امروز 13 آذر 1404 - 12 جماد ثاني 1447
خواندنی ها

متن سخنرانی معامله یا معاطفه؟

13 آذر 1404 -   3:36 ب.ظ  دسته بندی: متن سخنرانی ها

بزرگی تکنولوژی، داشتن ثروت، امکانات و علم، هیچکدام دلیلی بر این نمی شود که پایت را از خط معامله و استفاده فراتر بگذاری و به مرابطه و معاطفه تبدلیش کنی!

یا انیس
سخنرانی حجت السلام سید محمد انجوی نژاد
موضوع: معامله یا معاطفه؟
شنبه 1394/11/3

◄ عناوین اصلی که در این سخنرانی به آن پرداخته شده:
» رابطه دوستانه با دشمن، عذاب همراه با “ذلت” در پی خواهد داشت!
» اعتبارات، هرگز این ها را از اینکه بازگردند، بی نیاز نمی کند!
» فلسفه خلقت موجودات چیست؟
» در زمین فساد نکنید، منابع طبیعی زمین را به شما نمایان می کنم.
» چرا تعاملات “دوستانه”، با دشمنان رسول خدا(ص)؟!
» آیا با هر راننده ای که دست فرمان خوبی دارد، دوست می شوید؟!
» معنای دوستی از منظر قرآن کریم.
» منظور از حریم چیست؟
»‌ تمام دعوای ما این است که برخی به بهانه معامله، دارند معاطفه می کنند!
» در هر ارتباطی، اول تهدید را بسنج، بعد فرصت را!
» اگر دشمن بگوید معامله می کنیم، نمی تواند از شما سوء استفاده کند!
» اگر با آمریکایی ها دست می دهی، باید انگشتانت را بشماری!
»‌ خوی گرگان استعماگری است!
» معنای صحیح اقتصاد مقاومتی چیست؟
» توحید برخی از ما ایراد دارد!
» چرا در غرب خدای حقیقی یافت نمی شود؟!
» دلیل تمام ارتباط های ما، با دشمنان خدا چیست؟

+ آیات 14، 15، 16 و 17 سوره مجادله را بررسی می کنیم:
– أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ ما هُمْ مِنْکُمْ وَ لامِنْهُمْ وَ یَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.
– أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِیداً إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ.
– اتَّخَذُوا أَیْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللّهِ فَلَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ.

» رابطه دوستانه با دشمن، عذاب همراه با “ذلت” در پی خواهد داشت!
این آیات به کسانی بر می گردد که در زمان پیامبر(ص)، پیمان دوستی با دشمنان پیامبر(ص) می بسته اند. در حقیقت با دشمنان پیامبر(ص)، بر علیه پیامبر(ص)، در خفا معاونت می کردند و دوستی انجام می دادند. آیات عذابی که برای این ها آورده شده، از آیات عذابی که برای دشمنان می آورند، بدتر است! یعنی اعتقاد قرآن کریم این است که کسانی از امت پیامبر(ص)، با مشرکین و یهود که از زمان پیامبر(ص) تا الان بالاترین دشمنان هستند، در خفا پیمان هایی می بندند و قسم هایی راجع به اینکه ما با امت رسول الله(ص) هستیم یاد می کنند و سعی می کنند از این قسم ها برای سرپوش نهادن بر این رابطه، پرده ای ایجاد کنند.

قرآن به شدت این ها را نهی می کند و می فرماید: عذابی که عادی نیست، بلکه به دردی دچار می شوند که همراه با ذلت است! چون برخی از دردها همراه با عزت است و به آن افتخار می کند. مثلاً می گوید من در مسیر پیامبر(ص) جانباز شده ام. در صورتیکه اینجا درد، همراه با ذلت، و دردناک است.

» اعتبارات، هرگز این ها را از اینکه بازگردند، بی نیاز نمی کند!
– لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ.
اینجا کلمه اولاد و اموال، به معنای امکانات است. ممکن است شما فرزندی نداشته باشی، نمی توانی بگویی با ما نیست! اولاد و اموال، یعنی امکانات. برخی اوقات امکانات مادی و مالی، و برخی امکانات انسانی است که ما به این ها اعتبارات می گوییم. این اعتبارات، هرگز این ها را از اینکه بازگردند و راه صحیح را انتخاب کنند، بی نیاز نمی کند!
همه می دانند که آیه آخر، معرفی حزب الله است؛ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
+‌ از این مسیر، رسیدن به حزب الله، نکاتی در آن نهفته است.

» فلسفه خلقت موجودات چیست؟

کره زمین از نظر زمین شناسی و طبیعی، یکی از کراتی است که مستعد جمعیتی بالاتر از جمعیت فعلی است، یعنی اگر اموال کره زمین استخراج شود، و انسان ها طبق دستور قرآن کریم، به عمران و آبادانی بپردازند، زمین برای بی نیاز کردن ما از نظر مادی، تا ده برابر این جمعیت فعلی را جواب می دهد.

یعنی اگر ما به طبیعت دست درازی نکنیم، در حقوق حیوانات و موجودات دخالت نکنیم، هرچه قدر این ها زاد و ولد کنند، زمین جوابگویشان است، به همین میزان جوابگوی انسان ها هم، هست. از طرفی در روایات و قرآن کریم آیاتی داریم که کل کره زمین را برای انسان ها خلق کرده ایم. یعنی فلسفه خیلی از این موجودات هم، انسان بوده است.

دلیل علمی نداریم که هیچ زمانی انسان ها در کره زمین نبوده اند، اصلا چنین قضیه ای وجود ندارد، چون خداوند تبارک و تعالی همراه با خلقت زمین، انسان را خلق کرده است. طبق روایت امام باقر(ع)، یک میلیون نسل قبل از آدم، اولین باری که زمین خلق شد، برای انسان خلق شد. طبیعتاً زمانی که زمین چند نفر مقیم انسان داشت، می توانست این چند نفر را غنی کند، الان هم هشت میلیارد دارد، می تواند. اگر هشتاد میلیارد هم بشود، می تواند. زمین امکانات زیادی دارد.

در قرآن کریم ایراد می گیرد که عدم عمران و کارشناسی کار کردن در کره زمین را، بهانه ای کرده اید که خداوند به ما امکانات نداده است! درحالیکه شما عمران و آبادانی کارشناسی شده، فنی و علمی، همراه با میزان روزی زحمتتان، کار کنید، من روزی شما را می رسانم، نمی خواهد سه شیفت کار کنید.

مثلا در ممکلت ما، می توانیم روستایی بدون کوچک ترین مالیات ممکلت، ایجاد کنیم. در ایران الی ما شاء الله، تا جایی که چشم کار می کند و صد برابر شهر و روستا، زمین داریم. خدا که زمین را همینطوری خلق نکرده که خالی بماند، یا مثلا در آن مار حرکت کند، برای انسان خلق شده!

بدون هیچ امکاناتی از هیچ دولتی، می توانیم یک زندگی خیلی شادابِ درجه یک راه بیندازیم! بعد از راه اندازی، از سود این زندگی می توانیم از تکنولوژی شهرها هم، خریداری کنیم. کمااینکه در آمریکا، چند روستای این شکلی داریم که به طور کلی با تکنولوژی قهر هستند! از سر جاده، ایست بازرسی گذاشته اند و حتی اجازه نمی دهند ماشین عبور کند! می گویند از دولت چیزی نمی خواهیم، فقط بگذارند اینگونه زندگی کنیم، البته یکی از فرقه های مسیحیت هستند و اعتقادشان این است. عالی هم زندگی می کنند، تنها تکنولوژی که دارند از آن استفاده می کنند، ساعت است. تکنولوژی که عرض کردم، منظور تکنولوژی های الکترونیکی است.

» در زمین فساد نکنید، منابع طبیعی زمین را به شما نمایان می کنم.

در قرآن کریم، گفته شده اگر اختلاف هایتان را رفع کنید، رحمت می آورم، روی ارتباط هایمان کار کرده. جایی گفته اگر در زراعتتان فنون را به کار گیرید، برکت می آورم و باران ها نازل می شود. در جایی گفته شده در زمین فساد و افساد نکنید و میزان گناهانتان را کم کنید، منابع طبیعی زمین را به شما نمایان می کنم.

آقا امیر المؤمنین(ع) در واقعه ای به سلمان فرمودند: اگر بخواهم، می توانم به تو نشان دهم که کجای زمین را بِکَنی، کوی طلا در می آید! این یعنی مردم زیر زمین کوی طلا هست، اما موانعی وجود دارد که نمی توانیم ارتباط برقرار کنیم.

» چرا تعاملات “دوستانه”، با دشمنان رسول خدا(ص)؟!

خداوند بارها گفته، تو را به عنوان عبد خلق کرده ام، عبودیتت را انجام بده، روزی رسانی به قدر کفایت و بیشتر از آن را به عهده من بگذار. این داستان به کجا بر می گردد؟ به جایی بر می گردد که عده ای از امت رسول الله(ص)، به امید بالاتر بردن سطح رفاهی قوم، یا قبیله یا محله شان، تصمیم گرفته اند تعاملات “دوستانه”، با دشمنان رسول خدا(ص) داشته باشند!

» آیا با هر راننده ای که دست فرمان خوبی دارد، دوست می شوید؟!
پیامبر(ص) فرمودند گندم را بدهید، مثلاً جو بگیرید، معامله کنید، این ایرادی ندارد. در کتب فقهی ما، معامله با هیچ کافری اشکالی ندارد! جایی که قرآن به اشاره دارد این است که عده ای برای بالا بردن میزان بهره وریشان از زمین خدا، با دشمنان تعاملات دوستانه برقرار کرده اند! تعاملات دوستانه یعنی دیگر معامله نمی کنم. مثلا سوار تاکسی می شوید و پول راننده را می دهید، اینکه راننده مسلمان است یا نه، وضو دارد یا نه، بد اخلاق یا خوش اخلاق است، اهمیتی ندارد.

این راننده، شما را به مقصد می رساند، پولش را هم می گیرید، ما به این معامله می گوییم. اما در این سواری، اگر بخواهی دوستی بورزی و شماره تلفن رد کنی، آشنایی بدهی و آشنایی بگیری و آدرس خانه بدهی و بگویی با خانواده تشریف بیاورید، مقدماتی لازم دارد، الزاماً با هر راننده ای که خوب رانندگی کرد که دوست نمی شوند!!
– مثلا می پرسد چرا این ها را امشب به خانه دعوت کرده ای؟!
– دست فرمان عالی داشت و تمام قوانین را رعایت می کرد!
– این هایی که داری می گویی، برای سواری گرفتن خوب است، نه برای ارتباط دوستانه! دوستی بحث دیگری است.

معامله هیچ اشکالی ندارد، برخی اوقات ما سر او را کلاه می گذاریم، برخی اوقات او سر ما را کلاه می گذارد. برخی اوقات هم منصفانه است، اما وقتی بحث دوستی پیش می آید، یعنی می گوییم لازمه ی روابط تجاری اتحاد قلوب است، اینجا روی اتحاد قلوب صحبت می کنیم. آیا می شود قلوب متحد بشود؟! اگر بخواهیم با کشور بورکینافاسو ارتباط برقرار کنیم، برای اینکه نفت صادر کنیم و از آنجا چوب بیاوریم، لازمه اش این است که همدیگر را دوست داشته باشیم؟!

» معنای دوستی از منظر قرآن کریم.
+ قرآن کریم این دوستی را تعریف می کند:
دوستی یعنی به خانه راه دادن!
خیلی سطحی نگری است که اگر راه دادن به خانه را اینگونه تعبیر کنیم که مرز را ببندیم تا بورکینافاسویی ها وارد ایران نشوند! منظور از خانه، حریم است.

» منظور از حریم چیست؟

حریم از نظر ما خانواده، اعتقادات، نوشیدنی و خوردنی ها، لباس، فرهنگ، ارتباط های قلبی، روابط کودکان با همدیگر، ارتباطات رسانه ایمان است.

به خانه راه دادن، جای بحث است! مثلا پیامبر(ص)، اولین بار برای پادشاه آن زمان ایران، نامه ارتباطی نوشت. آخر نامه هم به اسلام دعوت کرد، دعوا و جنگی نداشت! سال ها اعراب، مسلمین و روم کنار همدیگر بودند، قبایل مستقل یهود کنار حکومت پیامبر(ص)، بودند، اما مراقب حریم خود بودند.

»‌ تمام دعوای ما این است که برخی به بهانه معامله، دارند معاطفه می کنند!
بزرگی تکنولوژی، داشتن ثروت، امکانات و علم، هیچکدام دلیلی بر این نمی شود که پایت را از خط معامله و استفاده فراتر بگذاری و به مرابطه و معاطفه تبدلیش کنی!

مثلاً آقای انجوی که سخنرانی کرد، گوش کن و یادداشت بردار، اگر خیلی عالی بود، از او تشکر کن، چرا او را به حریمت دعوت کرده ای؟! تمام دعوای ما در ارتباطات این است که برخی به بهانه معامله، دارند معاطفه می کنند! صحبت های اخیر حضرت آقا(حفظه الله)، ضمن تایید تمام ارتباطات، چندین بار فرمودند به جوانان و فرزندانتان بگویید، این ها گرگ هستند!!

در حال حاضر قرار دادی با گرگ نوشته ایم؛ به جای اینکه صد گوسفند ما را ببری، در صد ماه یک گوسفند به شما می دهیم! من ضرر نمی کنم، تو هم ضرر نمی کنی. گرگ را که در خانه راه نمی دهند!!

یکی از کارشناسان برای دانشجویانی که عازم به خارج از کشور بودند، صحبت می کرد، در قالب چند خاطره می گفت: آنجا که رسیدی، یادت باشد، از قبل چک کرده اند که از کجا هستی، بعد می بینی یک ایرانی وسط غربت، با لهجه شهرت، با تو ارتباط برقرار می کند! در غربت اعتماد نکن! برای اینکه از پیدا کردن یک ایرانی با لهجه خودت، سوء استفاده می کنند و کل حسابت را خالی می کنند و فرار می کنند!

چون ایرانی است که نمی شود رفیق شوی! زبان فارسی دارد، از او کمک بگیر که در این مملکت کجا بروی و از هم استفاده می کنیم. اگر خواستی بابت این مشاوره، هزینه هم می دهم، ولی حق نداری دست بر گردن من بیندازی و حال و احوال کنی!

» در هر ارتباطی، اول تهدید را بسنج، بعد فرصت را!

قرآن کریم نه فقط نسبت به دشمن، نسبت به هر گونه ارتباطی برای شما، در وهله اول می گوید: تهدید را بسنج، بعد فرصت را! در فرودگاه مالزی ایرانی با لهجه مثلا محله گلکوب ظاهر شده، یعنی صددرصد اتفاقی است؟! اول تهدید را بررسی کن و بگو مشکوک است. وسط جمعیت هفتاد، هشتاد میلیونی جلوی من ظاهر شده!

» اگر دشمن بگوید معامله می کنیم، نمی تواند از شما سوء استفاده کند!

در عملیات کربلای یک، پشت بیسیم با لهجه مشهدی صحبت می کردیم، یک دفعه با لهجه مشهدی صحبت کرد! کد دادم، طرف قاطی کرد! بعد فهمیدیم جایی که لشکر مشهد عملیات می کند، منافق مشهدی گوش می دهد. جایی که شیراز، منافق شیرازی نشانده اند. اگر دشمن با لهجه شما جلو نیاید، نمی تواند معاطفه کند. اگر دشمن بگوید داریم معامله می کنیم، نمی تواند از شما سوء استفاده کند! لذا اوباما وقتی سخنرانی می کند، نمی گوید معامله می کنیم، می گوید آغوشمان را برای جوانان ایرانی باز کرده ایم که حقی که سی سال است آخوندها آن را خورده اند، برگردانیم!

قرآن کریم می گوید: کسانی که از لشکر پیغمبر(ص) بابت این حق، به دشمنان رجوع می کنند نه برای معامله، برای معاطفه یعنی آن ها را به خانه هایشان راه می دهند، عذابٌ مُهینٌ می دهیم، عذابی پر از ذلت!
ندیده ایم کسی را که دست دوستی، به دشمن بدهد، مگر اینکه ذلتش را دیده ایم، البته به برکت چند سال اخیر!

» اگر با آمریکایی ها دست می دهی، باید انگشتانت را بشماری!

مقام معظم رهبری(مد ظله) از هر پاراگرافی، چند پاراگراف به این اشاره می کنند که گرگند، دزدند، خبیثند! به قول حضرت آیت الله جوادی آملی، اگر با آمریکایی ها دست می دهی، اشکالی ندارد، اما باید انگشتانت را بشماری!

چشمانت را باز کن! اصلا این ها نه ظلم می کنند، نه جنایت می کنند، نه پول اسلحه تکفیری ها را تأمین می کنند، اصلا ما انسان نیستیم، به جهنم که در یمن و سوریه چه خبر است! هرکس را دوست دارند بکشند، ما وضعمان خوب شود! می گوید دستت را که از دستش در آوردی، انگشتانت را بشمار! اگر او را به خانه راه دهی، وضعت خوب نمی شود!

»‌ خوی گرگان استعماگری است!
سه، چهار سال است در مرابطه، معاطفه و مفاهمه با این ها، همه حساب هایمان را گره زده ایم به اینکه اگر این مفاهمه انجام شود، عالَم اهل فهمند و درک می کنند! این ها اهل منطق نیستند!! منطق، معامله و مفاهمه ای در کار نیست، چیزی که در کار است، فقط استعمار یا استثمار است! به قول حضرت آقا(حفظه الله) خوی گرگان استعماگری است، نمی توانی خویش را از او بگیری! “قُلْ کُلٌ یَعْمَلُ عَلی شاکلَتِه”، این ها شاکله شان استثمارگری است! به قول فرمایش اخیر جناب دکتر ظریف، این ها خلق و خویشان زورگویی است! به قلدری عادت کرده اند!

» معنای صحیح اقتصاد مقاومتی چیست؟
به اول بحث برگردیم، زمین ده برابر این جمعیت را مستغنی می کند. حضرت آقا(حفظه الله) شش سال پیش فرمودند: می خواهید وضع مردم خوب شود، راهش اقتصاد مقاومتی است. هفته پیش باز همین را فرمودند!

اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد ریاضتی نیست! اقتصاد مقاومتی یعنی یاد بگیریم نان خودمان را بخوریم، نه اینکه یاد بگیریم کم نان بخوریم!

الان که معامله و معاشقه و مسامحه تمام شده، خوب شد؟! چه زمانی خوب می شود؟؟ از شهریور سال 95، در سراشیبی انتخابات ریاست جمهوری قرار می گیریم. یعنی در شش ماه آخر، استاندار، فرماندار، بخشدار، نماینده، وزیر و… کاری نمی کند، الا اینکه کاری کند که در خرداد رأی بیاورد! از شهریور 95، مملکت تعطیل است، چقدر مانده است؟ هشت ماه!

شما هم کار اقتصادی را جدّی بگیرید، به فکر تولیدات باشید، طرح و فکر جدید ارائه دهید، فکر اقتصادی خود را بالا ببرید. بر شما واجب است دو کتاب اقتصاد خُرد و اقتصاد کلان را حتماً بخوانید! کتاب توسعه اقتصادی جهان سوم را تهیه کنید و بخوانید.

در مدارس و دانشگاه ها از متخصصین اقتصادی دعوت کنید، که یاد بدهند چگونه از زمین در آمد کسب کنید. کسی که دنبال ما نیست و بگوید من مجری، شما از ایران خودت پول در بیاور! به این سمت برویم که اقتصاد مقاومتی چیست؟ فرقش با اقتصاد ریاضتی در چیست؟ چه کارهایی باید انجام دهیم؟ در خانواده چه کارهایی نباید انجام دهیم؟ برنامه ریزی کنیم. دقت بفرمایید، اتفاق خارق العاده و معجزه ی اقتصادی، رخ نخواهد داد!

الان دوره، دوره اقتصاد است، هر کس گفت می توانم برای شما پول در بیاورم، همه آفرین می گویند، بعد هم که رأی آورد و نتوانست، می گویند خاک بر سرت! بنابراین ارتباط نباید به معاطفه و رابطه های مشفقانه منجر شود، باید معامله باشد. معامله یعنی سود و زیان دو طرف سنجیده شود.

+ آیات 20 و 21:

– إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولَئِکَ فِی الأذَلِّینَ.
– کَتَبَ اللَّهُ لأغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ.

به این ها بگویید، خداوند به تو قدرتی می دهد که با عزت همراه است.

» توحید برخی از ما ایراد دارد!
وقتی به عقب بر می گردیم، می بینیم توحید برخی از ما ایراد دارد. آنکه خداوند را قوی می بیند، ظاهراً قوی می بیند، باطناً اعتقادی به قدرت خدا ندارد! وقتی خداوند قوی است، پیغمبر اکرم(ص) با آن عظمتش برای او به خاک می افتد، تنها مشکل پیامبر(ص) و اولیای خدا با خداوند، احساس قصور است، نه طلبکار هستند، نه دغدغه روزی دارند که پیغمبر(ص) یک روز بگوید خدا روزی من را نمی دهد!

سلمان می گوید دیدم کسی از گرسنگی نمرده، چهار صد سال است غصه روزی را نمی خورم. لطفاً در مباحث اجتماعی و سیاسی وارد نشوید که عده ای دارند از گرسنگی می میرند! به این دلیل است که عده ای استعمار می کنند و این ها یا خودشان سکوت می کنند یا پدرانشان سکوت کرده اند و الان تحت ذلّت هستند، باید هم از گرسنگی بمیرند! اگر شما هم امروز سکوت کنی، سی، چهل سال بعد بچه و نوه ات از گرسنگی می میرد، چون ذلّت یعنی گرسنگی!

سال 60 عده ای سرشان را بالا گرفتند، امام(ره) فرمودند تحریم کنید، نان خالی می خوریم، خون می دهیم و می جنگیم، که سال نوه و چهاری ها برای نوع موبالیشان که آیفون 5 یا 6 باشد، دغدغه داشته باشند!! زمانی پدران شما دو کیلومتر در صف نفت ایستاده اند، که دغدغه اصلی شما این باشد که اپلیکیشن جدیدم نصب شد یا نه! حداقل الان شما دغدغه نان نداری، چرا؟ چون آن ها گفتند: إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ.

» چرا در غرب خدای حقیقی یافت نمی شود؟!

قرآن می گوید: این ها، مشکلشان از ناشناسی خداوند است. خدا ناشناسیشان را با ادبیات جبران می کنند. ما خدایی داریم که غفّار، ستّار، قهّار، جبّار است، این خدا را باید قبول داشت، نه خدایی که من دوستش دارم و او هم من را دوست دارد. این خدا، خدای خیالی است. در غرب چون خدای حقیقی یافت نمی شود، جبران خلیل جبران ها و پائولو کوئیلو ها رشد می کنند. چرا؟ برای اینکه این ها همین خدای خیالی را ترویج می کنند.

رابطه برخی با خدا، گویا رابطه ای است که با دوستشان دارند، چطور دوستی؟ دوست دبیرستانیشان. این به خدا نشناسیشان بر می گردد. در جامعه ای که صفات اصلی خدا مانند توکّل، روزی دهندگی، ستّاریت، جبّاریت، غفّاریت و قهّاریت ترویج نمی شود، همین خدای دختر دبیرستانی به درد می خورد!

یکی از دلایلی که می گفتند پیامبر(ص) نعوذاً بالله ساحر بوده، این است که وقتی وحی نازل می شد، از عظمت خداوند، مانند صرعی ها می لرزید و روی زمین می افتاد و از دهنش کف بیرون می زد! زمانی که صرع باشد بعد از به هوش آمدن، چرت و پرت می گویند، آیات به این زیبایی و محکمی که گفته نمی شود! خداوند تبارک و تعالی هم بنده ای به این لوسی را، اصلاً جدی نمی گیرد!

انقدر گفته اند اسلام رحمانی، که تو یادت برود خدا رزّاق، قهّار و غفّار است. این در آغوش کشیدن های خدا، مال بی معرفتی های ماست. یاد داستان مولوی می افتم: شیر وارد طویله شد و گاو را کامل خورد. صاحب خانه، وقتی به طویله رفت، چون شب بود، متوجه نشد که جای گاو، شیر نشسته! نوازشش کرد. گفت: این چنین گستاخ ز آن می‏خاردم / کاو درین شب گاو می‏پنداردم‏! اینکه من را بغل کرده، نمی داند من شیرم، فکر می کند من گاو هستم!

به جای اینکه از خدا استفاده جدّی کنیم، استفاده لوس و آغوشی کرده ایم! اگر خدا آغوشش را باز کند، شما و تمام کره ها و منظومه ها، در آغوش خدا گم می شوید! فکر کرده ای خدا چیست؟ کاری به شعر و مناجات ندارم، آن ها سر جای خودشان است، اصلاً امیر المؤمنین(ع) کتاب مناجات و نهج البلاغه دارد. در “مولای مولای” که می گوید تو خدای خوب منی، ادامه می دهد انت القوی و انا الضعیف!

» دلیل تمام ارتباط های ما با دشمنان خدا چیست؟

دلیل تمام ارتباط های ما با دشمنان خدا برای بهبود زندگی، این است که ما عبد کوچک خدا نیستیم، رفیق خداییم و می گوییم در عالم رفاقت سری هم به دشمنانش می زنیم! بچه شیعه جمهوری اسلامی دستش را جلوی دشمن من دراز کرده و می گوید کمک کن، من وضعم خوب شود! شما خودت را جای خدا بگذار، در خلقت دیده نمی شوی.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید