(علیه السلام): “نحنُ امناءُ الله” ما امین های خدا هستیم! امین به چه معناست؟ یعنی امین بودن معصومین حجتی است بر بندگان که اگر می خواهند آدم بشوند، اول باید امین بشوند! چرا دین ما با چنین کلمه ای آغاز شد و در همه جا پیچید که کسی به نام محمد امین دین اسلام را در جهان آورده است؟ پس مهم ترین مطلب “امین” است. معانی آن چیست؟

یک معنی آن را همه بلد هستیم، در مناجات های اولیای خدا و معصومین(سلام الله علیهم اجمعین” گفته می شود که اگر ما چشم شما را بر اعمالمان ناظر می بینیم اما حیا نمی کنیم به این دلیل است که شما خیلی امین هستید و این امانتداری شما، ما را وقیح و پر رو کرده است. حتی خواجه عبدالله انصاری در جایی با خدا این طور صحبت می کند؛ مشکل من در دنیا این است که خدایی دارم، که امین است!

اگر خدای امینی نداشتم و خدایی داشتم که مثل ما بندگان بود، من حتما بهتر می شدم! روز قیامت یقه ی جبرئيل را می گیرم و می گویم  همچین خدای امینی، همچین بنده جفاکاری را هم می طلبد!

مشکل ما این است که او امین است و خیال ما هم راحت شده است. پر رو وارد می شویم، سلام و احوال پرسی و بعد یک فیلم اولیه برای اینکه وجدان خود را آرام کنیم اجرا می کنیم تا بتوانیم حاجات دنیاییمان را بگیریم! آقا ببخشید گناه کردیم، رو سیاهیم، آدم کثیفی هستیم، چهار قطره اشک هم می ریزیم! این اشک گناه را پاک نمی کند بلکه وجدان را آرام می کند تا بتوانی حرف های دنیایی ات را بزنی! امام که رئوف و کریم است، پس ما را بخشید و دیگر تمام شد! حالا چند حاجت هم راجع به خانه، زندگی، کار، مال، اعتبار، جمال، کمال و … داریم و کل دنیا را هم می خواهد!

به ذهنش هم می رسد که این پر رویی نیست که من این طور با امام رضا(علیه السلام) صحبت می کنم؟ سریع قول امام صادق(علیه السلام) به ذهنش می آید که می فرمایند: دقیقا در مقابل ما پر رو باشید! چون اگر پر رو نباشید، کرامت و رحمت ما زیر سوال می رود و به ما بر می خورد، چون می بینیم هنوز دارد خجالت می کشد! مگر متوجه نمی شود که من چه کسی هستم؟! یک معنای امین این است!

معنای دیگر امین چیست؟
 امین یعنی امن، یعنی پناه، پناهگاه!
“السلام علیک یا امین الله فی ارضه” یعنی “اللهم إنّى أسئلُكَ الامان، يَومَ لا يَملكُ …” روزی که هیچ مالكی ندارم، تو پناهم هستی! “يَفِرُّ المرءُ مِن أخيه، و صاحِبَتهِ وَ بَنيه، و امَّهِ و أبيه، وَ فَصيلَتِهِ الَّتى تُؤويه”  تمام جهان هم از من فرار کنند، باز هم تو هستی! “یَومَ يُعرَفُ المُجرمونَ بِسيماهُم فَيُؤخَذُ بِالنَّواصى وَ الأقدام”، روزی که مجرمین را می گیرند، دست و پایشان را می بندند، باز هم تو هستی! این یعنی امین الله!

چرا سفارش شده زیارت امین الله بخوانید؟ برای اینکه مثل یک پتک به سر می زند و هشدار می دهد که این معصومین در آن زمانی که وقایعی وحشتناک اتفاق می افتد، دستشان به شدت باز است! این جملات که در دانشگاه ها و … مطرح می کنند را شنیده اید، می گویند این جملات چیست که خدا در قرآن گفته؟ او را می گیریم و دست و پایشان را می بندیم و غل و زنجیر می کنیم و …! جواب این است: این خدا مانند مادری می ماند که به بچه اش می گوید اگر به فلان چیز دست بزنی، تکه تکه می شوی! اصلا مگر می شود بچه تکه تکه شود؟! حتی احتمال هم دارد که هیچ بلایی هم بر سر بچه نیاید!

مثلا می گویند: اگر به خیابان بروی لولو تو را می خورد! مگر خیابان لولو دارد؟ چرا مادر این حرف ها را می زند؟ برای این که به آغوش خودش بیاید! یکی از خصوصیات عاشق این است که معشوق را از جدایی خودش می ترساند! اگر بروی بیچاره می شوی، بدبخت می شوی، ذلیل می شوی! درحالیکه واقعا نمی شود!

وقتی بررسی می کنی و می بینی خدایی که انقدر بد صحبت می کند و می گوید: در روز قیامت شما را می گیرند و تکه تکه می کنند، دست و پاهایتان را با غل و زنجیر می بندند و با سر شما را به داخل آتش می اندازند، برای این است که در دنیا دلش برایتان تنگ می شود، می خواهد شما را بترساند که نروید! امین یعنی پناه! می خواهد که به خودش پناه ببری!

فرض کنید، در میان همین مسلمان های  ایرانی، بدترین آدم، باحالت مست، رانندگی می کند، یکدفعه صحنه ای پیش می آید که هیچ کاری از کسی بر نمی آید مگر از جانب ماوراء، در آن لحظه می گوید یا اباالفضل، یا حسین، یا امام رضا(علیهم السلام)! ما طوری شده ایم که باید حتما بترسیم تا یا امام رضا(علیه السلام) بگوییم!

پس داستان عاشقانه بین ما و امام رضا(علیه السلام) این گونه است، پناهگاه هستند! یکی از خدام امام رضا(علیه السلام) اوایل انقلاب، از قول یکی از بچه های محله شان تعریف می کرد، اوایلی که تازه انقلاب شده بود ما به شدت به الکل محتاج بودیم. وضع خراب و قیمت ها بالا بود، پول هم نداشتیم! می آید صحن اسماعیل طلا و رو به امام رضا(علیه السلام) با یک حالت تمسخر می گوید: مشتی، همشهری هستیم، امشب ما را یک پیاله عرق مهمان کن! همان موقع یک خادم دیگری آمد و گفت این بیست تومان را امام رضا(علیه السلام) داد اما گفت این را نخور، کار دیگری با آن بکن! وضعش خیلی خراب بود اما بعد از این داستان تحول عجیبی هم برایش رخ می دهد!

وقاحت ما را تحمل می کنند برای اینکه در پناهشان باشیم!
 خیلی وقت ها ما سوء استفاده می کنیم و حاجاتمان را گیر می اندازیم، مثلا می گوییم یا امام رضا(علیه السلام) اگر فلان کار را نکنی دیگر نمی آییم! امام رضا(علیه السلام) می بیند طرف بی جنبه است می گویند، کارش را راه بندازید تا باز هم بیاید! البته الان که داری این را می شنوی اگر شما هم این طور بگویی خیلی جفاکار هستی!

پیامبر(صل الله علیه و آله) برای کفار سهم زیادی می دادند تا بمانند! یاران نزدیکشان آمدند و گفتند داستان چیست که به ابوسفیان دو برابر غنیمت می دهید؟ گفتند خداوند این را برایشان منظور کرده تا بمانند! امام صادق(علیه السلام) فرمودند: بعضی از شما شیعیان چقدر در حق ما جفا می کنید! می آیند رو به امام می گویند چون ندادی دیگر نمی آییم! فکر نمی کنند قلب امام رأفت کامل است، دلمان برای شما تنگ می شود! با امام قهر می کنید؟!

دقت کرده اید برخی اوقات از شهرت که حرکت می کنی در راه با خودت می گویی، می روم جلو امام رضا(علیه السلام) زانو می زنم، توبه می کنم، اصلا من بدبخت چطور داخل بروم؟ حین ورود سرم را پایین می اندازم، عرق شرم بر پیشانی ام می نشیند، آرام آرام بروم دو رکعت نماز بخوانم و…! یک دفعه می بینی به مشهد آمدی، در میان جمعیت با بگو و بخند وارد می شوی انگار که نه انگار! چه شد؟! آقا می فرمایند من دوست ندارم مهمان اینطور بیاید! لذا می بینید صبح در مشهد گناه کرده، ظهر که به حرم می رود، یادش می رود! چون از نظر امام رضا(علیه السلام) خوب نیست که مهمان با شرمندگی بیاید.

یا امام رضا(علیه السلام) ما همیشه می آییم شما هم تحویل می گیرید، دوباره می آییم و تحویل می گیرید، حتی اگر به گوش ما هم بزنید اشکال ندارد، می گذرد. اما یک شبی می آید، تاریک تاریک، سنگ لحد را می گذارند، آنجا دیگر خداست که از ما می پرسد چه خبر؟ آنجا دیگر نمی گذرد!

شاید پنجاه سال دیگر آمدیم، آدم بدی هم شده باشیم! خیلی از مؤمنین آمدند و گریه کردند، اما بد شدند! اصلا دیگر سال به سال هم نمی آیند! اما شک نکن یک امشبی را که به عنوان آخرین شب سال و شب جمعه اینجا مایه گذاشته ای، اگر پنجاه سال دیگر بد هم شدی و فراموش کردی، امام رضا(علیه السلام) فراموش نمی کند!

آقا من هرچه که هستم، شب اول قبر، تنها و تاریک، قابل ترحم هستم یا نه؟! عراقی ها فرد داعشی را گرفته بودند، یک انسان جانی و جنایت کار که سر چند نفر را بریده، داشتند او را می کشیدند چند بار گفت آخ، دلم برایش سوخت گفتم کاش اذیتش نکنند! یا امام رضا(علیه السلام) ما که از این بدتر نیستیم! شاید یک عده ای فراموش کنند که لحظه مرگشان به شما توسل کنند. شعورش را هم نداریم که بفهمیم اینجا برای لحظه رفتن چه می دهند! می دانیم که شما یادتان نمی رود. روزی که یک آدم بیست، شصت یا حتی نود ساله را در قبر می گذارند،4  تا استخوان تنهاست، غریب است، نگذار فرشته ها اذیتش کنند!

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: همه شما وقتی دلتان می گیرد، در خانه ما هستید، و ما در خانه مادرمان فاطمه(سلام الله علیها) می رویم!

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید